نقش آسیب روانی مادر در اختلال های برونی سازی شده دختران نوجوان

هدف اين پژوهش پيش بيني اختلال هاي بروني سازي شده دختران نوجوان بر اساس اضطراب و افسردگي مادران بود. 108 دانش آموز دختر عادي شهر تبريز با دامنه سني 11 تا 16 سال (ميانگين=13.26، انحراف استاندارد=0.92) به روش نمونه برداري تصادفي چندمرحله اي انتخاب شدند. مادران اين دانش آموزان با دامنه سني 27 تا 56 سال (ميانگين=39.15، انحراف استاندارد=6.05) به سياهه نشانه مرضي کودک (CSI-4؛ گادو و اسپارفکين، 1994) و مقياس افسردگي، اضطراب و تنيدگي DASS-42)؛ لاويبوند و لاويبوند، 1995) پاسخ دادند. داده ها با بهره گيري از رگرسيون خطي چندگانه تحليل شدند. نتايج نشان دادند که افسردگي مادر پيش بيني کننده اختلال هاي بروني سازي شده دختران نوجوان است (0.253=b). اضطراب مادر اختلال هاي بروني سازي شده را پيش بيني نکرد. يافته هاي پژوهش در حوزه پيشگيري از اختلال هاي بروني سازي شده در دختران نوجوان کاربرد دارد.

 

اثربخشی برنامه درمانگری مقابله ای كت در كاهش نشانه های درونی سازی شده كودكان ایرانی

به منظور کاهش نشانه هاي دروني سازي شده بر اساس برنامه درمانگري «مقابله اي کت» (کندال، 1994)، يک طرح آزمايشي پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل، اجرا شد. گروه نمونه شامل 80 دانش آموز (40 دختر و 40 پسر) پايه هاي سوم تا پنجم دوره ابتدايي بود که بر اساس فرم والد فهرست رفتاري کودک از نظام سنجش مبتني بر تجربه آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001)، مبتلا به اختلال هاي دروني سازي شده تشخيص داده شده بودند. شرکت کنندگان به تصادف در دو گروه مساوي آزمايشي و کنترل قرار داده شدند. 16 جلسه درمانگري انفرادي براي گروه آزمايشي اجرا شد. ميانگين پس آزمون گروه ها با تحليل هاي کوواريانس و نموداري مقايسه شد. نتايج حاکي از کاهش معنادار نشانه هاي دروني سازي شده، گذار بيش از 30 درصد شرکت کنندگان از طيف باليني به بهنجار و موثر بودن برنامه درمانگري «مقابله اي کت» در فرهنگ ايراني بودند

نقش هسته ارزشیابی خود در فرایند مقابله

بررسي هاي طولي در مورد بهزيستي فاعلي نشان داده اند که برخي از افراد همواره زندگي را مثبت تر مي بينند، تفاوت هايي که مي توانند بر اساس رگه هاي خلقي تبيين شوند. بسياري از پژوهش ها در قلمرو روان شناسي سازماني نيز تفاوت هاي فردي در فشارهاي روان شناختي را نشان مي دهند. انگيزه هاي مالي و اخلاقي در سازمان ها نيز ضروت کاهش فشار شغلي را توجيه مي کنند چرا که شواهد متعددي آشکار کرده اند تنيدگي حرفه اي مي تواند به اختلال هاي جسماني و روان شناختي بيانجامند که پيامد آن کاهش عملکرد شغلي و افزايش هزينه هاي سلامت است. افزون بر آن، درک تفاوت هاي فردي در گرايش به تجربه فرايندهاي تنيدگي و چگونگي تاثير تفاوت هاي فردي بر سبک هاي مقابله اي مي تواند در انتخاب افراد مناسب براي کارکردن در موقعيت هاي تنيدگي زاي حرفه اي سودمند باشند.

 

خودپنداشت جسمانی، شاخص توده بدنی و سطح فعالیت جسمانی در دانشجویان

تحقيق حاضر با هدف شناخت خودپنداشت جسماني، شاخص توده بدني و سطح فعاليت جسماني در دانشجويان انجام شد. 221 دانشجوي 18 تا 26 ساله (111 دختر، 110 پسر) به شيوه تصادفي طبقه بندي شده، انتخاب و بر مبناي سطح فعاليت جسماني شان به دو گروه تقسيم شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه خودتوصيفي جسماني (مارش، 1996) را تکميل کردند.نتايج نشان دادند که (1) بين دختران و پسران در خودپنداشت جسماني کلي و شاخص توده بدني تفاوت معنادار وجود دارد، (2) بين زيرمقياس هاي فعاليت جسماني، صلاحيت ورزشي، ظاهر بدن، قدرت بدني و استقامت بدني در دو جنس و در همه زيرمقياس ها بين گروه فعال و غيرفعال تفاوت معنادار وجود دارد و (3) زيرمقياس هاي خودپنداشت جسماني (سلامت، فعاليت جسماني، چربي بدن، استقامت بدني و حرمت خود)، شاخص توده بدني و جنس، ميزان فعاليت جسماني را پيش بيني مي کنند. به نظر مي رسد پرداختن دانشجويان به فعاليت جسماني، علاوه بر آثار جسماني و فيزيولوژيکي، داراي تاثيرات رواني مانند افزايش خودپنداشت جسماني، است.

 

نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی

هدف اين پژوهش شناخت نقش قدرداني در بهزيستي روان شناختي و بهزيستي فاعلي بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقياس هاي بهزيستي روان شناختي ريف (ريف، 1989)، مقياس شادکامي فاعلي (ليوبومرسکي و لپر، 1999)، مقياس رضايت از زندگي (دينر، 2009)، پرسشنامه قدرداني (مکالخ و ديگران، 2002) و خزانه بين المللي ماده هاي شخصيت (گلدبرگ، 1999) پاسخ دادند. نتايج نشان دادند که قدرداني با همه مولفه هاي بهزيستي روان شناختي، بهزيستي فاعلي و شخصيت (به جز استقلال عمل و برونگردي) همبستگي مثبت معنادار دارد. رابطه قدرداني و شخصيت، الگوي متمايزي به دست داد به گونه اي که قدرداني با عامل هاي مرتبط با دينداري و عملکرد اجتماعي (يعني مقبوليت و وظيفه شناسي) قوي ترين رابطه را داشت. قدرداني پس از کنترل عامل هاي شخصيتي هم، مقادير معناداري از واريانس تسلط بر محيط، رشد شخصي، پذيرش خود، رضايت از زندگي و شادي را تبيين کرد. اين يافته ها رابطه قدرداني را با مولفه هاي بهزيستي روان شناختي، بهزيستي فاعلي و شخصيت روشن ساخت و از اين ديدگاه حمايت کرد که قدرداني، ارتباط يگانه اي با بهزيستي دارد.

تاثیر آموزش مهارت های حل مساله در اضطراب امتحان دانشجویان

هدف پژوهش حاضر شناخت تاثير آموزش حل مساله در اضطراب امتحان دانشجويان دختر در سال تحصيلي 89-88 بود. 459 دانشجوي دختر دانشگاه پيام نور واحد انديمشک سياهه اضطراب امتحان (اسپيلبرگر، 1980) را تکميل کردند. 50 نفر که بالاترين نمره اضطراب امتحان را داشتند به صورت تصادفي در دو گروه آزمايشي و کنترل جايگزين شدند. سپس، گروه آزمايشي طي ده جلسه (هر هفته دو جلسه) آموزش حل مساله پنج مرحله اي ديکسون و گلوور (1984) را دريافت کردند. نتايج تحليل کوواريانس نشان دادند که برنامه آموزشي باعث کاهش سطح اضطراب امتحان در گروه آزمايشي مي شود. چهار ماه بعد، پيش از امتحانات ترم دوم تحصيلي، اضطراب امتحان هر دو گروه مجددا ارزيابي شد. نتايج پيگيري چهار ماهه نشان داد که اثربخشي روش آموزشي، پايدار بوده است.

رابطه دلبستگی مادر - كودك و ویژگی های روانی مادران با مشكلات غذا خوردن در كودكان اصل مقاله

دو مطالعه جداگانه اما مرتبط با يکديگر در زمينه رابطه دلبستگي و ويژگي هاي رواني مادر با مشکلات خوردن کودکان انجام شد. در مطالعه نخست، نمونه اي متشکل از 214 مادر به مقياس مشکلات غذا خوردن (لوينسون و ديگران، 2005) و مقياس دلبستگي پس از تولد (کاندون و کورکيندال، 1998) پاسخ دادند. نتايج نشان دادند که مولفه نبود خصومت، 35 درصد از واريانس مشکلات غذا خوردن را در کودکان تبيين مي کند. در مطالعه دوم، نمونه اي متشکل از 89 مادر به مقياس هاي مشکلات غذا خوردن و «افسردگي، اضطراب، تنيدگي» (لويباند و لويباند، 1995) پاسخ دادند. نتايج نشان دادند که تنيدگي مادر، 5 درصد از واريانس مشکلات غذا خوردن را تبيين مي کند. همچنين، نتايج هر دو مطالعه نشان دادند که مدت زمان تغذيه از سينه مادر، مشکلات غذا خوردن را پيش بيني مي کند. برمبناي يافته هاي پژوهش حاضر، نقص در پيوند دلبستگي مادر به کودک و تنيدگي مادر، مشکلات غذا خوردن را در کودک افزايش مي دهد.

محتوا و ساختار ارزشها در نوجوانان ایرانی

پژوهش حاضر در پي کشف روابط معنايي و ساختاري ارزشها در نوجوانان ايراني بود. بدين منظور 1532 دانش آموز (766 دختر، 766 پسر) به نسبت مساوي در پايه هاي تحصيلي سوم راهنمايي (14 ساله) و سوم نظري (17 ساله)، به روش نمونه برداري تصادفي طبقه بندي شده از 6 منطقه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب و با «پرسشنامه تشبيهي ارزش» (شوارتز و ديگران، 2001)، ارزشيابي شدند. روي آورد آماري پژوهش براي تحليل ساختاري و منظومه هاي محتوايي ارزشها، فن «تحليل کوچکترين فضا» بود. يافته هاي پژوهش نشان دادند که محتوا و ساختار ارزشهاي انساني نوجوانان ايراني در سطح وسيعي با الگوي نظري جهان شمول ارزشها (شوارتز، 1992) مطابقت دارد، و معنابخشي و ساخت دهي به ارزشها در دختران و پسران مشابه است. انحراف از الگوي مورد انتظار نيز در مواردي مشاهده شد. ريخت ارزشي خيرخواهي با ساختار ريخت اصلي مطابقت نکرد و رابطه پويشي ابعاد رتبه بالاتر «تعالي خود» و «گسترش خود» نقض شد. اين ساختارهاي کمي تغيير يافته خصيصه هاي ويژه (شاخص فرهنگ) نوجوانان ايراني را منعکس مي کنند. پژوهش حاضر، يافته هاي بحث انگيزي را در باب ماهيت ارزشهاي اخلاقي نوجوانان ايراني در پي داشت.

اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر روی آورد شناختی - رفتاری در تغییر سبك های دلبستگی دانش آموزان

پژوهش حاضر با هدف شناخت اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر روي آورد شناختي - رفتاري در تغيير سبک هاي دلبستگي دانش آموزان انجام شد. نمونه پژوهش حاضر متشکل از 60 دانش آموز دختر دبيرستاني بود که با استفاده از روش نمونه برداري چندمرحله اي انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سوالات مقياس تجديدنظر شده دلبستگي (کولينز و ريد، 1996) پاسخ دادند. اين پژوهش از نوع پيش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پيگيري بود. مشاوره گروهي مبتني بر روي آورد شناختي - رفتاري طي 10 جلسه 90 دقيقه اي در گروه آزمايشي اجرا شد. براي تحليل داده ها از تحليل کوواريانس، آزمون t همبسته و آزمون فريدمن استفاده شد. نتايج نشان دادند که مشاوره گروهي مبتني بر روي آورد شناختي - رفتاري در تغيير سبک هاي دلبستگي دانش آموزان موثر است. نتايج پيگيري 45 روزه نشان داد که اين مداخله، پايدار بوده است.

 

روابط بین اهداف پیشرفت، جو كلاس، توانایی و سودمندی ادراك شده در نوجوانان

هدف پژوهش حاضر، پيش بيني اهداف پيشرفت بر اساس جو کلاس با واسطه گري توانايي و سودمندي ادراک شده در نمونه اي متشکل از 300 دانش آموز سال سوم دبيرستان شهر نور در سه رشته تحصيلي (علوم انساني، علوم تجربي و رياضي فيزيک) بود. براي سنجش جو کلاس از پرسشنامه در کلاس من (هاردر، کروسون، لاي و ايکسيه، 2006) و مقياس تلاش و تعهد نسبت به مدرسه (هاردر و ريو، 2003) و براي سنجش اهداف پيشرفت، توانايي و سودمندي ادراک شده از پرسشنامه روي آوردهاي يادگيري (گرين و ميلر، 1996) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از روش بارون و کني (1986) و تحليل رگرسيون چندگانه تحليل شدند. نتايج نشان دادند که جو کلاس به واسطه رابطه با توانايي و سودمندي ادراک شده، پيش بيني کننده اهداف پيشرفت در دانش آموزان دبيرستاني است.

 

نگرانی و حمایت اجتماعی در نوجوانی

اين پژوهش با هدف شناخت رابطه نگراني و حمايت اجتماعي در دوره نوجواني انجام شد. گروه نمونه شامل 570 دانش آموز (292 دختر، 278 پسر، ميانگين سني=16.85) بود. شرکت کنندگان، پرسشنامه حمايت اجتماعي کودکان و نوجوانان (طهماسيان، 1384) و پرسشنامه نگراني پن استيت (ماير و ديگران، 1990) را تکميل کردند. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي و رگرسيون مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان دادند که بين احساس نگراني و حمايت اجتماعي در دختران و پسران و پايه هاي مختلف تحصيلي رابطه معنادار منفي وجود دارد. با افزايش حمايت اجتماعي، نگراني در نوجوانان کاهش مي يابد و با کاهش حمايت اجتماعي، نگراني افزايش مي يابد. همچنين، حمايت اجتماعي مي تواند 14% از واريانس نگراني را در نوجوانان تبيين کند. اين يافته ها حاکي از آنند که حمايت اجتماعي مي تواند عامل حفاظت کننده اي در مقابل نگراني در سنين نوجواني باشد. افزون بر اين، خانواده و همسالان مي توانند در برنامه هاي پيشگيرانه و درماني براي کاهش و درمان نگراني، تاثيرگذار باشند.

تنظیم هیجان و اختلال های اضطرابی: مروری یكپارچه نگر

در اين مقاله مروري، رابطه اختلال هاي اضطرابي و تنظيم هيجان در سه محور اصلي نقش تنظيم هيجان در افزايش يا کاهش پاسخ دهي هيجاني، نقش تنظيم هيجان در نشانه شناسي اختلال هاي اضطرابي، و نقش تنظيم هيجان در تداوم و گسترش اختلال هاي اضطرابي بر پايه يک الگوي نظري، برجسته شده است.

« بعدی  ۳۳۲  ۳۳۱  ۳۳۰  ۳۲۹  ۳۲۸  ۳۲۷  ۳۲۶  ۳۲۵  ۳۲۴  ۳۲۳  ۳۲۲  ۳۲۱  ۳۲۰  ۳۱۹  ۳۱۸  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  قبلی »