رابطه سلامت عمومی و تعلل ورزی

پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه تعلل ورزی و سلامت عمومی در دانش آموزان دبیرستانی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان اسلام آباد غرب بودند. از جامعه مورد نظر تعداد 116 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعلل شوارزر، شمینتز و دیهل و سلامت عمومی (GHQ-28) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که رابطه مثبت معنی داری بین تعلل و سلامت عمومی در کل وجود دارد. بدین معنی که هر چه قدر میزان تعلل و تعویق در کارها در بین دانش آموزان بیشتر باشد مشکلات سلامت عمومی آنها بیشتر است. این رابطه برای خرده مقیاس های اضطراب و افسردگی بالاتر بود. اما بین دیگر خرده مقیاس ها و تعلل همبستگی معنی داری مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغییرهای سلامت عمومی اضطراب و افسردگی پیش بینی کننده تعلل ورزی هستند و جمعا 13/. واریانس تعلل ورزی را تبیین می کنند. دیگر نتایج دال بر آن بود که بین دختران رشته‌‌های مختلف تحصیلی از نظر سلامت عمومی و تعلل تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج پژوهش حاضر با بسیاری از تحقیقات قبلی مبنی بر وجود رابطه مثبت بین مشکلات روانی و تعلل همسو می باشد.

تأثیر مهارت‌های زندگی بر سلامت عمومی دانشجویان

هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک طرح آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون توأم با گروه کنترل، 54 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و در گروه‌های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در دو مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه آزمایشی ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته ای یکبار دریافت کرد. تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی بطور معناداری سلامت عمومی دانشجویان گروه آزمایش را بهبود بخشیده است و باعث کاهش معنادار علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>p). بر اساس این یافته، نتیجه گرفته می شود که آموزش مهارت های زندگی به عنوان یک راهکار مؤثر می تواند برای ارتقای سلامت عمومی دانشجویان بکار رود.

تعارض زناشویی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی: مقایسه زنان دارای ازدواج‌های فامیلی و غیرفامیلی

هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت‌های مربوط به تعارض زناشویی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان متأهل دارای ازدواج‌های فامیلی و غیرفامیلی بوده است. بدین منظور 191 زن متأهل، از بین پرستاران شاغل (100 نفر دارای ازدواج غیرفامیلی و 91 نفر دارای ازدواج فامیلی) در بیمارستان‌های شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه‌ای انتخاب و پرسشنامه‌های رضایت زناشویی اینریچ (ENRICH)، تعارض زناشویی (MCQ) و رضایت جنسی (ISS) بر روی آن‌ها اجرا شده است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره حاکی از تفاوت معنادار دو گروه در متغیرهای رضایت زناشویی و ابعاد آن (بجز بعد ارتباط جنسی)، تعارض زناشویی و ابعاد آن و رضایت جنسی بود. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که زنان دارای ازدواج‌های غیر فامیلی از رضایت زناشویی و رضایت جنسی بالاتر و تعارض زناشویی پایین‌تری نسبت به زنان دارای ازدواج‌های غیرفامیلی برخوردارند. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که زوجین دارای ازدواج‌های غیر فامیلی از ارتباطات رضایت بخش تری نسبت به زوجین دارای ازدواج فامیلی برخوردارند.

اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی زناشویی (سبک اولسون) بر افزایش رضامندی زنان متأهل

این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه های نا معادل با گروه شاهد و پیش- پس آزمون با هدف بررسی اثر بخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی روابط زناشوئی به شیوه اولسون بر رضامندی زناشوئی زنانی که شوهرانشان در برنامه ارتقا روابط زناشوئی شرکت نداشتند، طراحی و اجرا شد. به این منظور با روش نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری زنان متاهل مراجعه کننده به یکی از خانه های سلامت شهرداری منطقه 6 تهران که در زمان انجام این مطالعه پرونده شکایت از همسر یا تقاضای طلاق در دادگاه خانواده نداشته، بصورت تمام وقت در بیرون از منزل شاغل نبوده وحداقل یک فرزند داشتند، 40 داوطلب انتخاب و با روش غیر تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی در10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش غنی سازی رابطه زناشوئی به شیوه اولسون(اولسون و اولسون، 1999) شرکت کرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، هیچ مداخله سازمان یافته ای دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از فرم 40 سوالی مقیاس انریچ( بهمنی، عسگری، 1385) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16برای محاسبه فراوانی، میانگین، تحلیل واریانس، آزمون لوین وتحلیل کواریانس پردازش شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین رضامندی کلی زناشویی زنان در گروه آزمایش بیشتر از گواه و تفاوت‌ها به لحاظ آماری در سطح احتمال 1 درصد (p<%1)معنادار است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش غنی سازی روابط زناشوئی به سبک اولسون حتی وقتی شوهران در برنامه آموزشی مشارکت ندارند نیز می تواند باعث افزایش رضامندی کلی زناشوئی زنان شود. کلید واژه: رضامندی زناشوئی زنان،آموزش گروهی، غنی سازی زناشوئی، عدم مشارکت شوهران در برنامه ارتقا روابط زناشوئی

بررسی مقدماتی پایایی و اعتبار مقیاس بهزیستی شخصی (کیفیت زندگی) - نسخه دانش آموزان (PWI-SC)

برخی مقیاس هایی که با هدف اندازه گیری کیفیت زندگی در جمعیت عمومی تهیه شده اند برای تمام گروه ها از جمله افراد دارای اختلالات شناختی و کودکان کاربرد ندارند. به منظور فائق آمدن بر این محدودیت، به دنبال پژوهش هایی چند، مقیاس بهزیستی شخصی (کیفیت زندگی) (PWI)در استرالیا ساخته شد. متعاقبا نسخه موازی آن، PWI-SC برای جمعیت دانش آموزی سنین 12 تا 18 طراحی شد و ویژگی های روان سنجی آن مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نیز وارسی برخی ویژگی های روان سنجی مقیاس یاد شده در نمونه دانش آموزان ایرانی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان بجنورد بوده است، و نمونه پژوهش حاضر 563 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان مذکور بوده که بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش، از مقیاس بهزیستی شخصی - نسخه دانش آموزان (PWI-SC)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، و مقیاس کوتاه اضطراب فراگیر (GAD-7) استفاده گردید. در مطالعه حاضر از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی، رگرسیون و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که مقیاس بهزیستی شخصی- نسخه دانش آموزان (PWI-SC)بر اساس ضریب آلفای کامل (81/0)، ضریب آلفای دو نیمه مقیاس (69/0 و 62/0)، و ضریب همبستگی مربوط به بازآزمایی آن (87/0)، دارای پایایی مناسبی بوده است. همچنین اعتبار مقیاس از طریق همبستگی با دیگر پرسشنامه ها: سلامت عمومی (GHQ) و مقیاس کوتاه اضطراب فراگیر (GAD-7) ارزیابی شده است. تحلیل عاملی مقیاس در نمونه دانش آموزان ایرانی حکایت از اشباع آن از یک عامل داشته است. در مجموع، مقیاس بهزیستی شخصی- نسخه دانش آموزان (PWI-SC)، دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی با توجه به محدودیت های روش شناسی مطالعه کنونی بوده است.

اعتباریابی پرسشنامه تمایل جنسی هالبرت (HISD)

ﻫﺪف ﻋﻤﺪه تحقیقﺣﺎﺿﺮ اﻋﺘﺒﺎرﯾﺎﺑﯽ و روایی سنجی شاخص تمایل جنسی هالبرت روی نمونه‌ای از زنان و مردان متأهل شهر اصفهان بود. 325 نفر در دو مرحله[مرحله اول 75 نفر، مرحله دوم 250 نفر)، از بین ﮐﻠیه زنان و مردان متأهلی که در تابستان سال 1390 به فرهنگسراهای شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، ﺑﻪ ﺻﻮرت نمونه گیری در دسترس اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ و ﭘﺮﺳشنامه تمایل جنسی هالبرت و پرسشنامه‌های ملاک [سیاهه تمایل جنسی، مقیاس خود ابرازی جنسی ومقیاس عملکرد جنسی) را ﺗﮑﻤﯿﻞ ﻧﻤﻮدﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از روش ﺿﺮاﯾﺐ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ از ﺟﻤﻠﻪ آﻟﻔﺎیﮐﺮوﻧﺒﺎخ و تصنیف [ ﺑﺮای 25 ﻣﺎده) رﺿﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶﺑﻮدﻧﺪ. ضرایب روایی همگرای پرسشنامه تمایل جنسی هالبرت با مقیاس های خودابرازی جنسی و عملکرد جنسی، و نیز ضریب روایی همزمان پرسشنامه با سیاهه تمایل جنسی اسپکتور، معنادار بودند. ﺑﻪ ﻋﻼوه، ﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ یک راهه ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ زنان و مردان، ﺗﻔﺎوت معناداری در میزان تمایل جنسی وﺟﻮد دارد[100/0>p) و همچنین ﺑﯿﻦ افزایش سن و ﻣﯿﺰان تمایل جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد [100/0>p). شاخص‌های روانسنجی بدست آمده در این تحقیق، گویای هماهنگی نتایج با ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﭘﯿﺸﯿﻦ اﺳﺖ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ رواﯾﯽ ﻫﻤﮕﺮا و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ شاخص تمایل جنسی هالبرت، از آن ﻣﯽ ﺗﻮان در ﻣﺤﯿﻂ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﯽ و ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ، در سنجش میزان تمایل جنسی افراد اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮد.

آیا می توان از NEO-FFI برای سنجش پنج عامل اصلی شخصیت در ایران بهره برد؟

ابزارهای بسیاری برای سنجش مدل 5عاملی در کشورهای غربی ساخته‌شده‌است که از جمله پرکاربردترین آنها آزمون شخصیتی NEO-FFIاست.این آزمون از محبوبیت قابل‌توجهی در بین محققان ایرانی برخوردار است و در پژوهش‌های فراوانی به کار گرفته شده است. به منظور بررسی ساختار‌عاملی این آزمون،1605 دانشجوی ایرانی مورد بررسی قرار گرفتند.برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. براساس نمودار سنگریز پنج عامل استخراج گردید.با این حال پنج عامل استخراج شده با پنج عامل اصلی شخصیت تفاوت‌های بسیاری دارند. تنها دو عامل از پنج عامل اصلی شخصیت(با‌وجدان‌بودن و روان‌رنجورخویی)در این تحلیل تا حدی بازتولید شدند.به علاوه پنج عامل استخراج شده درصد نسبتاً کمی از پراکندگی نمرات آزمون (%32/32) را تبیین می‌کنند. تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد که شاخص های برازش مدل بسیار ضعیف است. روی‌هم‌رفته این نتایج نشان از ساختار عاملی غیرشفاف و ناخالص این آزمون در نمونه مورد استفاده دارد و کاربردپذیری آن را در نمونه های ایرانی با شک و تردید همراه می‌کند.

رابطه ادراک دانشجویان شاهد از جو تحصیلی، ویژگی‌های فردی و خانوادگی آن‌ها با سازگاری اجتماعی

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک دانشجویان شاهد از جو تحصیلی و نیز ویژگی‌های فردی و خانوادگی آنها با سازگاری اجتماعی است. آزمودنی‌های پژوهش حاضر 315 دانشجوی دختر و پسر شاهد هستند که با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای با اختصاص متناسب از میان کلیه دانشجویان دانشگاه‌های شهر تهران انتخاب شده‌اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا و پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش ادراک دانشجویان از جو تحصیلی و ویژگی‌های جمیعت‌شناختی دانشجویان شاهد است. داده‌ها با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رضایت دانشجویان از سهمیه شاهد، نظر مثبت سایر دانشجویان به دانشجویان شاهد، نحوه برخورد اساتید و تاهل دانشجویان شاهد پیش‌بینی کننده‌های سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد است. بین متغیرهای خانوادگی دانشجویان مانند ازدواج مجدد مادر و سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد رابطه معناداری مشاهده نشد. علل احتمالی عدم ارتباط معنادار متغیرهای خانوادگی نظیر ازدواج مجدد مادر با سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد مورد بحث قرار گرفته است.

تأثیر آموزش مؤلفه های هوش هیجانی بر ارتقاء سلامت روان و خودپنداره دانشجویان دختر ورزشکار

پژوهش حاضر به تعیین تأثیر آموزش مؤلفه های هوش هیجانی بر ارتقاء سلامت روان و خودپنداره دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه پیام نور اراک پرداخته است. تحقیق حاضر یک مطالعه پژوهشی( تحلیلی – توصیفی) از نوع شبه تجربی است که در قالب یک طرح تحقیق از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد . 24 نفر در طرح مزبور پس از پر کردن پرسشنامه سلامت عمومی وپرسشنامه تصور از خود بک، به طور تصادفی در دو گروه 12 نفره ی آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایشی در 9 جلسه 90 دقیقه‌ای به مدت دو ماه تحت آموزش مؤلفه های هوش هیجانی قرار گرفتند و در پایان جلسات ، پس آزمون برروی 2 گروه انجام گرفت. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس و نرم افزار spss تحلیل شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مؤلفه های هوش هیجانی برارتقاء سلامت روان وخودپندارۀ دانشجویان دختر ورزشکار به طور معناداری مؤثر است(01/0>p). نتیجه آنکه آموزش مؤلفه های هوش هیجانی موجب ارتقاء سلامت روان و خودپنداره ورزشکاران می‌شود.

اثر بخشی برنامه‌ی آموزش مبتنی بر الویز بر میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی کودکان پسر زورگو

هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی برنامه‌ی آموزش مبتنی بر الویز بر میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی کودکان پسر زورگوی پایه‌های دوم و چهارم ابتدائی شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری، شامل کلیه‌ی کودکان پسر زورگو پایه‌های دوم و چهارم مقطع ابتدائی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 بودند. نمونه 40 نفر از کودکان زورگو بودند که از بین پایه‌های دوم و چهارم، که به صورت تصادفی چند مرحله‌ای از بین نواحی شش‌گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل گمارش گردیدند. ابزارهای اندازه‌گیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از جامعه‌سنجی و مقیاس سنجش روابط همگنان با سه زیرمقیاس: زورگویی، قربانی و رفتار پسندیده اجتماعی. گروه آزمایش در ده جلسه 60 دقیقه‌ای به صورت دوبار در هفته، تحت برنامه‌ی آموزش مبتنی بر الویز قرار‌گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق نرم افزار SPSS-15 و روش آماری تحلیل کواریانسچندمتغیری(مانکوا)، انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برنامه‌ی آموزش مبتنی بر الویز، میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی کودکان پسر پایه‌های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری به صورت معناداری افزایش داد (0001/0P<). بنابراین، می‌توان گفت برنامه‌ی آموزش مبتنی بر الویز، رفتارهای پسندیده اجتماعی را افزایش می‌دهد؛ لذا مهم‌ترین کاربرد این پژوهش اثربخشی آن درزمینه‌ی افزایش سطح رفتارهای پسندیده اجتماعی در مدارس و به طور کلی جامعه خواهد بود. این روش می‌تواند به منظور کاهش رفتارهای آزاردهنده و مخرب و ارتقاء میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی در روابط همگنان به کلیه متخصصان دست‌اندرکار مسائل کودکان پیشنهاد گردد.

مقایسه سلامت عمومی، استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی

هدف این پژوهش مقایسه سلامت عمومی، استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی استان خوزستان می باشد. بدین ترتیب از کل معلمان مقطع ابتدایی، حدود 125 نفر معلم استثنایی به روش تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شد. همچنین، 125نفر معلم عادی، از همان مناطقی که معلمان استثنایی مشغول به کار بودند، انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)، پرسشنامه فشارزاهای شغلی معلمان(JSQT)، و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(MBI) بودند. جهت تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج تحلیل ها، نشان داد که معلمان مدارس استثنایی از لحاظ سلامت عمومی نسبت به معلمان مدارس عادی وضعیت نامطلوبتری دارند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که از لحاظ استرس شغلی تفاوت معنی داری بین دو گروه معلمان وجود ندارد، ولی فرسودگی شغلی معلمان مدارس استثنایی در تمام ابعاد(تحلیل عاطفی، دگرسان‌بینی و فقدان موفقیت فردی)، بیشتر از معلمان مدارس عادی بود.

بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی D، سبک‌های مقابله و سلامت عمومی

این پژوهش با هدف بررسی سبک‌های مقابله و سلامت عمومی افراد با تیپ شخصیتی D و همچنین روابط موجود میان این متغیرها انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. آزمودنی‌های پژوهش 400 دانشجو بودند که به شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مقیاس DS-14، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه مقابله با موقعیت‌های استرس‌زا (CISS) استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از روش همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون t انجام شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که تیپ شخصیتی D با سلامت روان و سبک‌های مقابله‌ای هیجان‌مدار و مسئله‌مدار رابطه معنی‌داری دارد (01/0>p) و تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک‌های مقابله‌ا‌ی هیجان‌مدار و مسئله مدار و تیپ شخصیتی به ترتیب سهم بیشتری در پیش‌بینی متغیر سلامت روان داشتند(01/0>p). همچنین بر اساس نتایج آزمون t تفاوت معناداری بین افراد دارای تیپ شخصیتی D و افراد غیر تیپ D از نظر سلامت روان و نوع سبک مقابله مشاهده شد(05/0>p). افراد با تیپ شخصیتی D نسبت به افراد با تیپ غیر D سلامت عمومی پایینتری دارند و بیشتر از سبک‌ مقابله‌ای هیجان‌مدار استفاده می‌کنند. از این رو به نظر می‌رسد تیپ شخصیتی D می‌تواند تاثیر مهمی بر سطح سلامت عمومی و به‌کارگیری نوع سبک‌های مقابله داشته باشد.

« بعدی  ۳۰۵  ۳۰۴  ۳۰۳  ۳۰۲  ۳۰۱  ۳۰۰  ۲۹۹  ۲۹۸  ۲۹۷  ۲۹۶  ۲۹۵  ۲۹۴  ۲۹۳  ۲۹۲  ۲۹۱  ۲۹۰  ۲۸۹  ۲۸۸  ۲۸۷  ۲۸۶  قبلی »