رابطه سبك های شوخ طبعی دانشجویان با سلامت عمومی آن ها

هدف: پژوهش حاضر به منظور تعيين سبک هاي شوخ طبعي (شوخ طبعي مثبت، شوخ طبعي خود کاهنده و شوخ طبعي پرخاشگرانه) و رابطه آن با سلامت عمومي دانشجويان انجام شده است.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگي است. 370 دانشجو به شيوه نمونه گيري طبقه اي نسبي انتخاب و با استفاده از پرسشنامه سبک هاي شوخ طبعي (رف، 2006) و پرسشنامه سلامت عمومي (گلدبرگ و هيلر، 1972) مورد آزمون قرار گرقتند. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش همبستگي پيرسون و آزمون t مستقل استفاده شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد که سبک هاي شوخ طبعي با سلامت عمومي رابطه دارد و سبک هاي شوخ طبعي دانشجويان دختر با پسر تفاوت دارد. همچنين رابطه شوخ طبعي مثبت با سلامت عمومي مثبت و شوخ طبعي خود کاهنده و شوخ طبعي پرخاشگرانه با سلامت عمومي منفي است.
نتيجه گيري: افرادي که از شوخ طبعي خودکاهنده و شوخ طبعي پرخاشگرانه در روابط ميان فردي استفاده مي کنند، از سلامت عمومي خوبي برخوردار نيستند. نوع شوخي هاي دانشجويان دختر بيشتر از نوع مثبت و خود کاهنده است و نوع شوخي هاي دانشجويان پسر بيشتر از نوع پرخاشگرانه است. بنابراين جنس بر سبک شوخ طبعي تاثيرگذار است.

 

شناسایی كاركرد متفاوت سوال بر اساس نظریه سوال-پاسخ: كاربرد الگوی تك پارامتری با استفاده از نرم افزار بای لوگ-ام جی

هدف: مقاله حاضر به دنبال توصيف و تشريح روش تشخيص کارکرد متفاوت سوال در چارچوب نظريه سوال-پاسخ، با استفاده از الگوي يک پارامتري با تاکيد بر سوگيري داخلي در يک آزمون است.
روش: ابتدا مباني نظري رويکرد معرفي شد، و به دنبال آن به منظور ارايه عملي روش، داده هاي خرده-مقياس گرامر در بخش تخصصي دفترچه زبان انگليسي آزمون سراسري در سال 1384 با نرم افزار باي لوگ-ام جي تحت الگوي يک پارامتري با دو روش مقايسه سطوح مقادير دشواري در دو گروه و آزمون نسبت درست نمايي تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که بين مقدار دشواري سوال 8 در دو گروه تفاوت معنادار است. اين موضوع با برازش بهتر الگوي داراي کارکرد متفاوت سوال در مقايسه با الگوي بدون کارکرد متفاوت سوال (با آلفاي
0.05) تاييد شد. در واقع احتمال پاسخ درست به سوال 8 براي گروه مردان در مقايسه با گروه زنان بيشتر بوده است.
نتيجه گيري: اهميت بررسي کارکرد متفاوت سوال در آزمون هاي مختلف روز به روز در حال افزايش است. روش هاي موجود در نظريه کلاسيک به خاطر وجود تغييرپذيري شاخص هاي آن براي شناسايي اين موضوع مفيد نيستند. در مقابل روش هايي موجو در بافت نظريه سوال-پاسخ براي انجام اين کار مفيدتر هستند

رابطه حرمت خود جمعی و هویت ملی در دانشجویان

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين جهت و شدت رابطه حرمت خود جمعي و احساس هويت ملي است.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل کليه دانشجويان دوره کارشناسي دانشگاه اراک بود. 225 دختر و 195 پسر دانشجوي کارشناسي دانشگاه اراک به روش نمونه گيري خوشه اي از 4 دانشکده انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي مقياس حرمت خود جمعي لاهتانن و کراکر (1992) و پرسشنامه هويت ملي و نفي هويت ملي (1374) پاسخ دادند.
يافته ها: يافته ها نشان داد رابطه بين هويت ملي و حرمت خود جمعي مثبت و معنادار و رابطه ميان نفي هويت ملي و حرمت خود جمعي منفي و معنادار است. افزون بر اين، رابطه هويت ملي با خرده مقياس حرمت خود خصوصي نيز مثبت و معنادار و رابطه ميان نفي هويت ملي و خرده مقياس هاي حرمت خود خصوصي و هويت منفي و معنادار بود.
نتيجه گيري: با افزايش هويت ملي، مي توان حرمت خود جمعي و در نتيجه احساس بهزيستي روان شناختي را افزايش داد

پیش بینی سبك های هویت بر اساس حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه حساسيت نسبت به پاداش و تنبيه مطابق با الگوي گري (1987) در مورد دو نظام فعال ساز و بازدارنده رفتاري و انواع سبک هاي هويت در دانشجويان بود.
روش: روش پ‍‍ژوهش از نوع همبستگي و روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي بود که 188 نفر (82 دختر و 106 پسر) دانشجوي دوره کارشناسي از سه دانشکده دانشگاه آزاد شهرستان کازرون به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش پرسشنامه حساسيت نسبت به پاداش و تنبيه تروبيا، آويلا، مولتو و کاسراس (2001) و مقياس سبک هاي هويت وايت، وامپلر و وين (1998) بود. روابط بين متغيرها به ترتيب با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي به شيوه سلسله مراتبي تحليل شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد حساسيت نسبت به پاداش و تنبيه مي تواند 13 درصد واريانس سبک هويت اطلاعاتي و 11 درصد واريانس سبک هويت هنجاري را تبيين کند. اين در حالي بود که تنها، حساسيت نسبت به تنبيه قادر به پيش بيني سبک هويت سردرگم-اجتنابي آن هم به ميزان 14 درصد بود.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج اين پژوهش و پژوهش هاي گذشته استفاده از حساسيت نسبت به پاداش براي شکل دهي هويت، مناسب ترين روش به نظر مي رسد. همچنين، استفاده از حساسيت نسبت به تنبيه براي شکل-دهي هويت علاوه بر اثرات مثبت مي تواند به اثرات منفي و ايجاد سبک هويتي سردرگم-اجتنابي منجر شود.

 

نقش تعدیل كننده عاطفه مثبت و منفی در پیوند میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب كاركنان

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش تعديل کننده عاطفه مثبت و منفي در رابطه ميان بي عدالتي سازماني و رفتارهاي مخرب بود.
روش: روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري کارکنان دو شرکت توليدي شهرکرد در تابستان 1389 بود که از طريق نمونه گيري تصادفي ساده 148 نفر انتخاب و سه پرسشنامه بي عدالتي، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفي و پرسشنامه رفتارهاي مخرب در مورد آن ها اجرا و داده ها از طريق تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد عاطفه منفي رابطه بي عدالتي تعاملي را با خروج (ترک سازمان) تعديل مي کند. بدين معني که وقتي عاطفه منفي پايين است، بي عدالتي تعاملي ادارک شده با خروج (ترک سازمان) داراي رابطه مثبت معنادار است. اما در عرصه غفلت و اعتراض پرخاشگرانه، عاطفه مثبت و منفي رابطه بي عدالتي توزيعي را با اين بعد از رفتارهاي مخرب تعديل مي کند. بدين معني که در عاطفه مثبت و منفي پایين، بي عدالتي توزيعي ادراک شده، با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه داراي رابطه مثبت و معنادار است.
نتيجه گيري: لازم است براي جلوگيري از تمايل کارکنان به رفتارهاي مخرب و ترک سازمان از طريق راهبردهاي منطقي سطح بي عدالتي توزيعي و تعاملي در سازمان ها کاهش يابد

اثربخشی آموزش خود تنظیمی یادگیری و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان

هدف: هدف پژوهش تعيين ميزان اثربخشي آموزش خود تنظيمي تحصيلي و مهارت هاي مطالعه بر پيشرفت تحصيلي دانشجويان بود.
روش: روش پژوهش از نوع آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و جامعه پژوهش کليه دانشجويان مقطع کارشناسي دانشگاه پيام نور واحد بومهن بود که از ميان آن ها تعداد 30 دانشجو پس از اجراي آزمون تشخيصي عملکرد تحصيلي درتاج (1383) به شيوه نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. آزمودني هاي گروه آزمايش به مدت 8 جلسه يک ساعته، تحت آموزش خود تنظيمي تحصيلي و مهارت هاي مطالعه قرار گرفت، اما گروه گواه مداخله اي دريافت نکرد. داده هاي با استفاده از روش کوواريانس تحليل شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که آموزش خود تنظيمي تحصيلي و مهارت هاي مطالعه بر پيشرفت تحصيلي اثر مثبت دارد.
نتيجه گيري: با آموزش خود تنظيمي تحصيلي و مهارت هاي مطالعه مي توان راهبردهايي کارآمد و سودمندي را براي افزايش پيشرفت تحصيلي و بهبود کارکرد تحصيلي در اختيار دانشجويان قرار داد

تاثیر موسیقی درمانی، خاطره گویی و انجام فعالیت های دلخواه بر كاهش احساس تنهایی سالمندان

هدف: هدف پژوهش تعيين اثربخشي خاطره گويي، موسيقي و انجام فعاليت هاي دلخواه، بر احساس تنهايي سالمندان بود.
روش: روش پژوهش شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه اي متشکل از 78 فرد سالمند (40 مرد و 38 زن) در شهرستان سيرجان به شيوه در دسترس انتخاب و با استفاده از بسته هاي آموزشي موسيقي درماني، خاطره گويي و انجام فعاليت هاي دلخواه و آزمون احساس تنهايي بررسي شدند. گروه گواه متشکل از 10 مرد و 10 زن بود و در هر گروه آزمايش 20 نفر، 10 زن و 10 مرد شرکت داشتند (به استثناي گروه موسيقي درماني خانم ها که به دليل افت ازمودني 8 نفر عضو داشت). براي تحليل داده ها از روش تحليل واريانس استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد موسيقي درماني بر احساس تنهايي زنان ناشي از ارتباط با دوستان و نشانه هاي عاطفي تنهايي، و خاطره گويي بر احساس تنهايي مردان و زنان ناشي از ارتباط با دوستان و نشانه هاي عاطفي تنهايي، و انجام فعاليت دلخواه در مردان بر احساس تنهايي ناشي از ارتباط با دوستان تاثير گذار است و در زنان احساس تنهايي ناشي از ارتباط با خانواده و نشانه هاي عاطفي تنهايي را کاهش داده است. در مردان خاطره گويي و در زنان موسيقي درماني در کاهش احساس تنهايي آن هم در خرده مقياس احساس تنهايي ناشي از ارتباط با دوستان تاثير بيشتري نسبت به دو مداخله ديگر داشتند.
نتيجه گيري: اين مداخلات را مي توان به عنوان راهکارهايي در راستاي کاهش احساس تنهايي سالمندان مطرح کرد و براي رفع احساس تنهايي آن ها را در دستور کار فرهنگسراهاي سالمند، خانه هاي سالمندان و افرادي که در منزل سالخورده اي دارند قرار داد

اثربخشی آموزش خود نظارتی توجه بر عملكرد حل مساله ریاضی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی دچار ناتوانی ریاضی

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين ميزان اثربخشي آموزش خود نظارتي توجه بر عملکرد حل مساله رياضي دانش آموزان پسر دچار ناتواني رياضي بود.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمايشي است که در اجراي آن از طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. آزمودني هاي پژوهش شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر پايه چهارم ابتدايي شهر تبريز در سال 88-1387 بودند که به روش تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند و به طور تصادفي در هر يک از گروه هاي آزمايش و گواه قرار گرفتند. از آزمون تشخيصي رياضي ايران کي مت (1976) استفاده شد. آزمودني هاي گروه آزمايش به مدت 10 جلسه 45 دقيقه اي آموزش هاي خود نظارتي را دريافت کردند. گروه گواه نيز همزمان به برنامه هاي عادي کلاسي خود ادامه دادند.
يافته ها: يافته هاي حاصل از تحليل کوواريانس نشان داد نمره هاي دانش آموزان گروه آزمايش در پس آزمون حل مساله رياضي بالاتر از گروه گواه شده است.
نتيجه گيري: پژوهش حاضر کاربردهايي براي والدين، معلمان و متخصصان دانش آموزان دچار ناتواني رياضي دارد که مي توانند از اين راهبردها براي پيشرفت درس رياضي استفاده کنند

ساختار عاملی مقیاس رویكردهای یادگیری در دانش آموزان ایرانی

هدف: اين پژوهش با هدف تعيين ساختار عاملي مقياس رويکردهاي يادگيري براي دانش آموزان ايراني انجام شد.
روش: روش پژوهش همبستگي بود. جامعه آماري دانش آموزان پايه سوم دبيرستان هاي دولتي روزانه شهر تهران و شرکت کنندگان متشکل از 1371 نفر بودند که با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و به مقياس 32 سوالي رويکردهاي يادگيري پاسخ دادند. داده ها از طريق تحليل عاملي اکتشافي و تاييدي تحليل شد.
يافته ها: تحليل عاملي اکتشافي يک مدل اندازه گيري چهارعاملي را نشان داد که در تحليل عاملي تاييدي نيز تاييد شد. اين عوامل عبارتند از اهداف يادگيري، اهداف عملکردي، اهداف آينده و ادراک از توانايي.
نتيجه گيري: قرار گرفتن گويه هاي ارزش دروني و اهداف يادگيري در يک عامل (يادگيري) و ارزش بيروني و اهداف ابزاري نيز در يک عامل (آينده) و در کنار اهداف عملکردي و ادراک از توانايي، از ظهور يک الگوي 4 عاملي جديد خبر مي دهد و بر لزوم توجه پژوهشگران به فرهنگ وابسته بودن اهداف پيشرفت و ابزار سنجش آن و همچنين رواسازي ابزارهاي مناسب فرهنگ که در جوامع ديگر براي سنجش اهداف ساخته شده اند تاکيد مي کند.

 

تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومی بیماران دیابتی

هدف: هدف پژوهش، تعيين اثربخشي آموزش ايمن سازي در مقابل استرس بر سلامت عمومي بيماران ديابتي بود.
روش: روش پژوهش آزمايشي و جامعه آماري شامل 2630 نفر بيماران ديابتي مرکز ديابت اصفهان بود که از ميان آن ها 16 زن و 14 مرد به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند و پرسشنامه سلامت عمومي 28 سوالي را قبل و بعد از مداخله تکميل کردند. در هر گروه 8 زن و 7 مرد وجود داشت. گروه آزمايش، آموزش گروهي ايمن سازي در مقابل استرس را طي 6 جلسه 90 دقيقه اي با ميانگين فاصله زماني جلسات 6 روز دريافت کرد و گروه گواه اين آموزش را دريافت نکرد.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که آموزش مزبور به طور معناداري ميانگين نمرات کل سلامت عمومي گروه آزمايش را نسبت به گروه گواه افزايش داده است.
نتيجه گيري: آموزش ايمن سازي در مقابل استرس را مي توان به عنوان يک روش مداخله اي مفيد، براي بهبود سلامت عمومي بيماران ديابتي به کار برد

رابطه بین ابعاد كمال گرایی دانشجویان و روابط مثبت آن ها با دیگران

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش ابعاد سازش يافته و سازش نايافته کمال گرايي در پيش بيني کيفيت روابط بين فردي در دانشجويان بود.
روش: طرح پژوهش از نوع همبستگي بود و 381 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس از دانشگاه شهيد بهشتي انتخاب شدند و مقياس هاي کمال گرايي چند بعدي فراست، مارتن، لاهارت و روزنبليت (1990) و روابط مثبت با ديگران ريف (1989) را تکميل نمودند.
يافته ها: يافته ها نشان داد به طور کلي کمال گرايي با روابط مثبت رابطه معناداري دارد، با اين وجود ابعاد سازش يافته آن همچون تمايل به نظم و سازماندهي و معيارهاي فردي داراي رابطه مثبت و ابعاد سازش نايافته آن همچون ترديد در مورد کارها، نگراني در مورد اشتباهات و انتقادگري والدين داراي رابطه منفي با روابط مثبت بين فردي است.
نتيجه گيري: به طور کلي نمي توان کمال گرايي را به عنوان يک عامل منفي در پيش بيني روابط مثبت با ديگران قلمداد کرد و بايد در روابط بين فردي به ابعاد سازش يافته و سازش نايافته آن به طور همزمان توجه نمود.

 

الگوی میانجی احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی، بهزیستی معنوی، فاصله اجتماعی و افسردگی دانشجویان دختر

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين اثرات ميانجيگري احساس تنهايي هيجاني در رابطه بين تنهايي اجتماعي، بهزيستي معنوي، فاصله اجتماعي و افسردگي دانشجويان بود.
روش: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس 251 دانشجوي دختر از بين دانشجويان دانشگاه تبريز انتخاب شدند و به مقياس هاي احساس تنهايي اجتماعي راسل (1996)، احساس تنهايي هيجاني وودورث (1986)، بهزيستي معنوي پالوتزين و اليسون (1982)، افسردگي زونگ (1967) و فاصله اجتماعي المر (2000) پاسخ دادند. به منظور آزمون الگوي اثرات مستقيم و غيرمستقيم در الگوي پيشنهادي، از روش آماري الگويابي معادلات ساختاري استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد الگو از برازش کلي برخوردار است، متغيرهاي فاصله اجتماعي، بهزيستي معنوي، احساس تنهايي هيجاني و اجتماعي به طور معناداري مي توانند افسردگي جوانان را پيش بيني کنند. اين يافته ها با نقش احساس تنهايي هيجاني در افسردگي بر اساس الگوي نظري پيشنهادي همسو است.
نتيجه گيري: هر چه قدر فاصله اجتماعي و احساس تنهايي افراد بيشتر باشد، ميزان نشانه هاي افسردگي در آن ها بالاتر است. ارتباط زياد با خدا و هدف در زندگي با افسردگي پايين همراه است. نتايج اين پژوهش، ضرورت بازشناسي نقش فاصله اجتماعي، بهزيستي معنوي، احساس تنهايي هيجاني و اجتماعي را در پيش بيني افسردگي دانشجويان مورد تاکيد قرار مي دهد

« بعدی  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  ۳۰۸  ۳۰۷  ۳۰۶  ۳۰۵  ۳۰۴  ۳۰۳  ۳۰۲  ۳۰۱  ۳۰۰  ۲۹۹  ۲۹۸  ۲۹۷  ۲۹۶  ۲۹۵  ۲۹۴  ۲۹۳  قبلی »