بررسی ساختار عاملی مقیاس استدلال منطقی آنا تامسون

ستدلال منطقي فرايندي است که در آن ذهن بين چند قضيه يا حکم، ارتباطي دقيق و منظم برقرار مي سازد تا از پيوند آنها نتيجه حاصل شود. به اين ترتيب نسبتي مبهم به نسبتي يقيني و صريح تبديل مي شود. هدف از انجام اين مطالعه، بررسي ساختار عاملي مقياس استدلال منطقي براي دانشجويان متناسب با استدلال منطقي در فرهنگ ايراني است. اين آزمون در سال 2005 توسط آنا تامسون جهت تعيين اندازه و ميزان استدلال منطقي ساخته شده است. روايي محتوايي آن توسط اساتيد روانشناسي و مشاوره تاييد و سپس با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس روي يک نمونه 200 نفري از دانشجويان دانشگاه پيام نور مرکز بوکان اجرا گرديد که پس از جمع آوري سوالات با روش آماري مناسب تحليل و ميزان روايي محتوايي و روايي سازه، تحليل عاملي و براي پايايي از روش همساني دروني و شاخص ضريب آلفاي کرونباخ استفاده گرديد. بر اساس نتايج تحليل عاملي اکتشافي، دو عامل استدلال منطقي اعداد و استدلال منطقي قضاوت کردن استخراج شد. همچنين نتايج ضريب آزمون به روش آلفاي کرونباخ براي مولفه ها به ترتيب براي استدلال منطقي قضاوت کردن 0.83 و استدلال اعداد 0.87 مي باشد. بنابراين نتايج نشان دهنده روايي و پايايي بالاي آزمون مي باشد.

ارائه یك مدل مفهومی جهت تبیین رابطه میان سبك های هویتی، ویژگی های شخصیتی نئو و كمال گرایی

ژوهش حاضر به منظور ارائه يک مدل مفهومي جهت تبيين رابطه ميان سبک هاي هويتي، ويژگي هاي شخصيتي نئو و کمال گرايي انجام گرفت.جامعه مورد مطالعه دانشجويان دختر دانشگاه تهران در سال تحصيلي 91-90 بودند. بنابراين براي اين منظور گروه نمونه اي شامل 110 دانشجو به روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شده و پرسشنامه سبک هاي هويت، پرسشنامه شخصيت نئو و پرسشنامه کمال گرايي را تکميل نمودند. به منظور بررسي فرضيه پژوهش از همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگي بود. نتايج همبستگي بين متغيرهاي پژوهش و نيز تحليل رگرسيون چند متغيري نشان داد که بين سبک اطلاعاتي و ويژگي روان رنجورخويي رابطه ي معني دار منفي و بين همين سبک با ويژگي هاي باز بودن، برون گرايي، توافق و با وجدان بودن رابطه مثبت معنادار وجود دارد. علاوه بر اين، ويژگي هاي شخصيتي توافق، باز بودن و وجداني بودن سبک هويت اطلاعاتي را پيش بيني مي کنند. همچنين بين سبک هويت هنجاري با روان رنجورخويي رابطه معني دار منفي و بين همين سبک با توافق و وجداني بودن رابطه مثبت معني دار وجود دارد و تنها ويژگي شخصيتي وجداني بودن مي تواند سبک هويتي اطلاعاتي را پيش بيني کند. يافته ديگر پژوهش نشان داد که بين سبک هويت سردرگم با ويژگي شخصيتي توافق و باز بودن رابطه معني دار منفي وجود دارد. همچنين بين متغير کمال گرايي منفي با سبک هويت اطلاعاتي و هنجاري رابطه منفي معني دار و با سبک هويت سردرگم رابطه مثبت وجود دارد. بر اساس نتايج به دست آمده از تحقيق حاضر مبني بر وجود رابطه ميان سبک هاي هويتي با ويژگي هاي شخصيتي نئو و کمال گرايي و نيز يافته هاي حاصل از تحقيقات قبلي، در پايان يک مدل مفهومي ارائه شد.

مفهوم خود از دیدگاه روان شناسی انسان گرا و عرفان اسلامی با تاكید بر روش تطبیقی

خودشناسي از جمله محوري ترين ارکان تعليم و تربيت به شمار مي رود. مفهوم «خود» به عنوان يکي از مباحث انسان-شناسي، مفهومي بنيادي در روان شناسي به خصوص روان شناسي انسان گرا است. مکتب عرفان اسلامي نيز که ريشه در آموزه هاي اصيل اسلامي دارد، از جمله مکاتبي است که در سطح وسيع به موضوع «خود» و «خودشناسي» پرداخته است. هدف کلي اين پژوهش، بررسي تطبيقي مفهوم خود از ديدگاه روان شناسي انسان گرا و عرفان اسلامي مي باشد. با توجه با اين هدف، ابتدا ديدگاه مازلو و راجرز به عنوان اصلي ترين نمايندگان روان شناسي انسان گرا و نجم الدين رازي و عزيزالدين نسفي به عنوان نمايندگان عرفان اسلامي بررسي و سپس به شباهت ها و تفاوت هاي اين ديدگاه ها در خصوص مفهوم خود پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کيفي و با روش تطبيقي انجام شده است.نتايج پژوهش حاضر نشان داد که با وجود تفاوت ها، شباهت هاي زيادي نيز ميان اين دو ديدگاه در خصوص خود و خودشناسي وجود دارد. لذا تعامل و گفتگوي سازنده ميان اين دو ديدگاه امکان پذير است.

خصوصیات روانسنجی پرسشنامه روابط میانی دلبستگی برای دوره ی سنی میانی كودكی

پژوهش حاضر با هدف بررسي خصوصيات روان سنجي پرسشنامه روابط مياني دلبستگي (KCAQ) براي کودکان انجام گرفته است. مطالعه انجام شده، بررسي توصيفي-پيمايشي از نوع ابزارسازي و اعتبارسنجي بود. نمونه پژوهش شامل 400 نفر از کودکان مقطع ابتدايي بود که به شيوه نمونه گيري خوشه اي تصادفي چندمرحله اي انتخاب شدند. پرسشنامه هاي پژوهش شامل پرسشنامه روابط مياني دلبستگي(KCAQ) (هالپرن و کاپنبرنگ،2006)، پرسشنامه سبک هاي هيجاني مادرانه (MESQ) (لاگاسه سگوين و کاپلان،2005) و پرسشنامه توانايي ها و مشکلات (SDQ) (گودمن،1997) بود. جهت تحليل داده ها از نرم افزارهاي (SPSS) و (AMOS) نسخه 16 استفاده گرديد.نتايج آزمون تحليل عاملي نشان داد که آزمون (KMO) برابر با 73.0 و در سطح مطلوب بوده و آزمون کرويت بارتلت از نظر آماري معني دار بود. نتايج تحليل عاملي با چرخش واريماکس وجود چهار عامل در گويه ها را تاييد نمود که 72/48% از واريانس کل مقياس را تبيين کرد. ضرايب همساني دروني مقياس (KCAQ) در حد بالايي به دست آمد. محاسبه ضريب آزمون-بازآزمون به فاصله يک ماه مطلوب و بالا بود (001.0>P). تحليل عامل تاييدي، نتايج حاصل از تحليل عامل به روش چرخش واريماکس را تاييد کرد و مدل به دست آمده با داده هاي پژوهش برازش داشت. همچنين همبستگي معني دار نمرات پرسشنامه (KCAQ) با نمرات پرسشنامه هاي (MESQ) و (SDQ) روايي همگرا، واگرا و همزمان مقياس را تاييد کرد. يافته هاي پژوهش بيانگر اين است که نسخه فارسي مقياس (KCAQ) در زمينه سنجش دلبستگي کودکان در دروه سني مياني کودکي از خصوصيات روان سنجي قابل قبولي برخوردار است.

بررسی شاخص های روانسنجی فرم كوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت

هدف پژوهش حاضر بررسي فرم کوتاه پرسشنامه ي پنج عامل بزرگ شخصيت و مطالعه ويژگي هاي روانسنجي آن در دانشجويان بود. در اين پژوهش تعداد 500 نفر از دانشجويان دانشگاه شيراز به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب و با تکميل فرم کوتاه پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصيت در اين پژوهش شرکت نمودند. براي بررسي روايي پرسشنامه مذکور از تحليل عاملي به روش مولفه هاي اصلي استفاده شد. جهت بررسي پايايي آن نيز از روش ضريب آلفاي کرونباخ استفاده گرديد. نتايج تحليل عاملي نشان دهنده استقلال پنج عامل بزرگ شخصيت بود. ضرايب آلفاي کرونباخ از 69.0 تا 83.0 محاسبه شد. يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصيت از روايي و پايايي مناسبي درايران برخوردار است و مي توان از آن در فعاليت هاي پژوهشي استفاده نمود.

ارائه الگوی علی كیفیت محیط دانشگاه، انسجام تحصیلی و اجتماعی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان

هدف کلي از انجام اين پژوهش ارائه الگوي علي کيفيت محيط دانشگاه، انسجام تحصيلي و اجتماعي و فرسودگي تحصيلي دانشجويان در دانشگاه شيراز بود. جامعه آماري پژوهش حاضر، دانشجويان دانشگاه شيراز در سال تحصيلي 91-92 بوده که با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي مرحله اي، 289 نفر انتخاب شدند. ابزارهاي اين پژوهش شامل پرسشنامه ارتباطات دانشگاه و دانشکده، پرسشنامه فرسودگي تحصيلي، پرسشنامه انسجام تحصيلي و زيرمقياس انسجام اجتماعي از پرسشنامه تجارب دانشجويان دانشکده بود. نتايج حاصل از پژوهش نشان داد که کيفيت محيط دانشگاه پيش بيني کننده منفي و معنادار فرسودگي تحصيلي و همچنين پيش بيني کننده مثبت و معنادار انسجام تحصيلي و اجتماعي دانشجويان مي باشد. انسجام تحصيلي و اجتماعي با کنترل کيفيت محيط دانشگاه، پيش بيني کننده منفي و معنادار فرسودگي تحصيلي دانشجويان مي باشد. انسجام تحصيلي و اجتماعي نقش واسطه اي در ارتباط بين کيفيت محيط دانشگاه و فرسودگي تحصيلي دانشجويان دارد. بر اين اساس مي توان گفت که محيط دانشگاه نمي تواند به طور مستقيم موجب فرسودگي دانشجويان گردد. زماني که کيفيت محيط دانشگاه در جنبه هاي مختلف به نحو احسن حفظ شود، زمينه ايجاد انسجام در دانشجو فراهم مي گردد. بر اساس نتايج فوق، الگوي علي مورد نظر تاييد گرديد.

نیمرخ روانشناختی خانواده های كودكان محبوب و غیر محبوب

دف ازپژوهش حاضر، تبيين تفاوت فرآيند و محتواي خانواده کودکان محبوب و غير محبوب 4 تا 6 ساله شهر شيراز بود. گروه نمونه را 187 نفر از کودکان 4 تا 6 ساله مشغول به تحصيل شهر شيراز در سال تحصيلي 90-91 تشکيل مي دادند. ملاک محبوب يا غير محبوب بودن کودکان، بر اساس اتفاق نظر معلم، مربي و مدير مهدکودک در مورد هر يک از آنان بود. براي سنجش بافت و محتواي خانواده، از مقياس بافت و محتواي خانواده ساماني استفاده شد. پايايي و روايي ابزار توسط سازنده ي آن احراز گرديده بود. پس از تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از روش آماري آزمون تي، مشخص شد که کودکان محبوب و غير محبوب، در تمام ابعاد فرآيند و محتواي خانواده با يکديگر تفاوت معني داري دارند و کودکان محبوب، در مقايسه با کودکان غير محبوب داراي بافت و محتواي خانواده سالم تري هستند.

اثربخشی آموزش مهارت مقابله با خلق منفی بر اضطراب و استرس دانش آموزان پسر

پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي آموزش مهارت مقابله با خلق منفي بر اضطراب و استرس دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه شهر کاشان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمايشي بوده و طرح پژوهش از نوع پيش آزمون- پس-آزمون با گروه کنترل مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل تمامي دانش آموزان مشغول به تحصيل در سال تحصيلي 93-1392 شهر کاشان بوده و نمونه تحقيق شامل 30 دانش آموز به روش تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل قرار گرفتند. براي جمع آوري داده ها از ابزار پژوهشي پرسشنامه اضطراب و استرس (Dass) استفاده شد. داده هاي به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماري تحليل کواريانس چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل نشان داد که بين دو گروه در هر دو متغير وابسته (يعني اضطراب و استرس) تفاوت معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر بين دو گروه آزمايشي و کنترل در ميزان متغيرهاي اضطراب و استرس تفاوت معناداري مشاهده گرديد. يافته هاي اين پژوهش نشانگر آن است که آموزش مهارت مقابله با خلق منفي باعث کاهش اضطراب و کاهش استرس دانش آموزان مي شود

نقش آلفای فرونتال و ابعاد سرشت منش در پیش بینی مشكلات بین فردی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با واسطه گری توانایی تمایز هیجانی

ختلال شخصيت مرزي يکي از شايع ترين اختلالات محور دو روانپزشکي مي باشد که يکي از مهم ترين مشکلات مبتلايان مربوط به حوزه روابط بين فردي آنها مي باشد. لينهان معتقد است که مشکلات مبتلايان به اين اختلال بيشتر مربوط به بدکارکردي در تنظيم هيجان مي باشد و بدتنظيمي هيجاني نيز ناشي از تاثيرگذاري عوامل زيستي به ويژه کارکرد لوب فرونتال و ابعاد شخصيتي نابهنجار مي باشد. در همين راستا، تعداد 130 نفر از بيماران مبتلا به اختلال شخصيت مرزي ضمن تکميل پرسشنامه ابعاد سرشت منش کلونينجر و پرسشنامه ارزيابي شخصيتي-الگوهاي مرزي، تکليف رابانه اي تمايز هيجاني را نيز انجام دادند. همچنين فعاليت قشري آنها نيز توسط EEG ثبت شده و با استفاده از QEEG مورد تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد که توان مطلق آلفا در لوب فرونتال و ابعاد سرشتي (نوجويي، آسيب پرهيزي و وابستگي به پاداش و منش همکاري) توان پيش بيني توانايي تمايز هيجاني و مشکلات بين فردي مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي را دارند. همچنين توانايي تمايز هيجاني نيز توانست تا مشکلات بين فردي مبتلايان را پيش بيني نمايد. مجموع يافته هاي پژوهش نشان داد که توانايي تمايز هيجاني به عنوان يک متغير واسطه اي الگوي تعاملي بين ابعاد سرشت منش و توان مطلق آلفاي فرونتال با مشکلات بين فردي مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي تاثير مي گذارد

رابطه علی ویژگی های شخصیت با فرسودگی تحصیلی با میانجی گری خودكارآمدی تحصیلی و تنیدگی تحصیلی ادراك شده در دانشجویان

هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه علي ويژگي هاي شخصيت با فرسودگي تحصيلي با ميانجي گري خودکارآمدي تحصيلي و تنيدگي تحصيلي ادراک شده در دانشجويان دختر و پسر کارشناسي ارشد دانشگاه شهيد چمران اهواز بود. شرکت کنندگان در اين پژوهش 280 نفر از دانشجويان در سال تحصيلي 1393-1392 بودند که به روش تصادفي چندمرحله اي انتخاب شدند. ابزار هاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه شخصيتي نئو- فرم کوتاه (NEO-FFI)، پرسشنامه تنيدگي تحصيلي ادراک شده، پرسشنامه فرسودگي تحصيلي و مقياس کارآمدي تحصيلي بود. ارزيابي الگوي پيشنهادي با استفاده از روش تحليل مسير انجام گرفت. جهت آزمون روابط غيرمستقيم از روش بوت استراپ (نرم افزارAMOS-21 ) استفاده شد. بر اساس نتايج اين پژوهش، تمام مسيرها از لحاظ آماري معني دار بودند. همچنين نتايج نشان داد که مسير هاي غيرمستقيم برون گرايي، وظيفه شناسي، باز بودن به تجربه و روان رنجوخويي از طريق خودکارآمدي تحصيلي روي فرسودگي تحصيلي معني دار بود. به علاوه تمام مسير هاي غير مستقيم برون گرايي، وظيفه شناسي، باز بودن به تجربه و روان رنجور خويي از طريق تنيدگي تحصيلي ادراک شده روي فرسودگي تحصيلي معني دار بود.

 

ارائه مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی براساس كیفیت زندگی كاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش مدیران دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یك

هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاري پيش بيني ابعاد فرسودگي شغلي مديران دانشگاه آزاد منطقه يک براساس کيفيت زندگي کاري، تعهد سازماني و مديريت دانش است. جامعه آماري مورد بررسي اين تحقيق شامل 660 نفر از مديران دانشگاه آزاد اسلامي منطقه يک بود که با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. براي جمع آوري داده هاي تحقيق از سه پرسشنامه فرسودگي شغلي، کيفيت زندگي کاري، تعهد سازماني و مديريت دانش استفاده گرديد که با استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ پايايي تمامي پرسشنامه ها محاسبه گرديد. نتايج ضريب همبستگي، رگرسيون چند متغيره و تحليل مسير نشان داد که 1- بين کيفيت زندگي کاري و دو بعد فرسودگي شغلي (خستگي عاطفي و مسخ شخصيت) رابطه منفي و معني دار وجود دارد و کيفيت زندگي کاري به ترتيب متغيرهاي خستگي عاطفي و مسخ شخصيت را پيش بيني نمود. 2- تعهد سازماني تنها قادر به پيش بيني عملکرد فردي در فرسودگي شغلي مديران بود. 3- مديريت دانش قادر به پيش بيني ابعاد فرسودگي شغلي نبود؛ به جز بعد عملکرد فردي که يک رابطه مثبت و مستقيمي با مديريت دانش را نشان داده و بالاخره مدل مورد تاييد قرار گرفت

اضطراب و عملكرد شناختی: اثر شرایط القای اضطراب بر كاركرد بازداری حافظه فعال

اين پژوهش با هدف بررسي اثر اضطراب اجتماعي بر عملکرد در کارکرد بازداري حافظه فعال، در دو شرايط عادي و القاي اضطراب طرح شده است. عملکردي که افراد در تکليف مربوط به کارکرد بازداري داشتند، از دو بعد کارآمدي پردازش و اثربخشي عملکرد بررسي شده است. بدين منظور 24 نفر بيمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي و 24 فرد بهنجار به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند و مصاحبه باليني، پرسشنامه اضطراب اجتماعي کانور، مقياس ميزان تلاش ذهني صرف شده و آزمون استروپ رنگ-کلمه اجرا گرديد. نتايج با استفاده از طرح اندازه گيري مکرر مختلط، آزمون مقايسه هاي جفتي با بن فرني اصلاح شده و آزمون T مستقل، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد که بين دو گروه در شرايط عادي و القاي اضطراب در کارآمدي پردازش (p<0.26) و (p<0.79) و اثربخشي عملکرد (p<1) تفاوت معناداري وجود ندارد. اما در شرايط القاي اضطراب اجتماعي، بين دو گروه مضطرب اجتماعي و بهنجار در دو بعد کارآمدي پردازش (p<0.001) و اثربخشي عملکرد (p<0.001) تفاوت معناداري وجود داشت. اين نتايج حاکي از اين بود که افراد مضطرب اجتماعي در کارکردهاي اجرايي شان نقص هايي را نشان مي دهند. اين نقص ها مي تواند منطبق با مدل هاي شناختي تبيين کننده اين اختلال باشد؛ به خصوص اين تبيين که اين افراد نمي توانند توجه شان را به سمت محرک هاي بيروني در موقعيت اجتماعي تغيير دهند.

 

« بعدی  ۳۶۲  ۳۶۱  ۳۶۰  ۳۵۹  ۳۵۸  ۳۵۷  ۳۵۶  ۳۵۵  ۳۵۴  ۳۵۳  ۳۵۲  ۳۵۱  ۳۵۰  ۳۴۹  ۳۴۸  ۳۴۷  ۳۴۶  ۳۴۵  ۳۴۴  ۳۴۳  قبلی »