رابطه ی طرحواره های شناختی فعال شونده، افکار خودآیند منفی و محتوای افکارخودآیند با کنش‎وری جنسی در دانشجویان متاهل زن

فعالیت جنسی، به عنوان یکی از اساسی ترین ابعاد زندگی انسان مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان طرحواره های شناختی فعال شونده در حین رابطه ی جنسی، افکار خودآیند منفی و محتوای این افکار با کنش جنسی دانشجویان متاهل زن بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی بر رگرسیون، 125 نفر از دانشجویان متاهل زن دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر شاخص عملکرد جنسی، برانگیختگی طرحواره های شناختی در بافت جنسی و پرسشنامه ی سبک های جنسی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد طرحواره های شناختی فعال شونده و افکار خودآیند منفی با کنشی جنسی، افکار خودآیند سواستفاده ی جنسی، فقدان افکار تحریک کننده و فقدان تصویر تن مطلوب با کنشی جنسی در زنان متاهل، همبستگی منفی معناداری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد کنشی جنسی توسط متغیرهای افکار خودآیند منفی و طرحواره های شناختی، پیش بینی می شود. این یافته ها بیان می کند که طرحواره های شناختی و افکارخودآیند منفی از متغیرهای تاثیرگذار بر کنشی جنسی زنان متاهل است.

رابطه ی استقلال- وابستگی میدانی و باورهای فراشناختی با علایم وسواس در جمعیت غیربالینی دانشجویان

افرادی که از نشانه های درونی استفاده می کنند و تحت تاثیر زمینه های محیطی یا میدانی قرار نمی گیرند، افراد مستقل از میدان و افرادی که تحت تاثیر زمینه قرار می گیرند و به نشانه های محیطی اهمیت می دهند، افراد وابسته به میدان تعریف می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی استقلال- وابستگی میدانی و باورهای فراشناختی با وسواس در جمعیت غیر بالینی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد غرب مازندران انتخاب و از نظر استقلال- وابستگی، باورهای فراشناخت و وسواس مورد آزمون قرار گرفتند. ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین استقلال- وابستگی با وسواس، همبستگی منفی و بین باورهای فراشناختی با وسواس، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره ی نگرانی،کنترل ناپذیری درباره ی خطر و خودآگاهی شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده های وسواس در جمعیت غیربالینی است. همچنین به نظر می رسد شناسایی و تغییر باورهای فراشناختی مرتبط با کنترل ناپذیری خطر و خودآگاهی شناختی و باورهای مثبت درباره ی نگرانی، باید در درمان اختلال وسواس مورد توجه قرار گیرد.

توان طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد شخصیت در پیش بینی افسردگی

طرحواره های ناسازگار اولیه، الگو ها یا درون مایه های عمیق، فراگیر و ناکارآمدی است که در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته، در دوران بزرگسالی تداوم می یابد و در عمیق ترین سطح شناخت، عمل می کند که معمولا فرد نسبت به آنها آگاهی ندارد. طرحواره ها، باعث می شود افراد مستعد افسردگی، اضطراب، روابط بین فردی ناکارآمد و اختلالات روانی- جسمانی شوند. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان توانایی ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی افسردگی بود. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 384 نفر (201زن، 172مرد، 11 نامعلوم) براساس نمونه گیری در دسترس از دانشگاه های زنجان و لرستان انتخاب و از نظر طرحواره های ناسازگار اولیه، ابعاد شخصیتی و افسردگی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که طرحواره های ناسازگار، با عامل روان رنجوری همبستگی مثبت و با چهار عامل برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق و وظیفه شناسی همبستگی منفی داشت. طرحواره های ناسازگار گزینشی توانست 27 درصد از واریانس افسردگی را تبیین کنند. با توجه به یافته های حاصل، می توان گفت که عامل روان رنجوری، یک عامل مهم در شکل گیری طرحواره های ناسازگار است

اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری همراه با آموزش مهارت حل مساله بر خود نظم¬دهی خشم و احساس تنهایی

خشم، واکنشی است که در موقعیت های گوناگونی از ناکامی های واقعی یا خیالی، آسیب ها، تحقیر ها یا بی عدالتی ها برانگیخته می شود و ممکن است به پاسخ های غیر ارادی مانند افزایش فشار خون، ضربان قلب، تعریق و افزایش قند خون منجر شود. خشم و تکانشگری می­توانند آغازگر بسیاری از اختلالات و آسیب­ ها باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری بر تجربه ی خشم، ابراز خشم، کنترل خشم و احساس تنهایی بود. بدین منظور، طی یک طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل، 20 دانشجو به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) کاربندی شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از اتمام مداخله، از نظر میزان خشم و احساس تنهایی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی گروه درمانی شناختی-رفتاری شرکت کردند ولی اعضای گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکرد. تحلیل کواریانس نمرات آزمودنی ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر نمرات آزمودنی ها در خشم و احساس تنهایی موثر است. به نظر می رسد که درمان شناختی­ رفتاری می­تواند خشم و احساس تن هایی را در بین دانشجویان کاهش دهد و آموزش مدیریت خشم می­تواند به عنوان برنامه های کارآمد برای کاهش خشم و احساس تنهایی به کار رود.

اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله‏ای بر انعطاف‏ پذیری‏ کنشی و سلامت دانش ‏آموزان دختر

مهارت‏های مقابله‏ای، یکی از مولفه‏های مهم سلامت ی و چگونگی واکنش انسان در برابر مسایل و مشکلات زندگی است و از این رو با انعطاف‏پذیری‎کنشی و سلامت ، ارتباط دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله‏ای بر انعطاف‏ پذیری‏ کنشی و سلامت دانش آموزان دختر بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با استفاده از روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، 42 نفر از دانش آموزان دختر شهر آبادان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله‏ای انتخاب و از نظر انعطاف‏پذیری‏کنشی و سلامت ، مورد آزمون قرار گرفتند. سپس آموزش راهبردهای مقابله ای به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای به گروه آزمایش ارایه شد و هر دو گروه مجددا از نظر انعطاف‏پذیری‏کنشی و سلامت ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده‏ی آن بود که یادگیری راهبردهای مقابله‏ای، بر انعطاف‏پذیری‏کنشی و سلامت دانش‏آموزان تاثیر داشته و موجب بهبود آن شده است. نتایج آزمون پیگیری در گروه آزمایش و گواه نیز دوام این تاثیرات را نشان داد. بنابراین، می توان گفت که آموزش راهبردهای مقابله‏ای می‏تواند قدرت مقابله با فشار و تحمل تهدیدها و فشارهای درونی و بیرونی و روش‎های حفظ آرامش در شرایط تهدید‏آمیز را به افراد یاد داده و آستانه‎ی تحمل آنها را در برابر تهدیدها و فشارها بیافزاید

بررسی ساختار عاملی، پایایی و اعتبار پرسشنامه ی خودکارآمدی جنسی

مشکلات جنسی در زنان، شیوع بالایی داشته و پیوسته با تنشهای فردی و تخریب کیفیت زندگی ارتباط دارد. در ارزیابی مشکل جنسی زنان و مشخص کردن ماهیت آن، ارزیابی سایق جنسی، بررسی رشد و تکامل جنسی و در لابه لای اطلاعات کسب شده، خودکارآمدی جنسی به عنوان یک متغیر مداخله گر نقش تعیین کننده ای دارد. با توجه به اهمیت تشخیص برای ارزیابی این موضوع، هدف پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی خودکارآمدی جنسی در زنان بود. بدین منظور، در یک پژوهش زمینه یابی از نوع توصیفی- مقطعی، 594 زن 20-40 ساله، بعد از اعمال معیارهای ورود و خروج، وارد مطالعه شده و با پرسشنامه ی محقق ساخته ی خودکارآمدی جنسی، مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل عاملی به روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس، 2 عامل را دراین پرسشنامه نشان داد. بررسی های روان سنجی در این پژوهش، پایایی و اعتبار این پرسشنامه را تایید کرد. نتایج حاکی از آن بود که پرسشنامه ی خودکارآمدی جنسی، در جامعه ی ایرانی از ویژگی های روانسنجی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن در اقدامات مداخله ای و تشخیصی استفاده کرد.

پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس دلبستگی مادر به نوزاد، سبک‌های دلبستگی و رضایت‌مندی زناشویی در مادران نوزادان نارس و مادران نوزادان عادی

فرایند مادرشدن به دلیل تغییرات فیزیکی و روانی می‌تواند تنش‌ها و نگرانی‌هایی را به همراه داشته ‌باشد. یکی از این تغییرات بروز افسردگی پس از زایمان در مادران است. تولد نوزاد نارس (نوزادی که پیش از هفته 37 بارداری به دنیا آمده باشد) نیز می‌تواند احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان را افزایش دهد.هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس دلبستگی مادر به نوزاد، سبک‌های دلبستگی مادر و رضایت‌مندی زناشویی در مادران نوزادان نارس و مادران نوزادان عادی بود. برای این منظور 100 مادر دارای نوزاد نارس و 100 مادر دارای نوزاد عادی که به بخش زنان و زایمان یا بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان میلاد و بیمارستان شهید اکبرآبادی در شهر تهران مراجعه نموده بودند به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و از نظر افسردگی پس از زایمان، دلبستگی و رضایت‌مندی زناشویی مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون چند متغیری یافته‌ها بیان‌گر این مطلب بود که در هر دو گروه رضایت زناشویی و سبک دلبستگی مضطرب دوسوگرا، افسردگی پس از زایمان را پیش‌بینی می‌کند. یافته ها نشان داد که شیب خط رگرسیون در دو گروه به لحاظ متغیر رضایتمندی زناشویی با یکدیگر تفاوت معناداری دارد.

اثربخشی مداخله ی مبتنی بر رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر افزایش صمیمیت و رضایت زناشویی زنان

ازدواج و رابطه ی زناشویی، منبع حمایت، صمیمیت و لذت انسان و رضایتمندی زناشویی، محصول سبک های شناختی زوجین و سوگیری های شناختی آنهاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله ی مبتنی بر رفتار درمانی عقلانی- هیجانی در افزایش صمیمیت و رضایت زناشویی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 30 زن متاهل به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، از نظر میزان صمیمیت و رضایت زناشویی ارزیابی شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله ی مبتنی بر رفتار درمانی عقلانی- هیجانی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثربخشی مداخله ی مبتنی بر رفتار درمانی عقلانی- عاطفی (REBT) بر افزایش صمیمیت و رضایت زناشویی زنان معنادار است. به نظر می رسد که صمیمیت و رضایت زناشویی، نتیجه ی مهارت های همسران در برقراری ارتباط، حل منطقی مشکلات و تعارضات، انتظارت و باورهای عقلانی است و در مداخلات زناشویی، می توان از رویکرد رفتار درمانی عقلانی- هیجانی برای ایجاد این مهارت ها استفاده کرد.

رابطه ی نشخوارگری فکری، بدشکلی بدنی و وسواس- بی اختیاری با نشانه های افسردگی در دانشجویان

افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و نا امیدی و گناه را با آرایه ای از نشانه های جسمی به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین نشخوارگری و افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، تعیین سهم نشخوارگری فکری، بدشکلی بدنی و وسواس- بی اختیاری در پیش بینی نشانه های افسردگی در دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی بر همبستگی، 380 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ساده انتخاب و از نظر افسردگی، وسواس- بی اختیاری ، بدشکلی بدن و نشخوار فکری مورد آزمون قرار گرفتند. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین نشخوارگری فکری، بدشکلی بدنی و وسواس- بی اختیاری ارتباط معناداری وجود دارد و به ترتیب نشخوارگری فکری، نشخوار وسواسی، رضایت بدنی و شک، بهترین پیش بینی کننده ی افسردگی است. نشخوارگری فکری، به عنوان مولفه ای تاثیر گذار در افسردگی است که مستقیما یا از طریق ارتباط با وسواس- بی اختیاری و بدشکلی بدنی در ایجاد افسردگی، موثر است.

مقایسه ی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن با درمان گروهی فعال سازی رفتاری در میزان افسردگی و کیفیت زندگی افراد افسرده

شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن، آمیزه ای از شناخت درمانی بک و برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن کابات- زین است و فعال سازی رفتاری، مراجعان افسرده را برای جستجوی تقویت های مثبت برمی انگیزد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فعال سازی رفتاری برای افسردگی در میزان افسردگی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی، 50 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد ملایر که حداقل نمره ی 20 را در آزمون افسردگی بدست آورده بودند، انتخاب شدند و از این تعداد 34 نفر بر اساس مصاحبه ی بالینی ساختار یافته به گونه تصادفی و با رعایت اصل معادل سازی، به دو گروه آزمایش جهت شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان گروهی فعال سازی رفتاری تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 8 جلسه در معرض پروتکل های درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. گروهها، قبل و بعد از کاربندی از نظر افسردگی و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل واریانس مختلط داده ها نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و فعال سازی رفتاری برای افسردگی، میانگین نمرات افسردگی و کیفیت زندگی آزمودنی ها را بهبود می دهد و به نظر می رسد که تکنیکهای درمانی غرب وقتی با آیین های شرقی پیوند می خورند، راهگشا ترند. کلیدواژگان

اثر بخشی آموزش گروهی هوش معنوی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مواد مخدر

هوش معنوی، هوشی است که با آن به مسایل معنایی و ارزشی می‌پردازیم و آنها را حل می‌کنیم؛ هوشی که با آن اعمال و زندگی را در شرایط گسترده‌تر، غنی‌تر و معنادارتر قرار می‌دهیم و با کمک آن رشته‌ای از رفتار یا یک مسیر زندگی را معنادارتر از دیگری برآورد می‌کنیم. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش هوش معنوی گروهی بر تغییر نگرش دانش آموزان دوره ی دبیرستان نسبت به مواد مخدر بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری، 60 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله‌ای انتخاب و از نظر نگرش به استفاده از مواد مخدر، تمایل به مصرف مواد و خطرات استفاده از مواد مخدر مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایشی، طی 12 جلسه ی گروهی 90 دقیقه ای تحت آموزش هوش معنوی قرار گرفت. گروهها در پایان آموزش و یک ماه بعد مجددا از نظر نگرش به استفاده از مواد مخدر، تمایل به مصرف مواد و خطرات استفاده از مواد مخدر مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش هوش معنوی، در تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به اثرات استفاده از مواد مخدر تمایل به مصرف مواد و خطرات استفاده از مواد مخدر موثر بوده و این تاثیر در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است. به نظر می رسد که هوش معنوی نوعی توانایی یکپارچه‌کننده است که موجب زیر سوال بردن انعطاف پذیرانه ی دانسته های افراد و بهیته سازی آنها می شود.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حضور ذهن گروهی بر علایم اضطرابی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی

هراس اجتماعی، به عنوان ترس غیر منطقی و شدید از این که رفتار فرد در موقعیت اجتماعی مورد تمسخر یا انتقاد دیگران قرار گیرد، تاثیر چشمگیری بر زندگی اجتماعی فرد دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حضور ذهن گروهی بر علایم اضطرابی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی بود. بدین منظور، طی یک کارآزمایی بالینی، 20 نفر از بیماران مبتلا به هراس اجتماعی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل کاربندی شدند. آزمودنی ها در ابتدا و انتها و 4 هفته بعد از پایان پژوهش، از نظر میزان اضطراب مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی 8 جلسه تحت آموزش درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حضور ذهن قرار گرفت. تحلیل کوواریانس نمرات آزمودنی ها در هراس اجتماعی و اضطراب نشان داد که بین علایم اضطرابی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بعد از درمان و 4 هفته بعد، اختلاف معنی داری وجود دارد. اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر حضور ذهن، در کاهش علایم اضطرابی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی و پایداری نتایج به دست آمده در پیگیری، حاکی از این است که روش مذکور یک روش موثر و قابل استفاده است.

« بعدی  ۲۱۰  ۲۰۹  ۲۰۸  ۲۰۷  ۲۰۶  ۲۰۵  ۲۰۴  ۲۰۳  ۲۰۲  ۲۰۱  ۲۰۰  ۱۹۹  ۱۹۸  ۱۹۷  ۱۹۶  ۱۹۵  ۱۹۴  ۱۹۳  ۱۹۲  ۱۹۱  قبلی »