رویدادهای ناخوشایند فرهنگ پذیری خاص و عام و كنش وری روان شناختی مثبت

در اين پژوهش، نقش تعديل كننده كنش وري روان شناختي مثبت در اثر رويدادهاي ناخوشايند فرهنگ پذيري خاص و عام بر سازش يافتگي روان شناختي 238 مهاجر ايراني مقيم آمريكا، انگليس و هلند بررسي شد. ابزارهاي مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: فهرست رويدادهاي ناخوشايند (لي و نگوئن، 1998). مقياس بهزيستي روان شناختي، (ريف، 1998) و مقياس نشانه هاي سلامت (صفدر و ديگران، 2003). نتايج نشان دادند كه ارتباط بين كنش وري روان شناختي مثبت و نشانه هاي رواني - جسماني معكوس است، در حالي كه ارتباط مثبت بين رويدادهاي ناخوشايند فرهنگ پذيري خاص و عام با نشانه هاي رواني - جسماني و همچنين پيش بيني نشانه هاي رواني - جسماني بر اساس رويدادهاي ناخوشايند فرهنگ پذيري خاص بيش از رويدادهاي ناخوشايند عام تاييد شد. به اين يافته نيز دست يافته شد كه كنش وري مثبت روان شناختي تعديل كننده اثر رويدادهاي ناخوشايند عام و نه فرهنگ پذيري خاص بر نشانه هاي رواني - جسماني بود.

روی آوردهای نوین در روان سنجی قسمت سوم: مدلهای نظریه سوال – پاسخ، مدلهای راش

در هفتاد سال گذشته نظريه پردازان متعددي تلاش کرده اند تا نشان دهند که چگونه مي توان از اندازه ها و فراوانيهاي عيني، اندازه هاي انتزاعي، به دست آورد. يکي از عملي ترين و رايج ترين روي آوردهايي که براي اين منظور به کار مي رود، مدل راش است. جورج راش، رياضيدان دانمارکي، اين روي آورد را در سال 1953 و به منظور تحليل پاسخهاي يک رشته از آزمونهاي خواندن به وجود آورد. با آنکه وي را پدر تحليل راش مي دانند، اما بنجامين رايت را بايد قيم قانوني آن دانست. رايت و همکارانش در دانشگاه شيکاگو روشهاي پيشرفته و ابزارهاي تحليل راش را توسعه، و کاربرد آن را در حوزه هاي مختلف علمي ارتقا بخشيدند (ماسوف و فيشر، 2002).

روایی تفكیكی فهرست فارسی نشانه مرضی هاپكینز در نمونه های بالینی و بهنجار

هدف اين پژوهش بررسي روايي تفكيكي نسخه فارسي فهرست نشانه مرضي هاپكينز (دروگاتيس و ديگران، 1974) بر اساس تفاوت نمره هاي گروههاي باليني و بهنجار ايراني بود. بدين منظور 429 فرد بهنجار، 131 بيمار اتوايميون، و 111 بيمار جسمي عمومي به فهرست نشانه مرضي هاپكينز پاسخ دادند. همبستگي مثبت و معنادار بين زير مقايسها (بدني سازي، اضطراب، افسردگي، حساسيت بين شخصي و وسواس بي اختياري) بيانگر روايي دروني مقياس بود. بالا بودن نمره هاي دو گروه جسمي عمومي و اتوايميون نسبت به گروه بهنجار نشان دهنده روايي تفكيكي مقياس و مناس بودن آن براي پژوهشهايي است كه درصدد شناسايي نشانه هاي آسيب شناسي رواني در جمعيتهاي باليني و بهنجار فارسي زبان هستند.

تفاوتهای جنس، سن و وضعیت اقتصادی - اجتماعی در باورهای مذهبی كودكان

پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه بين جنس، سن و وضعيت اقتصادي - اجتماعي با باورهاي مذهبي كودكان انجام شد. بدين منظور مصاحبه ها و نقاشيهاي 122 كودك 6 تا 11 ساله كه با استفاده از روش نمونه برداري طبقه اي انتخاب شدند، درباره باورها و مفاهيم مذهبي بررسي شدند. نتايج نشان دادند كه كودكان در ترسيم خداوند از نور بيش از ساير نمادها استفاده كردند. در تداعي آزاد نيز صفت نيك خواهي پروردگار بيش از ساير صفتها مطرح شد. دختران خداوند را بيشتر به صورت نمادها و پسران بيشتر انسان گونه ترسيم كردند. در توصيف كارهاي خداوند كودكان 6 تا 7 ساله بيشتر جنبه هاي مثبت و خنثي، كودكان 10 تا 11 ساله بيشتر جنبه هاي منفي و كودكان 9 تا 10 سال بيشتر بر جنبه قدرت مطلق خداوند اشاره كردند. كودكان با وضعيت اقتصادي - اجتماعي پايين بيشتر به هنگام نياز و در زمانهاي خاص دعا مي كردند. در حالي كه كودكان با وضعيت اقتصادي - اجتماعي بالا دعا كردن در مكانهاي خاص و به صورت دايم را ترجيح مي دادند. با توجه به نتايج پژوهش، استلزامهاي آموزش مذهبي و مفاهيم مرتبط با آن مورد بحث قرار گرفتند.

تاثیر درمان نگهدارنده متادون بر سلامت روانی معتادان به تریاك و هروئین

پژوهش حاضر به بررسي تاثير درمان نگهدارنده متادون MMT بر بهبود وضعيت سلامت رواني معتادان به ترياك و هروئين طي يك دوره 6 ماهه پرداخت. نمونه اين پژوهش شامل 60 ايراني معتاد به هروئين و ترياك (به تعداد مساوي در هر گروه) با طيف سني 18 تا 45 سال و حداقل تحصيلات سوم راهنمايي بود كه به روش نمونه برداري در دسترس انتخاب شدند. در مرحله پيش - آزمون، سلامت رواني شركت كنندگان با پرسشنامه سلامت عمومي GHQ)؛ گلدبرگ،‌ 1972) ارزشيابي شد. سپس در خلال شش ماه، بيماران افزون بر دريافت متادون، هر ماه با پرسشنامه GHQ ارزشيابي شدند. نتايج با استفاده از روش آماري اندازه هاي تكراري و آزمون t نشان دادند كه روند بهبود وضعيت سلامت رواني بيماران از همان ماه نخست مصرف متادون آغاز و تا پايان درمان، حفظ شد. نتايج اين پژوهش استفاده از MMT در درمان معتادان و تاثير مثبت آن بر سلامت رواني آنها را نشان دادند.

ارتباط بین باورها و نشانه های اختلالهای خوردن

389 نفر از دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي به آزمون بازخوردهاي خوردن (گارنر و گارفينكل، 1979) و پرسشنامه روان بنه هاي يانگ (2001) پاسخ دادند. نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان دادند كه باورهاي سازش نايافته بي اعتمادي/بدرفتاري، وابستگي/شكست و استحقاق در مردان و باورهاي سازش نايافته استحقاق، آسيب پذيري نسبت به صدمه، خود تحول نايافته/گرفتار در زنان به ترتيب بيشترين سهم را در پيش بيني نشانه هاي اختلالهاي خوردن داشتند.

اثر بخشی گروه درمانگری عقلانی – هیجانی - رفتاری و روان نمایشگری در تغییر سبكهای ابراز هیجان

هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي گروه درمانگري عقلاني – هيجاني - رفتاري و روان نمايشگري در تغيير سبكهاي ابراز هيجان مراجعان مراكز مشاوره بهزيستي شهر تهران بود. بدين منظور 36 نفر از مراجعان داوطلب به طور هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و يك گروه گواه قرار گرفتند. اعضاي گروهها به وسيله پرسشنامه هاي ابرازگري هيجاني و دوسوگرايي در ابراز هيجان (كينگ و امونز، 1990) و پرسشنامه مهار هيجاني (راجر و نجاريان، 1989) قبل و بعد از 12 جلسه مشاوره گروهي مورد سنجش قرار گرفتند. نتايج بيانگر آن بود كه هر دو روش گروه درمانگري عقلاني – هيجاني - رفتاري و روان نمايشگري در افزايش ابرازگري هيجاني كاهش بازداري و دو سوگرايي هيجاني مراجعان اثربخش بودند. همچنين مشخص شد كه روان نمايشگري از گروه درمانگري عقلاني – هيجاني - رفتاري در افزايش ابرازگري هيجاني موثرتر بود.

پنج رگه اصلی شخصیت و حرمت خود به عنوان پیش بینیهای بهزیستی فضیلت گرا

هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي قدرت هاي رگه هاي پنج گانه شخصيت (نوروزگرايي، برونگردي، وظيفه شناسي، مقبوليت و گشودگي نسبت به تجربه) در پيش بيني نمره هاي بهزيستي فضيلت گراي دانشجويان بود. نقش حرمت خود در پيش بيني بهزيستي فضيلت گرا، نيز افزون بر نقش رگه هاي پنج گانه شخصيت، بررسي شد. 240 دانشجوي دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامه هاي پنج رگه اصلي شخصيت (جان و سريواستاوا، 1999)، مقياسهاي بهزيستي فضيلت گرا (ريف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تكميل كردند. نتايج نشان دادند كه رگه وظيفه شناسي در هر دو گروه دختران و پسران و رگه هاي مقبوليت و برونگردي فقط در گروه پسران توانستند بهزيستي فضيلت گرا را پيش بيني كنند. حرمت خود نيز نقش معناداري در پيش بيني بهزيستي فضيلت گرا در هر دو جنس ايفا كرد. اما نقش حرمت خود در پيش بيني بهزيستي فضيلت گرا در دختران در مقايسه با پسران بسيار پررنگ تر بود.

روی آوردهای نوین در روان سنجی قسمت چهارم: مدلهای نظریه سوال- پاسخ، مدلهای دو ارزشی

براي بررسي داده هاي دو ارزشي مدلهاي متعددي در IRT وجود دارد. اما انتخاب يک مدل بايد بر پايه ملاحظات نظري و تجربي، مانند برازش داده ـ مدل صورت گيرد. هر مدل با استفاده از ارزش عددي يك يا چند پارامتر، خم ويژه بخصوصي را معين مي كند و از لحاظ انتقال اطلاعات درباره ويژگيهاي فني سوالها ابزار مفيدي به شمار مي آيد (بيکر، 1381/2002). به منظور محاسبه احتمال پاسخ درست در سطوح مختلف توانايي، هر يك از مدلها از يك معادله رياضي استفاده مي كنند

دانش آموزان دبیرستانی و بازیهای كامپیوتری

پژوهش حاضر با هدف تعيين شيوع بازيهاي رايانه اي به عنوان سرگرمي در نوجوانان استان زنجان ايران انجام شد. 1500 دانش آموز از 18 دبيرستان (750 دختر، 750 پسر) پرسشنامه محقق ساخته اي را که شامل پرسشهاي جمعيت شناختي و پرسشهاي تعيين کننده ميزان کاربري رايانه اي و مدت زمان آن بود، تکميل کردند. يافته ها نشان دادند که 53 درصد از شرکت کنندگان کاربر بازيهاي رايانه اي بودند و 43 درصد از آنها بيش از سه ساعت در هفته را به اين بازيها اختصاص مي دادند. شيوع بازيهاي رايانه اي در پسران (68 درصد) بيش از دختران (39 درصد) بود. فراواني بازيهاي رايانه اي در دانش آموزان پايه اول (63 درصد) در مرتبه نخست قرار داشت و اين فراواني در دانش آموزان پايه دوم، سوم و پيش دانشگاهي به ترتيب 54، 57 و 50 درصد بود. فراواني بازيهاي رايانه اي در دانش آموزان شهري (62 درصد) بيش از دانش آموزان روستايي (35 درصد) بود. يافته هاي پژوهش با نتايج تحقيقات مشابه در کشورهاي ديگر مقايسه شد

تحول یافتگی من و اختلالهای شخصیت: مقایسه دو گروه زندانی و غیر زندانی

اختلالهاي شخصيت در 60 زنداني غير سياسي زندان زنجان و 60 غير زنداني بدون سابقه بيماري رواني (به عنوان گروه مقايسه) با استفاده از فهرست چند محوري باليني ميلون 2 MCMI-II)؛ ميلون، 1987) مورد ارزيابي قرار گرفت. تحول يافتگي من شرکت کنندگان نيز با استفاده از پرسشنامه اي که شامل 4 عامل از پرسشنامه شخصيتي 16 عاملي کتل (کتل، 1965) بود اندازه گيري شد. يافته هاي تحقيق نشان دادند كه گروه زنداني در تمام مقياسهاي اختلالهاي شخصيت به جز مقياس شخصيت وسواسي با گروه غير زنداني تفاوت معنادار داشت و سطح بالاتري از اختلالهاي شخصيت را نشان داد. در مورد تحول يافتگي من، در دو بعد نيرومندي من و حساسيت هيجاني بين دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت كه در آن گروه زنداني سطح پايين تري از تحول يافتگي من را نشان داد. در زمينه رابطه تحول يافتگي من با اختلالهاي شخصيت در گروه زنداني نتايج بيانگر رابطه منفي معنادار بين نيرومندي من و مقياسهاي اختلالهاي شخصيت اجتنابي، ضد اجتماعي، آزارطلبي، و گسيخته ريخت و رابطه مثبت معنادار بين حساسيت هيجاني و مقياس اختلال شخصيت مرزي بودند و در نهايت گروه زنداني در دو مقياس شخصيت مرزي و اسكيزوئيد بالاترين نمره ها را به خود اختصاص دادند. يافته هاي پژوهش در پرتو نتايج پژوهشهاي پيشين، مورد بحث قرار گرفتند

تفاوتهای جنس در مقابله با تنیدگی

به منظور بررسي راهبردهاي مقابله اي در دانش آموزان دبيرستاني ايراني، 365 دانش آموز پسر و 434 دانش آموز دختر مقياس مقابله اي نوجوانان (فرايدنبرگ و لويس، 1993) را تکميل کردند. ميانگين دختران در نگراني پذيري، تلاش و پيشاپيش نگري و مذهب گرايي و ميانگين پسران در انکار و فعاليت بدني بالاتر بود. دانش آموزان رشته علوم انساني نسبـت به دانش آموزان علوم تجربي و رياضي، سطـوح بالاتر فعاليت بدني را نشان دادند. اثرات تعاملي بيانگر آن بودند که نمره هاي پسران رشته علوم تجربي و دختران رشته هاي علوم انساني و رياضي در تلاش و پيشاپيش نـگري بيش از دانش آموزان رشته هاي ديگر بود. پسـران رشته رياضي و دختران رشته علوم انساني در انزواي مايوسانه نمره هاي بيشـتري به دست آوردند. استلزامهاي جنس و رشته تحصيـلي در راهبردهاي مقابله اي بـه بحث گذاشته شد.

 

« بعدی  ۳۲۱  ۳۲۰  ۳۱۹  ۳۱۸  ۳۱۷  ۳۱۶  ۳۱۵  ۳۱۴  ۳۱۳  ۳۱۲  ۳۱۱  ۳۱۰  ۳۰۹  ۳۰۸  ۳۰۷  ۳۰۶  ۳۰۵  ۳۰۴  ۳۰۳  ۳۰۲  قبلی »