ارائه مدلی به منظور شناسایی عوامل موثر بر عملکرد سرمایه گذاری های مشترک : مورد مطالعه شرکت ایدرو

کی از موثرترین راه­های رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و انتقال دانش و تکنولوژی روز از طریق تاسیس شرکت­های سرمایه گذاری مشترک با مشارکت شرکت­های خارجی و یا داخلی توانمند می­باشد که بر اساس تحقیقات به عمل آمده با نرخ شکست بالایی مواجه هستند. هدف تحقیق شناسایی و انتخاب عوامل موثر بر عملکرد سرمایه­گذاری­های مشترک (JV) می­باشد. در این مقاله از طریق مطالعه و بررسی تحقیقات و پژوهش­های انجام شده توسط محققین داخلی و خارجی و مصاحبه با متخصصین و صاحب نظران و همچنین بررسی شرکت­های سرمایه گذاری مشترک وابسته به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، عوامل متعددی شناسایی و دسته­بندی شده و از طریق توزیع پرسشنامه در بین شرکت­های سرمایه گذاری مشترک وابسته به سازمان مذکور و شرکای دولتی و خصوصی آنها و همچنین خبرگان و متخصصین حوزه سرمایه­گذاری مورد پایش و ارزیابی قرار گرفته است. در نتیجه این تحقیق 15 عامل موثر بر عملکرد سرمایه گذاری های مشترک شناسایی و بر اساس آزمون فریدمن الویت‌بندی گردیده است.

طراحی و سنجش مدل سازمان ارزش بنیان در شرکت مادر تخصصی توانیر

با رقابتی‌تر شدن محیط، سازمانهای هزاره سومی به منظور تامین انتظارات ذی نفعان[1] بیرونی خود، نیازمند توجه بیشتر به انتظارات ذی نفعان درونی خود هستند. از طریق تامین انتظارات ذی نفعان درونی، بین کارکنان انسجام درونی، تفاهم و اعتماد متقابل بیشتری شکل می گیرد که آن نیز به خودی خود سبب ارتقای سطح کیفی و کمی خدمات و محصولات ارایه شده، می گردد. در واقع، ‌شکل‌گیری مفهوم سازمان ارزش‌بنیان[2]، ناشی از توجه همزمان به تامین انتظارات کلیه ذینفعان اعم از درونی یا بیرونی بود؛ امری که از طریق جاری‌سازی این انتظارات در قالب ارزش، و از مجرای سبک خاصی از رهبری سازمانی تحقق می یابد. رویکرد ارزش بنیان به ویژه در بخش دولتی[3] که با بحران، کمبود بودجه، نیاز مستمر به کوچک‌سازی و مسایلی از این قبیل روبه‌رو می باشد،‌ از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف این پژوهش، طراحی سازمان ارزش بنیان در بخش حاکمیتی صنعت برق یعنی شرکت مدیریت تولید، توزیع و انتقال نیروی برق در ایران (شرکت مادر تخصصی توانیر) می باشد. بدین منظور، پس از بررسی اهم ویژگی‌های سازمان ارزش‌بنیان، اهمیت ترجمان انتظارات ذی نفعان، و خصایص بخش دولتی، مدل مفهومی سازمان ارزش بنیان که با توجه به تازگی موضوع،‌ محقق ساخته است و از طریق روش دلفی با اخذ نظرات خبرگان صنعتی و نخبگان دانشگاهی نهایی گردیده ارایه می شود. تحلیل‌های آماری انجام شده حاکی از آن است که الگوی به دست آمده در این تحقیق، معنی‌دار بوده و تئوری پیشنهادی محققان مبنی بر اجزای تشکیل‌دهنده سازمان ارزش بنیان تایید می شود.

نقش انجمن های علمی و نظام تصمیم گیری های علمی کشور

درحوزه علوم انسانی و عرصه سیاستگذاری های دولتی ، شبکه های تصمیم گیری ، مفهوم جدیدی است که در چارچوب `پارادایم مدیریت دولتی نوین و رویکردهای حکمرانی مورد بحث بوده ،و به رابطه بین جامعه مدنی و نهادهای شکل گرفته در آن با دولت اشاره دارد . از آنجا که انجمن های علمی ،به عنوان یکی از ذینفعان شبکه های سیاستگذاری ،نقش چشمگیری در فرایند خط مشی علمی کشورهای مختلف ایفا میکنند. هدف از این پژوهش مطالعه نقش این نهاد علمی در بهبود کیفیت خط مشی علمی جامعه ایران می باشد. به این منظور پرسشنامه ای میان 150 عضو هیئت مدیره انجمن های علمی توزیع گردیدو سپس ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نماینده مجلس ، 15 عضو مشاور در مجمع تشخیص مصلحت نظام ، 5 وزیر کابینه نهم ودهم انجام شد . داده های پرسشنامه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی عوامل اثرگذار و جهت قابلیت اعتمادابزار اندازه گیری ، از روش آلفای کرونباخ استفاده نموده ،پاسخ های حاصل از مصاحبه ها نیز با استفاده از روش تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفت .یافته های تحقیق نشان می دهد که : فعالیت انجمن های علمی عمیقا بر میزان آگاهی وتغییر در نوع مطالبات شهروندان تاثیر داشته ،و همکاری این نهاد ها با سیاستگذاران دولت ، بهبودکیفیت تصمیم گیری های علمی و گسترش فرهنگ پژوهش در جامعه را به همراه دارد . و از آنجا که توسعه فرهنگ پژوهش در هر جامعه ، شاخصه توسعه اقتصادی محسوب می گردد بنابراین نمی توان نقش انجمن های علمی در این رابطه را نادیده گرفت .

بررسی عوامل موثر در طراحی مدل کسب و کار همراه در حوزه مدیریت زیرساخت

مروزه مدل‌های کسب و کار مورد استفاده در تجارت همراه در صورتی برای مشتریان دارای منافع خواهند بود که ارزش پیشنهادی موجود در ابزار همراه مانند استفاده از سرویس در هر مکان، آسایش، محلی‌سازی و شخصی‌سازی را به مشتریان خود ارائه نمایند. در این تحقیق عوامل موثر در طراحی اجزای مدل کسب و کار در حوزه مدیریت زیرساخت و محصول تجارت همراه با استفاده از آنتولوژی مدل کسب و کار استروالدر مورد بررسی قرار می‌گیرد. این عوامل که با روش کیفی فراتلفیق استخراج شده اند از جمله مهم ترین آنها در بلوک مدیریت زیرساخت و مولفه پیکربندی ارزش شامل مدیریت شبکه، مدیریت فناوری، در مولفه قابلیت شامل یکپارچگی در سطح داده، یکپارچگی در سطح سرویس، یکپارچگی در ساختار ارائه سرویس، پشتیبانی از استانداردهای جهانی، امنیت و در مولفه شراکت شامل مزیت رقابتی شرکای فعال، تقسیم نقش ها و مسئولیت ها در شبکه ارزش، مدل حاکمیت، پشتیبانی رگولاتوری، تناسب در سرویس های دریافت شده با قراردادهای منعقد شده می باشد. برای تائید و صحه‌گذاری عوامل شناسایی شده آزمون میانگین یک جامعه آماری، تحلیل واریانس درون‌گروهی، تحلیل هم‌بستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد استفاده قرار گرفته است. همانگونه که از تحلیل روابط بین متغیرها استنباط می‌گردد، در عوامل موثر در طراحی مدل کسب و کار همراه بین ابعاد مورد نظر در مدل یعنی مدیریت زیرساخت به عنوان متغیر مستقل با بعد محصول به عنوان متغیر وابسته رابطه مثبت وجود دارد. در صورتی که بازیگران اصلی تجارت همراه مکانیزم‌های تعاملاتی مناسبی را با یکدیگر برقرار سازند، ضمن بهره‌مندی از قابلیت‌های یکدیگر می توانند کارایی زنجیره ارزش خود را نیز افزایش دهند. قابلیت های شرکاء بر پایه مزیت رقابتی آنها در شبکه ارزش اهمیت بیشتری می یابد و متناسب با آن باید نقش ها و مسئولیت های مناسبی در شبکه ارزش به آنها تخصیص یابد. با توجه به گستره فناوری های مورد استفاده در تجارت همراه مدیریت و طرح‌ریزی برنامه‌های توسعه‌ای مناسب برای پشتیابی از استانداردهای مختلف، در عملکرد تجارت همراه تاثیر گذار به سزایی خواهد داشت. امنیت به عنوان یک رکن کلیدی در جلب اعتماد کاربران در استفاده از ابزار همراه تاثیر به سزایی دارد.

بررسی رابطه ابعاد کیفیت خدمات و رضایت مشتری در صنعت بانکداری: مدل مقایسه ای خدمات سنتی و الکترونیکی

با رقابتی شدن صنعت بانکداری و عدم تمایز محصولات، کیفیت خدمات به عنوان مزیت رقابتی شناخته شده و تاثیر مستقیم بر رضایتمندی مشتریان دارد. اطلاع از تصویر ذهنی سازمان نزد مشتریان و روابط حاکم برآن ها ضمن اینکه نقاط ضعف و قوت یک سازمان را آشکار می سازد، زمینه را برای اتخاذ راهبردهای مناسب و ارتقای سطح عملکرد فراهم می آورد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر کیفیت خدمات بانکی و در نهایت رابطه این ابعاد با رضایتمندی مشتریان و ارائه راهکار، انجام شده است. به همین منظور پرسشنامه ای با استفاده از مدل سروکوال و بهره گیری از متغیر های تاثیر گذار بر خدمات الکترونیک طراحی شد و در شهر تهران با حجم نمونه 384 نفر، از مشتریان سه بانک برتر خصوصی ایران جمع آوری گردید و با روش مدل سازی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار LISREL 8.7 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که ارداکات مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیک تاثیر مثبتی بر میزان ترجیح نسبت به خدمات سنتی دارد و از طرفی ادراکات مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیک تاثیر بیشتری نسبت به ادراک مشتریان از کیفیت خدمات سنتی بر رضایت مشتریان دارا می باشد.

جهت گیری های درونی کارراهه: مطالعه موردی صنعت بانکداری

اغلب مطالعات در زمینه کارراهه شغلی در سازمانها بر جنبه بیرونی کارراهه متمرکز است ولی برخی محققان این حوزه معتقدند که توجه به ارکان درونی کارراهه نیز به همان اندازه مهم می باشد.سازمانها نیازمند شناخت جهت گیری های مختلف کارراهه کارکنان هستند تا مسیرهای کارراهه و سیستم های مناسب پاداش را طراحی کنند. مهمترین تحقیقی که در زمینه ابعاد درونی کارراهه صورت گرفته ، پژوهشی است که توسط ادگار شاین در یک مطالعه طولی انجام شد.با اینکه اثر شاین نقطه شروع مناسبی برای درک ماهیت ارکان درونی کارراهه[1] فراهم می کند ،اما نمی تواند تجربیات منحصربفرد افراد در زمینه های فرهنگی مختلف را پوشش دهد، لذا هدف تحقیق حاضر پاسخ به این پرسش است که ارکان درونی کارراهه کارکنان بخش های مالی و فناوری اطلاعات در بانکهای دولتی کشور کدام است؟ تحقیق حاضر با رویکردی ترکیبی با استفاده از مصاحبه های کیفی و پرسشنامه انجام شده است و جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان بخش های مالی و فناوری اطلاعات ادارات مرکزی در سه بانک دولتی ایران در سال 1390 است. نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود یک رکن کارراهه درونی تحت عنوان " معنویت" در افراد جامعه آماری تحقیق می باشد که در سایر تحقیقات انجام شده در این حوزه مورد شناسایی و بحث قرار نگرفته است.

فرهنگ، تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت کارکنان دانشی: طراحی و تبیین مدلی در پژوهشگاه صنعت نفت

ا توجه به هزینه‏های مستقیم و غیرمستقیم ترک خدمت کارکنان دانشی نظیر انتقال قابلیت‏ها به شرکت‏های رقیب و از دست دادن مزیت رقابتی، ترک خدمت به دغدغه‏ی اصلی مدیران منابع انسانی این سازمان‏ها تبدیل شده است به نحوی که توجه را به افزایش تعهد و وفاداری کارکنان معطوف داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت انجام شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه‏ی همبستگی و مبتنی بر مدل‏سازی معادلات ساختاری است. جامعه‏ی آماری تحقیق دربر‏گیرنده‏ی اعضای هیئت علمی پژوهشگاه صنعت نفت است. بدین منظور 179 پرسشنامه توزیع و جمع‏آوری گردید. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی بر روی تعهد سازمانی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد، تعهد سازمانی بر تمایل به ترک کار اثر معکوس و معناداری دارد و همچنین تعهد سازمانی در رابطه‏ی بین فرهنگ سازمانی و تمایل به ترک کار نقش میانجی دارد.

ارائه‏ی مدلی ساختاریافته از سنجه‏های ارزیابی عملکرد مدیریت بازاریابی در شرکت‏های تولیدی صنعتی: مطالعه‏ای در شرکت‏های مواد غذایی

شرکتهای تولیدی برای حضور بهتر در بازار به یک نظام اثربخش در فعالیت‌های بازاریابی خود نیاز دارند. آن‌ها به منظور شناسایی میزان مطلوبیت روشهای بازاریابی از سنجه‌های گوناگونی استفاده می‌کنند. این سنجه‌ها غالباً تجربی هستند. بر این اساس استفاده از مدل‌های ارزیابی ساختاریافته میتواند این شرکتها را بطور کارآمدتری یاری نماید. در پژوهش حاضر با بررسی شرکتهای مواد غذایی، متدی اثربخش از مرکب مهمترین سنجه‌های نظام بازاریابی برای اینگونه مؤسسات تولیدی معرفی می‌گردد. روش تحقیق از نوع توصیفی وجامعه آماری پژوهش تمامی ‌شرکتهای تولیدی مواد غذایی در تهران اند که از طریق نمونه‌گیری تصادفی تعداد 95 شرکت‌، برای جمع‌آوری اطلاعات از مدیران عالی و فروش و بازاریابی آنها انتخاب شده‌اند. براساس نتایج بدست آمده مهمترین سنجه نظام بازاریابی شرکتهای تولیدی در صنعت مواد غذایی، عوامل مرتبط با سنجش بازار و نوآوری تعیین گردیدند. در میان متغیرهای فرعی نیز سنجه ارزیاب سهم بازار‌، بیشترین اهمیت را دارا می‌باشد.

تأثیر استراتژی آموزش و توسعه‏ی منابع انسانی و فرهنگ سازمانی دانش‏آفرین بر تسهیم دانش:مطالعه‌ای در صنعت هسته‌ای

دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و راهبردی و تسهیم دانش، قدرت برتر برای سازمانها است. بدین جهت مطالعه پیرامون عوامل موثر بر تسهیم دانش امری ضروری است. این مقاله با هدف بررسی تأثیر استراتژی آموزش و توسعه منابع انسانی و فرهنگ سازمانی دانش‌آفرین بر تسهیم دانش و نیز شناخت تأثیر تعدیلی فرهنگ سازمانی دانش‌آفرین بر رابطه بین استراتژی آموزش و توسعه منابع انسانی با تسهیم دانش در سازمان انرژی اتمی ایران انجام گرفت. نمونه پژوهش 328 نفر از کارشناسان سازمان بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه برای گردآوری داده‌ها و در راستای تحلیل از روش تحلیل عاملی استفاده شده­است. یافته ها تأثیر معنی‌دار استراتژی آموزش و توسعه منابع انسانی و فرهنگ سازمانی دانش‌آفرین را بر تسهیم دانش نشان داد. همچنین نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی دانش‏آفرین بر رابطه بین استراتژی آموزش و توسعه منابع انسانی با تسهیم دانش، در جهت کاهش همبستگی تأثیر تعدیلی داشت. کلیدواژگان

مدیریت کیفیت زنجیره‏ی تأمین و تاثیر آن بر عملکرد شرکت‏های ریخته‏گری قطعات خودرویی ایران

مدیریت کیفیت زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد سیستمی برای بهبود عملکرد سازمان‌ها تعریف می‌شود که فرصت‌های ایجاد شده به وسیله ارتباطات پایین دست و بالادست با تأمین کنندگان و مشتریان را در سازمان جاری می‌سازد. در تحقیق حاضر به بررسی یکپارچگی مدیریت کیفیت جامع و مدیریت زنجیره تأمین و تاثیر آنها بر عملکرد صنایع ریخته گری قطعات خودرو در ایران می‌پردازیم. مدل مفهومی تحقیق از ادغام چندین مدل مفهومی که در گذشته توسط محققان مختلف ارایه شده، حاصل شده است و جامعه آماری این تحقیق نیز شرکت‌های تولید کننده قطعات خودرو به روش ریخته گری در ایران می‌باشد. با توجه به اینکه جامعه آماری مذکور محدود بوده است لذا به جای استفاده از نمونه برداری، کل جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق فرضیه‌های مدل مفهومی با تحلیل‌های آماری و استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos مورد آزمایش قرار گرفتند. یافته‌های این تحقیق نشان داد که رویکردهای مدیریت کیفیت جامع و مدیریت زنجیره تأمین با یکدیگر همبستگی داشته و هر یک نیز بر عملکرد سازمانی تاثیر گذار هستند. بنابراین مدیران ارشد باید در جهت دست یافتن به مزیت‌های رقابتی نسبت به رقبای خود این رویکردها را در سازمان مستقر نموده تا به منفعت‌های ناشی از آنها دست یابند. کلیدواژگان

تأثیر گرایش بازار و فرهنگ سازمانی بر عملکرد شرکت‌های کوچک و متوسط فعال در استان تهران

شرکت­های کوچک و متوسط دارای ویژگی­های منحصربفردی هستند که عملیات بازاریابی را در آنها نسبت به سازمان­های بزرگتر متمایز می­کند. این ویژگی­ها ممکن است به کمک رفتارها و خصوصیات ذاتی مدیران و مالکان آنها یا به کمک اندازه شرکت یا مراحل توسعه بنگاه معین گردد. به همین دلیل در این مقاله تأثیر دو مفهوم کلیدی گرایش بازار و فرهنگ سازمانی بر عملکرد این شرکت­ها آزمون می­شود. برای انجام این کار از پیمایش مقطعی، مدلسازی معادلات ساختاری و روش نمونه­گیری دردسترس از مدیران شرکت­های کوچک و متوسط استفاده شده است. یافته­های تحقیق نشان می­دهد گرایش بازار تاحدودی برخاسته از فرهنگ سازمانی است و هر دو تأثیر مثبت اما غیرمعنی­داری بر عملکرد مالی شرکت­ها دارند. نتایج آزمون مدل در شرکت­های کوچک و متوسط مسیر فرهنگ­سازمانی- گرایش بازار-عملکرد مشتری-عملکرد مالی را تأیید می­کند. در ادامه نتایج مسیرهای ارتباطی میان متغیرهای تحقیق در شرکت­های کوچک و متوسط با انواع بزرگتر مقایسه شده است.

نقش تعامل واحدهای بازاریابی و فروش در فرآیندهای عملیاتی زنجیره‏ی خلق ارزش

سازمان­ها همواره به دنبال این مهم بوده­اند که بتوانند در محیط رقابتی، از طریق فرآیندهای عملیاتی خود به خلق ارزش برتر برای مشتریان بپردازند. واحدهای بازاریابی و فروش، به عنوان دو رکن اساسی سازمان، نقش بسزایی در این ارزش­آفرینی بازی می­کنند. مقاله حاضر که حاصل یک پژوهش مروری- تحلیلی می­باشد، با مطالعه ادبیات موجود در حوزه ارزش مشتری، حوزه­های عملکردی بازاریابی و فروش و نیز مدل­های مطرح شده برای ارتباط این دو واحد، به بررسی تعامل واحدهای بازاریابی و فروش در حوزه­های اشتراک اطلاعات، پیوندهای ساختاری، قدرت، جهت­گیری­ها و دانش می­پردازد و تاثیر آن را بر فرآیندهای عملیاتی خلق ارزش تحلیل می­کند. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که تعامل مثبت واحدهای بازاریابی و فروش در حوزه­های مطرح شده، می­تواند منجر به اثربخشی (افزایش کیفیت و محتوا) و بهره­وری (کاهش زمان و هزینه) در فرآیندهای خلق ارزش می­شود.

« بعدی  ۲۰۱  ۲۰۰  ۱۹۹  ۱۹۸  ۱۹۷  ۱۹۶  ۱۹۵  ۱۹۴  ۱۹۳  ۱۹۲  ۱۹۱  ۱۹۰  ۱۸۹  ۱۸۸  ۱۸۷  ۱۸۶  ۱۸۵  ۱۸۴  ۱۸۳  ۱۸۲  قبلی »