همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی در دختران فراری از خانه

هدف: هدف این بررسی مقایسه دختران فراری از خانه و دختران عادی از نظر همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی بود. روش‌: 35 دختر فراری از خانه ساکن در مرکز سامان‌خواهان شهر شیراز و 35 دختر عادی که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده بودند، به دو مقیاس همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی پاسخ دادند. داده‌ها به‌کمک آزمون تحلیل افتراقی و آزمون t تحلیل شدند. یافته‌ها: مقایسه گروه دختران فراری از خانه و گروه عادی نشان‌دهنده تفاوت معنی‌دار در چهار بعد از پنج بعد مقیاس همبستگی خانوادگی (همبستگی با پدر، روابط زناشویی، مکان تعامل و روابط والدین و نوجوان) بود. آزمون تحلیل افتراقی نیز نشان داد که بر پایه دو متغیر روابط زناشویی و روابط والدین و نوجوان می توان 77% از دختران فراری از خانه را از دختران عادی متمایز ساخت. نتیجه‌گیری: نوع روابط خانوادگی از عوامل مهم تفاوت دختران فراری و دختران عادی است.

تأثیر تنظیم هیجان بر شادکامی و نشخوار فکری دانشجویان

هدف: این پژوهش با هدف تأثیر تنظیم هیجان بر شادکامی و نشخوار فکری دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش: این بررسی از نوع نیمه‌آزمایشی است. افراد مورد بررسی 75 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه اصفهان بودند که به‌تصادف در سه گروه 25 نفری سرکوب هیجان، ارزیابی هیجان و گواه جای داده شدند. برای آزمودنی‌های سه گروه فیلم خاکستری با محتوای تراژدی نمایش داده شد. آزمودنی‌ها در هر سه گروه پیش از دیدن فیلم، به پرسش‌نامه شادکامی آکسفورد پاسخ دادند و پس از آن افزون بر پرسش‌نامه یادشده، به پرسش‌هایی که برای پرت‌کردن حواس آنها از فیلم طرح شده بود و سپس به پرسش‌های طرح شده درباره فیلم که نشخوار فکری آنها را می‌سنجید پاسخ دادند. یافته‌ها: تفاوت میان میانگین‌های نشخوار فکری و شادکامی گروه سرکوب هیجان با میانگین‌های دو گروه دیگر معنی‌دار، نشخوار فکری آنها از دو گروه دیگر بیشتر و شادکامی آنها از سایر گروه‌ها کمتر بود. نتیجه‌گیری: ارزیابی هیجان پیش از ایجاد آن، افزون بر این‌که از بروزهیجان‌های شدید در هنگام رویارویی فرد با یک موقعیت هیجانی منفی پیش‌گیری می‌کند، مانع کاهش چشم‌گیر شادمانی فرد پس از حادثه هیجانی می‌گردد و نشخوارهای فکری او را نیز که پس از بروز هیجان پدید می‌آید، کمتر می‌سازد.

ویژگی‌های شخصیتی، استرس، شیوه‌های مقابله و نگرش‌های مذهبی در افراد اقدام‌کننده به خودکشی

هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی‌های شخصیتی، استرس‌های روانی- اجتماعی، شیوه مقابله با استرس و نگرش‌های مذهبی افراد اقدام‌کننده به خودکشی مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی شهرستان کرمانشاه و مقایسه آن با گروه گواه انجام شد. روش‌: پژوهش حاضر یک طرح مورد- شاهدی است که در آن 120 نفر از افراد اقدام‌کننده به خودکشی (75 زن و 45 مرد) با 120 نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت‌شناختی با یکدیگر همتا شده بودند مقایسه شدند. گردآوری داده‌ها به‌کمک پرسش‌نامه ویژگی‌های فردی، مصاحبه بالینی، پرسش‌نامه شخصیتی آیزنک، پرسش‌نامه رویدادهای زندگی، پرسش‌نامه مهـارت‌های مقـابله‌ای و پرسش‌نامه نگرش‌های مذهبی انجام شد. داده‌های پژوهش با بهره‌گیری از شـاخص‌های آمـار توصیفی، آزمون t و آزمون خی‌دو تحلیل گردیدند. یافته‌ها: یافته‌ها نشـان دادند که افراد اقدام‌کننده به خودکشی بیش از افراد گروه گواه دارای ویژگی‌های شخصیتی درون‌گرایی، روان‌رنجوری و روان‌پریشی بودند و پیش از اقدام به خودکشی رویدادهای فشارزای بیشتری را تجربه کرده بودند، از نظر شناختی ارزیابی بالاتری از میزان فشار روانی ناشی از استرس‌های زندگی داشتند، کمتر شیوه مقابله متمرکز بـر حل مسأله را به‌‌کار برده‌اند و دارای نگرش‌های مذهبی ضعیف‌تری بوده اند. نتیجه‌گیری: خودکشی در اثر تعامل برخی عوامل زمینه‌ساز و آشکارساز روی می‌دهد.

تأثیر فعالیت‌های موسیقایی بر حافظه و توجه در اسکیزوفرنیا

هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فعالیت‌های موسیقایی بر حافظه و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شده است. روش: 28 مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا در این پژوهش شرکت داشتند که در دو گروه آزمایشی و گواه بررسی شدند. گروه آزمایشی در جلسات موسیقی‌درمانی شرکت کردند. داده‌ها به‌کمک آزمون‌ فراخنای ارقام وکسلر، آزمون حذف حروف لزاک و پرسش‌نامه اندریسون در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون گردآوری شدند. یافته‌ها: موسیقی‌درمانی در بالابردن نمره‌های حافظه (05/0p< ، 18/2=t) و توجه (01/0p< ، 5/2-=t) مؤثر بود و در بیماران با علایم مثبت و منفی تأثیرمتفاوتی نداشت. نتیجه‌گیری: محرک‌‌های موسیقایی تنظیم شده می‌توانند از پراکندگی ذهن و عدم توجه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بکاهند.

اعتباریابی مقیاس اندازه‌گیری نگرش نسبت به سیگارکشیدن

هدف: این پژوهش با هدف اعتباریابی مقیاس اندازه‌گیری نگرش نسبت به سیگارکشیدن در میان دانشجویان انجام شده است. روش‌: از 250 دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش تصادفی چند مرحله‌ای از میان کلیه دانشجویان دانشگاه یادشده انتخاب شدند، 233 نفر (113 دختر، 120 پسر) مقیاس نگرش نسبت به سیگارکشیدن را به‌طور کامل تکمیل نمودند. برای بررسی روایی سازه مقیاس یادشده، از روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی (چرخش واریماکس) بهره گرفته شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند که ضرایب پایایی آلفای کرونباخ و دونیمه‌سازی در کل مقیاس و در عامل‌های چهارگانه استخراج شده رضایت‌بخش می‌باشند. تحلیل عاملی این مقیاس به‌کمک تحلیل مؤلفه های اصلی (چرخش واریماکس) چهار عامل رابطه با افراد سیگاری، محدودیت‌ها و قوانین سیگارکشیدن، محیط بدون دود و سالم و عامل چهارم بدون نام، به‌دست آمد. نتیجه‌گیری: مقیاس اندازه‌گیری نگرش نسبت به سیگارکشیدن را می‌توان به‌عنوان یک ابزار پایا و معتبر در محیط‌های آموزشی و پژوهشی به‌ویژه در زمینه بررسی نگرش‌های افراد سیگاری و غیرسیگاری نسبت به سیگار کشیدن به‌کار برد.

ارزیابی روایی ابعاد الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روایی ابعاد سه‌گانه الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی کلارک و واتسون و بررسی تفاوت‌های دو جنس در اضطراب اجتماعی، اضطراب عمومی و افسردگی در نمونه‌ای از نوجوانان بود. روش: در یک بررسی توصیفی- مقطعی 403 دانش‌آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان (225 دختر و 178پسر) که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای- تصادفی انتخاب شده بودند به پرسش‌نامه‌های مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان، مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان، و آزمون افسردگی کودکان پاسخ دادند. نخست به‌کمک ماتریس همبستگی، روایی همگرا و واگرای الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی سنجیده شد. سپس برای مقایسه میانگین اختلال‌های اضطراب و افسردگی دو گروه، آزمون t به‌کار برده شد. یافته‌ها: یافته‌های به‌دست آمده از روایی همگرا و واگرا، الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی را تأیید نمودند. در مقایسه با پسران، دختران نگرانی‌های اجتماعی (01/0p< )، اضطراب عمومی (01/0p< ) و افسردگی (001/0p< ) بیشتری گزارش کردند. نتیجه‌گیری: الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی با وجود محدودیت‌های آن مورد تأیید قرار گرفت.

رابطه وسوسه مصرف مواد و سوگیری توجه: مقایسه افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک‌کرده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین وسوسه مصرف مواد و سوگیری توجه در افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک‌کرده انجام شده است. روش: در این بررسی که از نوع پس‌رویدادی است، سی مرد وابسته به مواد افیونی، 30 مرد مبتلا به عود و 30 مرد ترک‌کرده با دامنه سنی 18 تا 60 سال که بر پایه متغیرهای سن، میزان تحصیلات و نوع ماده مصرفی همتاسازی شده بودند، به‌کمک پرسش‌نامه عقاید وسوسه‌انگیز و آزمایه پروب‌دات ارزیابی شدند. یافته‌ها: میزان وسوسه دارای همبستگی منفی و معنی‌دار (01/0p< ) با زمان واکنش نسبت به واژه‌های مربوط به مواد بود که این یافته گویای وجود همبستگی بین میزان وسوسه و سوگیری توجه است. هم‌چنین سه گروه از نظر میزان وسوسه با یکدیگر تفاوت معنی‌دار داشتند (001/0p<). نتیجه‌گیری: در افراد وابسته به مواد افیونی، بین میزان وسوسه و سوگیری توجه، همبستگی وجود دارد.

اختلال وسواسی- اجباری: آیا در مولتیپل اسکلروزیس شایع است؟

هدف: این بررسی برای ارزیابی فراوانی علایم اختلال وسواسی- اجباری (OCD) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) انجام شده است. روش‌: تعداد 40 نفر (18 مرد و 22 زن) از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با مقیاس‌های وسواسی اجباری ییل- براون(Y-BOCS) و افسردگی هامیلتون (HRSD) ارزیابی شدند. نقاط برش این دو مقیاس به‌عنوان ملاک تشخیصی OCD و اختلال افسردگی به‌کار برده شد. برای تحلیل داده‌ها به تناسب از آزمون‌های t ، دقیق فیشر و خی‌دو بهره گرفته شد. یافته‌ها: 5/17% بیماران مبتلا به OCD و 2/69% آنان مبتلا به اختلال افسردگی بودند. در همه موارد OCD، بیمار شروع علایم آن را مربوط به پیش از شروع تظاهرات بالینی MS می‌دانست. سطح تحصیل بیماران OCD به‌طور معنی‌داری بیش از بیماران غیر OCD بود (05/0 p<). فراوانی وسواس به‌طور معنی‌داری بیش از فراوانی اجبار (0001/0 p<) و شایع‌ترین وسواس، «تردید» بود. فراوانی OCD در بیماران افسرده و غیرافسرده تفاوت معنی‌دار نداشت. نتیجه‌گیری: فراوانی OCD در بیماران MS قابل توجه است و این فراوانی را نمی‌توان صرفاً با میزان بالای همبودی اختلال افسردگی توجیه نمود.

نقش جنسیت در سبب‌شناسی خانوادگی مبتلایان به اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه

هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جنسیت در خطر ابتلا به اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه(ADHD) در افراد خانواده مبتلایان به این اختلال انجام شده است. روش‌: 997 خویشاوند درجه یک (554 والد و 443 خواهر و برادر) 277 کودک و نوجوان مبتلا به ADHD 5 تا 17 ساله که به روش نمونه‌‌گیری در دسترس از میان مراجعان به درمانگاه روانپزشکی کودکان بیمارستان دکتر شیخ مشهد انتخاب شده بودند، ارزیابی شدند. تشخیص ADHD در بیماران با مصاحبه بالینی روانپزشک و آزمون تشخیصی K-SADS و بررسی وجود ADHD در افراد خانواده بیماران با استفاده از مصاحبه بالینی روانپزشکی و آزمون‌های تشخیصی K-SADS وWender انجام شد. یافته‌ها: تفاوتی در میزان ابتلای افراد خانواده مبتلایان دختر و پسر ADHD دیده نشد. نتیجه‌گیری: این بررسی نشان داد که جنسیت یک عامل خطر ژنتیک- خانوادگی برای ابتلا به ADHD و تجمع خانوادگی ADHD به‌شمار نمی‌رود.

آیا اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه در ویژگی‌های بالینی مانیای کودکان و نوجوانان مؤثر است؟

هدف: این بررسی با هدف تعیین اثرات همبودی با اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه(ADHD) بر ویژگی‌های بالینی اختلال دوقطبی (BPD) در کودکان و نوجوانان بستری در بیمارستان، انجام شد. روش‌: ویژگی‌های بالینی 20 کودک و نوجوان 18-6 ساله مبتلا به BPD، بر پایه مصاحبه تشخیصی K-SADS و تشخیص بالینی دو روانپزشک کودک و نوجوان، در دو گروه با و بدون ADHD ارزیابی و مقایسه شد. یافته‌ها: 35% بیماران سابقهADHD داشتند. بروزBPD در گروهBPD+ADHD زودرس‌تر بود. میزان اختلال‌های همبود نیز در این گروه بالاتر از گروه BPD خالص بود. نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد افراد مبتلا بهBPD+ADHD گروه ویژه‌ای از بیماران دو قطبی هستند؛ در این گروه بیماری‌های همراه فراوان‌تر، سن بروز مانیا پایین‌تر و چگونگی شروع بیماری بیشتر به شکل تحت حاد می‌باشد. بنابراین ممکن است ADHD پیش ‌درآمد اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان باشد.

لزوم تغییر اندیشه و رفتار در مدیریت مجلات علمی

این اولین شماره فصلنامه اندیشه و رفتار با نام جدید مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران است. عنوان فصلنامه با نظر سردبیر و شورای نویسندگان آن تغییر کرد تا معادل انگلیسی آن بتواند نشانگر ایرانی بودن مجله و نیز حوزه‌های تخصصی آن باشد. از طرفی تغییر رسمی نام نشریه با ورود چکیده مقالات آن به ایندکس کوپرنیکوس (www.journals.indexcopernicus.com) هم‌زمان شد. البته بر اساس ارزیابی کنونی ایندکس کوپرنیکوس، نمره کیفی خاصی به مجله داده شده که امید است با تلاش دست‌اندرکاران ارتقا یابد تا بتوان در آینده‌ای نه‌چندان دور ورود مقالات این مجله را به پایگاه‌های معتبرتر جشن گرفت. ولی دست‌اندرکاران چه کسانی هستند و قرار است چه چیزی ارتقا یابد؟ دست‌اندرکاران تنها شامل پرسنل دفتر نشریه، مدیر مجله، ریاست مرکز، یا حتی شورای نویسندگان و سردبیر نمی‌شود. شاید مهم‌تر از همه این افراد، داوران یا به اصطلاح داوران همتا1 هستند که اعتبار مجله مدیون تلاش آنهاست و ارتقای نظرات کارشناسی آنان است که به ارتقای علمی مجله‌ می‌انجامد. امروزه باور مشترک دانشمندان است که ”دانشی وجود ندارد، مگر آن‌که منتشر شود“ و داوران همتا را می‌توان نگهبانان این دانش دانست. اما داوران همتا چه کسانی هستند؟ برای مطمئن شدن از بررسی علمی و دقیق یک مقاله، به چه افرادی باید تکیه کرد. آیا داشتن مدرک تخصصی، سابقه طولانی تدریس در دانشگاه، یا حتی سابقه زیاد پژوهشی و داشتن مقالات متعدد علمی و پژوهشی می‌تواند تضمین‌کننده مطلوب بودن عملکرد یک داور باشد. به‌طور قطع نه! مسلماً همه ویژگی‌های فوق مطلوب است ولی مجله علمی نیاز به داوران با دانشی دارد که دارای تفکر علمی باشند، بتوانند و مایل باشند که برای بررسی مقاله وقت کافی بگذارند، بخواهند دانش خود را برای ارتقای عملکرد نویسنده مقاله به او انتقال دهند، و بدانند که در داوری مقاله، رعایت برخی نکات اخلاقی (گادلی2 و جفرسون3، 2003) مانند اظهار تعارض منافع4 یا سایر سوگیری‌ها و نیز اظهارنظر در وقت مقرر ضروری است. در شرایط کنونی که مشغله اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها که اکثر داوران مجلات علمی- پژوهشی را تشکیل می‌دهند، اغلب طاقت‌فرسا است، بهره‌گیری از آنان به‌عنوان داور همتا بسیار دشوار شده است. چگونه می‌توان از استادی که کمتر وقتی برای فراغت خود می‌یابد، انتظار داشت با فراغت کامل به مرور مقاله، مطالعه در حواشی موضوع آن، جستجو در اینترنت و منابع برای به‌روزکردن دانش خود در جهت اظهارنظر دقیق علمی، و تهیه گزارش کاملی از ارزیابی مقاله بپردازد. البته مشکل کم بودن دسترسی به داوران مورد نیاز، در مورد مجلاتی که به دلایلی از اعتبار و موقعیت پایین‌تری برخوردارند، بیشتر است و این خود سیکل معیوبی به‌وجود می‌آورد. برای افزایش دسترسی به داوران مطلوب چه باید کرد؟ روشن است که در ابتدا باید آنها را شناسایی نمود. درخواست معرفی داور از مجلات معتبر می‌تواند مفید باشد، ولی سایر مجلات با معرفی داوران خوب خود، در واقع خود را از آنها محروم می‌کنند! راه دیگر، آزمایش و خطا است؛ می‌توان بر اساس یک مقیاس (کالاهام1، باکست1، وکرل1 و ویرز1، 1998)، کیفیت داوری را نمره‌گذاری کرد و بر پایه این نمرات، دست به انتخاب زد. گادلی و جفرسون (2003) برخی ویژگی‌های داوران خوب را ذکر کرده‌اند. برای استفاده هر چه بیشتر از خدمات با ارزش داوران همتا، از آن‌جا که مجله هرگز نمی‌تواند هزینه مالی متناسب آن را بپردازد، باید برای ایجاد ”تقویت مثبت“ به روش‌های دیگر تلاش کند و دست‌کم با ارتقای کیفیت و جایگاه علمی خود، مایه افتخار داور و انگیزه‌ای برای ادامه همکاری او باشد. در سوی دیگر جریان نشر علم، نویسندگان قرار دارند و در واقع تا آنها ننویسند مجله چیزی برای چاپ کردن ندارد. نگارش مقاله توسط پژوهشگران ایران طی سال‌های اخیر در حوزه‌های بهداشت روان (شریفی و همکاران، 1382) و روانپزشکی (فرهودیان و همکاران، زیرچاپ) رشد کمّی چشمگیری داشته و از این نظر شایسته تحسین است. با این حال، رشد کیفی پژوهش‌ها مورد سؤال است و یکی از وظایف داوران و مجلات علمی کمک به چنین رشدی است. به‌نظر می‌رسد زمان آن فرا رسیده است که بیش از کمیت، به کیفیت کارهای علمی بها دهیم و از عواقب نشر مفرط کارهای کم‌ارزش بپرهیزیم. بنابراین پس از ارزیابی مقالات، ممکن است مجله توصیه‌های متعددی برای نویسنده جهت تصحیح و تغییر مقاله داشته باشد و یا اصلاً آن را نپذیرد. در هر دو صورت، پژوهشگر می‌تواند از توصیه‌های داوران برای افزایش کیفیت کار خود بهره گیرد. البته ذکر این نکته شاید بی‌فایده نباشد که به هر حال، مجله مجبور به انتخاب چند مقاله برای چاپ است و حتی اگر تعداد زیادی مقاله ”مناسب“ برای چاپ در اختیار داشته باشد، به ناچار مقالات ”مناسب‌تر“ را برمی‌گزیند. در غیر این صورت، فهرست انتظار مقالات در دست چاپ روز به روز طولانی‌تر و گرایش‌ پژوهشگران برای ارسال مقاله کمتر خواهد شد. در این مجله نیز، اخیراً مدت انتظار مقالات برای چاپ کاهش یافته‌ و برای مقالاتی که از این به بعد مورد پذیرش قرار می‌گیرند، کمتر از یک سال خواهد بود. به این ترتیب، امید است با تلاش پژوهشگران (نویسندگان) و داوران همتا و با کمک نگرش صحیح مدیریت مجلات علمی در جهت رشد کیفی مقالات، شاهد پیشرفت مستمر علم در کشور باشیم. در این مسیر، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران نیز در کنار پژوهشگران خواهد بود.

همبودی سردردهای میگرنی با اختلال دیس‌تایمیک و اختلال اسکیزوافکتیو

همبودی سردردهای میگرنی با اختلال دیس‌تایمیک و اختلال اسکیزوافکتیو

« بعدی  ۲۱۸  ۲۱۷  ۲۱۶  ۲۱۵  ۲۱۴  ۲۱۳  ۲۱۲  ۲۱۱  ۲۱۰  ۲۰۹  ۲۰۸  ۲۰۷  ۲۰۶  ۲۰۵  ۲۰۴  ۲۰۳  ۲۰۲  ۲۰۱  ۲۰۰  ۱۹۹  قبلی »