اثربخشی درمان شناختی- رفتاری گروهی در پیشگیری از لغزش افراد وابسته به متاآمفتامین

متاآمفتامین، یک ماده ی محرک و اعتیاد آور است که مغز و سیستم عصبی را به شدت تحریک می‌کند و از نظر شیمیایی، اثر بیشتری از آمفتامین دارد. درمان زیستی واحدی برای سومصرف این ماده وجود ندارد و تمرکزهای درمانی بر مداخلات روان شناختی متمرکز است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر درمان گروهی شناختی ـ رفتاری بر پیشگیری از لغزش افراد وابسته به متاآمفتامین بود. بدین منظور طی یک طرح نیمه آزمایشی و پیش آزمون - پس آزمون و گمارش تصادفی، 30 نفر از افراد مبتلا به سومصرف متاآمفتامین که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی لرستان سم زدایی شده بودند، به شیوه ی دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. گروهها با آزمایش های منظم ادرار مورد آزمون قرار گرفتند سپس درمان گروهی شناختی ـ رفتاری در دوازده جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج آزمون های خی دو نشان داد بین میزان عود درمان جویان در گروه گواه و آزمایش، تفاوت معناداری وجود داشته است. به نظر می رسد درمان گروهی شناختی- رفتاری به بیماران کمک می کند تا با حقیقت مصرف مواد مواجه شوند، از نتایج منفی مصرف آگاهی یابند و انگیزه ای قوی برای ادامه ی ترک داشته باشند.

پیش بینی بهزیستی روان شناختی از طریق مولفه های خودکارآمدی سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده

بهزیستی روانی، شامل دریافت های فرد از میزان هماهنگی بین هدف های معین و ترسیم شده با پیامدهای عملکردی است که در فرایند ارزیابی های مستمر به دست می آید و به رضایت درونی و نسبتا پایدار در توالی زندگی منتهی می شود. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر از طریق مولفه های خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی بر رگرسیون، 300 دانش آموزان پسر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس شهر اصفهان انتخاب و از نظر خودکارآمدی سرسختی روان شناختی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی روان شناختی مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون گام به گام یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی، سرسختی روان شناختی وحمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روان شناختی، رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد و متغیرهای پیش بین، قادرند تغییرات بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر را پیش بینی کنند. براساس این داده ها، افرادی که خودکارآمدی، سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده بالایی دارند از بهزیستی روانی بالایی برخوردارند.

تاثیر روش تلفیقی شناختی ـ گفتاری در درمان افراد مبتلا به لکنت

لکنت، یکی از بیماریهای بحث برانگیز و یک اختلال گفتاری چند وجهی روانی حرکتی است که در جریان طبیعی گفتار فرد روی می دهد. اثربخشی روشهای درمان لکنت در دوران بزرگسالی بر مبنای ثبات لکنت، نگرش منفی فرد، انگیزه و اشتیاق آن متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روش تلفیقی شناختی ـ گفتاری در درمان افراد لکنتی بزرگسال فارسی زبان بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه تجربی، 38 نفر بزرگسال مبتلا به لکنت در دامنه ی سنی30-18سال به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. مداخلات درمانی آزمودنی های گروه کنترل از سوی شش نفر آسیب شناس گفتار و زبان با تجربه، به تعداد 16 جلسه ی انفرادی در طول 4 ماه انجام گرفت. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، از نظرشدت لکنت ویژگیهای آشکار لکنت، نیمرخ شناختی لکنت و ویژگیهای درونی لکنت مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین روانی گفتار، روانی خواندن شفاهی و نیمرخ شناختی در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. با استناد به یافته های تحقیق، نتایج این مطالعه با نتایج مطالعات مشابه همسو و منطبق بود و نیز روش تلفیقی شناختی ـ گفتاری در درمان لکنت بزرگسال اثر بخش تر بوده و استفاده ازآن به همه گفتار درمانگران توصیه می شود.

تاثیر خودافشاگری مشاور، بر تصمیم گیری و رضایت مراجع در مشاوره ی ژنتیک تالاسمی قبل از ازدواج

پژوهشگران و روان درمانگران، بر اهمیت خودافشاگری به عنوان یکی از فنون مشاوره و تاثیر چشمگیر آن بر رابطه ی مشاور و مراجع، تاکید می کنند. هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر خودافشاگری مشاور بر تصمیم گیری و رضایت مراجع در مشاوره ی ژنتیک تالاسمی قبل از ازدواج بود. بدین منظور طی یک پژوهش از نوع پژوهش های آنالوگ (شبیه سازی شده) 131 نفر زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی ژنتیک پزشکی اصفهان، به صورت نمونه ی دردسترس انتخاب و سناریویی از یک جلسه ی مشاوره ی ژنتیک برای زوجین ناقل تالاسمی را در یکی از سه حالت بدون، خودافشاگری خودافشاگری حرفه ای و خودافشاگری شخصی مشاور تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کای اسکویر نشان دهنده ی طیف متنوعی از ایده ها از قبیل تمایل مراجعین برای تصمیم گیری، درخواست اطلاعات بیشتر در مورد آزمایشات و گزینه های ممکن، ابراز افکار و احساسات و یا تردید در تصمیم گیری بود و نشان داد که خودافشاگری شخصی مشاور بر تصمیم گیری مراجعین تاثیر گذاشته است و نیز مشاوره جویان حالت خودافشاگری شخصی را نسبت به خودافشاگری حرفه ای رضایت بخش تر توصیف کردند. به نظر می رسد خودافشاگری مشاور ژنتیک یک فن بالقوه سودمند است که کاربرد بجا، ظریف، محتاطانه و هدفمند آن می تواند به نتایج مثبتی مانند رضایت مراجع منجر شود.

سهم پنج عامل اصلی شخصیت در پیش بینی تحمل ابهام

تحمل ابهام، پذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی و عدم تحمل ابهام، باورهایی در مورد نگرانی، جهت گیری مساله منفی و سبک مقابله ای اجتنابی است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی سهم پنج عامل اصلی شخصیت در پیش­بینی تحمل ابهام بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی برتحلیل رگرسیون، 248 نفر (136 زن و 112 مرد) از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین­المللی کیش به روش خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب و از نظر تحمل ابهام و پنج عامل بزرگ شخصیت مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون نشان داد که بین عامل روان­نژندی و تحمل ابهام رابطه ی منفی معنادار و بین برون­گرایی و دلپذیر بودن با تحمل ابهام، رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که عامل روان­نژندی، به تنهایی 29 درصد، دو عامل روان نژندی و دلپذیر بودن، 33 درصد و سه عامل روان نژندی، دلپذیر بودن و برون­گرایی، 34 درصد از واریانس نمره­های تحمل ابهام را تبیین می کنند. یافته­ها به طور کلی بیانگر آن است که روان­نژندی بالا باعث کاهش تحمل ابهام و برونگرایی و دلپذیربودن، باعث افزایش تحمل ابهام در دانشجویان می­شود. بنابراین به نظر می رسد چون افراد روان نژند، از نظر هیجانی ناپایدار، نگران و مضطرب اند و سریعا نسبت به فشار، واکنش نشان می دهند، نمی توانند تحمل ابهام بالایی داشته باشند. این ویژگی موجب توانایی روان نژندی در پیش بینی تحمل ابهام می شود. کلیدواژگان

رابطه‌ی سبک‌های دفاعی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با تاب‌آوری در دانش‌آموزان

تاب‌آوری، یکی از سازه‌های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان، رفتار و ظرفیتی برای مقاومت در برابر استرس و فاجعه است. تاب آوری، به عنوان قدرت یا توانایی برگشتن به زندگی اولیه و شروع وضعیت جدید از طریق کاهش فشار عصبی یا تحریف آن و جایگزینی نشاط نیز تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه­ی سبک‌های دفاعی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با تاب‌آوری بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی، ‌250 دانش‌آموز دبیرستانی شهر تهران به صورت روش خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و از نظر سبک‌های دفاعی، طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و تاب‌آوری مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که بین تاب‌آوری با سبک دفاعی پخته، همبستگی مثبت و با طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه‌ی بریدگی/ طرد، خودگردانی/‌ عملکرد مختل دیگر جهت‌مندی و محدودیت‌های مختل، همبستگی منفی وجود دارد. همچنین، معلوم شد که سبک‌های دفاعی پخته و ناپخته، پیش‌بینی کننده‌ی تاب‌آوری هستند و سبک دفاعی ناپخته، کاهش تاب‌آوری و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه تاب‌آوری را پیش‌بینی می‌‌کند. به نظر می رسد سبک دفاعی پخته به همراه طرح‌واره‌های ناسازگار خودگردانی/ عملکرد مختل و گوش به‌زنگی بیش از حد/ بازداری نیز، می‌‌توانند بهبود یا افزایش تاب‌آوری را پیش‌بینی نمایند.

تاکتیک های حل تعارض در انواع سبک های دلبستگی زوجین

گرچه تعارض یک پدیده ی جهان شمول است، با این حال راه هایی که از طریق آن زوجین تعارض های خویش را مدیریت می کنند تا حدود زیادی متفاوت است. یکی از پارادایم هایی که برای تبیین تعارض و خشونت خانگی به کار می رود، نظریه ی دلبستگی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت افراد دارای سبک­های مختلف دلبستگی در تاکتیک­های حل تعارض بود. بدین منظور، طی یک مطالعه­ی مقطعی از بین زوجین ساکن شهر تهران، 265 نفر (140 زن و 125 مرد) به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و از نظر تاکتیک­های حل تعارض، سبک­های دلبستگی و تجارب مربوط به روابط نزدیک مورد آزمون قرار گرفتند. یافته­ها حاکی از تفاوت­ افراد با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن در تاکتیک­های حل تعارض و تفاوت افراد با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در زیرمقیاس­ خشونت روان­شناختی بود. همچنین معلوم شد افراد با سبک دلبستگی ایمن نسبت به افراد با سبک دلبستگی ناایمن و افراد اجتنابی، نسبت به اضطرابی­ها، در حل تعارض عملکرد نامناسب­تری دارند. این نتایج، رابطه­ی ابعاد اجتناب و اضطراب با تاکتیک­های حل تعارض را مورد تایید قرار داد. بنابراین با توجه به یافته­های مطالعه­ی حاضر می­توان گفت که کیفیت پیوندهای دلبستگی می تواند الگوی رفتارهای تعارضی زناشویی را تعیین کند.

توجه به محرک‌های مرتبط و غیر مرتبط خنثی در خلق افسرده ی القایی: آزمون فرضیه ی توجه ی نامتمرکز

خلق افسرده، به گونه‌های مختلف فرایندهای شناختی اعم از تفکر پیچیده، حل مساله، حافظه، خلاقیت و به ویژه توجه و رمز گردانی اطلاعات را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه­ی نحوه ی اختصاص توجه به محرک‌های مرتبط و نامرتبط خنثی در خلق افسرده‌ی القایی و غیر افسرده بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای با مداخلات آزمایشی، 89 نفر، از دانشجویان غیر افسرده­ی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز و دانشجویان کارشناسی رشته ی روان شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان طی یک غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کاربندی شدند. یکی از گروهها مورد القای افسردگی قرار گرفت و توجه متمرکز افراد با استفاده از تکلیف بازشناسی الگوهای مکعب ها و توجه نامتمرکز اندازه گیری شد. تحلیل واریانس نمرات نشان داد که در اختصاص توجه به محرک‌های مرتبط، تفاوت معناداری بین گروهها وجود ندارد اما، میزان توجه به محرک‌های نامرتبط در افراد گروه افسرده- القایی بیشتر از گروه غیر افسرده بود. یافته‌ها نشان می دهد که شیوه ی توجه نامتمرکز علاوه بر خلق افسرده در شرایط با خلق افسرده القایی نیز وجود دارد.

مقایسه ی نیمرخ روانی، رضایت از زندگی و راهبردهای مقابله¬ای در همسران شهدا، جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و آزادگان

جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید، پیامدهای گسترده­ی فردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که در گستره­ی نسل­های متمادی تاثیرات چشمگیری بر روابط اعضای یک جامعه می­گذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نیمرخ روانی، رضایت از زندگی و شیوه­های مقابله در همسران رزمندگان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای پس رویدادی، 344 نفر به روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی از بین همسران جانبازان اعصاب و روان، آزادگان و شاهد جنگ تحمیلی استان تهران انتخاب و از نظر نشانگان اختلال روانی، پاسخ‏های مقابله ای و رضایت زندگی مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که ­آزمودنی­ها در اکثر خرده­مقیاس­ها نشانه­های بیمارگون دارند اما، بین نیمرخ روانی همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که راهکارهای مقابله‌ای همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معناداری دارد و به نظر می رسد همسران جانباز، آزاده و شاهد در راهکارهای مقابله­ای متفاوتند این در حالی است که استفاده ی مداوم از شیوه­های مقابله ای هیجان­مدار در روابط و مسایل زناشویی، می­تواند بهداشت روانی افراد را با مشکل مواجه کند.

اعتبار، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه ی تجارب روابط نزدیک – ساختار رابطه (ECR-RS)

مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک- ساختار رابطه، مبتنی بر رویکرد ابعادیِ دلبستگی و یکی از پراستفاده­ترین آزمون­ها در حوزه ی دلبستگی بزرگسالان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی اعتبار و ساختار عاملی پرسشنامه ی تجارب روابط نزدیک- ساختار رابطه بود. بدین منظور، نمونه‌ای با حجم 340 نفر از جوانان مجرد 18 تا 30 ساله ساکن شهر تهران به روش نمونه‌گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر تهران انتخاب و از نظر روابط نزدیک- ساختار رابطه، اضطراب، افسردگی و استرس مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مدل دو عاملی با استفاده از دو عامل اجتناب و اضطراب در هر حوزه، در جامعه ی ایرانی برازش دارد. ضریب آلفای کرونباخ، بالاتر از 70/0 و در حد رضایت‌بخشی بود؛ علاوه بر این، ضریب بازآزمایی این پرسشنامه پس از دو هفته فاصله­ی زمانی بین 69/0 تا 80/0 بود. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که نمرات روابط نزدیک- ساختار رابطه با اضطراب، افسردگی و استرس، رابطه ای مثبت و معنادار دارد. این رابطه بیانگر اعتبار همگرا پرسشنامه ی روابط نزدیک- ساختار رابطه است. ساختار عاملی، اعتبار و پایایی پرسشنامه ی روابط نزدیک- ساختار رابطه برای کاربردهای پژوهشی و تشخیص‌های بالینی در حد قابل قبول است و می­توان گفت پرسشنامه ی مزبور ابزاری مفید و معتبر جهت انجام پژوهش­های مرتبط با دلبستگی در حوزه­های مختلف رابطه است.

بررسی نقش اضطراب صفت بر بازشناسی حالات هیجانی در چهره

یافته ها، حاکی از آن است که افراد با اضطراب صفت بالا، در شناسایی چهره های عصبانی نسبت به چهره های شاد یا خنثی در مقایسه با افراد با اضطراب صفت پایین سریع تر عمل می کنند. همچنین زمان توجه انتخابی و سوگیری بازشناسی درباره ی محرک ترسناک و تهدید آمیز می تواند منجر به ماندگاری و افزایش اضطراب شود. هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش اضطراب صفت بر بازشناسی حالات هیجانی در چهره بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای، 20 نفر با اضطراب صفت بالا و 20 نفر با اضطرب صفت پایین (13 مرد و 27 زن) انتخاب و از نظر بازشناسی هیجان در تصاویر هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل واریانس نمرات، میزان بازشناسی هیجان هفتگانه (ترس، خشم، غم، شادی، تعجب، تنفر، خنثی) در دوگروه نشان داد که به غیر از هیجان تنفر، تفاوتی در تشخیص این هیجانات بین دو گروه وجود ندارد و به نظر می رسد اضطراب صفت یک ویژگی شخصیتی است که فراوانی و شدت واکنش هیجانی شخص نسبت به فشار را منعکس می کند و در واقع این اضطراب صفت خصیصه ای خود فرد است و ربطی به ویژگی های موقعیت که شخص با آن روبروست ندارد.

اثربخشی برنامه ی بازگشت به اجتماع بر ارتقای مهارت های اجتماعی بیماران اسکیزوفرن

اختلال اسکیزوفرنی، اختلالی مزمن و ناتوان کننده است و در این اختلال، مهارت های اجتماعی بیمار به شدت آسیب می بیند. برنامه ی بازگشت به اجتماع در کنار ویژگی های فراوانی که دارد، بر ارتقای مهارت های اجتماعی بیمار، نقشی اساسی بازی می کند. این برنامه یکی از زیر برنامه های مهارت های زندگی اجتماعی و مستقل است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی برنامه ی بازگشت به اجتماع بر ارتقای مهارت های اجتماعی بیماران اسکیزوفرن بود. بدین منظور، در قالب یک طرح نیمه ­آزمایشی 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی که در مرحله ی بهبود نسبی به سر می­بردند، به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. مهارت های اجتماعی گروهها پیش و پس از اتمام پژوهش ارزیابی شد سپس، گروه آزمایش برنامه 16 جلسه ای بازگشت به اجتماع را دریافت کرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای این برنامه بر ارتقای مهارت های اجتماعی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی موثر است. گرچه این یافته ها مقدماتی هستند اما پیشنهاد می شود این برنامه در جهت ارتقای مهارت های اجتماعی آسیب دیده در بیماران روانی مزمن از جمله اسکیزوفرنی، به کار گرفته شود.

« بعدی  ۲۱۱  ۲۱۰  ۲۰۹  ۲۰۸  ۲۰۷  ۲۰۶  ۲۰۵  ۲۰۴  ۲۰۳  ۲۰۲  ۲۰۱  ۲۰۰  ۱۹۹  ۱۹۸  ۱۹۷  ۱۹۶  ۱۹۵  ۱۹۴  ۱۹۳  ۱۹۲  قبلی »