روان شناسی تحولی

بررسي تحولي فرآيندهاي رواني نقطه عطف بررسيهاي پژوهشي در روان شناسي است. اين حوزه با پرداختن به تغييرات بنيادي در خطوط تحول، بررسي تاريخچه اي ابتلا به بيماريها در طول زندگي و با تاکيد بر روابط خانوادگي و تاثير آن بر ويژگيهاي شناختي و عاطفي کودکان، همواره يکي از جذابترين زمينه هاي پژوهشي را به خود اختصاص داده است. زمينه اي که با افزودن سطح دانش بشر در مورد کودکان، والدين را به توانمنديهايي مجهز مي سازد که اساس تربيت نسل سالم است. به همين مناسبت اين بخش به بررسي نمونه هايي از بررسيهاي تحولي اختصاص يافته است.

مفهوم سازیها و اندازه های احساس تنهایی: مقایسه زیرمقیاسها

پژوهشهـاي تجـربي، نظري و مفهوم سازي پديده احساس تنهايي در 35 سال گذشته گسـترش چشمگيـري يافته انـد. پژوهشگران توانسته اند فراواني احساس تنهايي در جمعيـت عمومي و دانشجويي را نشان دهند، ارتباط بين تنهايي با انواع پيش بيني کننده هاي اجتماعي (مانند وضعيت و تماس خانوادگي) و نيز طيفي از حالتهاي رواني (مانند افسردگي و سطح پايين حرمت خود) را برجسته سازند. همراه با هر تعريف مفهومي از احساس تنهايي، يك ابزار اندازه گيري نيز طراحي شده است. در پژوهشي که براي اين شماره درنظر گرفته شده است، 231 دانشجو، هفت مقياس احساس تنهايي را تكميل كردند. مقياسهايي كه هم امكان مقايسه بين ابزارها را فراهم مي ساخت و هم تداخل سازه اي اندازه گيري شده را ارزيابي مـي كرد. بـه عبارت ديگر، در اين پژوهش به بررسي شباهتها و تفاوتهاي مقـياسهاي مختلف و رايج احساس تنهايي پرداخته شد تا تك بعدي يا چند بعدي بودن آن مشخص شود. چنين روشي مي تواند به مباني زيربنايي هر ابزاري انسجام بخشد.

كمال گرایی، مشكلات هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان ایرانی

در پژوهش حاضر رابطه بين پيامدهاي کمال گرايي، مشکلات هيجاني و رضايت از زندگي اندازه گيري شدند. شرکت کنندگان، شامل 297 (81 پسر و 216 دختر) دانشـجوي دانشگاه آزاد اسلامـي واحد مرودشت بودند و مقياسهاي چندبعـدي کمال گرايي (فراست، مارتن، لاهارت و روزنبليت، 1990)، مقياس افسردگـي، اضـطراب و تنيدگي (لاويبوند و لاويبوند، 1995) و مقـياس رضايت از زندگي (هبنر، 1994) را تکميل کردند. تحليل رگرسيون چندمتغيري به شيوه همزمـان نشان دادند که ابعاد کمال گرايي شامل نگراني درباره اشتباهها، انتقادگري والديني، شک درباره اعمال و هنجارهاي شخصي، رضايت از زندگي را تبيين مي كنند (R2=0.21)، دو بعد هنجارهاي شخصي و سازماندهي، اضطراب (R2=0.33)، افسردگي (R2=0.41) و تنيدگي (R2=0.28) را تبيين کردند.

مقایسه سطح تنیدگی ورزشكاران و غیرورزشكاران

در ايـن پژوهش با هدف اندازه گيري تنيدگي در دانشجويان، تعداد 200 دانشجـوي (100 زن و 100 مرد) ورزشکار با ميانگين سني 19 سـال و 300 دانشجوي (150 زن و 150 مرد) غيرورزشکار با ميانگين سني 18 سال از دانشگاه آزاد اسلامي منطقه پنج انتخاب شدند و به پرسشنامه تنيدگي (داير، 1987) پاسخ دادند. نتايج تحليل واريانس نشان دادند که دانشجويان غيرورزشکار تنيدگي بيشتري را نسبت به گروه ورزشکار تجربه مي کنند. تفاوت تنيدگي در دو جنس معنادار نبود. نتايج بر اساس نقش فعاليت جسماني در کاهش سطوح تنيدگي دانشجويان تفسير شدند.

 

اثرات تجربه كاری بر ارزشهای حرفه ای در دانشجویان

بـر پايه روي آورد ساختاري مبتني بر تحليل سطح ارزشهـاي حرفه اي (اليزور، 1984)، اين پژوهش رابطه بين ارزشهاي حرفه اي و کار در حين تحصيـل دانشگـاهي را بررسي کرد. نمونه اي به حجم 400 داتشجو (200 زن، 200 مرد، 200 شاغل و 200 غيرشاغل) از دانشکده مديريت و حسابداري دانشگـاه آزاد اسلامي انتخاب شدند و به پرسشنامه ارزشهاي حرفه اي (اليزور و ديگران، 1991) پاسخ دادند. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشـان دادند که سطوح ارزشهاي حرفه اي در بين دانشجويان شاغل و غير شاغل معنادار نبودند. زنان در سطوح ارزشهاي عاطفي (F=6.45، P<0.011) و ابزاري (F=17.09، P<0.001) و امکانات (F=11.54، P<0.001) نمره بالاتري نسبت به مردان به دست آوردند. اثر تعاملي شغل و جنس نيز در هيچ سطحي معنادار نبود.

بروز نشانگان روان پزشكی در زنان دارای همسران معتاد

اعتياد شوهران به مواد مخدر مي تواند به مشکلات روان شناختي همسران آنان منتهي شود. در پژوهش حاضر نشانگان روان پزشکي همسران مردان معتاد بـا غيرمعتاد مقايسه شدند. صد و هشتاد و شش زن داراي همسر معتاد از يک مرکز دريافت کمکهاي حرفه اي در تهران و 173 زن از اقوام گروه اول که همسرانشان معتاد نبودند، به پرسشنامه نشانگان مختصر روان پزشکي (دروگاتيس و کليرلي، 1977) پاسخ دادند. نتايج تحليل نيمرخ نشان دادند که نمره هـاي زنان با همسران معتاد در همه نشانگان روان پزشکي به گونه معناداري بالاتر بودند. نتايج بر اساس مشکلات روابط زناشويي و سوء رفتارهاي شوهران معتاد مورد بحث قرار گرفتند.

آموزش مهارتهای شوخ طبعی و كاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی

در اين پژوهش، اثربخشي آمـوزش مهارتهاي شوخ طبعي در کـاهش افسردگي افراد با آسيب نخاعي بررسي شد. از دو مرکز توانبخشي شهر تهران، 24 مراجعه کننده (12 زن و 12 مرد) با آسيب نخاعي که نمره هايـي بـالاتر از ميانگين در پرسشنامه افسردگي بک (بک و استير، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفي در دو گـروه آزمايشي و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طي دو ماه، گـروه آزمايشي هشت جلسه مهارتهاي شوخ طبعي مبتني بـر بـرنامه 8 مرحله اي مهارتهاي شوخ طبعي مک گـي (2002) را آموزش ديدند. پس از اجراي مجدد پرسشنامه افسردگي بک در دو گروه، نتايج نشان دادنـد که افسردگي گروه آزمايشي در مقايسه با گروه کنترل کاهش پيدا كرد. استلزامها بر اساس کاهش افسردگي در بيماران با آسيبهاي نخاعي بحث شد.

فشار شغلی و بهزیستی عاطفی در محیط كار

هدف اين پژوهش تعيين نقش عوامل تنيدگي زاي حرفه اي در پيش بيني نشانه هاي جسمـاني ناشي از فشار شغلي و بهزيستي عاطفي مرتبط با شغل بود. بـر مبناي يک طرح همبستگي، 100 نفر از کارکنان دانشـگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنـوب از 5 حوزه معاونت انتخاب شدند و به اندازه هاي عوامل تنـيدگي زاي شغلي (اسپکتور و جکس، 1998) که شـامل مقياس تعـارض بين فردي در محيط کار، مقياس محدوديتهاي سازمان، فهرست بار کمي کار و فهرسـت نشانه هاي جسماني است و مقياس بهزيستي عاطفي مرتبط با شغل ( JAWS؛ ون کتويک، فاکس، اسپکتور و کلووي، 2000) پاسخ دادند. نتايـج نشـان دادنـد که بين تعارض بين فردي در محيط کار و محدوديتهاي سازماني با نشانه هاي جسماني همبستگي مثبت معنادار و بين تعارض بين فردي در محيـط کار و محدوديتهاي سازماني با بهزيستي عاطفي ناشي از شغل همبستگي منفي معنادار وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون گـام به گام نيز آشكـار كـردند که در مجموع دو متغير تعارض بين فردي در محيط کار و محدوديتهاي سازماني 8/18 درصد واريانس نشانه هاي جسماني ناشي از فشار شغلي و 7/24 درصـد واريانس نشانه هاي بهزيستي عاطفي مرتبط با شغل را تبيين مي کنند. نتايج بر اساس مکانيزمهاي زيربنايي عوامل تنيدگي زا در چهارچـوب الگوي مهار فرآيند تنيدگي حرفه اي تفسير شدند.

گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر و شناخت درمانگری آموزش محور در بیماران مبتلا به سرطان سینه

اين پژوهش با هدف مقايسه دو روش مداخله شناخت درمانگري آموزش محور (فري، 1999) و گروه درمانگري شناختي ـ هستي نگر (کي سان و ديگران، 1997) در بهبود مشـکلات رواني زنان افسرده مبتلا به سرطان سينه اجرا شد. چهل زن (20 تا 65 ساله) افسرده مبتلا به سرطان سينه به دو گـروه آزمايشي و يک گروه گواه تقسيم شدند. گروه نمونه سابقه بيماري روان پزشکي قبل از ابتلا به سرطان نداشتند و در زمان اجراي پژوهش ميانگين نمره افسردگي آنها بر اساس آزمون افسردگي تجديدنظر شده بک (بک، استير و براون، 1996) از متوسط بالاتر بود. هر سه گروه به پرسشنامه هاي افسردگي تجديدنظر شده بک (1996)، اميد (ميلر و پاورز، 1988)، حرمت خود (پوپ و مك هيل، 1988) و کيفيت زندگي (آرنسون و ديگران، 1993) قبل و بعد از اجراي درمانگري که در قالب 12 جلسه 90 دقيقه اي به صورت هفتگي اجرا شد، پاسخ دادند. نتايج تحليل کوواريانس چندمتغيري نشان دادند که ميانگين افسردگي در گروه درمانگري شناختي ـ هستي نگر کمتر و ميانگين اميدواري آنها به گونه معناداري بيشتر از ميانگين گروه شناخت درمانگري آموزش محور بود. بين ميانگينهاي حرمت خود و کيفيت زندگي در دو گروه درمانگري تفاوت معنادار به دست نيامد. ميانگين هر چهار متغير در دو گروه آزمايشي تفاوت معنادار با گروه گواه داشت. نتايج بر اساس نظريه هاي زيربنايي دو روش درمانگري و طرح مداخله مورد بحث قرار گرفت.

نارساییهای شناختی زیربنایی در ناتوانی ریاضی

هدف از پژوهش حاضر اندازه گيري نارساييهاي همراه با ناتواني رياضي در کودکان بود. در اين مطالعه تعداد 46 دانش آموز پايه چهارم دبستان در دو گروه با توانايي متوسط و ناتوان در رياضي انتخاب شدند به گونه اي که بهره هوش و توانايي خواندن آنها تا حد ممکن نزديک به يکديگر بودند. حافظه کاري از طريق آزمونهاي هوش وکسلر (وکسلر، 1974؛ شهيم، 1373الف) و برج لندن (کالبرتسون و زيلمر، 1998)، بازداري با استفاده از آزمونهاي استروپ (اسپرين و استراوس، 1998) و برج لندن و ادراک ديداري ـ فضايي از طريق شکل تجمعي ري (استريث، 1944) اندازه گيري شدند. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان دادند که عملکرد گروه ناتوان در رياضي، در ادراک و سازماندهي ديداري ـ فضايي تفاوت معناداري با گروه متوسط در توانايي رياضي داشت که بيانگر ناتواني در تحليل، ترکيب و سازمان دهي اطلاعات در گروه ناتوان در رياضي بود.

دستیابی به معنا و غایت در زندگی: یك ابزار موثر درمانگری (سخن سردبیر)

افزايش روزافزون شيوع اضطراب و افسردگي يكي از عمده ‌ترين دلمشغوليهاي جوامع عصر ماست كه نه‌ تنها افراد مبتلا را دچار مشكل مي‌ كند و از هم ‌پاشيدگي خانواده ‌ها را در پي دارد بلكه با كاهش كـارآمدي نيـروي كار به صـورت مستقيم يا غيـرمستقيم، صدمه‌ هـاي جبران‌ ناپذيري را به پيكـره اقتصادي و اجتماعي جامعه وارد مي ‌سازد. پس اين پرسش مطرح مي‌ شود كه چرا چنين است و چه بايد كرد؟
دههـا سال است كه روان ‌شناسان، روان‌ پزشكان، عصب‌ شناسان و به طور كلي همه متخصصان شاخه‌ هاي علمي كه به گونه ‌اي حل اين معضل را بر عهده دارند با تدارك روشهاي مختلف، كوشش همه جانبه ‌اي را براي كمك به افراد مبتلا به عمل مي ‌آورند و بر تعداد روشهاي درمانگري اين اختلالها مي‌‌ افزايند. مع ‌هذا با افزايش چشمگير تعداد افراد مبتلا، اين معضل به صورت يك مساله جهاني در آمده است و اين پرسش همچنان پابرجا مانده كه چه بايد كرد.

 

سرسختی، كیفیت زندگی و احساس بهزیستی

اين پژوهش روابط بين ويژگي هاي روان شناختي مديران را ارزيابي کرد. پنجاه مدير مرد از دانشگاه آزاد اسلامي با ميانگين سني 40 سال، براي اندازه گيري سرسختي به مقياس زمينه يابي ديدگاه هاي شخصي کوباسا (1986)، فرم کوتاه پرسشنامه کيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني (1998) و زيرمقياس بهزيستـي از پـرسشنامه روان شناختي کـاليفرنيا (گاف، 1987) پاسخ دادند. براي تحليل داده ها از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. نتايج نشان دادند که بين سرسختي، کيفيت زندگي و بهزيستي مديران همبستگي مثبت و معنادار وجود دارد. عامل هاي سرسختي (تعهد، مهار و چالش) توانستـند به ترتيب 18.2، 28.5 و 10.1 درصد از واريانس کيفيت زندگي را تبيين کنند. يافته ها در ارتباط با نقش سرسختي در سلامت  مديران مورد بحث قرار گرفتند.

 

« بعدی  ۳۲۸  ۳۲۷  ۳۲۶  ۳۲۵  ۳۲۴  ۳۲۳  ۳۲۲  ۳۲۱  ۳۲۰  ۳۱۹  ۳۱۸  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  قبلی »