بررسی روایی و پایایی مقیاس دلبستگی به خدا

اين پژوهش با هدف مطالعه روايي و پايايي مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد (2004) انجام شده است. ابزار به کار برده شده در اين پژوهش، مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد است که داراي 28 سوال بوده و توسط متخصصان روانشناسي ترجمه و به کمک متخصص آموزش زبان انگليسي ترجمه برگردان شد. جامعه آماري در اين پژوهش شامل کليه دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه شهر شيراز که در سال تحصيلي 90 - 89 مشغول به تحصيل بودند، است. نمونه آماري اين تحقيق مشتمل بر 360 دانش آموز (180 دختر و 180 پسر) مي باشد که براي انتخاب آن ها از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي استفاده گرديد و به وسيله مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد (2004) ارزيابي شدند. در خصوص سنجش روايي همگراي مقياس مذکور از مقياس عزت نفس کوپر اسميت (1967) استفاده گرديد که بر روي 60 نفر از گروه نمونه اجرا شد. به منظور بررسي پايايي به فاصله يک هفته، مجددا تعداد 70 نفر از آزمودني ها به وسيله مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد (2004) مورد بازآزمايي قرار گرفتند. داده ها به کمک آزمون هاي آماري t مستقل، انحراف استاندارد (SD)، تحليل عامل به شيوه اکتشافي (PC)، ضريب همبستگي و ضريب آلفاي کرونباخ تحليل شدند. به کمک تحليل عاملي چهار عامل توجه به خدا، اعتماد در مقابل عدم اعتماد، توکل و ارتباط با خدا از مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد (2004) استخراج گرديد. ضريب پايايي اين مقياس به شيوه بازآزمايي برابر 0.58 بود. همچنين همبستگي بالاي عوامل با کل مقياس نشان دهنده کفايت و کارايي اين مقياس براي کاربرد پژوهشگران، متخصصان و روانشناسان در ايران است. مقياس دلبستگي به خدا بک و مک دونالد داراي روايي و پايايي مناسب براي استفاده پژوهش گران و متخصصان در ايران است.

 

مقایسه سبك های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی

پژوهش حاضر به دنبال تبيين تفاوت سبک هاي شناختي يادگيري دانش آموزان دبيرستاني و هنرستاني و مقايسه بين اين دانش آموزان بود. اين پژوهش از نوع علي - مقايسه اي مي باشد. گروه نمونه مورد مطالعه در اين پژوهش شامل 170 دانش آموز دختر و پسر دبيرستاني و هنرستاني (84 دانش آموز هنرستاني و 86 دانش آموز دبيرستاني) از ناحيه 3 شهر شيراز بود که به شيوه خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شده بودند. پرسشنامه سبک هاي يادگيري کلب به منظور مشخص کردن سبک يادگيري گروه نمونه استفاده شد. نتايج نشان داد که سبک هاي يادگيري دبيرستاني ها بيشتر واگرا و در هنرستاني ها بيشتر انطباق يابنده بود. همچنين نتايج محور عمودي (عيني/ انتزاعي) و افقي (فعال/ تاملي) سبک يادگيري نشان داد که سبک يادگيري دبيرستاني ها بيشتر انتزاعي و سبک يادگيري هنرستاني ها فعال است. دانش آموزان هنرستاني با عملکرد پايين از سبک واگرا و با عملکرد بالا از سبک همگرا استفاده مي کند. دانش آموزان دبيرستاني با عملکرد بالا از سبک يادگيري جذب کننده و با عملکرد پايين از سبک يادگيري واگرا استفاده مي کند. همچنين دانش آموزان دبيرستاني و هنرستاني با عملکرد بالاي تحصيلي فعال تر و انتزاعي تر بودند

تاثیر آموزش زوج درمانی طرحواره محور بر بهبود عملكرد زوجین

اين پژوهش با هدف تبيين تاثير زوج درماني طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجين دانشجو صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل 16 زوج است که داراي پايين ترين سطح عملکرد و بيشترين طرحواره ناسازگار بودند. که بطور تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل جايگزين شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده(FAD)  و پرسشنامه طرحواره يانگ - فرم کوتاه (YQS-SF) است. گروه آزمايش به مدت 2 ماه (8 جلسه 2 ساعته) مورد آموزش به شيوه زوج درماني طرحواره محور قرار گرفت. تجزيه و تحليل اطلاعات نشان دادکه زوج درماني طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجين تاثير معنادار مثبت داشته است. ميانگين نمرات عملکرد زوجين در ابعاد نقش، حل مشکل و ابراز عواطف (p<.01)، به طور معناداري بيشتر از گروه کنترل شد. بنابراين، مي توان گفت: طرحواره هاي ناسازگار اوليه زوجين در زندگي زناشويي، عامل مهمي در شکل گيري عملکرد مختل آن ها مي باشد

نقش واسطه گری تاب آوری در ارتباط بین ابعاد دلبستگی و سلامت روان

هدف از پژوهش حاضر تبيين نقش واسطه گري تاب آوري در ارتباط بين ابعاد دلبستگي و سلامت روان مي باشد. آزمودني هاي اين پژوهش را 299 دانش آموز (160 دختر و 139 پسر) تشکيل مي دهند که با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از ميان دبيرستان هاي شهر کازرون انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش شامل مقياس تاب آوري کانر - ديويدسون، مقياس اضطراب، استرس و افسردگي و پرسشنامه دلبستگي مي باشد. نتايج اين پژوهش نشان داد در بين خرده مقياس هاي دلبستگي، خرده مقياس اضطرابي با متغير واسطه تاب آوري ارتباط دارد. در بين خرده مقياس هاي دلبستگي، خرده مقياس اضطرابي با استرس، اضطراب و افسردگي رابطه معنادار دارد. همچنين متغير وابستگي از خرده مقياس هاي دلبستگي با افسردگي رابطه معنادار دارد. و دلبستگي اضطرابي با سلامت روان رابطه معنادار دارد و تاب آوري نقش واسطه اي بين دلبستگي اضطرابي و سلامت روان دارد. نتيجه کلي حاکي از تاييد نقش واسطه گري تاب آوري در ارتباط بين ابعاد دلبستگي و سلامت روان بود

ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان پیشرفت درمان وابستگی به مواد

هدف از اين پژوهش ساخت و اعتباريابي مقياس ميزان پيشرفت درمان وابستگي به مواد است. اين پژوهش از نوع پيمايشي مقطعي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش تمامي افراد مراجعه کننده به مراکز درمان وابستگي به مواد در شهر شيراز مي باشد که 470 نفر از افراد مراجعه کننده به شيوه نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب گرديدند بطوري که اين ميزان بر حسب حجم آخرين خوشه و اهداف پژوهش بدست آمد. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مقياس پيشرفت درمان وابستگي به مواد مي باشد که روايي محتوايي، صوري و سازه اي آن مورد بررسي قرار گرفت سپس پايايي آن از طريق آلفاي کرونباخ و روش دونيمه سازي و ضريب بازآزمايي محاسبه گرديد. در اين پژوهش از تحليل عاملي و چرخش واريمکس به منظور بررسي روايي سازه اي، از آلفاي کرونباخ به منظور بررسي هماهنگي دروني سوالات استفاده گرديد. از نتيجه حاصل از تحليل عاملي 3 عامل جسمي، رواني و اجتماعي استخراج گرديد. سوالات هر خرده مقياس با يکديگر داراي بار عاملي بيش از 0.5 بودند. ميزان آلفاي کرونباخ در خرده مقياس هاي جسمي، رواني و اجتماعي و مقياس کل به ترتيب برابر با 0.83، 0.73، 0.81، 0.92 و ضريب دونيمه سازي و بازآزمايي به ترتيب برابر با 0.66 و 0.86 محاسبه گرديد. نتايج نشان داد که آزمون از روايي و پايايي قابل قبولي برخوردار است و قابل اجرا مي باشد.

 

رابطه ابعاد كمال گرایی والدین با عزت نفس و خودكارآمدی فرزندان

هدف از اين تحقيق تبيين رابطه کمال گرايي والدين با عزت نفس و خودکارآمدي فرزندان در بين دانش آموزان دختر و پسر دبيرستان هاي نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز در سال تحصيلي 89 - 88 است. بدين منظور تعداد 120 نفر از دانش آموزان دختر و 120 نفر از دانش آموزان پسر در دوره متوسطه از طريق روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش آماري همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش شامل مقياس کمال گرايي فراست، آزمون عزت نفس کوپراسميت و آزمون خودکارآمدي شرر مي باشد. نتايج نشان داد که بين ابعاد کمال گرايي والدين با متغير عزت نفس در بعد نظم و ترتيب مادر رابطه مثبت و معنادار و با انتقادات مادر و پدر، نگراني از اشتباهات پدر، ترديد نسبت به اعمال پدر و انتقادات پدر رابطه منفي و معني داري وجود دارد و متغير خودکارآمدي با ابعاد کمال گرايي والدين در استانداردهاي فردي مادر، نظم و ترتيب مادر و پدر رابطه مثبت و معني داري و با نگراني از اشتباهات مادر پدر، ترديد نسبت به اعمال مادر و پدر، انتقادات مادر، رابطه منفي و معني داري وجود دارد. همچنين نتايج نشان داد که مولفه ترديد نسبت به اعمال پدر مي تواند پيش بيني کننده خودکارآمدي و مولفه انتظارات پدر از ابعاد متغير کمال گرايي مي تواند پيش بيني کننده عزت نفس باشد. در نتيجه مي توان گفت که ابعاد کمال گرايي والدين با عزت نفس و خودکارآمدي فرزندان رابطه منفي و معناداري دارد. در پايان پيشنهاداتي به منظور تکميل پژوهش هاي بعدي و استفاده از نتايج اين پژوهش ارائه گرديد

بررسی رابطه بین كمال گرایی و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال كاری تحصیلی در دانشجویان

پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه کمالگرايي و خودپنداره تحصيلي با توجه به نقش واسطه اي اهمال کاري تحصيلي در دانشجويان انجام شده است. اين پژوهش از نوع مطالعات همبستگي است. نمونه پژوهش حاضر شامل 187 نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول بودند که به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ميزان خودپنداره تحصيلي با مقياس خودپنداره تحصيلي لي يو و وانگ (2005)، کمال گرايي با مقياس کمال گرايي هويت و فلت (1991) و اهمال کاري تحصيلي با مقياس اهمال کاري لي (1986) اندازه گيري شد. سپس داده ها با استفاده از همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره مورد آزمون قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد که در بين متغيرهاي پژوهش (کمال گرايي خودمدار، خودپنداره تحصيلي و اهمال کاري تحصيلي) رابطه مثبت و معني دار وجود دارد. همچنين کمال گرايي خودمدار پيش بيني کننده بهتري نسبت به اهمال کاري تحصيلي، براي خودپنداره تحصيلي بود و کمال گرايي جامعه مدار نتوانست اهمال کاري تحصيلي و همچنين خودپنداره تحصيلي را پيش بيني کند. بنابراين تخصيص امکانات آموزشگاهي، جهت شناخت تاثيرات متغيرهاي مورد پژوهش و مشاوره مناسب با دانشجويان و دانش آموزان در اين زمينه، در دانشگاه ها و مدارس ضروري مي باشد

رابطه ویژگی های شخصیتی با هوش هیجانی و رفتارهای ضدتولید در كارخانه های لبنی شهر شیراز

هدف اين پژوهش، بررسي رابطه بين ابعاد ويژگي هاي شخصيتي، هوش هيجاني و رفتارهاي ضدتوليد در کارخانه هاي لبني شهر شيراز مي باشد. نمونه مطالعه اين پژوهش شامل 300 کارمند از 3 کارخانه شهر شيراز در رشته ها و مقاطع گوناگون تحصيلي بودند که از اين بين 58 نفر زن و 242 نفر مرد بودند. ابزار پژوهش براي گردآوري داده ها، پرسشنامه اي سه بخشي شامل پرسشنامه 5 عاملي شخصيت نئو، پرسشنامه هوش هيجاني و پرسشنامه رفتارهاي ضدتوليد بود. يافته ها نشان داد که رابطه معناداري بين هوش هيجاني با گشودگي، خوشايندي، بين رفتار ضدتوليد با بي ثباتي هيجاني وجود دارد و بين رفتار ضدتوليد با هوش هيجاني رابطه معناداري وجود داشت. بين برونگرايي و وجداني بودن بر حسب مدرک تحصيلي و برونگرايي و بر حسب سابقه خدمت کارکنان تفاوت وجود دارد. از بين مولفه هاي شخصيت، وجداني بودن بر هوش هيجاني و بي ثباتي بر رفتار ضدتوليد تاثير دارد.

 

رابطه بین خودكارآمدی و كیفیت زندگی با توجه به نقش واسطه ای تاب آوری در بین بیماران قلبی - عروقی

ين مطالعه با هدف تبيين نقش واسطه گري تاب آوري در رابطه خودکارآمدي و کيفيت زندگي در بيماران قلبي - عروقي انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعه آماري شامل بيماران قلبي - عروقي تحت مراقبت که به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و نمونه پژوهش حاضر شامل 113 نفر از بيماران قلبي - عروقي بستري در بيمارستان هاي شهر شيراز مي باشد. ميزان خودکارآمدي با مقياس خودکارآمدي بيماران لو و اون (فرم 29 سوالي)، تاب آوري کانر و ديويدسون و کيفيت زندگي مک نيو ويژه بيماران قلبي (فرم 27 سوالي) اندازه گيري شد. سپس داده ها با استفاده از روش آماري همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد که بين متغيرهاي پژوهش (خودکارآمدي، تاب آوري و کيفيت زندگي) رابطه مثبت و معني دار در سطح 0.001 وجود دارد. همچنين خودکارآمدي پيش بيني کننده بهتري براي کيفيت زندگي بود و تاب آوري نقش واسطه بين خودکارآمدي و کيفيت زندگي را داشته است. توجه به ميزان خودکارآمدي، تاب آوري و کيفيت زندگي در بيماران قلبي مي تواند تاثير مهمي بر بهبود و سلامتي آن ها داشته باشد و همچنين توجه به تاب آوري بيماران مي تواند سبب ايجاد رفتار خودکارآمدانه و بهتر شدن کيفيت زندگي در بيماران قلبي گردد. بنابراين ايجاد مراکز روان درماني در بيمارستان ها و آموزش به پرستاران براي بيماران ضروري است

تاثیر آموزش خانواده بر تغییر گونه شناسی خانواده در مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي تاثير آموزش خانواده بر گونه شناختي خانواده هاي داراي کودک عقب مانده ذهني بود. در اين پژوهش از روش آزمايشي با پيش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل و گمارش تصادفي استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، 30 نفر از والدين دانش آموزان عقب مانده ذهني انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه به شيوه تصادفي گماشته شدند. قبل از هر اقدام، هر دو گروه مورد پيش آزمون به وسيله مقياس خودگزارشي فرايند و محتوا قرار گرفتند و بدينوسيله وضعيت گونه شناسي خانواده شرکت کنندگان مشخص گرديد. سپس گروه آزمايش در اين مطالعه به مدت 10 جلسه 2 ساعته بر اساس مولفه هاي مدل بافت نگر فرايند و محتواي خانواده مورد آموزش قرار گرفتند. پس از آموزش، پس آزمون در مورد هر دو گروه کنترل و آزمايش به عمل آمد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد خانواده هايي که در معرض برنامه آموزش قرار گرفتند، پس از اتمام برنامه از وضعيت گونه شناسي خانوادگي بهتري برخوردار شده بودند. اين مطالعه همچنين نشان داد که تدبير مورد استفاده در اين مطالعه داراي اثربخشي مناسبي براي آموزش خانواده مي باشد. در مجموع اين مطالعه ويژگي تجويزي مدل بافت نگر فرايند و محتواي خانواده را مورد تاييد قرار داد

ارایه مدل توضیحی ادراك دانشجویان از اثربخشی مركز مشاوره، میزان تلاش و جهت گیری عملكردی آنان به هدف موفقیت در دانشگاه چمران اهواز

هدف کلي از انجام اين تحقيق ارايه مدل توضيحي ادراک دانشجويان از اثربخشي مرکز مشاوره، ميزان تلاش آنان و جهت گيري آنان به هدف موفقيت در دانشگاه چمران مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق شامل دانشجويان کارشناسي دانشگاه شهيد چمران در کليه گروه هاي تحصيلي علوم انساني، علوم پايه و فني - مهندسي است که با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي از هر يک از گروه هاي تحصيلي 3 رشته انتخاب شدند. ابزارهاي اين تحقيق شامل «پرسشنامه جهت گيري هدف» (ميدلي و همکاران، 1998)، «پرسشنامه تلاش» (ملتزر و همکاران، 2004) و «پرسشنامه محقق ساخته» اثربخشي مرکز مشاوره دانشگاه مي باشد. پس از محاسبه روايي و پايايي ابزار تحقيق، پرسشنامه ها بين نمونه هاي مورد نظر توزيع و جمع آوري گرديد. داده ها توسط نرم افزارهاي SPSS18 و LISREL8.54 تحليل شدند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که 1) بين ادراک دانشجويان از اثربخشي مرکز مشاوره و جهت گيري هدف موفقيت عملکردي رابطه معناداري وجود دارد. 2) ادراک از اثربخشي مرکز مشاوره رابطه معناداري با تلاش دانشجويان دارد. 3) ادراک از اثربخشي مرکز مشاوره به واسطه تلاش رابطه معناداري با جهت گيري هدف موفقيت عملکردي دارد

ویژگی های روانسنجی آزمون قیاس رمزگونه (EA)

آزمون قياس رمزگونه يک مقياس شناختي است که براي سنجش اعتماد به خود طراحي شده است. اعتماد به خود نيز جنبه اي از فراشناخت است که به صحت خودارزيابي فرد در حوزه هاي شناختي مربوط مي شود. هدف پژوهش حاضر بررسي ويژگي هاي روانسنجي آزمون قياس رمزگونه در دانشجويان بود. نمونه پژوهش 250 دانشجوي دختر کارشناسي ارشد بود که به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي از دانشگاه شهيد چمران اهواز انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري پژوهش شامل آزمون قياس رمزگونه، پرسشنامه توانايي حافظه و استدلال و مقياس خودکارآمدي عمومي بود. نتايج پژوهش حاضر نشان داد که آزمون قياس رمزگونه از همساني دروني مطلوبي برخوردار است. همچنين، نتايج نشان داد که آزمون قياس رمزگونه با پرسشنامه توانايي حافظه و استدلال، خرده مقياس توانايي استدلال و مقياس خودکارآمدي عمومي همبستگي مثبت معني دار دارد. به علاوه نتايج تحليل عامل تاييدي نشان داد که آزمون قياس رمزگونه در سطح قابل قبولي (AGFI= 0.81) برازنده داده هاست و در نمونه دخترها قابل استفاده است

« بعدی  ۳۵۶  ۳۵۵  ۳۵۴  ۳۵۳  ۳۵۲  ۳۵۱  ۳۵۰  ۳۴۹  ۳۴۸  ۳۴۷  ۳۴۶  ۳۴۵  ۳۴۴  ۳۴۳  ۳۴۲  ۳۴۱  ۳۴۰  ۳۳۹  ۳۳۸  ۳۳۷  قبلی »