اعتبار ساختاری مقیاس نگرش سنج علوم (ایكن)

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين اعتبار ساختاري مقياس نگرش سنج علوم «ايکن» صورت گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگي تحليل ماتريس همبستگي و کوواريانس و جامعه آماري شامل کليه دانش آموزان پايه سوم راهنمايي شهر تهران در سال تحصيلي 88-87 (134829 نفر دختر و 141458 نفر پسر) بود. از ميان آن ها نمونه اي به حجم 700 نفر، 350 دانش آموز دختر و 350 دانش آموز پسر با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي به صورت تصادفي انتخاب شد. ابزار پژوهش مقياس نگرش سنج علوم «ايکن» (1979) بود که ضريب پايايي آن با استفاده از آلفاي کرانباخ 0.887 به دست آمد. براي تعيين روايي ساختاري ابزار پژوهش از سه رويکرد تحليل عاملي اکتشافي، تحليل عاملي تاييدي و رويکرد تحليل چند گروهي استفاده شد.
يافته ها: نتايج تحليل عاملي اکتشافي حاکي از ساختار سه عاملي مقياس نگرش سنج علوم «ايکن»؛ «لذت بردن از يادگيري علوم»، «ترس از يادگيري علوم» و «ارزش و اهميت يادگيري علوم» و نتايج حاصل از تحليل عاملي تاييدي نيز حاکي از برازش و مطابقت مطلوب الگوي ارائه شده با داده ها و از اين رو بيانگر روايي مطلوب ابزار پژوهش بود. نتايج حاصل از رويکرد تحليل چند گروهي نيز حاکي از آن بود که مقادير پارامتر استاندارد شده مربوط به متغيرهاي مشاهده شده عامل «لذت بردن از يادگيري علوم»، مقادير همبستگي بين عوامل و همچنين پايايي ابزار پژوهش براي دانش آموزان دختر به طور معناداري بيشتر از دانش آموزان پسر است.
نتيجه گيري: شواهد مربوط به بررسي اعتبار ساختاري مقياس نگرش سنج علوم «ايکن»، مطلوبيت ويژگي هاي روان سنجي اين ابزار را تاييد و استفاده از آن را به عنوان ابزاري مناسب براي سنجش ميزان نگرش دانش آموزان نسبت به علوم پيشنهاد مي کند.

همبستگی سه دستگاه قدیمی آزمایشگاه روان شناسی با آزمون های مشابه در سیستم جدید ویه نا

از سال هاي 1343-1342 که گروه روان شناسي از رشته فلسفه جدا و در دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران تاسيس و آزمايشگاه روان شناسي در آن دانشکده ايجاد شد. برخي از ابزار اين آزمايشگاه از کشور فرانسه، برخي از آلمان، و برخي از امريکا تهيه شد که اين ابزارها در حال حاضر ازکارافتاده و اسقاط شده اند. در اين پژوهش برخي از ابزارهاي مذکور که هنوز سالم مانده اند با ابزار نرم افزاري جديد مقايسه شد و همبستگي کارکرد آن ها با سيستم جديدي به نام "ويه نا سيستم" مورد آزمايش قرار گرفت. امروزه با سيستم هاي جديد نظير دقت سنج، حافظه سنج، و زمان واکنش سنج "ويه نا تست سيستم و اسکن هاي متنوع حتي در مقوله هاي کودکي و بستر فرهنگ و محيط اجتماعي ملهم از دستاوردهاي علوم اعصاب، مطالعات تازه و دقيقي را انجام مي دهند و در زمينه روان شناسي اجتماعي نيز پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي حاصل شده است.
هدف: بررسي همه جانبه براي تعويض يا تعمير دستگاه هاي موجود در آزمايشگاه ها بود.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگي، و جامعه آماري شامل تمامي دانشجويان چهار گروه درس روان شناسي تجربي به تعداد 240 نفر بود که در دو نيمسال 1387 در درس روان شناسي تجربي ثبت نام کرده بودند. از ميان آن ها تعداد 100 نفر از اين دانشجويان به صورت تصادفي انتخاب شد و هر آزمودني به ترتيب تصادفي در شش آزمون قديمي و جديد نرم افزاري شرکت کرد.
يافته ها: نتايج نشان داد که ميزان همبستگي براي زمان واکنش
0.07 براي حافظه سنج 0.04 و براي دقت سنج 0.05 است و همبستگي بين اين دو دسته آزمون معنادار نيست.
نتيجه گيري: بنابر نتايج اين پژوهش چاره اي جز به روزرساني دستگاه هاي موجود نيست

ویژگی های محیط یادگیری فراشناختی و پیشرفت تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در دانش آموزان

هدف: هدف از پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي راهبردهاي انگيزشي در رابطه ويژگي هاي فراشناختي محيط يادگيري با پيشرفت تحصيلي بود.
روش: روش پژوهش از نوع پس رويدادي و جامعه پژوهش كليه دانش آموزان مقطع اول دبيرستان شهر شيراز بود که از ميان آن ها به روش خوشه اي تصادفي چند مرحله اي 510 دانش آموز (251 پسر و 259 دختر) انتخاب شد. آزمودني ها به پرسشنامه محيط يادگيري فراشناختي توماس(2003) شامل شش بعد و پرسشنامه باورهاي انگيزشي پنتريچ و ديگروت (1991) داراي سه بعد پاسخ دادند. پايايي اين پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفاي کرونباخ و روايي آن ها با استفاده از روش هاي تحليل عاملي و ضريب همبستگي بين ابعاد و نمره کل محاسبه شد. داده ها با استفاده از رگرسيون چندگانه به شيوه متوالي همزمان و با به کارگيري مراحل پيشنهادي بارون و کني، تحليل شد.
يافته ها: يافته ها حاکي از اين بود که ويژگي هاي فراشناختي محيط يادگيري پيش بيني کننده مستقيم پيشرفت تحصيلي است، علاوه بر اين از ميان ويژگي هاي فراشناختي محيط يادگيري، عامل هاي تعاملات درون كلاسي، تشويق و حمايت معلم و حمايت عاطفي بر باورهاي انگيزشي تاثير داشتند.
نتيجه گيري: از آنجا که باورهاي انگيزشي نقش واسطه اي را بين ويژگي هاي فراشناختي محيط يادگيري و پيشرفت تحصيلي ايفا مي كند، مي توان با تقويت آن پيشرفت تحصيلي را افزايش داد

نقص یادگیری توالی حركتی ضمنی در كودكان نارساخوان

هدف: مطالعه حاضر درصدد بررسي يادگيري توالي حرکتي ضمني در کودکان دچار نارساخواني و مقايسه آن با کودکان عادي بود.
روش: روش پژوهش پس رويدادي و جامعه آماري، کليه مراجعان مراکز توانبخشي اختلال هاي يادگيري شهر تبريز به تعداد 740 دانش آموز نارساخوان در سال تحصيلي 87-88 بود. از بين آن ها 20 نفر با تشخيص نارساخواني از دو مرکز باغچه بان و سليمان خاطر به روش دسترس انتخاب و با 20 دانش آموز غير نارساخوان گروه گواه بر اساس سن تقويمي، جنس، طبقه اجتماعي- اقتصادي و هوشبهر همتا شدند. ابزارهاي پژوهش شامل سياهه نشانگان نارساخواني ميکاييلي و فراهاني (1385)، آزمون هوشي تجديدنظرشده وکسلر کودکان (1385)، آزمون خواندن پوراعتماد (1380) و تکليف کامپيوتري زمان واکنش متوالي نجاتي (1385) بود.
يافته ها: نتايج نشان داد کودکان نارساخوان، در اثر سرعت (زمان واکنش) و اثر دقت (پاسخ درست) يادگيري توالي حرکتي ضمني تفاوت معناداري با گروه گواه ندارند، اما مقايسه ميانگين بلوک ها حاکي از تفاوت معني دار کودکان نارساخوان و عادي در هر دو متغير سرعت و دقت بود و کودکان نارساخوان عملکرد ضعيفي در هر دو شاخص يادگيري ضمني حرکتي نشان دادند.
نتيجه گيري: گرچه کودکان نارساخوان در زمينه توانايي هاي حرکتي مشکلاتي دارند، اما يادگيري توالي حرکتي ضمني در آن ها سالم است. فقدان نقص در يادگيري ضمني مي تواند کاربردهايي در زمينه آموزش خواندن در کودکان نارساخوان داشته باشد

تغییرناپذیری جنسی روابط بین روان رنجورخویی، برون گرایی، سبك های مقابله، تنشگرهای تحصیلی و واكنش به آن با بهزیستی ذهنی

هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون تعميم پذيري روابطِ بين روان رنجورخويي و برون گرايي، سبک هاي مقابله، تنيدگي تحصيلي و واکنش ها به تنشگرهاي تحصيلي با بهزيستي ذهني، در دو جنس بود
روش: روش مطالعه همبستگي بود. از بين 5000 دانشجو، 400 نفر (160 پسر و 240 دختر) از مناطق 5 و 12 شهر تهران در سال تحصيلي 88-87 با استفاده از روش نمونه گيري چندمرحله اي انتخاب و فهرست پنج عامل بزرگ (جان، دوناهو و کنتل، 1991)، نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعيت هاي تنيدگي زا (كوهن، جانگ و استين، 2006)، فهرست تنيدگي دوران دانشجويي (گادزلا و بالگلو، 2001) و مقياس بهزيستي ذهني (کييز، شموتکين و ريف، 2002) در مورد آن ها اجرا شد. براي آزمون عموميت بين جنسي روابط بين متغيرهاي چندگانه، از چند الگوي تحليل رگرسيون چندگانه سلسله مراتبي استفاده شد.
يافته ها: نتايج الگوهاي تحليل رگرسيون در دو جنس نشان داد که الگوي روابط بين سازه هاي چندگانه با مقياس هاي بهزيستي ذهني، در دو جنس، هم ارز هستند.
نتيجه گيري: نتايج از طريق تاکيد بر هم ارزي ويژگي هاي کارکردي سازه هاي روان شناختي چندگانه در پيش بيني بهزيستي ذهني دانشجويان دختر و پسر نشان مي دهد که تشابه در محتواي برنامه هاي مداخله اي به منظور تقويت وجه ذهني کيفيت زندگي دانشجويان، از اهميت قابل ملاحظه اي برخوردار است

آیا بالا بودن سطح حرمت خود به كارآمدی بهتر، موفقیت شخصی، خوشبختی یا سبكهای زندگی سالمتر منجر می شود؟ (قسمت دوم: ارتباط بین سطح حرمت خود و كارآمدی تحصیلی)

در شماره گذشته پس از ارايه تعريف حرمت خود، به مسايلي مانند نارسايي ابزارهاي ارزشيابي مبتني بر خود گزارش دهي عدم مطابقت بين ارزيابي فرد از سطح حرمت خود با واقعيت، تاثير کوششهاي فرد براي خوب جلوه دادن خويشتن، نامتجانس بودن مقوله افراد واجد سطح بالاي حرمت خود و ضرورت تدارک شيوه هاي مبتني بر روش شناسي متفاوت اشاره شد. در اين قسمت، به نتايج پژوهشهايي پرداخته مي شود که ارتباط بين سطح حرمت خود و کارآمدي تحصيلي را در مدنظر قرار داده اند.

نقش رگه های شخصیت و سبكهای تفكر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان: ارایه مدلهای علی

هدف اين تحقيق، بررسي نقش رگه هاي شخصيت و سبکهاي تفکر بر پيشرفت تحصيلي دانشجويان بود. در نمونه اي متشکل از 419 آزمودني (214 پسر و 205 دختر) فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملي و پرسشنامه سبکهاي تفکر اجرا شد. همچنين براي متغير پيشرفت تحصيلي دانشجويان، ميانگين کل نمره هاي آنها از طريق دانشگاه مورد مطالعه، جمع آوري شد. با استفاده از تحليل مسير، آثار مستقيم و غيرمستقيم رگه هاي شخصيت بر سبکهاي تفکر و پيشرفت تحصيلي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دادند که گشودگي بر سبک تفکر قضايي، کلي، آزاد انديش و محافظه کار؛ روان آزرده واري بر سبک تفکر اجرايي، جزيي و محافظه کار؛ وظيفه شناسي بر سبک تفکر قانوني و سلسله مراتبي؛ برون گرايي بر سبک تفکر کلي، آزادانديش، سلسله مراتبي و بيروني داراي اثري مثبت و معنادار بودند (تنها اثر عامل گشودگي بر سبک تفکر محافظه کار منفي و معنادار بدست آمد). اثر غيرمستقيم عامل گشودگي از طريق سبک تفکر قضايي؛ عامل روان آزرده واري از طريق سبک تفکر اجرايي؛ عامل وظيفه شناسي از طريق سبک تفکر قانوني؛ عامل گشودگي و برون گرايي از طريق سبک تفکر کلي و آزادمنشانه؛ عامل روان آزرده واري و گشودگي از طريق سبک تفکر محافظه کاري؛ عامل درون گرايي و وظيفه شناسي از طريق سبک تفکر سلسله مراتبي؛ عامل برون گرايي از طريق سبک تفکر بيروني بر پيشرفت تحصيلي اثري معنا دار نشان دادند. در مجموع نتايج پژوهش حاضر مويد اين است که توجه به نقش عوامل درون فردي رگه هاي شخصيت و سبکهاي تفکر در مطالعه پيشرفت تحصيلي ضروري است. پيامدهاي کاربردي يافته ها براي معلمان بحث شده است.

رابطه انگیزش پیشرفت و خود پنداشت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه هشتم در درس علوم بر اساس تحلیل نتایج «تیمز ـ آر» اصل مقاله

در پژوهش حاضر، انگيزش پيشرفت و خودپنداشت دانش آموزان پايه هشتم کشورهاي مختلف و رابطه آن با پيشرفت در درس علوم در تکرار سومين مطالعه بين المللي رياضيات و علوم (تيمز ـ آر) بررسي شد. جامعه مورد بررسي (همان جامعه آزمون تيمز ـ آر) 38 کشور شرکت کننده در آزمون تيمز ـ آر 1999 و نمونه آماري 187000 دانش آموز پايه هشتم در مقطع راهنمايي بوده است که با روش نمونه گيري خوشه اي دو مرحله اي از بين دانش آموزان هر کشور توسط موسسه بين المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي انتخاب شد. داده ها از طريق تکميل پرسشنامه 146 سوال علوم و پرسشنامه فردي دانش آموز در تمامي کشورها توسط آموزش و پرورش هر کشور به دست آمد و در دسامبر 2000 در اختيار عموم قرار گرفت که پژوهش حاضر نيز از آن استفاده کرده است. براي تجزيه و تحليل آماري پژوهش از تحليل واريانس يکراهه، تحليل واريانس رتبه اي کروسکال واليس و آزمون t مستقل استفاده شد. نتايج پژوهش، تفاوت معنادار بين انتظار براي ادامه تحصيل و خودپنداشت با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را نشان داد ولي بين بازخورد، علاقه و ادراک دانش آموزان از اهميت علوم، زمان مطالعه خارج از خانه و جنس دانش آموز با پيشرفت در اين زمينه تفاوت معناداري مشاهده نشد.

بررسی قابلیت اعتماد و اعتبار آزمون دست برتری چاپمن در دانش آموزان راهنمایی

هدف پژوهش حاضر بررسي قابليت اعتماد و اعتبار آزمون دست برتري چاپمن در دانش آموزان راهنمايي بود. بدين منظور 1000 دانش آموز (441 پسر، 559 دختر) کلاس اول تا سوم راهنمايي با ميانگين سني 13 سال و 5 ماه و انحراف استاندارد 1 سال و دو ماه که در سال تحصيلي 84-83 در منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مدارس عادي به تحصيل اشتغال داشتند، از بين 6 مدرسه راهنمايي (سه مدرسه دخترانه و سه مدرسه پسرانه) به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب شدند. براي سنجش دست برتري از پرسشنامه چاپمن و چاپمن (1987) استفاده شد. از 13 ماده پرسشنامه سه ماده حذف شدند و آلفاي کرونباخ پرسشنامه 0.94، همبستگي دو نيمه آن 0.94 و قابليت اعتماد بازآزمايي آن 0.92 به دست آمد. براي بررسي اعتبار از دو روش استفاده شد. همه دانش آموزاني که بر اساس نتايج آزمون راست برتر و چپ برتر تشخيص داده شدند، خود را راست برتر و چپ برتر مي دانستند. تحليل عوامل نيز نشان داد که اين آزمون تنها يک عامل دارد که 68.43 درصد واريانس را تبيين مي کند و همه مواد پرسشنامه اين عامل را مي سنجد. نتيجه کلي نشان داد که پرسشنامه دست برتري چاپمن و چاپمن به منظور متمايز کردن برتري جانبي دانش آموزان راهنمايي از قابليت اعتماد و اعتبار مناسبي برخوردار است.

رورشاخ و نارسایی پردازش خبر در بیماران افسرده

در اين پژوهش قابليت شاخصهاي شناختي رورشاخ در متمايز کردن مشکلات پردازش خبر در بيماران افسرده مورد بررسي قرار گرفت. 30 آزمودني افسرده و 30 آزمودني غيرافسرده با سنين و تحصيلات مشابه از طريق مصاحبه باليني بر اساس ضوابط DSM-IV و پرسشنامه افسردگي بک انتخاب شدند. براي ارزشيابي نارساکنشي بازخوردها از مقياس نارساکنشي بازخوردها (DAS) استفاده شد و ارزشيابي شاخص ادراکي ـ تفکري و شاخصهاي تفصيلي مربوط به پردازش خبر از طريق اجراي آزمون رورشاخ و نمره گذاري اکسنر صورت گرفت. نتايج نشان دادند که شاخص ادراکي ـ تفکري براي تمايز مشکلات بيماران افسرده در پردازش خبر کفايت لازم را ندارد اما ترکيبي از برخي متغيرهاي آن و شاخصهاي شناختي رورشاخ براي چنين هدفي قابل استفاده است. بدين ترتيب شاخص جديدي با نام «شاخص نارسايي پردازش خبر» (IPDI) به دست آمد

تنیدگی والدینی و سلامت عمومی: پژوهشی درباره رابطه تنیدگی حاصل از والدگری با سلامت عمومی در مادران پرستار و خانه دار دارای كودكان خردسال

پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بين تنيدگي والديني و سلامت عمومي در مادران داراي فرزندان خردسال و آزمودن روي آورد ضربه گير اشتغال در يک بافت پرتنيدگي حرفه اي (پرستاري) اجرا شد. بدين منظور گروه نمونه اي به حجم 140 نفر (70 پرستار، 70 خانه دار) از مادران شهر رشت با روشهاي نمونه گيري سهميه اي (گروه پرستار) و در دسترس (گروه خانه دار) انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شاخص تنيدگي والديني (PSI)، پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) و يک پرسشنامه حاوي گزاره هايي براي کنترل برخي از متغيرها بودند. آزمودنيها در دو نوبت ابتدا به شاخص تنيدگي والديني پاسخ دادند و سپس پرسشنامه سلامت عمومي را تکميل کردند. نتايج نشان دادند که بين ميزان سطوح تنيدگي والديني دو گروه تفاوت معناداري وجود دارد، اما تفاوت بين ميزان سلامت عمومي دو گروه فقط در زير ـ مقياس افسردگي معنادار است. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نيز نشان داد که اثر اصلي تنيدگي والديني بر سلامت عمومي معنادار است. اشتغال در سلامت عمومي هيچ اثر معناداري ايجاد نمي کند در حالي که اثر متقابل بين اشتغال و تنيدگي والديني بر سلامت عمومي معنادار است. بدين صورت که اشتغال اثر منفي تنيدگي والديني بر سلامت مادر را تعديل مي کند. اين يافته ها با توجيه اهميت دوره خردسالي در تجربه تنيدگي مادران خانه دار، بر پيامدهاي روانشناختي و جسماني زيان آور اين تنيدگي و ضرورت طرح برنامه هاي پيشگيرانه حمايتي تاکيد مي کنند و نقش تعديل کننده اشتغال حتي در وضعيتهاي تنيدگي زاي حرفه اي مانند پرستاري را مورد تاييد قرار مي دهند.

معرفی یك پژوهش (آیا بالا بودن سطح حرمت خود به كارآمدی بهتر، موفقیت شخصی، خوشبختی یا سبكهای زندگی سالمتر منجر می شود

در شماره هاي پيشين به بررسي يک مقاله مروري درباره پژوهشهايي که بر ارزشيابي پيامدهاي حرمت خود متمرکز شده اند، پرداخته شد. به علت تکثر تعداد مقاله ها، گرايش افراد واجد سطح بالاي حرمت خود به برتر دانستن خويش در بسياري از ابعاد، مشکلات در برقراري روابط علت و معلولي و جهت آنها و بالاخره، نامتجانس بودن سطح بالاي حرمت خود، در اين مقاله فقط پژوهشهايي در نظر گرفته شده اند که از يکسو، از ابزارهايي عيني سود جسته اند و از سوي ديگر با انجام پژوهشهاي طولي فرصت دستيابي به مسير علي را فراهم کرده اند.

 

« بعدی  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  ۳۰۸  ۳۰۷  ۳۰۶  ۳۰۵  ۳۰۴  ۳۰۳  ۳۰۲  ۳۰۱  ۳۰۰  ۲۹۹  ۲۹۸  قبلی »