یک OSCE1 مجموعهای از وظایف بالینی زمانبندی شده�است که داوطلبان، آنها را طی ایستگاههای پیدرپی به انجام میرسانند.�این روش اکنون در بسیاری از مراکز مهم پزشکی و روانپزشکی دنیا انجام میشود (یودکوفسکی2، 2002).
انجام یک OSCE روانپزشکی نیازمند بهکارگیری روشهایی است که در کمترین زمان بالاترین پایایی و روایی را داشته باشد.
هدف این نوشتار جمعبندی مطالعات و تجارب اجرای چندین کارگاه آموزشی (عطاری و همکاران، 1386؛ ضرغامی، شیخ مونسی، تقوا و خلیلیان، 1386) و انجام OSCE روانپزشکی در کشور (تقوا و همکاران، 1386؛ بوالهری و همکاران، 1386) است که با ارایه چهارچوبی برای OSCE روانپزشکی بهصورت ساختاریافته و عملی میتواند کمک کند که در مدتی کوتاه این آزمون به اجرا درآید.
هدفهای عملی مورد انتظار در آزمون بر پایه برنامههای آموزشی و هدفهای عملی بالینی توسط گروهی از استادان تدوین شده، سپس هدفهای مهمتر فهرست میشوند. آنگاه بر پایه هدفهای مشخصشده جدولی مشابه جداول آزمونهای قبلی تهیه میشود که درستون عمودی هدفها و در ستون افقی محتوای آنها گنجانیده میشود. پس از آن بر پایه شمار داوطلبان شرکتکننده، شمار استادان حاضر در آزمون و محدودیتهای اجرایی، شمار ایستگاهها مشخص گردیده و سناریوها نوشته میشود.
راهنمای عملکرد بیمار استانداردشده3 در هر ایستگاه نیز به شیوهای درست، دقیق، واضح، یکنواخت و منطبق با واقعیت نوشته میشود. چون داوطلب آزمون پیش از ورود به هر ایستگاه بهکمک برگه راهنمایی که در پشت در ورودی و یا میز درون ایستگاه باید با هدفها و محتوای آزمون آشنا شود.�این برگه بهگونهای کوتاه و بدون حاشیهپردازی در مورد هدف ایستگاه تهیه شده و بهراحتی، شیوه آزمون و زمان ایستگاه را نشان میدهد.
یکی دیگر از مهمترین وظایف استادان ممتحن طراحی برگه نمرهدهی است. در این برگه مادههایی که از عملکرد داوطلب انتظار میرود نوشته شده است. این مادهها بر پایه الگوی نمرهدهی طیفی4 (طیف سه یا پنج نمرهای) یا چک لیستی�(بلخیر)�تنظیم میشود.
در برگه نمرهدهی باید رفتارهای عملی داوطلب که بر سر�قطعیبودن انجام آن توافق شده، آورده شود. همچنین طراحی ایستگاه برای هر گروه کاری بر پایه هدف ،�محتوا و سناریو نگاشته میشود.
آمادهسازی بیمار استانداردشده: برای هر ایستگاه از فردی که برای این کار آماده شده، استفاده میشود.�باید به بیمار استانداردشده آموخت که هیچ کاری را فراتر از نقش تمرینشده در حضور استادان ارزیاب، انجام ندهد.
آمادگیهای پیش از آزمون: پس از آن که درستی اجرایی هر ایستگاه، مورد پذیرش همه استادان قرار گرفت باید ترتیب و زمانبندی ایستگاهها نیز سنجیده شود. از آنجا که مدیریت زمانبندی در این فرآیند اهمیت بهسزایی دارد میبایست فردی برای نظارت بر آن تعیین گردد. زنگی که صدای آن بهخوبی در همه ایستگاهها شنیده میشود با یک تکزنگ یک دقیقه مانده به پایان زمان ایستگاه و با زنگ ممتد پایان وقت ایستگاه و شروع ورود به دیگر ایستگاه را اعلام میکند.
برای نمرهدهی هر ایستگاه استادان نمرهای را بهعنوان حداقل نمره قبولی در هر ایستگاه حساب کرده، سپس جمع این میانگینها را بهعنوان حداقل نمره قبولی بهشمار میآورند.
انجام آزمون: پس از برگزاری جلسه توجیهی برای داوطلبان آزمون در وقت معین،�باید آنها در اتاق قرنطینه استقرار یافته و تکتک وارد فضای آزمون شوند. پس از گذراندن ایستگاه آخر�داوطلبان دوباره وارد قرنطینهای دیگر میشوند.
بهرهگیری از OSCE در آزمونهای مقطع دستیاری روانپزشکی در آغاز راه است. تجربه کانادا�(هاجز1، هانسون2، مکناتان3 و رگهر4،� 2002)، ایالات متحده آمریکا (لوشن5، 1993) و بریتانیا�(سایر6، هاجز، سانتوز7 و بلکوود8، 2005) نشاندهنده برتری نمرههای OSCE بر روشهای گذشته است.
از آنجا که در ایران هنوز میزان یادگیری و عملکرد دستیاران روانپزشکی در سالهای مختلف تحصیل برعکس مراکز دیگر�(لوشن، 1993) بهدقت تفکیک و مشخص نشده، تدوین یک برنامه نیازمند نظرخواهی از استادان در مراکز آموزشی این رشته است.
در سایر کشورها امتحانات سنتی عملی دو تا سه ساعت به دراز میکشند (هاجز و همکاران، 2002)؛�در حالی که در ایران این آزمون در امتحان دانشنامه تخصصی روانپزشکی نزدیک به 45 دقیقه است. از آن جا که زمان معمول در ایستگاه های OSCE باید بازنمودی از زمان واقعی مصاحبه امتحانی باشد؛ بهنظر می رسد زمان 15-10 دقیقه برای دستیاران روانپزشکی در هر ایستگاه مناسب باشد. گرچه سایر بررسیها (هاجز و همکاران، 2002) زمان زیادی را برای طراحی OSCE صرف میکنند؛ اما باید گفت که با تجارب بهدست آمده در سالهای گذشته میتوان با سازماندهی بهتر این آزمون را اگر از یک هفته قبل بتوان شروع به طراحی نمود، میشود در زمان کوتاهتری (دو تا سه روز) برگزار نمود.
OSCE نهتنها جنبههای موجود در آزمونهای مشابه رایج را دارد بلکه توانایی به چالشکشیدن داوطلب را در جنبههای عملی با اعتبار بالایی نیز داراست.
لازم میدانیم از تلاش و حمایت مالی انستیتو روانپزشکی تهران و مرکز تحقیقات بهداشت روان، مرکز تحقیقات علوم رفتاری مازندران و بهویژه از شما دکتر جعفر بوالهری سردبیر محترم مجله بابت همه کمکها در توسعه این آزمون در کشور سپاسگزاری نماییم.