شادكامی و ادراك الگوهای ارتباطی خانواده: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی

پژوهش حاضر با هدف پيش بيني شادکامي بر اساس الگوهاي ارتباطي خانواده با واسطه سرمايه روان شناختي در دانشجويان انجام شد. دويست و هفتاد نفر (123 پسر، 147 دختر) از دانشجويان دانشگاه شيراز به روش نمونه برداري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه الگوهاي ارتباطي خانواده (فيتزپاتريک و ريچي، 1997)، پرسشنامه سرمايه روان شناختي (لوتانز و آوليو، 2007)، و پرسشنامه شادکامي آکسفورد (آرگيل، 2001) پاسخ دادند. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان مبتني بر مراحل بارون و کني (1986) نشان دادند جهت گيري گفت و شنود پيش بيني کننده مثبت شادکامي است. همچنين، جهت گيري گفت و شنود، ابعاد سرمايه روان شناختي يعني خودکارآمدي، اميدواري، تاب آوري و خوش بيني را به طور مثبت پيش بيني کرد اما جهت گيري همنوايي قادر به پيش بيني هيچ يک از ابعاد سرمايه روان شناختي نبود. در نهايت، سرمايه روان شناختي در رابطه بين الگوهاي ارتباطي خانواده و شادکامي نقش واسطه اي را ايفا کرد. در مجموع يافته ها نشان دادند ارتباط مطلوب در خانواده، زمينه هاي تعامل بيشتر را براي اعضا فراهم کرده و با رشد بسياري از توانايي هاي فردي منجر به شادکامي مي شود.

رابطه حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی

هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه حمايت هاي اجتماعي، بهزيستي روان شناختي و افسردگي با توجه به نقش واسطه گري حرمت خود و نيازهاي اساسي روان شناختي بود. 432 معلم شاغل در مدارس شهر خرم آباد مقياس حمايت هاي اجتماعي (واکس و ديگران، 1986)، مقياس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقياس نيازهاي اساسي روان شناختي در کار (لاگارديا و ديگران، 2000)، مقياس بهزيستي روان شناختي (ريف، 1989) و سياهه افسردگي (بک، 1988) را تکميل کردند. نتايج تحليل مسير نشان دادند حمايت هاي اجتماعي اثر مستقيم بر بهزيستي روان شناختي و افسردگي داشت. همچنين حمايت هاي اجتماعي به طور غيرمستقيم و از طريق حرمت خود و نياز به ارتباط و نياز به صلاحيت، منجر به افزايش بهزيستي روان شناختي و کاهش افسردگي شده بود. براين اساس مي توان گفت حرمت خود و ارضاي نياز به ارتباط و نياز به صلاحيت در محيط کار، نقش واسطه اي در رابطه بين حمايت هاي اجتماعي با بهزيستي روان شناختي و افسردگي ايفا کرده است. اين يافته ها بر نقش تعامل هاي اجتماعي در ارتقاي حرمت خود و اهميت به نيازها در محيط کار، تاکيد مي کند.

اثربخشی بازی درمانگری والدینی بركاهش نشانه های اختلال های برونی سازی در كودكان اصل مقاله

هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي بازي درمانگري والدين در کاهش نشانه هاي اختلال هاي بروني سازي در کودکان دبستاني بود. ابتدا 300 کودک (150 دختر و 150 پسر) 7 تا 8 ساله با استفاده از فهرست رفتاري کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) مورد آزمون قرار گرفتند و از بين کساني که نمره بالايي در اين آزمون کسب کردند، 15 کودک (هفت دختر، هشت پسر) به شيوه تصادفي چند مرحله اي به عنوان نمونه اصلي پژوهش انتخاب شدند. مادران اين کودکان در هشت جلسه درمان گروهي سه ساعته شرکت کردند. مادران در پايان جلسه هاي دوم، چهارم، ششم و هشتم، بار ديگر فهرست رفتاري کودک و پيش از آغاز و در پايان دوره، پرسشنامه خوداثربخشي (دومکا، 1996) و تنيدگي والدين (آبيدين، 1983) را تکميل کردند. براي تحليل داده ها از روش تحليل اندازه گيري هاي مکرر بهره گرفته شد. يافته ها نشان دادند بازي درمانگري والديني موجب کاهش رفتارهاي بروني سازي کودکان و ناديده گرفتن قوانين شد. اما تاثير معناداري بر کاهش رفتارهاي پرخاشگرانه نداشت. اين روش همچنين موجب کاهش تنيدگي والدين و افزايش خوداثربخشي آنها شد. در نتيجه مي توان بازي درمانگري والديني را روش موثري در کاهش مشکلات بروني سازي کودکان در نظر گرفت که در زماني کوتاه از شدت مشکلات کودک مي کاهد و بر تنيدگي و خوداثربخشي والدين موثر است.

اثربخشی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی بر كاهش مشكلات زمان خواب و بهبود رابطه كودك مادر

هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي قصه گويي مبتني بر دلبستگي با اجراي روتين هاي مثبت بر کاهش مشکلات زمان خواب و بهبود رابطه کودک-مادر بود. جامعه آماري کليه کودکان 4 تا 6 ساله دچار مشکلات زمان خواب مهدکودک هاي شهر شيراز را دربر گرفت. 30 زوج مادر-کودک به روش نمونه برداري در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در گروه هاي روتين مثبت، قصه گويي مبتني بر دلبستگي و گواه جايگزين شدند. آزمودني هاي گروه هاي آزمايش در جلسه هاي آموزشي شرکت کردند. پس از پايان مداخله ها، پس آزمون اجرا شد. ابزارها شامل پرسشنامه عادات خواب کودکان (اوونز و ديگران، 2000) و مقياس رابطه والد-کودک (پيانتا، 1992) بود. نتايج تحليل واريانس اندازه هاي مکرر حاکي از آن بود که قصه گويي مبتني بر دلبستگي، علاوه بر اينکه همچون راهکار روتين هاي مثبت توانست از مزاحمت هاي زمان خواب کودک بکاهد، منجر به بهبود معنادار رابطه والد کودک، به عنوان يکي از همبسته هاي مشکلات خواب شد. از اين رو کاربرد باليني قصه گويي مبتني بر دلبستگي نه تنها در مورد بهبود مشکلات خواب بلکه براي ارتقاي سلامت عاطفي و رواني کودک و خانواده قابل توجه است.

اثربخشی درمان گروهی مدیریت تنیدگی بر اضطراب دوران بارداری و پارامترهای فیزیولوژیك نوزادان

هدف پژوهش حاضر تعيين اثر آموزش مديريت تنيدگي شناختي رفتاري بر ميزان اضطراب دوره بارداري و پارامتر هاي فيزيولوژيک نوزادان بود.اين مطالعه به روش شبه ‎‎ تجربي و با استفاده از طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 30 نفر از زنان باردار نخست زا که به مراکز بهداشتي درماني کرمان مراجعه کرده بودند به روش نمونه برداري در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش وگواه قرار گرفتند. گروه آزمايش طي 12 جلسه، تحت آموزش مديريت تنيدگي شناختي رفتاري قرار گرفت. ابزارهاي مورد سنجش، پرسشنامه اضطراب بارداري (RAQ، وندنبرگ، 1990) و پارامتر هاي فيزيولوژيک نوزادان (وزن، قد، اندازه دور سر و نمره آپگار) بود. نتايج آزمون تحليل کوواريانس چندمتغيري نشان دادند ميانگين نمره هاي اضطراب گروه آزمايش در پس آزمون نسبت به پيش آزمون و همچنين نسبت به گروه گواه کاهش معناداري يافت. به عبارت ديگر، آموزش مديريت تنيدگي شناختي رفتاري، اضطراب دوره بارداري را به ميزان قابل توجهي کاهش داد. همچنين نتايج نشان دادند بين پارامتر هاي فيزيولوژيک نوزادان دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراين، مي توان براي بهبود سلامت رواني دوره بارداري از درمانگري هاي روان شناختي مانند مديريت تنيدگي به شيوه شناختي-رفتاري در مراکز بهداشتي درماني استفاده کرد.

سبك های انگیزش و پیشرفت تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی

هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي خودپنداشت تحصيلي در رابطه بين سبک هاي انگيزش و پيشرفت تحصيلي بود. 140 دانش آموز دختر سال سوم دبيرستان رشته تجربي شهر تهران به صورت نمونه برداري چندمرحله اي انتخاب شدند و به مقياس انگيزش تحصيلي (AMS، والرند و ديگران، 1992) و مقياس خودپنداره تحصيلي (دلاور، 1373) پاسخ دادند. پيشرفت تحصيلي دانش آموزان نيز بر اساس ميانگين نمره هاي پايان ترم سه درس زيست شناسي، فيزيک و شيمي مشخص شد. نتايج پژوهش نشان دادند خودپنداشت تحصيلي با انگيزش دروني و پيشرفت تحصيلي رابطه مثبت معنادار دارد. نتايج تحليل مسير نيز نشان دادند اثر مستقيم خودپنداشت بر پيشرفت تحصيلي معنادار بود اما اثر غيرمستقيم متغيرهاي انگيزش بيروني، انگيزش دروني و بي انگيزشي تحصيلي بر پيشرفت تحصيلي از طريق متغير واسطه اي خودپنداشت معنادار بود. بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر مي توان نتيجه گرفت خودپنداشت تحصيلي به عنوان يک متغير واسطه اي در رابطه بين انگيزش تحصيلي و پيشرفت تحصيلي عمل مي کند.

تحلیل کیفی بهزیستی فاعلی از دیدگاه دختران نوجوان

در پژوهش حاضر، به منظور بررسي کيفي بهزيستي فاعلي از ديدگاه دختران نوجوان ايراني در سنين اوليه نوجواني، نمونه برداري با حداکثر تنوع (در سطوح مختلف اقتصادي اجتماعي، پيشرفت تحصيلي و ادراک کلي از شادکامي و رضايت از زندگي) از جامعه دختران مقطع راهنمايي انجام شد. براي گردآوري داده ها، چهار شيوه مصاحبه نيمه ساختاريافته (10 نفر)، بحث در گروه هاي متمرکز (سه گروه شش نفري)، تکميل جمله هاي ناتمام (140 نفر) و نوشتار روايتي (100 نفر) مورد استفاده قرار گرفت. بعد از مراحل کدگذاري باز، محوري و انتخابي با درنظر گرفتن ملاک هاي اعتبار در پژوهش کيفي، نتايج تحليل کيفي طبقه بندي شد. يافته ها نشان دادند دختران نوجوان ايراني، بهزيستي را در شش مقوله روابط، خودپنداشت، فرديت، عواطف، برخورداري از رفاه و سلامت و ارزش هاي معنوي شخصيتي ادراک مي کنند. اين يافته ها بر اساس مباني فرهنگي و روي آورد روان شناسي مثبت مورد بحث قرار گرفت.

 

اثربخشی آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و درآمد خانواده های بی بضاعت

    هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و درآمد خانوارهای   بی­بضاعت صورت گرفت.   روش : طرح تحقیق از نوع آزمایشی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه­ی تحقیق شامل کلیه­ی خانوارهای با درآمد پ ای ین­تر از صدهزار تومان در شهر سنندج بود که از این جامعه طبق فراخوان 200 نفر برای شرکت در کارگاه آموزش کار آفرینی ثبت نام کردند و با استفاده از پرسش­نامه­ی کیفیت زندگی و مصاحبه­ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها، 106 نفر از 200 نفر ثبت نام شده دارای شرایط شرکت در کارگاه تشخیص داده شدند. از این جامعه به­شیوه­ی تصادفی 60 مرد سرپرست خانوار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری ( آموزش کارآفرینی و گواه) قرارگرفتند. با استفاده از پرسش­نامه­ی کیفیت زندگی و مصاحبه­ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها ، داده ها در سه مرحله ­ ­ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفتند.   یافته­ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیّری نشان داد که آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی و درآمد خانوارهای بی بضاعت مؤثّر بوده و اثر آن­ها در مرحله­ی پی­گیری ماندگار است . نتیجه­گیری : از طریق آموزش کارآفرینی می­توان کیفیت زندگی را ارتقاداد و به افزایش درآمد خانواده های بی بضاعت کمک نمود.
کلمات کلیدی : بهبود کیفیت زندگی خانوارها، افزایش درآمد خانوارها، آموزش کارآفرینی،

مطالعه ی رابطه ی بازی های ویدئویی و رایانه‏ای خشونت آمیز با متغیّرهای درون خانوادگی و تحصیلی فرزندان

هدف: این پژوهش به مطالعه­ی رابطه­ی بازی های ویدئویی و رایانه­ای با متغیّرهای درون خانوادگی و تحصیلی در بین نوجوانان دبیرستانی می پردازد.   روش : با استفاده از روش هم­بستگی و روش نمونه-گیری هدفمند تعداد 188 نفر دختر و پسر دانش­آموز بر حسب اظهارات مربّیان و ناظم مدرسه(مقیاس محقّق ساخته سطح خشونت در مدارس)، ( مقیاس 1 تا 8 ساعت استفاده ار بازی­های رایانه­ای خشن) در میان 5 دبیرستان انتخاب شدند. در این تحقیق اندازه گیری خشونت از طریق خودگزارش­دهی دانش­آموز و سوابق مدرسه-ای انجام گرفته است. روایی صوری و محتوایی توسّط متخصّصان و پایایی هر سه بخش پرسش­نامه از طریق آلفای کرانباخ به ترتیب 92/، 88/ و 85/ و پایایی کل 89/ محاسبه گردید.   یافته­ها: یافته-های تحقیق نشان داد پسران بیشتر از دختران درگیر بازی­های رایانه ­ی خشن هستند و محتمل است انجام این بازی-ها مقدار بیشتری خشونت را توسّط پسران در خانه یا مدرسه تولید کند. از نتابج این تحقیق دریافتیم که بین متغیّرهای خشونت خانوادگی و خشونت در مدرسه رابطه وجود دارد. نظارت والدین بر انتخاب بازی نوجوانان و میزان بازی کردن آن­ها می تواند نقش تعدیل­کننده روی اثرات مخرّب بازی­های ویدیویی در مدارس بازی کند . دانش­آموزانی که بازی­های رایانه‏ای خشن انجام می­دهند احتمال دارد با افت نمرات در مدرسه مواجه شوند. سرانجام میان متغیّرهای پیش بین خانوادگی بیانگر خشونت(مدّت بازی در منزل، دعواهای خانوادگی به ویژه دعوای والدین ) و بازی های خشن ویدئوی- رایانه­ای رابطه وجود دارد.   نتیجه‏گیری: سطح خشونت (کتک کاری، خشونت لفظی و قهر) در بین خانواده نوجوانانی که از بازی های رایانه­ای خشن استفاده می کنند در بسیاری از موارد بر اساس متغیّرهای درون خانوادگی مانند تعداد فرزندان، شغل والدین، گذراندن وقت کافی با فرزندان و نوع رابطه­ی والدین متغیّر است.

عوامل پیش بینی کننده‌ی گرایش زوجین به طلاق در مناطق مرزی

    هدف: مقاله­ی حاضر با هدف شناسایی عوامل پیش بینی کننده­ی گرایش زوجین به طلاق در مناطق مرزی صورت گرفته است. در بخش نظری بر اساس نتایج به­دست آمده از بررسی نظریه­ها و مرور منابع تجربی موجود یک چارچوب مفهومی تنظیم و در قالب آن فرضیه­های اصلی مطرح شده است.   روش: پژوهش به روش هم­بستگی و نحوه­ی گردآوری اطّلاعات پیمایشی و ابزار پرسش­نامه در مورد 400 نفر نمونه از زوجین ساکن در شهر مرزی بانه انجام گرفته است. داده های به­دست آمده با استفاده از روش­های آماری هم­بستگی کندال، تحلیل رگرسیون چندمتغیّره و تحلیل مسیر با بهره گیری از نرم افزار20 SPSS تحلیل شدند.   یافته‏ها: با وجود شناخت بالای زوجین از هزینه­ها و عواقب طلاق در جامعه، گرایش متوسّطی نسبت به طلاق در ابعاد عاطفی و رفتاری آن وجود دارد. یافته­ها نشان می­دهد که متغیّرهای میزان برآورده نشدن انتظارات، تصوبر مثبت از پیامدهای طلاق، مداخله­ی اطرافیان، تفاوت عقاید، از هم گسیختگی خانواده، ناهمسانی زوجین، مصرف رسانه­های خارجی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، بلوغ فکری ـ عاطفی اثر تقویت کننده­ایی بر گرایش به طلاق داشته و متغیّرهای پای­بندی دینی، دستیابی به اهداف، مصرف رسانه­های داخلی و سطح تحصیلات اثر کاهنده­ایی بر گرایش به طلاق داشته است. در مجموع متغیّرهای مذکور حدود 58 درصد از تغییرات گرایش به طلاق در زوجین مورد بررسی را تبیین می­کنند.   نتیجه­گیری: مهم­ترین عامل پیش­بینی کننده­ی گرایش به طلاق، متغیّر نابسامانی اجتماعی بوده است که خود متأثّر از تغییرات ارزشی و محیطی (رشد تجارت مرزی و اقتصاد غیر رسمی، تغییرات شدید در وضع اقتصادی منطقه، افزایش نامتعارف حجم سرمایه­ی اقتصادی در میان بخشی از مردمان این منطقه)می­باشد.

بررسی رابطه‌ی بین ویژگی‌های شخصیتی با کنترل خانوادگی کارکنان با سلامت سازمانی

    هدف: هدف ازاین پژوهش بررسی رابطه­ی بین ویژگی­های شخصیتی کنترل خانوادگی کارکنان با سلامت سازمانی دانشگاه کردستان بوده است.   روش: روش پژوهش در این مقاله توصیفی و از نوع هم­بستگی و جامعه­ی آماری شامل کلیه­ی کارکنان(رسمی، پیمانی، قراردادی) غیرهیأت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 91-90 بوده است (نفر N=202 ). حجم نمونه­ی آماری 133 آزمودنی بود که به شکل تصادفی طبقه­ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها ازدو پرسش­نامه­ی استاندارد شخصیتی نئو و سلامت سازمانی هوی وهمکاران استفاده گردید.که روایی آنها از طریق روایی محتوایی وضریب پایایی با استفاده از فرمول کرونباخ برای پرسش­نامه­ی شخصیتی نئو 85/. و برای پرسش­نامه­ی سلامت سازمانی87/. برآوردشد.   یافته‏ها: نتایج ضریب هم­بستگی پیرسون حاکی از آن است که بین ویژگی­های شخصیتی کارکنان با سلامت سازمانی دانشگاه کردستان رابطه­ی مستقیم ومعنی داری وجود دارد.به­طوری که هرچه میزان ویژگی­های شخصیتی کارکنان بالاتر باشد، سلامت سازمانی نیز بیشتر است.   نتیجه‏گیری: نتایج پژوهش نشان می­دهد وضعیت دانشگاه کردستان از نظر میزان ویژگی­های شخصیتی کارکنان و سلامت سازمانی پایین‏تر از حدّ متوسّط(از میانگین مورد انتظار یعنی 3 کمتر است) است.هم­چنین نتایج حاکی از آن است که مؤلّفه­ی برون گرایی شخصیت بهترین پیش بینی کننده­ی سلامت سازمانی بوده است وبه تنهایی 39درصد تغییرات سلامت سازمانی را توضیح می دهد.

اثربخشی ترکیب خدمات مشاوره‌ای متمرکز برخانواده با تدریس خصوصی تکمیلی در کمک به دانش‏آموزان دارای افت تحصیلی، عزّت نفس پایین و رفتارکلاسی نامناسب

چکیده   هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه­ی اثربخش ی مشاوره متمرکز بر خانواده و تدریس خصوصی تکمیلی بر پیشرفت تحصیلی، رفتار کلاسی و عزّت نفس دانش آموزان در خطر افت تحصیلی شهر سنندج صورت گرفت.   روش: طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه­ی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد . جامعه­ی تحقیق دانش آموزان پایه­ی اوّل دبیرستان شهر سنندج واقع در شهر سنندج بود. از این جامعه، 88 دانش آموز به شیوه­ی تصادفی ساده طیّ چند مرحله انتخاب شدند، به شیوه­ی جایگزینی تصادفی، افراد در چهار گروه 22 نفری گماشته شدند. با ابزارهای پرسش نامه­ی عزّت نفس، چک لیست رفتار کلاسی و نمره­ی درس ریاضی میزان متغیّر وابسته­ی آزمودنی­ها اندازه‎گیری شد و بعد از مداخله­ی گروهی بر سه گروه آزمایشی به میزان 10 جلسه، سرانجام میزان تغییر متغیّر وابسته در چهار گروه مجدّداً اندازه­گیری شد. از تحلیل کواریانس چندمتغیّره برای بررسی میزان تأثیر پیش­آزمون و روش مداخله­ای ا ستفاده شد.   یافته‏ها: نتایج تحلیل­ها نشان داد که بین آزمودنی­های گروه­های آزمایش و کنترل در متغیّرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. فرضیه­های مبنی بر اثربخشی تدریس خصوصی تکمیلی، مشاوره­ی تحصیلی متمرکز بر خانواده و آمیخته­ای از این دو رویکرد بر پیشرفت تحصیلی، رفتار کلاسی و عزّت نفس در میان دانش آموزان ، ت أی ید شد.   نتیجه‏گیری: اثر روش ترکیبی مشاوره­ی تحصیلی و تدریس خصوصی تکمیلی بر کاهش افت تحصیلی، بالابردن عزّت نفس و بهبود رفتارهای کلاسی بیشتر از به کارگیری جداگانه روش­های مذکور است

« بعدی  ۳۴۲  ۳۴۱  ۳۴۰  ۳۳۹  ۳۳۸  ۳۳۷  ۳۳۶  ۳۳۵  ۳۳۴  ۳۳۳  ۳۳۲  ۳۳۱  ۳۳۰  ۳۲۹  ۳۲۸  ۳۲۷  ۳۲۶  ۳۲۵  ۳۲۴  ۳۲۳  قبلی »