الگویی برای عوامل تاثیر گذار و تاثیر پذیر در مدیریت ارتباط با مشتری از طریق تلفن همراه: مطالعه ای در آژانس های مسافرتی شهر اصفهان

هدف از این مقاله شناسایی متغیرهای تاثیر گذار بر مدیریت ارتباط با مشتری از طریق تلفن همراه (mCRM) و متغیرهای خروجی آن وارائه مدلی بر اساس این متغیرهاست. به همین منظور، تاثیر متغیرهای مستقل بر خروجی ها در آژانس های مسافرتی شهر اصفهان مورد سنجش قرارگرفته است. این کار با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که فعالیت های مورد انتظار مدیران آژانس که باید از طریق تلفن همراه انجام گیرد، بیشتر فعالیت های تبلیغی و اطلاع رسانی است. همچنین، تاثیر حمایت مدیریت ارشد بر رضایت مشتری و بهبود فرآیندها در اولویت بالاتری قرار دارد. علاوه بر این، تاثیر ساختار تلفن همراه بر رضایت مشتری و تاثیر این ساختار بر بهبود فرآیندها نیز با یکدیگر همبستگی معناداری دارد. ضمن آنکه تفاوت معنا داری میان اهداف آژانس های دولتی و خصوصی از به کارگیریmCRM وجود ندارد.

طراحی مدل پیاده سازی بودجه¬ریزی بر مبنای عملکرد با رویکرد پویایی سیستم

بودجه¬ریزی بر مبنای عملکرد را شکلی از بودجه¬ریزی می¬دانند که به طور رسمی افزایش¬ها در هزینه را به افزایش در نتایج متصل می¬سازد. مزایای متعدد این شیوه از بودجه¬ریزی و مشکلاتی که نظام بودجه¬ریزی در ایران با آن مواجه است، منجر شده است که پیاده سازی آن برای سالیان متمادی به عنوان هدف در نظر گرفته شود لیکن هنوز این هدف، محقق نشده است. ازاین¬رو در این پژوهش اقدام به ارائه مدل پیاده سازی بودجه¬ریزی بر مبنای عملکرد با اتخاذ رویکرد پویایی سیستم شده است. نتایج حاصل حاکی از این است که در پیاده سازی موفقیت¬آمیز بودجه¬ریزی بر مبنای عملکرد عوامل متعددی دخالت دارند که از میان آنها ظرفیت علمی و فنی کارکنان، تمایل پرسنل به پیاده¬سازی، تکنولوژی اطلاعات، قوانین و مقررات پشتیبان و تمایل قانون¬گذاران به پیاده-سازی از اهمیت ویژه¬ای برخوردارند.

نوسازی استراتژیک از منظر یادگیری سازمانی: بررسی تجربی مدل 4ت

در این تحقیق «نوسازی استراتژیک سازمان» از دیدگاه «یادگیری سازمانی» مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با مرور بر ادبیات نوسازی استراتژیک و یادگیری سازمانی، سعی شد تا شناخت بهتری نسبت به ارتباط میان این دو مقوله سازمانی حاصل گردد. مدل 4ت (i4) با توجه به جامعیت آن، به عنوان پایه‏ی تحقیق مورد نظر قرار گرفت. سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران نیز به عنوان سازمانی که طی سال¬های اخیر تغییرات زیاد و اساسی در آن رخ داده است، به عنوان محیط مطالعه‏ی موردی انتخاب شد. بر اساس روش تحقیقی که پیش از این برای تست مدل 4ت مورد استفاده قرار گرفته شده بود، روش تحقیقی کیفی طراحی گردید و بر اساس آن مدل 4ت و کیفیت ارتباط میان نوسازی استراتژیک و یادگیری سازمانی در یک سازمان ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت نکات قابل توجهی پیرامون کیفیت و ماهیت فرایندهای یادگیری سازمانی و نقش آن¬ها در نوسازی استراتژیک سازمان حاصل گردید.

ارزیابی قابلیت‏های نام تجاری درصنایع غذایی کشور

پژوهش حاضر در جهت شناخت و ارزیابی قابلیت‏های مزیتی استفاده از نام تجاری (برند) بر اساس مدل «آکر» در صنایع غذایی ایران و بررسی علل ضعف برخی از شرکت‏ها در به‏کارگیری نام تجاری است و در راستای به‏کارگیری و استفاده از این ابزار تجاری به منظور ارتقای این صنایع پیشنهادهایی ارائه می‏دهد. جامعه و نمونه‏ی آماری از میان مشتریان محصولات شرکت‏های مهرام، تک ماکارون، پگاه و شیرین عسل انتخاب شده‏اند و برای تجزیه و تحلیل داده‌ها و یافته‌های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. در آمار توصیفی از جدول فراوانی و میانگین و در آمار استنباطی از آزمون‏های تحلیل واریانس یک طرفه وتوکی استفاده شده است. تحلیل یافته‏ها نشان می‏دهد که در این چهار شرکت به شاخص‏های قیمت، تبلیغات و تعهد در مقایسه با سایر شاخص‏ها توجه بیشتری شده است و این سه شاخص نسبت به شاخص‏های رهبری، ارزش، کیفیت و هویت در رتبه‏ی بالاتر و از نظر میانگین در رتبه‏ی دوم قرار گرفته‏اند. تحقیق به روشنی نشان می‏دهد که اگر این شرکت‏ها بخواهند از شاخص‏های مزیت رقابتی برای تعالی نام تجاری خود استفاده کنند، باید مدیریت هر یک از آن‏ها، بنا به مقتضیات شرکت خود نسبت به ارتقای این شاخص‏ها اقدام کند.

آموزش‏های ایمنی، حمایت سازمانی ادراک‏شده برای ایمنی و رویدادهای مرتبط با ایمنی

در ادبیات پژوهشی به سازه‏ی حمایت سازمانی ادراک‏شده (POS) توجه زیادی شده است. با وجود این، در زمینه‏ی ایمنی به این سازه توجه چندانی نشده است. هدف پژوهش حاضر پر کردن این کمبود پژوهشی، بر مبنای دو پیش‏فرض است: (1) حمایت سازمانی ادراک‏شده برای ایمنی (POSS) به طور مثبتی با رویدادهای مرتبط با ایمنی مرتبط است؛ (2) فراهم‏آوری آموزش‏های ایمنی ادراک کارکنان را از حمایت سازمانی افزایش می‏دهد. داده‏های مربوط به دو پرسشنامه‏ی حمایت سازمانی ادراک‏شده و رویداهای مرتبط با ایمنی، از نمونه‏ی متعلق به جامعه‏ی آماری کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در تابستان و پاییز سال 1389، به روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای گردآوری شد. داده‏ها با استفاده از فنون کوواریانس و همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش از فرضیات ما حمایت کرد. یافته‏ها پیشنهاد می‏کند که کاهش رویدادهای مرتبط با ایمنی به وسیله‏ی بهبود ادراک کارکنان از حمایت سازمانی می‏تواند منجر به کاهش حوادث، آسیب‏ها و مرگ و میرها در سازمان شود.

مدلی برای سنجش تأثیر قابلیت اعتماد برند بانک‏ها بر تعهد وفاداری مشتریان

افزایش رقابت در بخش خدمات ، باعث توجه بیشتر به حفظ مشتریان فعلی و تلاش برای جذب مشتریان جدید شده است. در این میان موضوع وفاداری مشتری به برند و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. در تحقیق حاضر که در صنعت بانکداری و در بین مشتریان بانکهای ملت و پارسیان انجام شده است، تاثیر قابلیت اعتماد برند بر وفاداری مشتریان مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو بتدا، تاثیر متغیرهای ادراکی برند شامل تعهد وفاداری، تعهد مستمر و رضایت بر تمایلات رفتاری مشتریان (توصیه های کلامی مشتریان و نیز تمایل آنان به تغییر بانک) و سپس، تاثیر قابلیت اعتماد برند بر متغیرهای ادراکی و بخصوص بر تعهد وفاداری بررسی و مورد آزمون قرار گرفته است. دراین پژوهش نمونه گیری به روش طبقه‌ای نسبی و حجم نمونه مورد نیاز برای هر بانک 384 نفر می‌باشد. یافته های حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که قابلیت اعتماد برند نقش بسیار مهم و کلیدی در بهبود تمایلات رفتاری مشتریان ایفا می نماید. بدین معنی که افزایش رضایت مشتریان باعث می‌گردد تا به تبلیغ و توصیه بانک خود به دیگران اقدام نمایند و نیز گرایش آنها به تغییر بانک کاهش یابد. همچنین افزایش تعهد مستمر مشتریان باعث کاهش تمایل آنها به تغییر بانک می‌گردد. از این رو مدیران می‌بایست به قابلیت اعتماد برند توجه ویژه ای نمایند و نقش مهم آن را در مدیریت ارتباط با مشتریان مد نظر داشته و استراتژی ها و برنامه‌های مناسب تری در راستای توسعه مشتریان وفادار خود طراحی نمایند.

نقش ابعاد ریسک ادراک‏شده‏ی مشتریان بانک‏ها در پذیرش بانکداری اینترنتی در ایران

با رشد روزافزون فناوری اطلاعات و بازار رقابتی موجود در حوزه‏ی بانکی ایران، شاهد آن هستیم که موضوع پذیرش بانکداری الکترونیک توسط مشتریان، مورد توجه بانک‏ها قرار گرفته است. یکی از مفاهیم کاربردی در ارائه‏ی خدمات الکترونیک بانکی، بانکداری اینترنتی (IB) است. این پژوهش به بررسی تأثیر مفهوم ابعاد ریسک ادراک‏شده‏ی مشتریان بر نیت آن‏ها در پذیرش IB پرداخته است. نتایج حاصل‏شده از به‏کارگیری مدل‏یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ریسک‏های زمانی، کارایی، امنیتی، مالی و حریم خصوصی، ریسک‏های اصلی کاهش‏دهنده‏ی نیت مشتریان برای پذیرش IB هستند و ریسک اجتماعی دارای تأثیر منفی بسیار جزیی می‏باشد. با توجه به نتایج، پیشنهادهای مدیریتی نیز در جهت کمک به بانک‏ها برای کاهش تأثیر منفی این ریسک‏ها در پذیرش IBتوسط مشتریان ارائه شده است.

رابطه‏ی بین هوش هیجانی مدیران و سبک مدیریت تعارض کارکنان در شرکت‏های کوچک و متوسط

با توجه به رشد تحقیقات در زمینه‏ی پیامدهای سازمانی هوش هیجانی و همچنین اهمیت نقش مدیران در تعارضات بین آن‏ها و کارکنانشان، هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه‏ی بین هوش هیجانی مدیران و سبک مدیریت تعارض کارکنانشان در شرکت‏های کوچک و متوسط است. 42 مدیر و 230 کارمند از هشت شرکت کوچک و متوسط ایرانی در این تحقیق مشارکت داشتند. برای تعیین سبک مدیریت تعارض کارکنان، از پرسشنامه‏ی OCCI و برای ارزیابی هوش هیجانی مدیران، از دو پرسشنامه‏ی ESCI و TMMS استفاده شده است. تحلیل عاملی اکتشافی برای مشخص نمودن عامل‏های اصلی و تحلیل واریانس برای آزمون توافق گروهی در سطح فردی (کارکنان) اجرا شد. رگرسیون چندگانه برای تعدادی از متغیرها در سطح گروهی (مدیران) و برای سایر متغیرها در سطح فردی، به طور جداگانه صورت گـرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بر خلاف انتظار، سبک‏های حل مسئله و اجتناب کارکنان در سطح گروهی و سبک‏های پافشاری و نشان دادن بی‏تفاوتی آن‏ها در سطح فردی، هیچ رابطه‏ی معنادار آماری با ابعاد مختلف هوش هیجانی مدیران ندارند. با تـوجه به نتایج این تحقیق، به نظر می‏رسد در تعارضات بین مدیران و کارکنانشان، هوش هیجانی مدیران نمی‏تواند تعیین‏کننده‏ی سبک مدیریت تعارض کارکنانشان باشد. در نتیجه تأثیر عوامل دیگری مانند ویژگی‏های فردی کارکنان، موقـعیت تعارض یا سایر ویژگی‏های مدیران در تحقیقـات آینـده قابـل بررسـی است، چنانچه در این تحقیق نیز رابطه‏ی مثبت معنادار آماری بین سبک پافشاری کارکنان و سابقه‏ی کاری آن‏ها مشاهده شده است

بررسی عوامل اثرگذار بر تضاد بین کار و خانواده: مطالعه‏ای در بیمارستان‏های منتخب شهر تهران

هدف این مطالعه بررسی برخی عوامل تأثیرگذار بر تضاد کار و خانواده است. در این مقاله به دنبال آزمون رابطه‏ی میان تعدادی از عوامل سازمانی (تضاد نقش، ابهام در نقش، حمایت مافوق، شیفت کاری و ساعات کاری)، عوامل خانوادگی (وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال همسر، تعداد فرزندان، سن کوچکترین فرزند و ساعاتی که به امور خانواده اختصاص می‏یابد) و عوامل جمعیت‏شناختی (جنسیت، سن، میزان تحصیلات و سابقه‏ی کار) با مفهوم دو‏سویه‏ی تضاد کار و خانواده (شامل تداخل کار با خانواده و تداخل خانواده با کار) با در نظر گرفتن فرهنگ و شرایط ویژه‏ی جامعه‏ی ایران هستیم. بدین منظور پیمایشی در میان نمونه‏ی 333 نفری کارمندان اتاق عمل 10 بیمارستان شهر تهران انجام شد. نتایج پژوهش نشان می‏دهد که عامل تضاد نقش با تداخل کار با خانواده در ارتباط مستقیم است. حمایت مافوق و شیفت کاری رابطه‏ی معکوس ضعیفی با تداخل کار با خانواده دارند. هیچ‏یک از عوامل خانوادگی با مفهوم تداخل خانواده با کار در ارتباط نیستند. از میان عوامل جمعیت‏شناختی نیز جنسیت در جهت مخالف با جهت مفروض با تداخل خانواده با کار در رابطه است، به طوری‏که مردان تداخل خانواده با کار را بیش از زنان تجربه می‏کنند.

سنجش رابطه‏ی هوش هیجانی و سبک‏های همکاری و مصالحه در سرپرستان بیمارستان میلاد

موضوع تعارض شغلی در حرفه‏ی پرستاری از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است و مدیریت تعارض نیاز به مهارت‏هایی دارد که پایه و اساس احساسی دارند. از این رو پرستاران باید چگونگی مدیریت تعارض را به طور اثربخش فرا بگیرند. هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع بوده که چه رابطه‏ای بین هوش هیجانی و سبک‏های مدیریت تعارض در بین سرپرستاران بیمارستان میلاد وجود دارد. پژوهش حاضر مطالعه‏ای کمی است که بر روی 55 سرپرستار از بیمارستان میلاد در سال 1388 انجام شد. برای جمع‏آوری اطلاعات از دو پرسش‏نامه‏ی بسته‏پاسخ که بر اساس مقیاس پنج گزینه‏ای لیکرت تنظیم شده بود استفاده گردید. هوش هیجانی توسط پرسش‏نامه‏ی «سایبر یا شرینگ» با پایایی 84 درصد و سبک‏های مدیریت تعارض به وسیله‏ی پرسش‏نامه‏ی «رابینز» با پایایی 81 درصد سنجیده شد. داده¬های به دست آمده از این ابزار توسط روش‏های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل میانگین، آزمون کالموگراف‏ـ‏اسمیرنف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بود. سبک همکاری با میانگین 85/11 و سبک مصالحه با میانگین 16/11 سبک‏های غالب در حل تعارضات بود. بین هوش هیجانی و مدیریت تعارض رابطه‏ی مثبتی با سطح معنی‏داری 01/0 وجود داشته. 16 درصد از پراکندگی متغیر مدیریت تعارض توسط پنج متغیر مستقل هوش هیجانی «توجیه» شد. بین خودآگاهی و سبک همکاری با 99 درصد اطمینان رابطه‏ی مثبت و معنی‌داری وجود داشت و نتایج این تحقیق نشان داد که هوش هیجانی پرستاران در چگونگی مدیریت کردن تعارضات مؤثر است و پرستاران سبک همکاری و مصالحه را ترجیح می‏دهند. مطالعاتی از این دست می‏تواند در جهت افزایش بهره‏وری نیروی انسانی و در نهایت، سازمان مورد استفاده‏ی مدیران قرار گیرد.

تأثیر عوامل سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی

در تحقیق حاضر به بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی پرداخته شده است. عوامل سازمانی مورد بررسی در تحقیق عبارتند از سیستم‎های نظارتی، ساختار، سیستم‎های مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و رهبری. نمونه‎ی مورد بررسی نیز شامل 220 نفر از اساتید دانشگاهی دانشگاه پیام نور استان فارس و واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان فارس با درجه‎ی علمی مربی، استادیار، دانشیار و استاد می‎باشد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان‎دهنده‎ی این است که رابطه‎ی 5 عامل سازمانی با گرایش به سمت کارآفرینی دانشگاهی مثبت است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان می‎دهد که علی¬رغم مثبت بودن رابطه‎ی ساختار سازمانی با کارآفرینی دانشگاهی، ساختار سازمانی نمی¬تواند پیش¬بینی‎کننده‎ی کارآفرینی دانشگاهی باشد. همچنین بر اساس تحلیل مقادیر t، سیستم‎های مدیریت منابع انسانی، فرهنگ و رفتار رهبری تأثیر مثبت و معنا‎داری بر سطح کارآفرینی دانشگاهی دارند. اما سیستم‎های کنترلی و ساختار، تأثیر معنا‎داری بر کارآفرینی دانشگاهی ندارند، اگرچه رابطه‎ی آن‎ها در فرضیات آزمون همبستگی مثبت گزارش شده است.

ارائه‏ی چارچوبی برای ارزیابی سطح و میزان بلوغ از منظر مدیریت دانش در سطح بین سازمانی: بازسازی واحدهای مسکونی در شهرستان بم

مسائل زیادی مانند آلودگی هوا در شهرها و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب‏دیده ناشی از حوادث طبیعی در جامعه وجود دارد که بیش از یک سازمان با آن مرتبط هستند و هر گونه اقدامی در آن زمینه مستلزم وجود هماهنگی مدیریتی و ارتباط دانشی مناسب و روان بین این سازمان¬ها می¬باشد. مدیریت دانش به عنوان یک رویکرد منظم و با‏برنامه برای مدیریت خلق، توزیع و به-کارگیری دانش در سازمان در جهت توانمند‏تر شدن سازمان در بهبود کیفیت خدمات می¬تواند در بسیاری از موارد از سردرگمی، تکرار مکرر یک اشتباه و افزایش خسارات و هزینه‏ها جلوگیری نماید. در این مقاله ابتدا مدل‏های ارزیابی سطح بلوغ سازمان از منظر مدیریت دانش و عوامل کلیدی موفقیت مرتبط با آن‏ها در ادبیات بررسی شده‏اند و از آن‏ها جهت تعیین مدلی برای ارزیابی بلوغ و استخراج عوامل کلیدی موفقیت در سطح بین سازمانی استفاده گردیده است. سپس با استفاده از روش دلفی و با کمک متخصصان آشنا به مدیریت دانش این عوامل اصلاح و نهایی شده‏اند. در انتها با طراحی پرسش‏نامه و انجام مطالعات میدانی، میزان توسعه‏یافتگی و بلوغ سازمان‏های درگیر در پروژه‏ی بازسازی بم تعیین و میزان اعتبار و قابلیت اطمینان نتایج با استفاده از روش آماری و خبرگان بررسی شده است.

« بعدی  ۱۹۸  ۱۹۷  ۱۹۶  ۱۹۵  ۱۹۴  ۱۹۳  ۱۹۲  ۱۹۱  ۱۹۰  ۱۸۹  ۱۸۸  ۱۸۷  ۱۸۶  ۱۸۵  ۱۸۴  ۱۸۳  ۱۸۲  ۱۸۱  ۱۸۰  ۱۷۹  قبلی »