مقایسه توانایی‌های هماهنگی دیداری - حرکتی، دقت و توجه، هوش، اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری کودکان نارس و عادی

هدف تحقیق حاضر، مقایسه توانایی هماهنگی دیداری – حرکتی، دقت و توجه، هوش، اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری در کودکان نارس متولد شده و عادی بود. 250 دانش‌آموز نارس متولد شده با 250 دانش‌آموز عادی به وسیله آزمون‌های بندر - گشتالت، تولوزپیرون، وکسلر کودکان، مایکل باست و راتر مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد کودکان نارس متولدشده از نظرهماهنگی دیداری - حرکتی، دقت و توجه و هوش ضعیف‌تر از کودکان عادی هستند. به علاوه شیوع اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری در کودکان نارس متولدشده بیش‌تر از کودکان عادی است.

بررسی سلسله مراتب ارزش‌های دانشجویان دانشگاه شاهد طی سال‌های 1377 تا 1380

پژوهش حاضر با هدف بررسی سلسله مراتب ارزش های دانشجویان پی ریزی گردید. به همین منظور ارزش های دانشجویان دانشگاه شاهد در یک مطالعه توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. برای نیل به این هدف کلیه دانشجویانی که در طول سال های 1377 تا 1380 وارد دانشگاه شاهد شده بودند به عنوان جامعه آماری تحقیق تعیین شده و سپس طی مطالعات جداگانه ای نظام ارزشی دانشجویان ورودی هر سال تحصیلی مورد مطالعه قرار گرفت. به عبارت دیگر در هر مطالعه، جامعه آماری از کلیه دانشجویان ورودی‌های همان سال دانشگاه تشکیل می‌گردید و نمونه مورد مطالعه از بین آنها انتخاب می‌شد و پرسشنامه‌های تحقیق را تکمیل می‌نمودند. سپس در مرحله دوم و دو سال بعد از ورود پرسشنامه تحقیق بر روی همان دانشجویان مجدداً اجرا می‌گردید. این روش برای دانشجویان ورودی های 1377 تا1380 دانشگاه شاهد تکرار شد. در این مطالعه از پرسشنامه سلسله مراتب ارزش‌های آلپورت، ورنون و لیندزی استفاده گردید که نظام ارزش‌ها را بصورت سلسله مراتبی (دربرگیرنده ارزش های نظری، دینی، اجتماعی، اقتصادی؛ هنری و سیاسی) در نظر می‌گیرد. نتایج تحقیق نشان داد که در تمام مراحل تحقیق ارزش‌های دینی و اجتماعی اولویت های اول و دوم را در سلسله مراتب ارزش های دانشجویان به خود اختصاص داده بودند و ارزش هنری آخرین سنخ ارزشی دانشجویان بود. مقایسه ارزش های دانشجویان در طی مراحل تحقیق نشان داد که ارزش‌های مذهبی، نظری و عمدتاً ارزش سیاسی در سال دوم مطالعات معمولا کاهش پیدا می‌کرد ولی با این وجود ارزش مذهبی هم‌چنان بعنوان اولین ارزش نزد دانشجویان محسوب می‌گردید. علی‌رغم جابه‌جایی در سایر ارزش‌ها؛ تفاوت معنی‌داری در طول مراحل مطالعه دیده نشد. علاوه بر این در مطالعه حاضر نقش متغیرهای فردی و اجتماعی از قبیل جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت خانواده ،سهمیه مورد پذیرش در دانشگاه و دانشکده محل تحصیل دانشجویان نیز در سلسله مراتب ارزش‌های دانشجویان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

رابطه خودکارآمدی و سلامت روان در دانش‌آموزان دبیرستانی

هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود کار آمدی با سلامت روان می‌باشد . بدین منظور 300 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته‌های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه نشانگان مرضی 90 سئوالی (SCL-90-R) و پرسشنامه خودکار آمدی شرر و همکاران در 1982 بوده است پس از اجرای پرسشنامه‌ها داده‌های بدست آمده با روش‌های آماری همبستگی و t برای مقایسه دو گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وحود دارد. بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی‌دار یافت شد. همچنین مشاهده شد که بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ خودکار آمدی و سلامت روان تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. در این پژوهش وجود رابطه معنادار بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان (نشانگان مرضی کم‌تر) تایید شد.

مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان شاغل جامعه عادی

هدف اصلی این پژوهش، مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متأهل و شاغل جامعه عادی است. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متأهل شاغل جامعه عادی در مقیاس‌های آزمون MMPI تفاوت معناداری وجود دارد؟ ابراز به کار گرفته شده در این تحقیق شامل آزمون MMPI و برگه اطلاعات فردی بود. جامعه آماری، شامل همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادی در شهر تهران بود. تعداد آزمودنی‌ها در هر گروه 45 نفر بود که از نظر مشخصات دموگرافیک همگن بودند. اطلاعات به دست آمده با شیوه آماری آزمون «تی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمودنی در ویژگی‌های روان‌شناختی و شخصیتی بود. بر این اساس مشخص شد که گروه همسران جانباز در مقایسه با همسران شاغل جامعه عادی به طور معنادار دارای وضعیت روانی نامناسب هستند و از مشکلات افسردگی، خود بیمار انگاری، هیستری و هیجانی بیش‌تری رنج می‌برند.

بررسی میزان شیوع علائم اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خودشیفته، نمایشی و مرزی در بین دانش‌آموزان دختر

هدف پژوهش حاضر تعیین شیوع علائم اختلالات شخصیت طبقه دوم (شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خود شیفته، نمایشی و مرزی) در بین دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان بود. جامعه آماری، کلیه دانش‌آموزان دختر پایه‌های سه گانه دوره متوسطه در نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شد. حجم نمونه شامل 1400 نفر دانش‌آموز بود که از هفتاد و پنج مدرسه به شیوه تصادفی مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون –2 بود. در تجزیه و تحلیل نهایی مشخص شد که میزان شیوع علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی 08/0 درصد، خودشیفته 9/1 درصد، نمایشی 4/6 درصد، و مرزی 08/0 است. این آمار مربوط به دانش‌آموزانی است که نمره آن‌ها در آزمون 85  و بالاتر است و دارای علائم جدی اختلال هستند. ولی افرادی که نمره بین 85-74 است، در صورت فراهم شدن عوامل زمینه‌ساز، احتمال زیادی برای ابتلا به اختلال شخصیت دارند. میزان شیوع اختلال در بین این دسته از افراد عبارت است از: اختلال شخصیت ضداجتماعی 15/1 درصد، خودشیفته 3/1 درصد، نمایشی 7/14 درصد و مرزی 9/1 درصد.

ارتباط سبک فرزندپروری والدین با مهارت‌های اجتماعی و جنبه‌هایی از خود- پنداره دانش‌آموزان دبیرستانی

اهداف پژوهش حاضر عبارت بودند از 1) بررسی رابطه  بین نحوه  ادراک از سبک فرزندپروری والدین و مهارت های اجتماعی و 2) بررسی رابطه  بین نحوه  ادراک از سبک فرزندپروری والدین و جنبه‌هایی از خود- پنداره. برای این منظور، 256 دانش آموز دبیرستانی شیراز، دو آزمون زمینه‌یابی نگرش‌ها و ادراکات دانش آموز (SAPS) و مهارت‌های اجتماعی ماتسون MESSY)) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که در فرهنگ ایرانی، ادراک از خانواده به عنوان قاطع و / یا مستبد، پیش بینی کننده رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی افراد؛ و ادراک از خانواده  به عنوان صمیمی و حمایت کننده، پیش بینی کننده ی تمامی جنبه های خود ـ پنداره دانش آموزان است. نتایج با توجه به یافته‌های حاصل از مطالعات بین فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

بررسی بی‌تفاوتی و نوعدوستی در جامعه شهری ایران و عوامل مؤثر بر آن

از اواسط دهه1960 مطالعات و بررسی‌های گسترده‌ای در مورد نوعدوستی و بی‌تفاوتی در روابط اجتماعی انجام شده، اما انجام چنین مطالعاتی در ایران چندان مورد توجه نبوده است. هدف از پژوهش حاضر اولاً تعیین میزان نوعدوستی ـ بی‌تفاوتی در جامعه شهری ایران و ثانیاً بررسی ارتباط آن با متغیرهای همدلی، مسئولیت پذیری و تحلیل هزینه ـ پاداش مادی است .این پژوهش به روش پیمایش علّی- مقایسه‌ای و طی دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول که برای تعیین گروه‌های نوعدوست و بی‌تفاوت انجام شد، همدستان پژوهشگر با مراجعه به منازل مختلف، یک صحنه اضطراری ساختگی پدید آوردند و برحسب عکس العمل هایی که افراد نشان دادند به دوگروه نوعدوست و بی‌تفاوت تقسیم شدند. در مرحله دوم، پرسشگران به همان افراد مراجعه و اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری کردند. واحد نمونه گیری در این پژوهش، خانه‌ها بودند و با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله‌ای به 384 خانه در نقاط مختلف شهر شیراز مراجعه گردید. ابزار سنجش، پرسشنامه‌ای محقق ساخته و 39 سؤالی بود که 13 سئوال آن جهت سنجش همدلی 16 سؤال برای سنجش مسئولیت‌پذیری و 10 سؤال به منظور سنجش تحلیل هزینه- پاداش مادی با سطح سنجش رتبه‌ای از نوع مقیاس پنج بخشی لیکرت، طراحی شده بود. این پرسشنامه با ارزیابی داوران مختلف تعیین اعتبار و با محاسبه آلفای کرونباخ که ضریب آن برای این سه عامل از 68/0 تا 82/0 متغیر و برای کل پرسشنامه 75/0 بود تعیین روایی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد اولاً در مواجهه با حالت‌های اضطراری 3/75 درصد از شهروندان نوعدوست و7/24 درصد بی‌تفاوتند. به‌علاوه گروه نوعدوست در مقایسه با گروه بی‌تفاوت دارای همدلی بیش‌تر، مسئولیت پذیری بیش‌تر وتحلیل هزینه ـ پاداش مادی کم‌تر است.یافته‌های این پژوهش باتوجه به نتایج مطالعات پیشین مورد بحث قرارگرفته و نشان داده شده که با افزایش همدلی، افزایش مسئولیت‌پذیری و کاهش تحلیل هزینه پاداش مادی در بین شهروندان می‌توان نوعدوستی را افزایش و بی‌تفاوتی را کاهش داد. 

روائی واعتبار پرسشنامه سبک‌های دفاعی در نمونه‌های ایرانی

این مطالعه به منظور بررسی اعتبار و روائی پرسشنامه سبکهای دفاعی DSQ در نمونه های ایرانی انجام یافته است . 666 دانش آموز ( با میانگین سنی 61/16 و انحراف معیار13/1 ) و401 دانشجو ( با میانگین سنی3/21 و انحراف معیار8/3 ) در مجموع 1067 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. با استفاده از روش آزمون و باز آزمون و نیز محاسبه آلفای کرونباخ در گروههای مورد مطالعه اعتبار این پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و همچنین روائی محتوی، روائی همگرا و روائی سازه نیز با استفاده از نظر متخصصان در مورد ارتباط ماده های پرسشنامه با تعاریف مرتبط با مکانیزمهای مورد وارسی و نیز استفاده از آزمون نئو مورد مطالعه قرار گرفت .
توافق نظر بالای متخصصان در مورد ارتباط ماده‌های پرسشنامه سبک های دفاعی با تعاریف ارائه شده در مورد مکانیزم‌های دفاعی در منابع معتبر( حداقل 46/2 و حداکثر 53/4 بر روی یک مقیاس 5 درجه‌ای که 5 نشانه ارتباط کامل و 1 نشانه عدم ارتباط بوده است) ، وجود همبستگی های قابل قبول بین عامل‌های نئو و پرسشنامه سبک‌های دفاعی و نیز همبستگی های بالا بین ماده های پرسشنامه با مکانیزم‌ها و سبک‌های مرتبط نشانه روائی قابل قبول این پرسشنامه می باشد . همچنین آلفای بالای این پرسشنامه در گروههای مورد مطالعه ( 87/0-81/0 ) و همبستگی‌های بالا بین آزمون و باز آزمون نمایانگر اعتبار قابل قبول این پرسشنامه در جمعیت ایرانی بود. 

تأثیر روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی در کاهش نشانه‌های اختلال وسواس ـ اجبار

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی بر میزان نشانه‌های اختلال وسواس ـ اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواس- اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک عدم ابتلا آن‌ها به اختلال افسردگی اساسی و اختلالات شخصیت تأیید شده بود، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس ـ اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا گردید. گروه آزمایشی به مدت 6 هفته با استفاده از کتابچه راهنمای درمانی که توسط پژوهشگر تدوین شده بود و شامل آموزش عملی و ارائه تکالیف خانگی استفاده از روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ بود به خوددرمانی پرداختند و در طول درمان هر هفته طی یک برنامه زمانبندی شده از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر، گزارشی از روند درمان را ارائه می‌کردند. آزمودنی‌های گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. فرض بر این بود که روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی باعث کاهش نشانه‌های اختلال وسواس ـ اجبار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری می‌شود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی منجر به کاهش معنی‌دار نشانه‌های اختلال وسواس ـ‌ اجبار  گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است (001/0P<). این بهبودی در پیگیری یک ماه بعد همچنان مشهود بود (001/0P<). باتوجه به یافته‌های پژوهش حاضر می توان اینگونه نتیجه گیری کردکه روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی می تواند به عنوان روش موثری در درمان اختلال وسواس- اجبار به‌کار رود.

بررسی مقایسه‌ای ملاک‌های همسر‌گزینی در دختران جوان شهر اهواز

با توجه به نقش مهم معیارهای همسرگزینی در ازدواج و تشکیل خانواده، پژوهش حاضر برآن بوده است که به دو سؤال زیر پاسخ دهد: 1- دختران جوان شهر اهواز جهت امر ازدواج به چه معیارهایی بیش‌تر اهمیت می‌دهند؟ 2- آیا ملاک‌ها و معیارهای همسر گزینی دختران جوان شهر اهواز با توجه به سن, زبان مادری, ترتیب تولد، اندازه خانواده، سواد والدین و ناحیه تحصیلی آن‌ها تفاوت دارد؟ جامعه مورد پژوهش را دانش‌آموزان مدارس پیش دانشگاهی شهر اهواز تشکیل می‌دادند که به‌طور تصادفی طبقه‌ای 500 نفر از بین آنان انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود از مقیاس ملاک‌های همسرگزینی دختران شهر اهواز (Mate- Selection Criteria of Ahwaz Girl Scale) (MSS-AGA) که در این پژوهش از طریق تحلیل عوامل ساخته شد و از اعتبار و پایایی بالایی برخوردار بود. هم‌چنین یک پرسشنامه جمعیت شناختی، مورد استفاده قرار گرفت که هر دو توسط نمونه مورد پژوهش تکمیل شد. یافته‌های این تحقیق در رابطه با سؤال اول نشان داد که، دختران جوان با معیارهای صحیح همسر گزینی و میزان اهمیت به آن‌ها آشنایی دارند. به طوری که نمونه مورد پژوهش به طور معناداری به معیارهای زیر خیلی اهمیت می‌داد. این معیارها عبارتند از: معیار توافق, معیار خانواده, معیار پزشکی, استقلال خانواده جدید, خصوصیات اخلاقی و مذهبی. نتایج مرتبط با سؤال دوم نشان داده که بین معیارهای همسر گزینی دختران جوان با توجه به سن, زبان مادری, ترتیب تولد، اندازه خانواده و سواد واالدین آنان تفاوت معناداری وجود ندارد تنها بین معیارهای همسرگزینی دختران نواحی تحصیلی چهارگانه، تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته‌های به‌دست آمده در رابطه با شناخت صحیح معیارهای همسرگزینی توسط دختران جوان، و وقوع برخی از ازدواجهای قومی وغلط در خانواده‌ها، به نظر می‌رسد که وظیفه همه رسانه‌های گروهی، نهادهای فرهنگی و تربیتی، مسئولین و دست‌اندرکاران دولتی است که علاوه بر آموزش و مشاوره قبل از ازدواج جوانان، به آموزش خانواده‌ها و والدین آنان در این زمینه نیز مبادرت ورزند.

بررسی رابطه انواع راهبردهای خود ابرازی دفاعی با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز

هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی روابط ساده و چندگانه انواع راهبردهای خود ابرازی دفاعی با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است. نمونه اصلی این تحقیق شامل 286 دانشجوی دختر و پسر تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از مجموعه کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی یک نمونه مجزا شامل 200 دانشجوی دختر و پسر تحصیلات تکمیلی به منظور بررسی روایی و پایایی آزمون‌ها مورد مطالعه قرار گرفتند. از دو مقیاس پدیده وانمودگرایی کلانس و مقیاس فنون خودابرازی دفاعی برای سنجش متغیرهای اصلی این پژوهش، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بین خودابرازی دفاعی و نشانگان وانمودگرایی همبستگی مثبت معنی‌دار وجود دارد. قابل ذکر است که در دانشجویان دختر بین مقیاس فرعی پوزش خواهی و نشانگان وانمودگرایی همبستگی معنی‌دار نبود. هم‌چنین تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در دانشجویان دختر متغیر خود ناتوان‌سازی و در دانشجویان پسر متغیرهای پیش بین خود ناتوان‌سازی و عذرخواهی بهترین پیش‌بینی‌کننده‌های وانمودگرایی هستند. یافته‌های ما با یافته‌های قبلی در این باره هماهنگ است.

ساخت عاملی و ویژگی های روان سنجی «مقیاس درجه‌بندی حرمت خود»(SERS)

هدف اساسی پژوهش حاضر, وارسی ساخت عاملی و جنبه های روانسنجی «مقیاس درجه‌بندی حرمت خود»(SERS) است. بدین‌خاطر پس از انجام مراحل مقدماتی و رفع مشکلات احتمالی, وارسی این مقیاس در سه مطالعه انجام پذیرفت: در مطالعه اول، با اجرای مقیاس بر روی 322 دانشجوی دانشگاه شاهد که به شیوه نمونه‌برداری خوشه‌ای انتخاب شده بود, ساخت عاملی این ابزار با استفاده از تحلیل عاملی وریمکس (متعامد) بررسی گردید. نتایج این تحلیل عاملی SERS نشاندهنده 6 عامل مناسب بود. در مطالعه دوم, پایایی ابزار با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب پایایی به روش بازآزمایی (با فاصله 15 روز) و میانگین همبستگی بین آیتم‌ها بررسی شد. نتایج حاکی از مناسب بودن پایایی ابزار مذکور در نمونه مورد مطالعه است. در مطالعه سوم نیز به وارسی اعتبار سازه SERS پرداخته شد. در بررسی اعتبار سازه این مقیاس، همبستگی گشتاوری پیرسون بین نمرات عوامل SERS با مقیاس حرمت خود آیزنک، مقیاس حرمت خود MMPI-2، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس منبع مهارگذاری نویکی استریکلند محاسبه شد. نتایج این تحلیل‌ها نشان دهنده اعتبار مناسب عوامل مقیاس درجه‌بندی حرمت خود می باشد و در آخر نویسندگان این مقاله با توجه به مرور پیشینه پژوهشی در مورد ساخت عاملی این ابزار و شاخص‌های روان‌سنجی عوامل آن، فرم کوتاهی از این مقیاس را پیشنهاد می‌کنند.

« بعدی  ۲۹۷  ۲۹۶  ۲۹۵  ۲۹۴  ۲۹۳  ۲۹۲  ۲۹۱  ۲۹۰  ۲۸۹  ۲۸۸  ۲۸۷  ۲۸۶  ۲۸۵  ۲۸۴  ۲۸۳  ۲۸۲  ۲۸۱  ۲۸۰  ۲۷۹  ۲۷۸  قبلی »