بررسی کارآیی درمان‌های مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگربرکاهش علائم نگرانی و ناسازگاری زناشویی، ز­ن­های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر

 


هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي کارآيي درمان‌هاي مبتني بر پذيرش و تعهد انطباق يافته زوجي، زوج درماني رفتاري يکپارچه‌نگربر کاهش علائم نگراني و ناسازگاري زناشويي، زنهاي داراي آشفتگي زناشويي و اختلال اضطراب فراگير بود. بدين منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگير و همسران شان که آشفتگي زناشويي نيز داشتند با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند.

 


روش: دراين پژوهش ازطرح تجربي تكموردي ازنوع خط پايه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. کارآيي پروتکل درمان‌هاي مبتني بر پذيرش و تعهد انطباق يافته زوجي، زوج درماني رفتاري يکپارچه نگردر طي سه مرحله مداخله (خط پايه، درمان 16 جلسه اي و پي گيري 3 ماهه) با استفاده از پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا (PSWQ)، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگير (GADQ-ΙV)، مقياس سازگاري دونفره(DAS) و پرسشنامه پذيرش و عمل (AAQ) مورد بررسي قرار گرفت.داده­ ها به روش ترسيم ديداري، شاخص تغيير پايا(RCI)و فرمول درصد بهبودي تحليل شدند.

 


یافته‌ها: نتايج نشان داد كه هر دو درمان بر آماج هاي درمان تاثیر مثبتی گذاشته بودند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی کارآیی بیشتری نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگرنشان داد.  

 


 نتيجه ‏گيري: نتايج نشان داد كه هر دو درمان بر آماج هاي درمان تاثير مثبتي گذاشته بودند. هم چنين درمان مبتني بر پذيرش و تعهد انطباق يافته زوجي کارآيي بيشتري نسبت به زوج درماني رفتاري يکپارچه نگرنشان داد.

اثر بخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین

 


The Effectiveness of Empathy Skill Trainingto the Group on Increasing Intimacy Couples

رابطه بین سبک‌های دلبستگیو بخشش با رضایت زناشویی زوج‌ها

 


هدف: يکي از اهداف اصلي تحقيقات درباره روابط بين زوج‏ها پيش‏بيني رضايت زناشويي با مشخص کردن عواملي است که بر کيفيت تعامل بين زوج ‏ها تأثير مي‏ گذارد. پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه سبک‌های دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی در زوج ‏ها انجام شده است.

 


روش: روش پژوهش از نوع همبستگی استفاده شده است. به این منظور از بین زوج‏های شهرستان ماسال، 75 زوج (150n=) به روش نمونه‏گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع ‏آوری اطلاعات سه پرسشنامه سبک‌های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید، بخشش انرایت و مقیاس رضایت زناشویی اینریچ بود که روایی و اعتبار هر سه مورد تأیید قرار گرفته است. داده‏ های به‌دست آمده با استفاده از روش‏های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام و با بهره‌گیری از نرم‌افزار 16 SPSSتحليل شدند.

 


يافته ‏ها: تحلیل داده‏ ها نشان داد که بین سبک‌های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و رضایت زناشویی رابطه منفی، بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت و همچنین بین بخشش و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0P≤). علاوه بر این پژوهش نشان داد که سبک‌های دلبستگی و بخشش به میزان 28 درصد، واریانس رضایت زناشویی را پیش‏بینی می‏کند. تحلیل رگرسیون چند‏گانه همچنین نشان داد که تنها بعد رفتاری بخشش 10 درصد واریانس رضایت زناشویی را در زوج‏ها تبیین می‏کند و این مقدار تبیین واریانس، معنادار است (01/0P≤).

 


نتیجه‌‏‏ُ‏گیری: یافته‌‏های پژوهش حاضر نشان می‌‏دهند که بین سبک‌های دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. هريک اززوج‏‏ُ‏هاتصويردلبستگي راکه دردوران نوزادي شکل داده‌اند،درمقابل همديگربه کارمي‏ بندند. همچنین با توجه به نقش بخشش در کاستن از احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت، می ‏‏ُ‏توان دریافت که بخشش با کیفیت بالای رضایت زناشویی همراه است. در پژوهش‏‏ُ‏های آینده لازم است روشن شود که آیا مداخلاتی در سبک‌های دلبستگی، تغییری در میزان بخشش افراد و رضایت زناشویی‏شان ایجاد می‏‏ُ‏ کند.

پیش بینی سبک زندگی و پنج رگه اصلی شخصیتی بر اساس ترتیب تولد و حجم خانواده در دانشجویان

 


هدف: ترتیب تولد و حجم خانواده می‌تواند در سبک زندگی و شخصیت نقش مهمی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترتیب تولد و حجم خانواده در پیش‌بینی سبک زندگی و ابعاد شخصیتی دانشجویان بود.

 


روش: در این پژوهش همبستگی،360 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند و مقیاس اصلی موفقیت بین فردی آدلر و پرسشنامه شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام استفاده شد.

 


یافته‌ها: بین ترتیب تولد با سبک‌های زندگی نیاز به تأیید، کنارآمدن، مسئولیت‌پذیری، محتاط بودن و مستحق بودن رابطه منفی و بین ترتیب تولد با سبک های زندگی تعلق-علاقه اجتماعی و سخت‌گیری رابطه مثبت بدست آمد. بین ترتیب تولد با ابعاد شخصیتی روان‌رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی‌رابطه منفی وجودداشت. بین حجم خانواده با سبک‌ زندگی مسئولیت‌پذیری رابطه منفی و با روانرنجوریرابطه مثبت بدست آمد. بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیری با روش ورود، ترتیب تولد به صورت مثبت سبک زندگی نیاز به تأیید، کنار آمدن و مسئولیت‌پذیری و به صورت منفی سبک هابی زندگی محتاط بودن، تعلق و سخت‌گیری را پیش‌بینی نموده است؛ ترتیب تولد به صورت منفی روان‌رنجورخويي، برون‌گرایی و وظیفه‌شناسی را پیش بینی نموده است. اما حجم خانواده نقشی در پیش بینی سبک های زندگی و ابعاد شخصیتی نقش نداشته است.

 


نتیجه‌گیری: نتایج از رابطه ترتیب تولد و حجم خانواده با برخی از ابعاد سبک زندگی و شخصیت حمایت می­کند و تلویحات مهمی در توجه به نقش ترتیب تولد و حجم خانواده در سبک زندگی و شخصیت دارد.

همسانی شخصیتی، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت زناشویی

 


هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه همسانی شخصیتی زوجین، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت زناشویی بود.

 


روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده و از میان والدین دانش ‏آموزان مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه تعداد392 نفر(زن و مرد به سهم مساوی) به شیوه نمونه ‏گیری خوشه‏ ای چندمرحله‏ ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه نئو (کاستا و مک کرا، 1992)،مقیاس سازگاری زناشویی (اسپاینر، 1976) و پرسشنامه انريچ (اولسن و همکاران، 1987) را تکمیل کردند.

 


یافته ‏ها: نتایج نشان‏‏ دادند رضایت‏‏ زناشویی با عوامل وظیفه‏ شناسی، برون گرایی، توافق، همبستگی مثبت و با روان رنجورخویی همبستگی منفی دارد. نتایج رگرسیون همزمان حاکی از آن بود که همسانی شخصیتی زوجین در عامل روان رنجورخویی (به‏طور منفی) و برونگرایی، توافق و وظیفه‏شناسی (به طور مثبت) 29% رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند.

 


نتيجه­ گيري: ویژگی‏های شخصیتی از جمله روان رنجورخویی، برون گرایی، توافق و وظیفه شناسی می‏ توانند میزانی از واریانس رضایت زناشویی زوجین را تبیین کنند. افراد هنگامی در زندگی زناشویی احساس رضایت دارند که پروفایل شخصیتی مشابه با همسرشان داشته باشند.

بررسی رابطه همبستگی خانواده و الگوی انضباطی والدین با بحران هویت و عشق پرشور به جنس مخالف درپسران نوجوان

 


هدف: فضای خانواده به لحاظ کیفیت تعاملات، یکی از عوامل مهم اثرگذار بر روحیات اعضای آن بوده و حوزه وسیعی از مطالعات خانواده درمانگران و روانشناسان سیستمی را تشکیل می‏دهد.هدف از این پژوهش بررسی رابطه همبستگی خانواده و الگوی انضباطی والدین بابحران هویت و عشق پرشور به جنس مخالف در پسران نوجوان آنها است.

 


روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از رگرسیون چندگانه برای پیش بینی بحران هویت و عشق پر شور در نوجوانان پسر استفاده شد. جامعه تحقیق کلیه دانش آموزان دبیرستان‏های پسرانه شهرستان هرسین می‏باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه‏ای چندمرحله‏ای تعداد263 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس عشق پرشور در روابط صمیمی، مقیاس همبستگی خانواده، پرسشنامه بحران هویت و مقیاس الگوی سخت انضباطی والدین.

 


یافته ‏ها: حاکی ازتایید رابطه میان متغیرهایتحقیق بود و تنها همبستگی بین الگوی انضباطی پدر و مادر  معنادار نشد در بقیه موارد تمامی همبستگی‏ ها معنی ‏دار بود (01/0p<). همچنین همبستگی منفی انسجام خانوادگی و الگوی انضباطی پدر و مادر نیز معنا دار بود (01/0p<).از میان متغیرهای پیش بینی کننده نیز بهترین پیش بین برای هر دو متغیر بحران هویت و عشق پر شور نیز همبستگی خانواده بود.

 


نتیجه‏ گیری: نتایج نشان داد هر چه میزان همبستگی خانواده کمتر و الگوی انضباطی والدین سخت‏تر باشد، وابستگی عاطفی شدید یا عشق پرشور به جنس مخالف، و بحران هویت بیشتری در نوجوانان پسر آنها شکل خواهد گرفت، همچنین هرچه همبستگی خانوادگی کمتر باشد خانواده بیشتر از الگوی انضباطی سخت برخوردارند و یا الگوی انضباطی سخت تر والدین با همبستگی خانوادگی کمتری در خانواده‏ ها همراه است.

رابطۀ هوش معنوی باراهبردهای برخورد با تعارضات زناشویی و رضایتمندی زناشویی دردانشجویان متأهل شهرتهران

 


هدف: هدف این پژوهش بررسي رابطه هوش معنوي با راهبردهاي برخورد با تعارضات و رضايت مندي زناشويي در جامعه آماری دانشجويان متأهل شهر تهران می‌باشد.

 


روش: برای انجام تحقیق حاضرنمونه ‏ای به حجم 300 نفر از 5 دانشگاه با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‏ای انتخاب شد.از پرسشنامه‏ های هوش معنوي ناصري، رضايتمندي زناشويي انريچ و راهبردهاي حل تعارضات اشتراوس براي سنجش متغيرهاي پژوهش استفاده شد. داده‏ های به‌دست ‌آمدهتوسط آزمون‏های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام تجزیه‌وتحلیل شدند.

 


یافته‌ها: نتايج به‏‌دست‌ آمده از این پژوهش نشان داد بين هوش معنوي و رضايتمندی زناشويي همبستگي مثبت و معناداری وجود دارد. بین هوش معنوي با راهبردهای غفلت، خروج، سوءرفتار همبستگی منفی معنادار و نیز بین راهبرد كلامي و گذشت همبستگی مثبت معنادار وجود دارد و همچنین، بین رضايتمندی زناشويي و راهبردهاي غفلت، خروج، سوء‏رفتار همبستگي منفي معنادار وجود داشت و بین راهبردهای کلامی همسران (غالباً مردان) با رضایت زناشویی همبستگی مثبت معنی‌دار وجود دارد.هم‏چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه ‏های غفلت خود (به صورتی منفی)، شکیبایی، خودآگاهی، راهبرد کلامی همسر و خروج خود (به صورتی منفی) قادر به پیش بینی رضایت مندی زناشویی می‏باشند.

 


نتیجه‌گیری: یافته ‏ها همبستگی هوش‏ معنوی را با رضایت مندی زناشویی و راهبردهای حل تعارضات زناشویی مورد تأیید قراردادند، به ‏طوری‏که این یافته‏ ها می‏توانند زمینه‏ ساز پژوهش‏ های آزمایشی باشند و سپس بر آموزش‏ های خانواده و سلامت روان آنان اثرگذار باشند.

تأثیر همزمان عامل عمومی شخصیت و ابعاد دلبستگی بر کیفیت رابطه زناشویی

 


هدف:ا ين پژوهش به دنبال بررسي تأثير عامل عمومي شخصيت و ابعاد دلبستگي بر کيفيت رابطه زناشويي بود.

 


روش: جامعه اين پژوهش شامل زوج‏هاي شهر اصفهان بود که حداقل يک سال از ازدواج آنها گذشته و در طي يک سال اخير با رويدادهاي استرس‏زا مواجه نشده بودند. از اين جامعه، نمونه ‏اي با حجم 522 نفر (261 زوج) به روش نمونه‏ گيري سهل ‏الوصول انتخاب شد. در اين پژوهش براي جمع ‏آوري داده‏ها از پرسشنامه پنج عامل شخصيت نئو (NEO-FFI)، پرسشنامه تجديدنظرشده تجارب در روابط نزديک (ECR-R)، و پرسشنامه کيفيت ابعاد رابطه ادراک شده (PRQC) استفاده شد. روش‏هاي آماري مورد استفاده شامل آمار توصيفي و تحليل استنباطي به روش مدل‏ سازي معادله ساختاري بود.

 


يافته‏ ها:يافته ‏ها نشان داد تأثير مجزا و مرتبط عامل عمومي شخصيت و ابعاد دلبستگي بر کيفيت رابطه زناشويي معنادار است.عامل عمومي شخصيت باعث افزايش، و اضطراب و اجتناب دلبستگي باعث کاهش کيفيت رابطه زناشويي مي‌شود. همچنين تأثير ابعاد دلبستگي بيشتر از عامل عمومي شخصيت به دست آمده و از بين ابعاد دلبستگي، تأثير اجتناب دلبستگي بر کيفيت ابعاد رابطه زناشويي قوي‏تر بود.

 


نتيجه‏ گيري :به طور کلي در تبيين کيفيت رابطه زناشويي، عامل عمومي شخصيت و ابعاد دلبستگي داراي سهم ويژه‏ اي بوده و بايد عملکرد هر دو همزمان مورد توجه قرار گيرد.

رابطه بین صمیمیت زناشویی، الگوهای ارتباط زناشویی و همدم طلبی- دوری گزینی کارکنان متأهل دانشگاه خوارزمی

هدف: صمیمیت فرایند تعاملی که در آن افراد تلاش می‌کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان در احساسات، افکار و رفتارشان را کشف کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌ی بین الگوهای ارتباطی با صمیمیت زناشویی و همدم طلبی و دوری گزینی بود.


روش: روش این تحقیق توصیفی- مقطعی بود، نمونه پژوهش شامل 100 نفر زن و مرد متأهل بود که از جامعه کارمندان متأهل دانشگاه تربیت معلم (خوارزمی) در سال 1391 به روش نمونه‌ گیری تصادفی ساده انتخاب شد. به منظور جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌ی صمیمیت واکر و تامپسون (1983)، پرسشنامه‌های الگوهای ارتباطی کریستنسن و سولاوای (1984) و پرسشنامه‌ی همدم طلبی- دوری گزینی برنشتاین و همکاران (1985) استفاده شد. داده‌های پژوهش با روش همبستگي پيرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.

 


یافته ­ها: یافته‌ها نشان داد که ارتباط مثبت و معنادار بین صمیمیت زناشویی و همدم طلبی، صمیمیت زناشویی و الگوی ارتباطی سازنده متقابل، همدم طلبی و الگوی ارتباطی سازنده متقابل وجود دارد، و ارتباط منفی و معنادار بین صمیمت زناشویی و الگوی ارتباطی زن توقع/ مرد کناره‌گیری، همدم طلبی و الگوی ارتباطی زن توقع/ مرد کناره‌گیری، همدم طلبی و الگوی ارتباطی مرد توقع/ زن کناره‌ گیری، همدم طلبی و الگوی ارتباطی اجتناب متقابل وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای همدم ‏طلبی، ارتباط سازنده متقابل و ارتباط توقع/ کناره‏ گیری صمیمیت زناشویی را به صورت معناداری پیش‏ بینی می‏کند.

 


نتیجه‏ گیری: اگر ارتباط بین زن و شوهر یک ارتباط سازنده و متقابل باشد، میزان همدم طلبی و صمیمیت بین آن‌ها افزایش پیدا کند و دوری گزینی بین آن‌ها کاهش می‌یابد.

ارائه طرحی مفهومی از رابطه تعارض‏ های دوران نامزدی (پیش از ازدواج) با رضایت زناشویی (پس از ازدواج)

 


هدف:رویداد ازدواج ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که بخش بسیار مهمی از حیات فردی و اجتماعی هر فرد را در برمی‏گیرد و چگونگی آغاز و شکل‏ گیری روابط از طریق طی دوران نامزدی بر روی رفتارها و برخوردهای بعدی زوج اثرگذار است. بنابراین شناسایی عواملی که زمینه ساز تعارض در خانواده ‏ها قبل از ازدواج می‏ شود، ضروری به نظر می‏رسد تا در جهت پیشگیری از گسستگی عاطفی و قانونی خانواده‏ ها و همچنین افزایش رضایت زناشویی پس از ازدواج گامی مثبت برداشته شود.

 


روش:به این منظور اطلاعات موردنیاز برای پژوهش از طریق رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی با استفاده از نمونه گیری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل داده‏ های پیشین از بین 18 نفر از زنان متأهلی که 6-7 سال از زندگی مشترکشان گذشته بود و تجربه دوران نامزدی داشتند و در دوره انجام تحقیق به مرکز بهداشت شهید اشرفی اصفهانی پاکدشت مراجعه کرده بودند و همچنین تمایل به انجام مصاحبه داشتند، جمع آوری شد.

 


یافته‏ ها:پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه‏ ها، پنج طبقه نظری عوامل زمینه‏ ساز تعارض، مواضع افزایش‏ دهنده تعارض، مواضع کاهش‏ دهنده تعارض، عوامل بستر ساز شکل گیری مواضع افزاینده تعارض و عوامل بسترساز شکل گیری مواضع کاهنده تعارض شناسایی شدند.

 


نتیجه‏ گیری:یافته‏ ها بیانگر آن هستند که تعارضات و نحوۀ تعاملات در این دوران تأثیر فراوانی بر چگونگی شکل گیری روابط آتی زوج جوان که در نتیجه زمینه‏ ساز رضایت و یا عدم رضایت زناشویی در خانواده بعد از ازدواج خواهد شد؛ دارد که همین امر لزوم توجه زوج درمانگران و کارشناسان مسائل خانواده را به اهمیت این دوران در طول چرخه زندگی زناشویی می‏رساند.

اثربخشی بازآموزی سبک‏ های اسنادی بر بهبود ابعاد عملکرد خانواده زوجین متقاضی طلاق

 


هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي بازآموزي سبک‏هاي اسنادي بر بهبود ابعاد عملکرد خانواده زوجين متقاضي طلاق شهر يزد بود.

 


روش: پژوهش نيمه آزمایشی و براساس طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودني‏ ها شامل 40 نفر (20 زوج) از زوجين متقاضي طلاق شهر يزد بودند که با استفاده از روش نمونه‏گيري هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمايش و کنترل (10 زوج آزمايش و 10 زوج کنترل) گمارده شدند. پژوهشگر مدت 8 جلسه، آموزش‏هاي لازم را به گروه آزمايش ارايه داد. به‏منظور جمع‏آوري اطلاعات از پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD) استفاده گرديد.جهت تجزيه و تحليل داده‏ها علاوه بر آمار توصيفي از روش مانکوا، آنوا، آنکوا و تي مستقل نيز استفاده گرديد.

 


يافته‏ ها: نتايج آزمون لامبداي ويلکز نشان داد که بين گروه آزمايش و کنترل حداقل در يکي از متغيرهاي وابسته تفاوت معني‏دار وجود دارد 969/19 F=. همچنين نتايج تحليل آنکوا در متن مانکوانيز نشان داد اثر آموزش برروي حل مسأله (85/0) و کنترل رفتار (68/0) مي‏باشد که اين اثر معنادار بود. همچنين بازآموزي سبک‏هاي اسنادي توانسته است آميزش عاطفي، نقش‏ها، همراهي عاطفي و ارتباط را در زوجين بهبود بخشد.

 


نتيجه‏ گيری: با به کارگيري بازآموزي سبک‏هاي اسنادي به زوجين متقاضي طلاق مي‏توان عملکرد خانواده آنها را بهبود بخشيد و در جهت کاهش طلاق گام برداشت.

نقش الگوهای فراغتی در ثبات ازدواج با واسطه­ گری راهبردهای حفظ رابطه و شادکامی زناشویی

 


هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین و تأیید اثرات مستقیم و غیر مستقیم الگوهای فراغتی (هسته ای و تعادلی) در ثبات ازدواج انجام گرفت.

 


روش: به همین منظور تعداد270  نفر از متأهلین شهرستان کرمانشاه به شیوه خوشه ­ای چند مرحله­ا ی انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش عبارتند از: ابزار راهبردهای حفظ رابطه (RMSM)، شادکامی زناشویی(MHM)، ثبات ازدواج، و نیمرخ فراغت خانواده (FLAP).

 


یافته ‏ها :نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که الگوهای هسته ای و فراغتی با راهبردهای حفظ رابطه؛ و راهبردهای حفظ رابطه با شادکامی زناشویی؛ و متغیر اخیر با ثبات ازدواج رابطه دارند و به این ترتیب راهبردهای حفظ رابطه و شادکامی زناشویی نقشی واسطه ای را در رابطه با الگوهای فراغتی و ثبات ازدواج ایفا می کنند.

 


نتیجه­ گیری:بنابراین می­ توان گفت که تفریحات و فعالیتهای فراغتی با تقویت مهارت های ارتباطی و تزریق شادی و نشاط در ازدواج، نقش مهمی در ثبات آن ایفا می­کند

« بعدی  ۳۵۰  ۳۴۹  ۳۴۸  ۳۴۷  ۳۴۶  ۳۴۵  ۳۴۴  ۳۴۳  ۳۴۲  ۳۴۱  ۳۴۰  ۳۳۹  ۳۳۸  ۳۳۷  ۳۳۶  ۳۳۵  ۳۳۴  ۳۳۳  ۳۳۲  ۳۳۱  قبلی »