رابطه بین موقعیت اقتصادی- اجتماعی با سلامت روانی و جسمانی

هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين شاخص هاي موقعيت اقتصادي و اجتماعي (درآمد، تحصيلات و شغل) با سلامت رواني و جسماني بود. 150 نفر از مديران ارشد، معاونين و روساي دانشگاه ها، استادان دانشگاه، دبيران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان، پرسشنامه سلامت رواني MHI (ويت و وير، 1983)، فهرست سلامت جسماني PHC (بوآردمن، 2004) و فرم اطلاعات جمعيت ‌شناختي را تکميل کردند. داده‌هاي پژوهش با استفاده از روش هاي آماري تحليل واريانس چند متغيري و آزمون مجذور کاي تحليل شدند. نتايج نشان دادند که اثر تعاملي شغل و درآمد بر زير مقياس درماندگي روان ‌شناختي سلامت رواني معنادار بود. بين سطوح تحصيلات با دو زير مقياس سلامت رواني (بهزيستي روان ‌شناختي و درماندگي روان‌ شناختي) همخواني وجود داشت اما سطوح تحصيلات با سلامت جسماني فاقد همخواني بود. زنان در مقايسه با مردان از سطوح پايين‌ تر بهزيستي روان‌ شناختي و سطوح بالاتر درماندگي روان ‌شناختي برخوردار بودند. اما در زمينه سلامت جسماني تفاوت معنادار نبود. پژوهش حاضر با تاييد رابطه بين سلامت رواني با موقعيت اقتصادي ـ اجتماعي مي ‌تواند راهگشاي سياست گذاري هاي مناسب در زمينه ارايه برنامه ‌هاي پيشگيرانه و برنامه ‌هاي مرتبط با ارتقاي سطح سلامت جامعه باشد.

سبكهای دلبستگی و مقابله با تنیدگی

هدف پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه سبک هاي دلبستگي ايمن، اجتنابي و دو سوگرا با راهبردهاي مقابله با تنيدگي در قالب سه سبک مقابله مساله محور، هيجان محور مثبت و هيجان محور منفي بود. 223 دانشجو (120 دختر، 103 پسر) با تکميل فهرست دلبستگي بزرگسال (بشارت، 1384؛ هازن و شيور، 1987) و مقياس سبک هاي مقابله تهران (بشارت، 1385؛ کارور، شيير و وينتراب، 1989) در اين پژوهش شرکت کردند. نتايج وجود رابطه معنادار بين سبک هاي دلبستگي و راهبردهاي مقابله با تنيدگي را نشان دادند. همبستگي بين سبک دلبستگي ايمن با سبک هاي مقابله هيجان محور مثبت و مساله محور، مثبت بود، در حالي که با سبک منفي هيجان محور، همبستگي منفي به دست داد. سبک دلبستگي اجتنابي با سبک مقابله مساله محور و سبک مقابله هيجان محور منفي و سبک دلبستگي دو سوگرا با سبک مقابله هيجان محور مثبت، همبستگي مثبت داشت. بر اساس يافته‌هاي اين پژوهش مي ‌توان نتيجه گرفت که راهبردهاي مقابله ‌اي تحت تاثير سبک هاي دلبستگي قرار مي‌ گيرند.

دو مدل ریاضی برای بررسی كنشهای مغز در زمینه بازسازی خاطره‌ ها، فراموشی و نقش عواطف در شناخت

در اين مقاله دو مدل رياضي براي بررسي کنش‌ وري هاي مغز در بازسازي خاطره‌ ها، فراموشي و برخي از نارسا کنش‌ وري هاي مغز مانند الزهايمر و روان گسيختگي ارايه شد. همچنين تلاش شد تا بر مبناي اين مدل ها، مکانيزمي براي تبيين روياها ارايه شود و چگونگي تعامل بين هيجان و شناخت و همچنين مسايلي مانند هشياري و ناهشياري با توجه به نظرات پياژه (1972) توصيف شدند

اعتباریابی، رواسازی و تعیین ساختار عاملی مقیاس راهبردهای مقابله ‌ای نوجوانان

پژوهش حاضر با هدف اعتباريابي، رواسازي و تعيين ساختار عاملي مقياس راهبردهاي مقابله‌اي (فرايدنبرگ و لويس، 1993 الف) در نوجوانان ايراني در نمونه ‌اي به حجم 799 نفر از دانش‌ آموزان دبيرستاني (345 پسر و 454 دختر) كه با روش نمونه ‌گيري چند مرحله ‌اي انتخاب شدند، اجرا شد. ابزار پژوهش را دو پرسشنامه مقياس راهبردهاي مقابله ‌اي نوجوانان (ACS) و فرم فارسي پرسشنامه سبک هاي دفاعي (اندروز، سينگ و بوند، 1993؛ بشارت، 1383) تشكيل داد. تحليل سوال هاي مقياس بر پايه محـاسبه درجه‌ دشواري‌، قدرت تشخيص (ضريب‌ دو رشتـه ‌اي‌ نقطه ‌اي‌) و ضريب آلفاي كرونباخ نشان داد 12 سوال كه با كل مقياس همبستگي ضعيف و منفي داشتند، با مفهوم انزواي مايوسانه تشكيل يك زير ‌‌مقياس مستقل با ضريب آلفاي 0.63 را مي ‌دهد. اين ضريب، براي كل مقياس برابر با 0.88 و ضريب بازآزمايي با فاصله (دو هفته) برابر با 0.71 بود. نتايج تحليل‌ مولفه‌ هاي‌ اصلي‌ (PC) با استفاده‌ از چرخش‌ پروماکس نشان داد كه پرسشنامه (با حذف 5 سوال بدون بار عاملي) از 9 عامل كمك‌ طلبي، پيوندجويي، نگراني ‌پذيري، تلاش و پيشاپيش‌ ‌نگري، مثبت‌ نگري، انكار، پرخاشگري فعل‌ پذير، مذهب‌ گرايي و فعاليت‌ بدني تشكيل شده است. شاخص هاي برازش تحليل عاملي تاييدي بر پايه نرم‌افزار LISREL، وجود عوامل نه‌ گانه را تاييد كرد. نتايج مقايسه مدل تحليل عاملي مرتبه دوم و مدل تک‌ عاملي براي بررسي ساختار عاملي مشخص کرد که مدل نخست با دو عامل مرتبه يكم يعني سبک هاي سازش يافته (با پنج عامل) و سازش ‌نايافته (با چهار عامل) برازش بيشتري نسبت به مدل تك عاملي دارد. همبستگي مثبت و معنادار بين عوامل نه‌ گانه با پرسشنامه سبك هاي دفاعي، روايي همگراي مقياس راهبردهاي مقابله ‌اي را تاييد كرد.

روی آوردهای نوین در روان سنجی، قسمت دوم: مبانی و مفاهیم نظریه سوال پاسخ

نظريه سوال پاسخ يکي از پيشرفته ترين نظريه هاي اندازه گيري و نقطه مقابل نظريه کلاسيک است. زيرا برخلاف اين نظريه بر نمره سوالها و نه نمره کل تست بنا شده است (بيکر، 1381/2002). در IRT براي تحليل داده هاي به دست آمده از مقياس ها و پرسشنامه ها از مدل هاي رياضي استفاده مي شود. به مدل هاي IRT اغلب مدل هاي خصيصه مکنون نيز گفته مي شود. اصطلاح مکنون براي تاکيد بر پاسخ هاي پيوسته سوالي به کار مي رود که در واقع نشانگر مشاهده پذير خصايص يا رگه هايي است که فرض مي شود وجود دارد و بايد از پاسخ ها استخراج شود

تحلیل محتوای كتابهای فارسی سال اول دبستان در ایران

کتاب درسي مهمترين و پر کاربردترين رسانه آموزشي در کشور ايران است. اين رسانه با اهميت در بردارنده بخش هاي نوشتاري، تصويرها و تمرين هايي است که در راستاي تحقق هدف هاي کتاب انتخاب و سازماندهي مي شوند. از سوي ديگر آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کليد ورود به نظام آموزش رسمي کشور، اهميت کتاب هاي درسي «بخوانيم و بنويسيم» را براي پايه اول ابتدايي دو چندان کرده است. پژوهش توصيفي حاضر درصدد بررسي چگونگي ارتباط متون نوشتاري، تصويرها و تمرين ها با هدف هاي کتابهاي درسي «بخوانيم و بنويسيم» پايه اول بود و با روش هاي متداول در آمار توصيفي با استفاده از روش تحليل محتوا، متون نوشتاري درس ها، تصويرها و تمرين هاي کتاب هاي مذکور بر اساس هدف هاي جزيي، مورد تحليل قرار گرفت. نتايج به دست آمده مبين آن بودند که %25.7 از هدف هاي جزيي بدون متن نوشتاري و %43.1 از هدف هاي جزيي بدون تصوير، 14.7% از هدف هاي جزيي بدون تمرين اند. بنابراين نيمي از هدف هاي جزيي برنامه با الگوي نظري تحقق هدف هاي يادگيري خواندن و نوشتن مطابقت ندارد که مي تواند امر آموزش را با مشکل مواجه سازد

سبكهای مختلف دلبستگی و رضایتمندی زناشویی

در اين پژوهش رابطه بين سبک هاي دلبستگي با رضايتمندي زناشويي بررسي شد. بدين منظور 159 (81 زن و 78 مرد) دبير متاهل مقاطع راهنمـايي و متوسطه شهر تايبـاد انتخاب شدنـد. آزمودني ها، مقياس دلبستگي بزرگسالان (کولينز و ريد، 1990)، پرسشنامه دلبستگي به مادر (رجايي و ديگران، 1385) و پرسشنامه رضايتمندي زناشويي (السون و ديگران، 1987؛ بازنگري سليمانيان، 1994) را تکميل کردند. يافته ها بين رضايتمندي زناشويي و سبک دلبستگي ايمن يک همبستگي مثبت معنادار (r=0.53)، نشان دادند اما با سبک هاي دلبستگي اجتنابي و دو سوگرا همبستگي منفي (به ترتيب r=-0.28 و (r=-0.38 وجود داشت. همچنين سبک هاي دلبستگي بزرگسالان 52% و سبک هاي دلبستگي به مادر 29% واريانس رضايتمندي زناشويي را تبيين کردند. زنان و مردان از نظر رضايتمندي زناشويي تفاوت معنادار نداشتند

اعتبار و روایی زیر مقیاسهای وابستگی پذیری و پرخاشگری شاخص رفتار ضد تولید (CBI)

با هدف بررسي اعتبار و روايي دو زير مقياس وابستگي پذيري و پرخاشگري شاخص رفتار ضد توليد CBI (گوداشتاين و لانيون، 2002)، از بين کارکنان ايستگاه هاي قطار و بخشي از صنايع شهرک صنعتي جي، 172 مرد به صورت نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. براي بررسي اعتبار از ضريب آلفاي کرونباخ و ضريب بازآزمايي و براي بررسي روايي سازه (از نوع همگرا و واگرا) همبستگي آنها با پرسشنامه پرخاشگري باس و پري (1992)، دو زير مقياس تمايلات پرخاشگرانه و خط مشي متابعت در محيط کار پرسشنامه ترسيم نيمرخ خطر متقاضي کار ARP (لوبت، 2001) و دو زير مقياس مقبوليت و مسووليت پذيري پرسشنامه NEO (کاستا و مک کري، 1992) استفاد شد. اعتبار برحسب همساني دروني (آلفاي کرونباخ) براي وابستگي پذيري، پرخاشگري و براي مجموع دو زير مقياس به ترتيب، 0.86, 0.84 و 0.92 به دست آمد. ضرايب اعتبار بازآزمايي براي وابستگي پذيري 0.77، براي پرخاشگري 0.73 و براي مجموع دو زير مقياس 0.76 بود. سوالهاي دو زير مقياس وابستگي پذيري و پرخاشگري CBI با يکديگر همبستگي معنادار از 0.26 تا 0.34 داشتند. روايي همگرا بين زير مقياس پرخاشگري CBI با مقياس هاي پرسشنامه پرخاشگري باس و پري از 0.22 تا 0.69 در نوسان بود. روايي بين زير مقياس پرخاشگري CBI با زير مقياس تمايلات پرخاشگرانه پرسشنامه 0.58 ,ARP به دست آمد. زير مقياس پرخاشگري CBI با زير مقياس مقبوليت از پرسشنامه NEO داراي ضريب همبستگي منفي معنادار (P<0.01) بود و زير مقياس وابستگي پذيري CBI با زير مقياس مسووليت پذيري از پرسشنامه NEO داراي ضرايب همبستگي منفي معنادار (P<0.01) بودند

درمانگری افسردگی: تالیف شناخت - رفتار درمانگری گروهی، مهارت آموزی والدین و جلسه های مشترك نوجوانان ـ والدین

در اين پژوهش به بررسي اثربخشي شناخت - رفتار درمانگري گروهي نوجوانان همراه با مهارت آموزي والدين و جلسه هاي مشترک نوجوانان والدين در کاهش نشانه هاي افسرده وار نوجوانان ايراني پرداخته شد. تعداد 64 نفر از نوجواناني که بر اساس آزمون افسردگي بک BDI)؛ بک و استير، 1993) نمره 10 يا بالاتر کسب کرده بودند انتخاب شدند و به طور مساوي در دو گروه آزمايش و کنترل قرار گرفتند. نوجوانان گروه آزمايش در خلال 6 هفته، 12 جلسه شناخت - رفتار درمانگري و مادران آنها 6 جلسه مهارت آموزي والدين را دريافت کردند. سپس 5 جلسه مشترک نوجوانان - مادران متمرکز بر تمرين عملي مهارت هاي ارتباطي براي گروه آزمايشي برگزار شد در حالي که در گروه کنترل هيچ گونه مداخله اي صورت نگرفت. نتايج تحليل هاي آماري نشان دادند که نشانه هاي افسرده وار پس از شناخت درمانگري گروهي توام با مهارت آموزي والدين به طور معناداري کاهش يافتند و معناداري تفاوت ميانگين هاي پس آزمون نخست و پس آزمون نهايي نيز تاثير جلسه هاي مشترک والدين - نوجوانان را برجسته کرد. اهميت عملي يافته هاي پژوهش در قلمرو پيشگيري و درمانگري اختلال هاي افسرده وار نوجوانان مورد بحث قرار گرفت

ارتباط بین حرمت خود و سبك دلبستگی

به منظور بررسي ارتباط بين سبک دلبستگي و حرمت خود 100 دانشجوي مونث فهرست حرمت خود (کوپر اسميت، 1967) و پرسشنامه سبک دلبستگي (هازان و شيور، 1987) را تکميل کردند. حرمت خود به صورت مثبت با سبک دلبستگي ايمن و به صورت منفي با سبک دلبستگي اجتنابي ارتباط داشت. يک ضريب همبستگي غيرمعنادار منفي بين دلبستگي اضطرابي ـ دو سوگرا و حرمت خود، يافت شد. لزوم مطالعه در مورد جنس مذکر و نمونه هاي بزرگتر مورد بحث قرار گرفت.

 

ارزشهای ازدواج در جوانان ایرانی

به منظور بررسي ارزش هاي ازدواج در بين جوانان ايراني 2680 دانشجو و دانش آموز زن و مرد ايراني با استفاده از مقياس مولف ساخته ارزش هاي ازدواج (MVS) که بر اساس چهارچوب مفهومي ارزش هاي فرهنگي با ابعاد فرضي محاط شدگي، خودپيروي عاطفي، خودپيروي عقلي، سلسله مراتب، برابرنگري (شوارتز و راس، 1995) تدوين شده بود، ارزشيابي شدند. روي آورد آماري پژوهش حاضر براي تحليل ساختاري و محتواي ارزش هاي ازدواج، فن تحليل کوچکترين فضا (SSA) بود. يافته هاي پژوهش نشان دادند که محتوا و ساختار ارزش هاي ازدواج جوانان ايراني، با 5 بعد الگوي نظري ارزش هاي شوارتز و راس (1995) در زمينه ازدواج تبيين پذير است. اين الگو بر حسب سن، جنس و قوم هاي فرهنگي تغيير نمي کند و ثابت است

اعتبار و روایی فهرست شادكامی آكسفورد در ایرانیها

به منظور بررسي اعتبار و روايي فهرست شادکامي آکسفورد OHI)؛ آرگيل، 2001) نمونه اي متشکل از 142 مرد و 227 زن ايراني، 18 تا 53 سال (ميانگين = 25)، فهرست شـادکامي آکسفورد (OHI)، پرسشنـامه شخصيتي آيزنک (1999, EPQ)  و فهرست افسردگي بک BDI)؛ بک و ديگران، 1979) را تکميل کردند. بررسي همساني دروني فهرست شادکامي آکسفورد نشان داد که تمام 29 گزاره اين فهرست با نمره کل همبستگي بالايي داشتند. آلفاي کرونباخ براي کل فهرست برابر با 0.91 بود. همبستگي پيرسون بين فهـرست شادکامي آکسفورد با فهرست افسردگي بک و زير ـ مقياس هاي برونگردي و نوروزگرايي EPQ به ترتيب برابر با 0.45, -0.48 و -0.39 بود که روايي همگرا و واگراي فهرست شادکامي آکسفورد را تأييد کرد. نتايج تحليل عاملي با استخراج 5 عامل رضايت از زندگي، حـرمت خود، بهزيستي فاعلي، رضايت خاطر و خلق مثبت توانستند با ارزش ويژه بزرگتر از 1 در مجموع %49.7 واريانس کل را تبيين کنند. ميانگين نمره هاي آزمودني هاي ايراني در فهرست شـادکامي آکسفورد (42.07) با يافته هاي پژوهش آرگيل (M=35.6) متفاوت بود. يافته هاي پژوهش نشان دادند که OHI براي اندازه گيري شادکامي در جامعه ايراني از اعتبار و روايي مناسب برخوردار است.

 

« بعدی  ۳۲۰  ۳۱۹  ۳۱۸  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  ۳۰۸  ۳۰۷  ۳۰۶  ۳۰۵  ۳۰۴  ۳۰۳  ۳۰۲  ۳۰۱  قبلی »