اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری و معده

اين پژوهش اثربخشي معنادرماني به شيوه گروهي بر افزايش اميد بيماران مبتلا به سرطان مري و معده را مورد بررسي قرار مي دهد. روش پژوهش آزمايشي از نوع آزمون - بازآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماري شامل افراد مبتلا به سرطان مري و معده که در مرکز سلامت مري و کبد (کوهورت) شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 تحت درمان بودند و روش نمونه گيري از نوع نمونه گيري در دسترس است. ابتدا از کليه بيماران آزمون اميد (ADSHS) گرفته شد؛ سپس 30 نفر که کمترين نمره را در اين آزمون کسب کردند انتخاب شده و از اين تعداد 15 نفر در گروه آزمايش و 15 نفر در گروه کنترل بصورت تصادفي جايگزين شدند. روش معنادرماني گروهي طي 10 جلسه هر هفته دو جلسه براي گروه آزمايش اجرا شد. در پايان پس آزمون (اجراي مجدد آزمون اميد) روي دو گروه اجرا گرديد. با استفاده از روش آماري کوواريانس يافته ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد معنادرماني به شيوه گروهي باعث افزايش اميد و خرده مقياسهاي آن در بيماران شده است. همچنين نتايج مرحله پيگيري که يک ماه پس از آزمايش صورت گرفت همچنان اثربخشي معنادرماني به شيوه گروهي را بر افزايش اميد و خرده مقياسهاي آن تاييد کرد.

دلبستگی به خدا در بافت فرهنگ اسلامی: پایه های نظری، ساخت و رواسازی ابزار اندازه گیری

همانطور که ايجاد رابطه دلبستگي ايمن در کودکان براي رشد و ارتقاي سلامت آنان در بزرگسالي يک امر حياتي تلقي مي شود، شکل گيري و تحول دلبستگي ايمن به خدا نيز مي تواند در شکوفايي معنوي، سازگاري، سلامت و بهزيستي انسانها نقش اساسي داشته باشد. تا به حال مقياس هاي متعددي (مثلا روات و کرکپاتريک، 2002؛ بک و مک دونالد، 2004) در بافت فرهنگ مسحيت ساخته شده که توسط پژوهشگران اسلامي نيز در برخي تحقيقات مورد استفاده قرار گرفته اند. در صورتي مي توان تحقيقات بين فرهنگي در مورد سازه دلبستگي به خدا و نتايج روانشناختي آن انجام داد که سازه مورد نظر از لحاظ تئوريکي، الهياتي و آزمايشي ارتباطش با فرهنگ و دين خاصي مورد بررسي قرار گرفته و اعتبار نظري و عملياتي آن محرز شده باشد. پايه هاي نظري و الهياتي به کارگيري دلبستگي به خدا در بافت فرهنگ مسيحي قبلا مورد بررسي قرار گرفته است. در حالي که در مورد پايه هاي نظري و الهياتي دلبستگي به خدا در فرهنگ اسلامي تحقيقي صورت نگرفته است و آزمون هاي معتبر و روا در اين زمينه ساخته نشده است. پژوهش حاضر اهداف زير را دنبال مي کند: الف) کشف و ارائه پايه هاي نظري و الهياتي دلبستگي به خدا در فرهنگ اسلامي ب) ساخت و اعتباريابي مقياس دلبستگي به خدا بر مبناي پايه هاي نظري که از متون اسلامي استخراج شده است. در رسيدن به هدف اول متون اسلامي بررسي شد و با استفاده از روش تحليل محتواي متون اسلامي و استنباط هرمنوتيکي پايه هاي نظري دلبستگي به خدا استخراج گرديد. در راستاي رسيدن به هدف دوم مقياس تهيه شده (46 سوالي) بر روي 313 نفر از مسلمانان در کشور استراليا اجرا شد. نتايج نشان داد که مقياس مورد نظر داراي 6 عامل مشخص در ارتباط با الگوهاي خود و ديگران بوده و در کل از روايي و اعتبار بالايي برخوردار است. نتيجه حاصل نشان داد که در اسلام تئوري دلبستگي به خدا وجود دارد که با مباني ديني سازگار است و مي توان با استفاده از اين مباني، مقياس معتبري براي اندازه گيري تفاوت هاي فردي در ابعاد دلبستگي به خدا در اسلام ساخت

بررسی روابط ساختاری خودپنداره، یادگیری خودتنظیمی و موفقیت تحصیلی دانشجویان

هدف پژوهش حاضر بررسي روابط ساختاري خودپنداره، يادگيري خودتنظيمي و موفقيت تحصيلي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي است. اين تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است و جامعه آماري آن کليه دانشجويان پسر و دختر دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. تعداد 384 نفر از دانشجويان از ميان 15 دانشکده به عنوان نمونه به روش تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري در اين پژوهش دو پرسشنامه خودپنداره تنسي و يادگيري خودتنظيم بوفارد است و معدل نمرات دروس اختصاصي دانشجويان نيز به عنوان شاخص موفقيت تحصيلي آنان به کار گرفته شده است. براي تجزيه و تحليل داده ها نيز از آزمون تحليل مسير و معيارهاي برازش مدل با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتايج بدست آمده از تجزيه و تحليل داده ها نشان داد که بين خودپنداره، يادگيري خودتنظيم و موفقيت تحصيلي دانشجويان رابطه ساختاري وجود دارد و خودپنداره بصورت مستقيم و غيرمستقيم (با ميانجي گري يادگيري خودتنظيمي) با موفقيت تحصيلي رابطه دارد

روش های مختلف بازی درمانی و كاربرد آن در درمان اختلالات رفتاری و هیجانی كودكان

بازي ابزاري براي ابراز نيازها، احساسات و افکار در کودکان مي باشد. هدف از اين نوشتار معرفي تکنيک هاي مختلف بازي درماني براي استفاده هاي باليني و معرفي ارزش درماني بازي مي باشد. در اين مقاله به تبين ويژگي هاي عمده روش بازي درماني در تکنيک هاي مختلف به قرار هدف، موارد مورد نياز براي اجرا، روش اجرا، اهداف برنامه و گروه هدف هر تکنيک پرداخته شده است. همچنين فرايند اجراي يک دوره بازي درماني در قالب پنج مرحله تشخيص، انتخاب روش بازي درماني، برنامه ريزي براي درمان، اجراي برنامه درمان و ارزيابي فرايند درمان توضيح داده شده است. بازي کلمات احساسي، بادکنک خشم، بازي حرکت آهسته و بازي صندلي ها از جمله تکنيک هاي معرفي شده در اين مقاله مي باشد. لازم به توضيح است که متن اين مقاله مبتني بر نيازهاي باليني تنظيم شده است

بررسی كفایت روانسجی مقیاس اندازه گیری تاب آوری در بین زندانیان زندان عادل آباد شهر شیراز: روایی، پایایی و ساختار عاملی

هدف پژوهش حاضر بررسي روايي، پايايي و ساختار عاملي مقياس تاب آوري بزرگسالان در بين زندانيان مرد زندان عادل آباد شيراز بود. بدين منظور نمونه اي به حجم 215 نفر از زندانيان مرد (با ميانگين سني 20.86) به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شد. روايي اين مقياس با استفاده از روش هاي تحليل عوامل، روايي همگرا و واگرا بررسي شد. پايايي مقياس از سه روش آلفاي کرونباخ، دونيمه سازي و بازآزمايي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج تحليل عاملي نشان داد که اين مقياس، از 5 عامل با عناوين شايستگي فردي، شايستگي اجتماعي، حمايت اجتماعي، انسجام خانوادگي و ساختار فردي تشکيل شده است که بيش از 57 درصد از واريانس کل را تبيين مي کنند. روايي همگراي اين مقياس حاکي از همبستگي رضايت بخشي بين ابعاد مقياس تاب آوري با نمره کل بود. براي تعيين روايي واگراي مقياس، همبستگي ابعاد مقياس تاب آوري با پرسشنامه پرخاشگري باس و پري بکار رفت که حاکي از همبستگي مطلوبي بود (p<0.001). ضرايب آلفاي کرونباخ، دونيمه سازي و بازآزمايي نيز حاکي از پايايي مطلوب مقياس بود. نتيجه نهايي اينکه فرم فارسي مقياس تاب آوري بزرگسالان، از روايي و پايايي مناسبي در جامعه زنداني برخوردار است و مي تواند در موقعيت هاي پژوهشي و باليني براي مردان زنداني مورد استفاده قرار گيرد

ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس «جهت گیری زندگی» آنتونوفسكی

هدف از انجام اين پژوهش ارزيابي ويژگي هاي روان سنجي مقياس «جهت گيري زندگي» آنتونوفسکي مي باشد. در اجراي مقدماتي 50 نفر و در اجراي اصلي 400 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکي شيراز به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي انتخاب گرديدند. ابزارهاي تحقيق شامل مقياس «جهت گيري زندگي» آنتونوفسکي (1987) و پرسشنامه «سلامت اجتماعي» کييز و همکاران (1998) بود. در مرحله مقدماتي ضريب بازآزمايي مقياس با فاصله زماني يک هفته، 0.81 و ضريب آلفاي کرونباخ برابر با 0.94 بدست آمد. همچنين ضريب همبستگي پيرسون بين مقياس «جهت گيري زندگي» و پرسشنامه «سلامت اجتماعي» به عنوان شاخصي از روايي ملاکي، 0.65 بدست آمد. در اجراي اصلي نيز ضريب آلفا برابر با 0.89 بود. بررسي روايي سازه اي مقياس با استفاده از تحليل عاملي اکتشافي نيز حاکي از آن بود که مقياس مذکور مشتمل بر سه عامل است که در مجموع 45.8 درصد از کل واريانس را تبيين مي کنند. علاوه بر اين رابطه بين متغيرهاي زمينه اي و نمرات مقياس با شواهد نظري و تجربي موجود همسو بود. در مجموع ويژگي هاي روان سنجي مقياس مذکور رضايت بخش بود. بنابراين استفاده از آن به پژوهشگران علاقه مند توصيه مي گردد

تبیین میزان اثربخشی رویكرد طرحواره درمانی گروهی بر اختلالات شخصی دسته B مردان وابسته به مواد

هدف از اين پژوهش، تبيين اثربخشي طرحواره درماني گروهي در تعديل نمرات اختلالات شخصيت افراد وابسته به مواد مي باشد. اين تحقيق بر روي افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز دولتي شهرستان شيراز انجام گرفت. گروه نمونه شامل 30 نفر از افراد تحت درمان بوده که به روش تصادفي انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه باليني بر اساس DSM، پرسشنامه کوتاه طرحواره هاي ناسازگار يانگ، پرسشنامه چند محوري ميلون II، پرسشنامه پيشرفت درمان MAP بوده و روش هاي آماري استفاده شده در اين تحقيق، روشهاي توصيفي و غيرپارامتريک مان ويتني U مي باشد. در پايان دوره درمان، اختلاف نمرات قبل و بعد از درمان در محورهاي اختلالات شخصيت دسته B، پيشرفت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) و طرحواره هاي ناسازگار اوليه در گروه آزمايش و کنترل تفاوت معناداري را نشان داد. در نتيجه طرحواره درماني گروهي مي تواند بعنوان يک رويکرد درماني مناسب در بهبود علائم اختلال شخصيت، تعديل طرحواره هاي ناسازگار اوليه و پيشرفت درمان افراد وابسته به مواد در نظر گرفته شود

نقش واسطه ای احساس انرژی در پیوند بین استرس با خلاقیت، رفتارهای مدنی و رفتارهای انحرافی

اين پژوهش با هدف بررسي نقش واسطه اي احساس انرژي در پيوند ميان استرس با خلاقيت، رفتارهاي مدني - سازماني و رفتارهاي انحرافي به مرحله اجرا در آمد. جامعه آماري پژوهش را کارکنان دو مجموعه صنعتي و توليدي در شهر اصفهان تشکيل دادند که از بين آنها 275 نفر براي شرکت در پژوهش به شيوه تصادفي طبقه اي نمونه گيري شدند. ابزارهاي مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه احساس انرژي اتواتر و کارملي (2009)، پرسشنامه استرس شغلي اويانگ (2009)، پرسشنامه خلاقيت تايرني و همکاران (2009)، پرسشنامه رفتارهاي مدني - سازماني بخاري و علي (2009) و پرسشنامه رفتارهاي انحرافي بنت و رابينسون (2000) بودند. داده هاي پژوهش، با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و مدل سازي معادله ساختاري (SEM) مورد تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده نشان داد: 1. بين احساس انرژي با استرس شغلي و رفتارهاي انحرافي رابطه منفي وجود دارد. 2. احساس انرژي با رفتارهاي مدني - سازماني و خلاقيت داراي رابطه مثبت بود. 3. نتايج حاصل از مدل سازي معادله ساختاري نشان داد که احساس انرژي، متغير واسطه اي کامل در رابطه استرس شغلي با رفتارهاي انحرافي، رفتارهاي مدني - سازماني و خلاقيت است.

 

اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه

هدف پژوهش حاضر، تبيين اثربخشي آموزش مهارت هاي شناختي رفتاري بر نگرش، افسردگي و خلق عمومي معتادين به شيشه مي باشد. بدين منظور، در يک طرح آزمايشي با اندازه گيري مکرر، 36 بيمار با تشخيص وابستگي به شيشه به صورت تصادفي در دو گروه آزمايشي و گواه قرار داده شدند. گروه آزمايشي طي 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادي تحت درمان قرار گرفت. آزمودني هاي هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت يافته شخصيت (SCID)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، افسردگي بک و پرسشنامه بهر هيجاني، قبل از شروع درمان (مرحله ارزيابي)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پايان درمان مورد ارزيابي قرار گرفت. گروه کنترل در اين مدت درمان روان شناختي دريافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماري تحليل واريانس با اندازه گيري مکرر و آناليز واريانس دو طرفه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. بر طبق داده ها و يافته ها، از نظر متغيرهاي پژوهش بين ميانگين هاي دو گروه آزمايشي و کنترل در مرحله پيگيري تفاوت معنادار آماري وجود دارد. يعني، در مرحله پيگيري گروهي که از درمان شناختي رفتاري برخوردار بودند در مقايسه با گروه کنترل که درماني دريافت نکردند، تغيير نگرش، افسردگي و خلق عمومي از خود نشان دادند و فرضيه هاي پژوهش تاييد شد. نتايج نشان داد آموزش مهارت هاي شناختي رفتاري تغيير نگرش، کاهش افسردگي و بهبود خلق عمومي را در پي دارد

رابطه بین معنویت خانواده با تاب آوری آن، با واسطه گری كیفیت ارتباط در خانواده

پژوهش حاضر به دنبال تعيين نقش واسطه اي کيفيت ارتباط در خانواده در رابطه بين معنويت خانواده و تاب آوري آن بود. به همين منظور تعداد 398 نفر از والدين دانش آموزان کرمانشاهي به روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده اين پژوهش عبارت از مقياس سنجش تاب آوري خانواده، مقياس ارتباط خانواده، مقياس تقدس ازدواج، مقياس تقدس والدگري بودند. براي تحليل داده ها، از همبستگي پيرسون و رگرسيون متوالي همزمان استفاده شد. نتايج حاصل از تحليل داده ها نشان دادند که معنويت هم بطور مستقيم (b=0.20) و هم به طور غيرمستقيم (b=0.14) )با واسطه کيفيت ارتباط در خانواده) پيش بيني کننده تاب آوري خانواده مي باشد. در پايان مي توان چنين نتيجه گرفت که وجود جو معنوي در خانواده ها، بطور مستقيم و همچنين از طريق ارتقاء کيفيت ارتباط موجب تاب آوري و مديريت مناسب مشکلات در خانواده ها مي شود

الگوی ارتباط قرارداد روانی، تعهد و رضایت با انتظار از سازمان و رفتارهای غیراخلاقی با توجه به نقش تعدیل كننده فرصت اعتراض به بی عدالتی

ين پژوهش با هدف بررسي رابطه قرارداد رواني، تعهد سازماني و رضايت شغلي با انتظار از سازمان و رفتارهاي غيراخلاقي با توجه به نقش تعديل کننده فرصت اعتراض اجرا شد. جامعه آماري پژوهش کارکنان يک شرکت صنعتي است که از ميان آنها 263 نفر از طريق نمونه گيري طبقه اي تصادفي انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه هاي محقق ساخته انتظار از سازمان، رفتارهاي غيراخلاقي، فرصت اعتراض و قرارداد رواني، پرسشنامه رضايت شغلي از اسپکتور و پرسشنامه تعهد سازماني از اسپيرو ون کاتش بودند. نتايج نشان داد که 1- بين قرارداد رواني، رضايت شغلي و تعهد سازماني با انتظار از سازمان رابطه مستقيم معنادار (P<0.01) وجود دارد. 2- بين قرارداد رواني و انتظار از سازمان با رفتارهاي غيراخلاقي رابطه مستقيم معنادار (P<0.01) وجود دارد. 3- فرصت اعتراض رابطه انتظار از سازمان را با رفتارهاي غيراخلاقي تعديل مي نمايد.

 

نقش فلسفه در ساخت و تولید روان شناسی اسلامی

هدف از اين پژوهش، بررسي و تبيين نقش فلسفه در ساخت «روانشناسي اسلامي» است. از اين رو پرسش هاي اصلي تحقيق حاضر عبارتند از: 1) مفهوم روانشناسي اسلامي، دلالت بر چه معنا يا معناهايي دارد؟ 2) نسبت فلسفه با هر يک از معاني به دست آمده چه مي باشد؟ 3) الزامات و بايسته هاي ساخت و توليد روانشناسي اسلامي چه هستند؟ به منظور پاسخگويي به سوال هاي فوق از روش تحليل فلسفي و رويکرد استنتاجي بهره گرفته شد. نتايج بدست آمده حکايت از آن دارد که به طور کلي مي توان پنج معناي ممکن را براي روانشناسي اسلامي در نظر گرفت. اين معاني عبارتند از: 1- مجموعه آموزه هاي قرآن و سنت در خصوص ماهيت انسان و مفاهيم روانشناسي. 2- استنتاج دلالت هاي روانشناسي از مفاهيم و آموزه هاي قرآني و سنت. 3- مجموعه آراء و ديدگاه هاي انديشمندان مسلمان در خصوص نفس انسان و خصايص رواني او. 4- استنتاج دلالت هاي روانشناسي از آراء انديشمندان مسلمان. 5- روانشناسي اسلامي به عنوان شاخه اي از علم ديني. همچنين تحليل هاي به دست آمده نشان دهنده اين است که مباني فلسفي، به درجات مختلف، زيربناي تمامي معاني فوق تلقي شده و لذا ساخت و توليد روانشناسي اسلامي در هر يک از اين معاني، وابسته به فلسفه است. از اين رو براي دستيابي به توليد روانشناسي اسلامي، در گام اول بايد يا رويکردها و مکاتب فلسفي سنتي اسلامي (مثل مکتب مشاء و اشراق)، مبنا قرار گيرد. يا اين مکاتب مورد بازنگري قرار گرفته و خوانش جديدي از آن ها صورت بگيرد و يا اساسا رويکردهاي فلسفي جديدي در جهان اسلام نشو و نما پيدا کنند.

« بعدی  ۳۵۴  ۳۵۳  ۳۵۲  ۳۵۱  ۳۵۰  ۳۴۹  ۳۴۸  ۳۴۷  ۳۴۶  ۳۴۵  ۳۴۴  ۳۴۳  ۳۴۲  ۳۴۱  ۳۴۰  ۳۳۹  ۳۳۸  ۳۳۷  ۳۳۶  ۳۳۵  قبلی »