دلبستگی و پزشكی روان ـ تنی: مشاركتهای تحولی در قلمروهای تنیدگی و بیماری (قسمت دوم)

مقاله اي که به نکات کلي آن در شماره پيشين پرداخته شد، بر مبناي مرور مجموعه پژوهشهايي شکل گرفته است که از سال 1966 تا 2000 در MEDLINE و PsychInfo به زبان انگليسي فهرست شده و از واژه هاي کليدي «دلبستگي» و «روابط موضوعي» سود جسته اند. همچنين مقاله هاي مروري که در خلال اين سالها به طور مستقيم و بدون توجه انحصاري به آسيب شناسي رواني، به بررسي ارتباط بين بيماريهاي جسماني و دلبستگي پرداخته اند در شمار منابع مورد استفاده قرار گرفته اند

ساختار عاملی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی

به منظور بررسي ساختار عاملي و ويژگيهاي روان سنجي فهرست تنيدگي ناشي از انتظارهاي تحصيلي AESI) انگ و هوان، 2006)، 143 پسر و 182 دختر دبيرستاني فهرست تنيدگي ناشي از انتظارهاي تحصيلي (AESI)‏ و فرم کوتاه مقياس ترس از ارزيابي منفي (FNES-B؛ لري، 1983) را تكميل كردند. تحليل عاملي اکتشافي دو عامل انتظارهاي والدين/معلمان و انتظارهاي خود را تاييد كرد. نتايج تحليل عاملي تاييدي ضمن حمايت از ساختار عاملي به دست آمده از تحليل عاملي اكتشافي، نشان دادند که الگوي دو عاملي AESI در مقايسه با الگوي تك عاملي برازش بهتري با داده ها دارد. همبستگي مثبت معنادار بين نمره هاي مقياس ترس از ارزيابي منفي با نمره هاي زير مقياسها و نمره کل AESI مبين روايي همگراي اين فهرست بود. همساني دروني زير مقياسها و عامل كلي AESI مناسب بود. نتايج پژوهش حاضر، ثبات ساختار عاملي AESI و اعتبار اين فهرست را براي سنجش تنيدگي ناشي از انتظارهاي تحصيلي در دانش آموزان ايراني نشان دادند

درمانگری شناختی- رفتاری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریك پذیر

با هدف بررسي اثربخشي درمان شناختي رفتاري بر کاهش اضطراب سلامت و افسردگي بيماران مبتلا به نشانگان روده تحريک پذير(IBS) ، 32 بيمار (با تشخيص پزشک متخصص و بر اساس ملاکهاي (Rome II، به صورت تصادفي انتخاب شدند و در دو گروه آزمايشي (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختي رفتاري در گروه آزمايشي طي هشت جلسه هفتگي به کار بسته شد. زير مقياس اضطراب سلامت از پرسشنامه کيفيت زندگي (پاتريك و ديگران، 1998) و فهرست افسردگي بک (1961 ،BDI) در آغاز و پايان جلسه ها و پس از گذشت دو ماه تكميل شدند. نتايج تحليل کوواريانس چند متغيري کاهش معناداري را در نمره هاي اضطراب سلامت و افسردگي گروه آزمايشي در پس آزمون نشان دادند. آزمون پيگيري هشت هفته که بعد از پس آزمون اجرا شد، تغييري در نمره هاي اضطراب سلامت نشان نداد، اما در نمره هاي افسردگي گروه آزمايشي، افزايش معناداري (05/ (P<۰ديده شد و ضرورت تدارک يک طرح درمانگري اختصاصي را مطرح کرد. بر اساس اين نتايج، در بيماران روده تحريک پذير، درمان شناختي رفتاري مي تواند يک درمان موثر باشد

ارتباط بین پنج رگه شخصیتی و پیشرفت تحصیلی

به منظور پيش بيني پيشرفت تحصيلي بر اساس رگه هاي شخصيت، تعداد 200 دانش آموز (100 دختر و 100 پسر) سال اول دبيرستان با نمونه برداري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه رگه هاي پنجگانه شخصيتي NEO-FFI (كاستا و مك كري، 1992) پاسخ دادند. براي اندازه گيري پيشرفت تحصيلي از معدل امتحانهاي نهايي سال سوم راهنمايي استفاده شد. نتايج نشان دادند كه پيشرفت تحصيلي بدون رابطه معنادار با گشودگي، با رگه هاي برون گردي، مقبوليت و وظيفه شناسي همبستگي مثبت و با نورزگرايي همبستگي منفي دارد. نتايج رگرسيون گام به گام مشخص كرد كه تنها دو رگه نورزگرايي و وظيفه شناسي توانست در دو گام حدود 9 درصد واريانس پيشرفت تحصيلي را تبيين كنند. نتايج بر پايه نظريه رگه هاي شخصيتي مورد بحث قرار گرفت.

 

ارزیابی سلامت روانی والدین كودكان واجد اختلال نارسایی توجه/فزون كنشی و پیشنهاد شیوه های مداخله گری

سلامت رواني والدين دانش آموزان داراي اختلال نارسايي توجه/فزون ـ کنشي (ADHD) با والدين دانش آموزان بهنجار مقايسه شد. معلمان 315 دختر و 315 پسر 7 تا 11 ساله فهرست نشانه مرضي کودک CSI-4 (گدو و اسپرافکين، 1994) را تکميل کردند. دو گروه (در هر گروه 15 دختر و 23 پسر) از دانش آموزان واجد اختلال و فاقد اختلال ADHD انتخاب شدند. سپس والدين تمام 76 دانش آموز به پرسشنامه سلامت عمومي (گلدبرگ، 1972) پاسخ دادند. نتايج نشان دادند که سطح سلامت رواني والدين کودکان واجد اختلال ADHD به گونه اي معنادار (001/ (P <۰پايين تر از والدين کودکان بهنجار بود. استلزامهاي مرتبط با سياستگذاري برنامه هاي پيشگيرانه با هدف ارتقاي سطح سطح سلامت عمومي مورد بحث قرار گرفت

اثربخشی وسیله آموزشی سینا در كاهش خطاهای خواندن كودكان نارساخوان

 30 دانش آموز نارساخوان از پايه هاي اول تا سوم مدارس ابتدايي شهر تبريز با استفاده از فهرست نارساخواني (ميکاييلي، 1384)، شناسايي شدند. گروه نمونه پس از اجراي آزمون هوش وكسلر کودکان (وكسلر، 1974) و آزمون تشخيصي خواندن (بهاري قره گوز، 1385)، به صورت تصادفي به دو گروه آزمايشي و گواه تقسيم شد. گروه آزمايشي در مدت سه ماه، 13 جلسه 45 دقيقه اي به طور انفرادي با استفاده از وسيله سينا: وسيله کمکي براي آموزش خواندن (سيف نراقي و نادري، 1382) و گروه کنترل به شيوه مرسوم آموزش ديدند. خطاهاي خواندن دو گروه در پيش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحليل کوواريانس مقايسه شد. نتايج نشان دادند که با ثابت نگه داشتن متغير هوش، به كارگيري وسيله آموزشي سينا 48 درصد از خطاهاي خواندن را کاهش مي دهد. بنابراين معلمها مي توانند به وسيله آموزشي سينا در بهبود مهارتهاي خواندن دانش آموزان نارساخوان، اعتماد کنند

مهارتهای اجتماعی و مشكلات رفتار كودكان پیش دبستانی ایرانی

با هدف اندازه گيري مهارتهاي اجتماعي، مشکلات دروني سازي شده و مشکلات بروني سازي شده براساس تفاوتهاي جنس در کودکان، والدين (n=1001) و مربيان  518 (n=284)دختر و 483 پسر (3 تا 5 ساله)، به فرمهاي والد و مربي نظام رتبه گذاري مهارتهاي اجتماعي (گرشام و اليوت، 1990) پاسخ دادند. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان دادند که بر حسب رتبه گذاري والدين و مربيان، در زير مقياسهاي مهارتهاي اجتماعي (همياري، خودمهارگري و مسووليت پذيري) و مشکلات دروني سازي شده (غمگيني، افسردگي و تنهايي) دختران رتبه هاي بالاتر از پسران به دست آوردند. پسران در مقايسه با دختران، رتبه هاي بالاتري در زيرمقياس مشکلات بروني سازي شده (پرخاشگري، مهار ضعيف خلق و بحث با ديگران) کسب کردند. رتبه گذاري والدين براي نمره هاي جرات ورزي در دختران و پسران تفاوت معناداري را نشان نداد

تاثیر آموزش تنش زدایی تدریجی بر مدیریت تنیدگیهای ناشی از رویدادهای زندگی روزمره

اين پژوهش به منظور بررسي اثربخشي آموزش تنش زدايي تدريجي در ارزيابي تنيدگي رويدادهاي زندگي روزمره انجام شد. 100 دانشجوي دختر رشته مشاوره به طور تصادفي انتخاب و بر اساس زمينه يابي ديدگاههاي شخصيPVS)  موسسه سرسختي، 1985)، فهرست حرمت خود (کوپر اسميت، 1967) و مقياس اضطراب کتل (کتل، 1958) ارزيابي  شدند. پس از جايگزيني تصادفي آزمودنيها در دو گروه آزمايشي و کنترل، گروه آزمايشي به مدت 10 هفته در معرض آموزش تنش زدايي تدريجي (جاکوبسون، 1934) قرار گرفت. سپس مقياس رويدادهاي دردسرآفرين و خشنود کننده (دلانگيس و ديگران، 1982) در دو گروه اجرا شد. يافته ها نشان دادند که با کنترل سطوح سرسختي، حرمت خود و ميزان تنش، گروه آزمايشي پس از آموزش توانست رويدادهاي زندگي روزمره را نسبت به گروه كنترل کمتر تنيدگي زا ارزيابي کند

كمال گرایی و سبكهای مقابله با تنیدگی

رابطه کمال گرايي و سبکهاي مقابله با تنيدگي در 378 دانشجو (183 پسر و 195 دختر با ميانگين سني 22 سال و دامنه 18 تا 25 سال) با استفاده از نسخه فارسي مقياس کمال گرايي مثبت و منفي (تري شورت، اوئنز، اسليد و ديويي، 1995) و مقياس سبکهاي مقابله تهران (بشارت، 1387) بررسي شد. تحليل داده ها نشان دادند که بين کمال گرايي مثبت و سبکهاي مقابله مساله محور و هيجان محور مثبت، همبستگي مثبت وجود دارد. در حالي که بين کمال گرايي مثبت و سبک مقابله هيجان محور منفي همبستگي منفي وجود دارد. اين روابط در مورد کمال گرايي منفي معکوس بود. چگونگي افزايش راهبردهاي مقابله اي مساله محور و کاهش راهبردهاي هيجان محور بر پايه مفاهيم و مولفه هاي کمال گرايي مانند پوياييهاي انگيزشي مثبت / منفي؛ تعامل / تضاد؛ آرمان گرايي - واقعيت سنجي؛ رضايت/ نارضايتي از عملکرد شخصي؛ تعميم تعاملهاي سازش يافته / سازش نايافته با والدين و مثبت نگري / منفي نگري مورد بحث قرار گرفت.

همسرآزاری و سلامت روانی: نقش حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله

در پژوهش حاضر، سلامت رواني، حمايت اجتماعي و راهبردهاي مقابله اي در زنان آزار ديده توسط همسرانشان و گروه گواه مقايسه شد. يک گروه از زنان آزار ديده (45 نفر) و يک گروه از زناني که قرباني نبودند (72 نفر) پرسشنامه همسر آزاري (قهاري، عاطف وحيد و يوسفي، 1384)، پرسشنامه سلامت عمومي (گلدبرگ، 1972)، مقياس حمايت اجتماعي (کاسيدي و لانگ، 1996) و تنظيم مجدد مقياس راهبردهاي مقابله اي (حسيني قدمگاهي، 1376) را تکميل کردند. نتايج بر اساس تحليل واريانس چند متغيري نشان دادند که زنان آزار ديده در حمايت اجتماعي و سلامت رواني نمره هاي پايين تر و در راهبردهاي مقابله اي نمره هاي بالاتري کسب کردند.

احساس كهتری در بیماران مبتلا به هراس اجتماعی و وسواس - بی اختیاری

احساس کهتري دو گروه از بيماران سرپايي مبتلا به هراس اجتماعي (16 زن، 16 مرد، ميانگين سن: 31 سال) و وسواس - بي اختياري (20 زن، 16 مرد، ميانگين سن: 38 سال) با يک گروه بهنجار (20 زن، 20 مرد، ميانگين سن: 31 سال) مقايسه شد. به منظور اين مقايسه هر سه گروه مقياس کهتري (يائو و ديگران 1997) را تکميل کردند. نتايج نشان دادند که نمره هاي کهتري بيماران واجد اختلالهاي هراس اجتماعي و وسواس - بي اختياري در مقايسه با گروه بهنجار بالاتر بودند، در حالي که احساس کهتري دو گروه هراسي و وسواسي تفاوت معناداري نداشت.

نقش ورزش و رگه های شخصیت در تحول روانی - اجتماعی دانشجویان

در اين پژوهش يک نمونه 377 نفري از دانشجويان دختر مقطع کارشناسي (188 غير ورزشکار و 189 ورزشکار) پرسشنامه تحول رواني - اجتماعي (هاولي، 1988) و فهرست پنج عاملي شخصيت (کاستا و مک کري، 1992) را تکميل کردند. نتايج نشان دادند: الف) سطوح مولفه هاي شخصيت، به جز نورزگرايي در ورزشکاران نسبت به غير ورزشکاران بالاتر بود؛ ب) ورزشکاران نسبت به غير ورزشکاران از تحول رواني - اجتماعي بالاتري برخوردار بودند؛ ج) تحول رواني - اجتماعي با برون گردي، گشودگي، مقبوليت و وظيفه شناسي رابطه مثبت و با نورزگرايي رابطه منفي داشت؛ د) تحول رواني - اجتماعي در ورزشکاران داراي نورزگرايي، گشودگي و وظيفه شناسي بالا بيشتر از غير ورزشکاران بود اما تحول رواني - اجتماعي غير ورزشکاران برون گرد بيشتر از ورزشکاران درون گرد بود.

« بعدی  ۳۲۳  ۳۲۲  ۳۲۱  ۳۲۰  ۳۱۹  ۳۱۸  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  ۳۰۸  ۳۰۷  ۳۰۶  ۳۰۵  ۳۰۴  قبلی »