در ديدگاه شناختی طرحوارههای ناسازگار اوليه از بنيادیترين مولفههای شناختی محسوب شده، حتی گاهی اوقات پيش از آنکه کودک زبان را بياموزد، شکل میگيرد (طرحوارههای پيش کلامی) و اغلب نفوذ خود را بر سيستم پردازش اطلاعات در زير آستانه هوشياری اعمال میکند و حالتی خودآيند دارد. اين ارتباط به حدی است که درمانگران معتقدند در زمان فعال شدن طرحوارههای ناسازگار، فنون فراشناختی میتواند با آنها مقابله کند و فرد ياد میگيرد با بحث و استدلال شناختی با حالات هيجانی خود مقابله کرده، از تحريف اطلاعات محيط توسط طرحوارهها جلوگيری کند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بين انواع طرحوارههای ناسازگار اوليه و حالات فراشناختی است. هدف از انجام اين مطالعه، بررسی رابطه بين طرحوارههای ناسازگار اوليه و حالات فراشناختی در دانشآموزان مقطع سوم راهنمايی و دبيرستان شهر اصفهان و مقايسه آن در دختران و پسران بود.