هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوهی تحلیل رفتار متقابل در افزایش سازگاری زناشویی، احساسات مثبت زن و شوهر، رضایت زناشویی، صمیمیت و کاهش بیثباتی ازدواج- احتمال طلاق، افسردگی و اضطراب زوجهای دارای تجربه طلاق عاطفی بود.
روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمايشي و طرح پيش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه كنترل انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل كليه زوجهاي مراجعه كننده به كلينيك هاي خدمات روانشناختي و مشاوره شهرستانهای مهر، لامرد و فیروزآباد جهت کمک های تخصصی در زمینه مسائل زناشویی در نیمه اول سال 1390 بود. نمونه اي 40 نفري (20 زوج) به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفي ساده در دو گروه (یک گروه مداخلهاي و يك گروه كنترل) گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت 18 جلسه 2 ساعته درمان به شیوهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفت؛ گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه کنترل و آزمایش که پس از ریزش به 8 زوج کاهش یافته بودند، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با استفاده از مصاحبه بالینی، شاخص رضایت زناشویی، مقیاس صمیمیت، شاخص بی ثباتی ازدواج- احتمال طلاق، پرسشنامه احساسات مثبت نسبت به همسر، مقیاس سازگاری زن و شوهر، پرسشنامه افسردگی بک، و پرسشنامه اضطراب بك مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس (MANCOVA) انجام گرفت.
يافته ها: نتایج به دست آمده نشان دهنده ی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی، سازگاری، احساسات مثبت، و صمیمیت، و کاهش بیثباتی ازدواج، افسردگی و اضطراب زوجهای دارای تجربه طلاق عاطفی بود. و وضعیت زوجهای گروه آزمایشی از لحاظ سازه های مورد اندازه گیری نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری بهبودی را نشان داد.
نتيجه گيري: مداخله و آموزش تحلیل رفتار متقابل میتواند به عنوان برنامه ای در جهت پیشگیری و درمان طلاق عاطفی و افزایش مهارت زناشویی زوجها قرار گیرد.