بررسی ملاکهای همسرگزینی و فرسودگی زناشویی به عنوان متغیّرهای پیش بین زوجین متقاضی طلاق و مایل به ادامه ی زندگی مشترک

  زمینه هدف: با توجه به نقش مهم ملاک های همسر گزینی در ایجاد فرسودگی زناشویی، پژوهش حاضر با هدف بررسی ملاکهای همسرگزینی و فرسودگی زناشویی به عنوان متغیَرهای پیش بین زوجین متقاضی طلاق و مایل به ادامه زندگی مشترک صورت گرفت. روش: طرح تحقیق همبستگی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه این تحقیق شامل تمام متقاضیان طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان لارستان در 6 ماه اول سال 1390 که بین 2 تا 6 سال از زندگی زناشویی آنها می گذشت و هم چنین زوجین مایل به ادامه زندگی مشترک که از لحاظ ویژگی های دموگرافیک (سطح تحصیلات، مدت ازدواج ، سن و...) که مشابه افراد متقاضی طلاق بودند می شد. نمونه مورد نظر شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) متقاضی طلاق و 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) مایل به ادامه زندگی مشترک بودند که به صورت تصادفی ساده از میان جامعه تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه ملاکهای همسر گزینی و پرسشنامه فرسودگی زناشویی بود. یافته ها: به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون آماری تحلیل تمیز استفاده شد. نتایج این تحلیل نشان می دهد که متغیّر فرسودگی زناشویی و ملاک محتوایی همسرگزینی قادرند به طور معناداری عضویت گروهی افراد به طبقه متقاضی طلاق و مایل به ادامه زندگی مشترک را پیش بینی کنند. همبستگی متعارف این متغیّرها در جداسازی گروه ها در تحلیل تمیز به روش همزمان برابر با 773/0و در تحلیل تمیز به روش گام به گام برابر با 756/0 است. سطح معنی داری تابع تمیز در این پژوهش 0.0001 P< است.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش ملاکهای همسر گزینی محتوایی وفرسودگی زناشویی را به عنوان متغیّرهای پیش بینی کننده احتمال طلاق در زوجین مورد تایید قرار داد و می تواند در تعیین راهبردهای مشاوره ای، بخصوص در امر مشاوره قبل از ازدواج مؤثر واقع گردد.

مقایسه الگوی تعاملات خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی و ارائه ی راهبردهای مداخله ای

  زمینه و هدف: مطابق با رویکرد سیستمی، اعتیاد مرکز ثقل کارکرد خانواده های ناکارآمد است. در این مطالعه کارکرد خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی به منظور شناسایی الگوی تعاملات این گونه خانواده ها و ارائه راهبردهای مداخله ای مناسب، مورد مقایسه قرار گرفته است.روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل خانواده های ساکن در مناطق غرب و شرق شهر تهران است که یکی از اعضای آن(فرزند خانواده) وابسته به مواد است و جهت درمان به مراکز درمان سرپایی اعتیاد در این مناطق مراجعه می کردند. 4 مرکز درمان سرپایی اعتیاد از مناطق غرب و شرق تهران بصورت تصادفی انتخاب شد. نمونه‌ پژوهش شامل 50 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز بودند که واجد شرایط ورود به پژوهش بودند. 50 نفر نیز از افراد عادی، جهت مقایسه، با گروه اول همتا شدند. شرکت کنندگان به ابزار سنجش خانواده مک مستر (FAD) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده، با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کارکرد خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی در تمامی ابعاد بجز نقش در سطح خطای کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند. همچنین نتایج نشان داد کارکرد خانواده افراد وابسته به مواد که میزان عود بالا و تاریخچه خانوادگی مثبت اعتیاد دارند ناکارآمدتر است این تفاوت با توجه به نوع ماده مصرفی معنادار نبود. نتیجه گیری: این مطالعه به متخصصان و درمانگران راهبردهای مداخله ای پیشگیرانه و الگوی درمانی متناسب با ویژگیهای خانواده های دارای فرزند وابسته به مواد را ارائه می کند.

بررسی رابطه ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی افراد متأهل

مقدمه: تعهد زناشویی مفهومی مهم در پایداری و سلامت نظام خانواده است. تعهد زناشویی با متغیّرهای گوناگون درون یا برون فردی مرتبط است که از آن جمله می توان از سلامت روانی و چگونگی احساس گناه افراد نام برد. هدف این پژوهش، تعیین ارتباط ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی در افراد متأهل می باشد. روش: در این مطالعه ی همبستگی، از بین کارمندان و آموزشیاران متأهل نهضت سوادآموزی شهرستان سنندج در سال 1390، 98 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تعهد زناشویی(DCI)، سلامت عمومی GHQ-28)) و احساس گناه احمدپور(1386) گردآوری گردید. داده های پژوهش با روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان وگام به گام و آزمون t مستقل در نرم افزار spss 16 نحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیّرهای احساس گناه و اضطراب می توانند پیش بینی کننده میزان تعهد زناشویی در افراد متأهل باشند. هم چنین میزان تعهد زناشویی زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان نداد. نتایج: هر چه فرد از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشد انتظار می رود تعهد زناشویی و وفای به عهد نیز در او بیشتر باشد. با توجه به آنکه تعهد زناشویی تابع جنسیت نیست، پیشنهاد می شود برنامه های کلی برای بهبود سلامت روانی همه جامعه در رده های سنی گوناگون تدارک دیده شود.

پیش‌بینی سرسختی خانواده توسط فراغت و انجام فرائض دینی در منزل با واسطه‌گری کیفیت ارتباط در خانواده

  مقدمه: با گسترش نگرانی ها از آمار طلاق و گسست پیوندهای خانوادگی، مشاوران و متخصصان خانواده نیاز بیشتری به فهم عوامل مؤثر بر مفاهیمی همچون سرسختی خانواده احساس می کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی فراغت خانواده و انجام فرائض دینی در منزل در سرسختی خانواده و همچنین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط خانواده در روابط بین متغیرهای پیش بین و ملاک انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. به همین منظور 125 نفر از ساکنین شهرستان کرمانشاه به روش نمونه گیری جامعه ی در دسترس برای تکمیل پرسشنامه های فراغت خانواده ((FLAP و فعالیت های دینی در منزل(FAITHS) و کیفیت ارتباط (FCS) و سرسختی خانواده (FHI) انتخاب شدند. پس از گردآوری داده ها از همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون متوالی همزمان (روش بارون و کنی) برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند به طور معناداری سرسختی خانواده را تبیین کرده و کیفیت ارتباط در خانواده نیز در این میان نقشی واسطه ای را ایفا کند. نتایج: می توان چنین استنباط کرد که التزام خانواده های ایرانی به فعالیتهای فراغتی و همچنین انجام دسته جمعی برخی فرائض دینی در منزل علاوه بر اینکه موجب افزایش کیفیت ارتباط در خانواده می شود، می تواند تا حدودی از گسستگی خانواده در هنگام رویارویی با سختی ها و چالش های فراروی جلوگیری کرده و پایداری و استقامت آنها را افزایش دهد.  

اثر بخشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی زناشویی و احتمال وقوع طلاق در زوجین متقاضی طلاق

  مقدمه: با توجه به نقش عوامل شناختی و الگوهای اسنادی در درک پویایی های تعاملات و روابط زناشویی، پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی مداخلات بازآموزی اسنادی به شیوه ی گروهی در کاهش فرسودگی زناشویی و کاهش احتمال وقوع طلاق در زوجین متقاضی طلاق می پردازد. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی و با استفاده از گروه کنترل، اجرای پیش آزمون و پس آزمون می باشد. برای نمونه گیری ابتدا از بین زوجین متقاضی طلاق در شهرستان فلاورجان، تعداد 20 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده، سپس به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. مقیاس های فرسودگی زوجین و بی ثباتی ازدواج توسط همه شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه بازآموزی اسنادی گروهی شرکت کرد. درپایان، پس آزمون ها در هر دو گروه تکمیل و تفاضل پیش آزمون ها و پس آزمون ها بین دو گروه، توسط آزمون تحلیل واریانس چندمتغیّری و تک متغیّری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات فرسودگی زوجین و بی ثباتی ازدواج در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون ها در گروه کنترل پایین تر است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، اثربخشی بازآموزی اسنادی زوجین در کاهش فرسودگی زناشویی و کاهش احتمال وقوع طلاق را مورد تأیید قرار می دهد و می تواند در تعیین راهبردهای زوج درمانی نقش مؤثری داشته باشد.

مقایسه‌ی اثربخشی رویکردهای خانواده درمانی مبتنی بر حضور ذهن و فراشناخت بر کیفیت روابط زناشویی در مراجعان در آستانه‌ی طلاق

  مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه ی اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر حضور ذهن (MBFT) و خانواده درمانی فراشناختی (MCFT) بر کیفیت روابط زناشویی در مراجعان در آستانه ی طلاق صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 66 مراجع متقاضی طلاق به مراکز مشاوره ای به طور تصادفی انتخاب شدند و به شیوه ی گمارش تصادفی به سه گروه 22 نفری تقسیم شدند. به وسیله ی پرسشنامه صمیمیت زوجین، ابتدا میزان کیفیت روابط زناشویی در این مراجعان اندازه‎گیری شد (پیش آزمون) و بعد از مداخله گروهی بر روی دو گروه آزمایشی در 8 جلسه، سرانجام پرسشنامه مجدداً اجرا شد (پس آزمون). یافته ها: داده های به دست آمده برای بررسی میزان تأثیر روش های درمانی تحلیل شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری بین مراجعان متقاضی طلاق گروه های آزمایش و کنترل در متغیر وابسته یعنی کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنا داری نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه اثربخشی خانواده درمانی MBFT و MCFT بر کیفیت روابط زناشویی تائید شد. همچنین اثر تقریبا یکسانی برای دو روش درمانی مورد استفاده یافت شد.

تاثیر آموزش تیپ های شخصیت انیه گرم بر کاهش تعارضات زناشویی

  مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو رویکرد طرحواره‌درمانی و دلبستگی‌درمانی بر سبک‌های دلبستگی می‌باشد. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی بوده، که در آن از طرح  پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانشجویان در مرحله عقد دانشگاه کردستان بود، که برای ازدواج دانشجویی در واحد ازدواج دانشجویی دفتر نهاد رهبری آن دانشگاه ثبت‌نام کرده بودند. روش نمونه‌گیری به صورت در دسترس بود که ابتدا تمام آزمودنی ها (جامعه آماری) ابزارهای پژوهش را تکمیل نموده، از میان آن ها تعداد 67 نفر از افرادی که نمره پایینی را درسبک های دلبستگی به دست آوردند، گزینش و سپس از این تعداد به طور تصادفی 45 نفر انتخاب شدند. این نمونه 45 نفری به صورت تصادفی در سه گروه پژوهش یعنی گروه های طرحواره‌درمانی، دلبستگی‌درمانی و کنترل هر کدام به تعداد 15 نفر گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک‌های دلبستگی هازن و شیور بود که هر سه گروه پس از تکمیل پیش آزمون و 10 جلسه درمانیِ انفرادی آن ها را تکمیل کردند. بعد از سه ماه و در مرحله‌ پی‌گیری، آزمودنی ها ابزار پژوهش را مجدداً تکمیل نمودند. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل واریانس یک راهه روی نمرات تفاضل بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در افزایش سبک دلبستگی ایمن، روش دلبستگی درمانی معنادار بوده است(002/0p≤). در کاهش سبک دلبستگی ناایمن، روش دلبستگی درمانی اثر معناداری داشته است (042/0p≤) اما در کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا هیچ کدام از روش های درمانی تأثیر معناداری نداشته اند. نتایج: روش دلبستگی درمانی در کاهش سبک نا ایمن و افزایش سبک ایمن، روشی مناسب است که در مشاوره زوج های جوان مؤثر است.

مقایسه اثربخشی دو مداخله آموزش گروهی طرح واره محور و سبک زندگی محور در ارتقاء سطح بینش شناختی زوجین دارای نارضایتی زناشویی

  زمینه و هدف: اغلب مداخله ها و روشهای زوج درمانی در صدد ارتقاء خودآگاهی و بینش زوجین هستند. بینش شناختی به عنوان توانایی ارزیابی و تصحیح باورهای تحریف شده و تفسیرهای نادرست تعریف شده است. هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله های آموزش گروهی طرحواره محور و سبک زندگی محور در افزایش سطح بینش شناختی زوجین دارای نارضایتی زناشویی است. روش: به این منظور از بین جامعه زوجین دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی وخصوصی شهرستان خوی، تعداد 106 نفر از زوجین پس از اعمال ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس 90نفر (زن و شوهر) به صورت تصادفی در سه گروه مداخله طرحواره محور (30 نفر)، سبک زندگی محور (30 نفر) و کنترل (30 نفر) گماشته شدند. مداخله های طرحواره محور و سبک زندگی محور هر کدام 11 جلسه (1/5 ساعت) برای دو گروه آزمایشی اجرا شدند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. پس از اتمام مداخله ها از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد و پس از یک ماه پیگیری به عمل آمد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله های آموزشی طرحواره محور و سبک زندگی محور در ارتقاء سطح بینش شناختی اثربخش هستند. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه ی خوداندیشمندی تحت تأثیر مداخله های فوق قرار گرفته، اما در مؤلفه ی اطمینان به خود تاثیری ایجاد نشده است. مداخله آموزشی طرح واره محور در افزایش سطح خود- اندیشمندی زوجین اثربخش تر از مداخله سبک زندگی محور بود. نتیجه گیری: مداخله های آموزشی طرحواره محور و سبک زندگی محور می توانند به عنوان برنامه های مداخله ای مقرون به صرفه و آسان و با هدف افزایش سطح بینش زوجین، در دسترس روان شناسان و مشاوران خانواده قرار بگیرند.

اثر بخشی آموزش روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر شادکامی همسران

  هدف: محققان حوزه‌های روان شناختی، علوم زیستی و علوم اجتماعی به اهمیت نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، کارآمدی، بهره‌وری و مشارکت اجتماعی اشاره نموده‌اند و به ارائه‌ی انواع روشهای افزایش شادی پرداخته‌اند. این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر شادکامی زنان و مردان متأهل شهر اصفهان پرداخته است. روش: این پژوهش تجربی از نوع میدانی است. جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره الفبای زندگی در بهار و تابستان سال 1389 بودند. نمونه‌ی پژوهش شامل 32 زن و مرد متأهل بودند که به روش نمونه‌گیری داوطلب با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زنان و مردان متأهل گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه در هشت هفته تحت آموزش به شیوه‌ی کیفیت زندگی درمانی قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل مداخله‌ای صورت نگرفت. در پایان از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. یافته‌ها: تحلیل یافته‌ها مبتنی بر آزمون تی برای گروه‌های مستقل نشان داد که تفاوت معنادار بین نمرات شادکامی گروه آزمایش و کنترل در مرحله‌ی پس‌آزمون وجود دارد. به این معنی که کیفیت زندگی درمانی بر شادکامی زنان و مردان متأهل مؤثر بوده است.

بررسی رابطه‌ی الگوهای ارتباطی خانواده بر کیفیّت زندگی نوجوانان

  هدف: به لحاظ اهمیت و دامنه ی فراگیر کیفیت زندگی، عوامل موثر بر آن همواره بررسی شده است. در این میان، نقش خانواده و نحوه ی ارتباطات اعضای آن با یکدیگر در شکل گیری کیفیّت زندگی بسیار اساسی به نظر می رسد. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر الگوهای ارتباط خانوادگی بر کیفیت زندگی نوجوانان انجام شد. روش: این مطالعه مقطعی (توصیفی-تحلیلی) است که در شهر زاهدن در سال89 انجام شد. جامعه‌ی آماری پژوهش، 439 نوجوان دبیرستانی است که با روش نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. جهت بررسی الگوی ارتباطی خانوادگی از ابزار تجدیدنظر شده ی الگوی ارتباطات خانوادگی و جهت بررسی کیفیت زندگی از پرسشنامه ی استاندارد Kidscreen – 52 استفاده شد. یافته‌ها: یافته ها نشان داد که از نظر الگوهای ارتباط خانوادگی، الگوهای ارتباطی کثرت گرا و توافق کننده بیشترین فراوانی را در خانواده ها به خود اختصاص داده بودند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش همزمان بین متغیّرهای مستقل الگوهای ارتباط خانوادگی با ابعاد کیفیت زندگی در تمام ابعاد، به جز بین الگوی ارتباط خانوادگی و بعد پذیرش اجتماعی رابطه ی معنی دار را نشان داد. الگوی ارتباط خانوادگی، قویترین پیش بینی کننده ی بعد رابطه ی خانوادگی (45/0= β) بود. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، رابطه ی معنی داری را بین کیفیت زندگی نوجوانان با نوع الگوهای ارتباطی خانواده نشان داد (01/0>P). نتایج: بر طبق نتایج، هر چه محیط خانواده شرایط گفتگوی راحت را بیشتر فراهم آورد، سلامت و زندگی غنی تر فرزندان را در پی دارد.

بررسی رابطه ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی

  مقدمه: زندگی افراد متاهل متاثر از کیفیت زندگی آن ها است که شامل درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان می باشد. روش: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ایدئولوژی جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر شیراز بود. 250 کارمند متاهل (125 مرد و 125 زن) از بین کارکنان اداره های دولتی شهر شیراز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایدئولوژی های نقش های جنسیتی بروگان و کاتنر، نقش های زناشویی محقق ساخته، هوش هیجانی شاته و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. ویژگی های روانسنجی ابزارهای مورد استفاده همگی رضایت بخش بودند. یافته ها: نتایج همبستگی های مثبت بین 23/0 تا 52/0 بین متغیرهای ایدئولوژی جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی را نشان داد. تحلیل رگرسیون هم نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین (ایدئولوژی های جنسیتی، نقش-های زناشویی و هوش هیجانی) متغیر های نقش های زناشویی و هوش هیجانی پیش بینی کننده متغیر ملاک (کیفیت زندگی) است. نتایج: این نتایج نشان می دهد که در جامعه ی ایرانی نقش های زناشویی در درک افراد از موقعیت زندگی نقش بسزایی بر عهده دارد.

بررسی شاخص‌های روان سنجی مقیاس خانوادگی تفکیک خویشتن(DSI-2

  مقدمه: ﻫﺪف ﻋﻤﺪه تحقیقﺣﺎﺿﺮ اﻋﺘﺒﺎریاﺑﯽ مقیاس خانوادگی تفکیک خویشتن روی زنان و مردان متاهل شرکت کننده در کلاسهای آموزش خانواده مدارس راهنمایی در شهرستان سنندج بود. روش: طرح تحقیق از نوع تحقیق همبستگی است ( تحلیل عاملی به شیوه‌ی چرخش متمایل از نوع ابلیمین مستقیم و تحلیل عامل تاییدی بود). حجم نمونه 512 نفر بود که در دو مرحله (مرحله اول 321 و مرحله دوم 191) و از بین ﮐﻠیه زنان و مردان متاهل شهرستان سنندج در سال 1390 بودند، که ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺳﺎده اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه و مقیاسهای خانوادگی تفکیک خویشتن و پرسشنامه های ملاک را تکمیل ﻧﻤﻮدﻧﺪ. داده ها به روش تحلیل ﻋﺎﻣﻠﯽ به شیوه ی ﭼﺮﺧﺶ متمایل از نوع آبلیمین مستقیم و تحلیل عامل تاییدی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از روش تحلیل ﻋﺎﻣﻠﯽ به شیوه چرخش متمایل از نوع ابلیمین مستقیم، چهار ﻋﺎﻣل تفکیک خویشتن را ﻧﺸﺎن داد و با تحلیل عامل تائیدی آنها برازش شدند. ضرایب پایایی ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ از ﺟﻤﻠﻪ آﻟﻔﺎیﮐﺮوﻧﺒﺎخ و تصنیف ﺑﺮای 43 ﻣﺎده و چهار ﻋﺎﻣﻞ (به ترتیب با مقدار 89/0 و 83/0) رﺿﺎیت ﺑﺨﺶﺑﻮدﻧﺪ. همچنین، ضرایب روایی همگرا و واگرا تفکیک خویشتن با پرسشنامه های عاطفه ی مثبت و منفی، پرسشنامه اعتماد به نفس، مقیاس بازنگری چک لیست علایم 90 (بعد اضطراب و حساسیت بین فردی) به ترتیب (38/0، 41/0- ، 39/0، 42/0- و 36/0-) بدست آمده است که در سطح (0001>p) معنادار است. ﺑﻪ ﻋﻼوه، تحلیل آزمونT ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ بین زنان و مردان در عاملها ﺗﻔﺎوت وﺟﻮد ﻧﺪارد و همچنین تحلیل واریانس ﭼﻨﺪ ﻣتغیری نشان داد که بینﮔﺮوهﻫﺎی ﺳﻨﯽ ﭘﻨﺞﮔﺎﻧﻪ از ﻟﺤﺎظ میزان تفکیک خویشتن ﺗﻔﺎوت وﺟﻮد ﻧﺪارد. نتایج: ﻧﺘﺎیج ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه از تحلیل ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﺎ تحقیقات پیشین ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ اﺳﺖ و ﺑﺎ ﺗوّﺟﻪ ﺑﻪ روایی و پایایی ﭘﺮﺳشنامه ی تفکیک خویشتن از آن ﻣﯽ ﺗﻮان در ﻣﺤیط ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﯽ و خانوادگی در تشخیص خانواده ﺳﺎﻟﻢ از خانواده غیر عادی اﺳﺘﻔﺎده ﮐرد

« بعدی  ۳۴۴  ۳۴۳  ۳۴۲  ۳۴۱  ۳۴۰  ۳۳۹  ۳۳۸  ۳۳۷  ۳۳۶  ۳۳۵  ۳۳۴  ۳۳۳  ۳۳۲  ۳۳۱  ۳۳۰  ۳۲۹  ۳۲۸  ۳۲۷  ۳۲۶  ۳۲۵  قبلی »