مقایسه عملکرد مدیران گروه‌های آموزشی دانشگاه از نظر مهارت‌های سه گانه مدیریتی

این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه عملکرد مدیران گروه­های آموزشی دانشگاه آزاد شیراز از نظر مهارت­های سه گانه مدیریتی (فنی، انسانی، ادراکی) انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، اساتید نیمه­وقت و تمام وقت دانشگاه آزاد شیراز بوده که بر اساس اطلاعات کسب شده420 نفر بوده است که با روش نمونه گیری طبقه ای252 نفر انتخاب شدند و داده­های مورد نیاز برای بررسی مهارت­های سه گانه مدیریتی مدیران گروه­های آموزشی جمع آوری گردید. ابزار سنجش در این پژوهش، پرسشنامه خود ساخته با عنوان پرسشنامه سنجش مهارت­های سه گانه مدیریتی (فنی، انسانی، ادراکی) در سال 1390 بوده است. روایی مورد استفاده در این تحقیق، روایی صوری می باشد، هم­چنین برای تعیین پایایی آزمون از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این تحقیق برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل داده­ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون ANOVA و آزمون تعقیب توکی استفاده شد که پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS نتایج زیر بدست آمد: بین عملکرد مدیران گروه­های آموزشی دانشگاه آزاد شیراز از نظر مهارت­های سه گانه مدیریتی (فنی، انسانی، ادراکی) تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی بالاترین و پایین­ترین مهارت فنی به ترتیب مربوط به دانشکده کشاورزی و دانشکده علوم انسانی می­باشد. بالاترین و پایین ترین مهارت انسانی به ترتیب مربوط به دانشکده علوم انسانی و دانشکده فنی- مهندسی می­باشد. بالاترین و پایین ترین مهارت ادراکی به ترتیب مربوط به دانشکده علوم­پایه و دانشکده کشاورزی می باشد.

ارائه الگوی ساختاری بهره وری بر اساس سرمایه اجتماعی وسرمایه فکری در آموزش وپرورش

هدف اساسی این تحقیق ارائه الگوی ساختاری بهره وری بر اساس سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در ادارات آموزش و پرورش شهر تهران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه­ی آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر تهران با مدرک دیپلم و بالاتر از آن تشکیل می‏دهد. با روش نمونه‏گیری تصادفی ساده به حجم 382 نفر از کارکنان براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارتند از پرسشنامه محقق ساخته بهره وری که بر اساس تئوری (هرسی گلداسمیت1980) تهیه شده است که دارای 47 سوال و ابعاد آن: توان، آگاهی، کمک، تمایل، ارزیابی، اعتبار، محیط، 93/. =α، برای سنجش سرمایه فکری از پرسشنامه 50 سوالی (بنتیس،1997) که دارای ابعاد: سرمایه انسانی، سرمایه مشتری و سرمایه ساختاری، 87/0=α و برای سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه 31 سوالی (صیادی، 1388) که ابعاد آن شامل اعتماد، شبکه­ها، همکاری، همبستگی جمعی، همدلی، مشارکت، هویت جمعی 90/0 =α استفاده شده است. روش پژوهش از نوع الگوی ساختاری می­باشد. نتایج حاصل از روش الگوی ساختاری نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیرهای سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی با بهره وری برقرار است که عامل سرمایه انسانی و سرمایه مشتری از ابعاد سرمایه فکری و عامل همبستگی جمعی از ابعاد سرمایه اجتماعی بیش­ترین اثر مستقیم را در بهره‏وری داراست از نتایج این پژوهش در جهت افزایش بهره‏وری در ادارات آموزش و پرورش استفاده خواهد شد و مدل ارائه شده دارای نیکویی برازش است.

نقش واسطه‌ای خودکارآمدی، اضطراب و سبک‌های مقابله در رابطه میان اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی آمار

با هدف بررسی رابطه اهداف پیشرفت، اضطراب، خودکارآمدی و سبک­های مقابله با پیشرفت تحصیلی در درس آمار 323 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب و به پرسشنامه­ای متشکل از مقیاس­های اهداف پیشرفت، اضطراب آمار، خودکارآمدی آمار و سبک­های مقابله پاسخ دادند. جهت تعیین پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ و جهت تعیین اعتبار سازه نیز از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اهداف اجتناب- عملکرد از طریق واسطه­گری اضطراب آمار، خودکارآمدی آمار و سبک­های مقابله به صورت غیر مستقیم و منفی و اهداف تبحری از طریق واسطه­گری اضطراب آمار، خودکارآمدی آمار و سبک­های مقابله به صورت غیر مستقیم و مثبت بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در درس آمار تاثیر می­گذارند. اثر غیر مستقیم اهداف رویکرد- عملکرد بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در درس آمار از طریق اضطراب آمار، خودکارآمدی آمار و سبک­های مقابله مورد تایید قرار نگرفت. ضمنا اهداف اجتناب- عملکرد بر پیشرفت تحصیلی در درس آمار دارای اثر مستقیم و منفی نیز می­باشد.

میزان توجه به شاخص‌های تنوع بخشی به محیط‌های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی

هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان توجه به شاخص­های تنوع بخشی به محیط­های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان (مدیران 30 نفر و معلمان 263 نفر) مقطع متوسطه دخترانه آموزش و پرورش شهر مرودشت می­باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 156 نفر از معلمان به­صورت تصادفی ساده انتخاب و با توجه به اینکه تعداد مدیران30 نفر بوده برای برآورد حجم نمونه آنها از روش سرشماری استفاده شده است. برای گردآوری داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش­نامه­­ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره­هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون­های t تک نمونه­ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران و معلمان معتقدند که میزان توجه به کارآفرینی در تعلیم و تربیت عمومی و میزان تعاملات بین تعلیم و تربیت عمومی با طراحی و اجرای برنامه­های درسی و یادگیری در حد متوسط می­باشد. هم­چنین مدیران معتقدند که میزان توجه به فعالیت­های (کتابخانه­ای، آزمایشگاهی و کارگاهی) در تعلیم و تربیت عمومی درحد بالاتر از متوسط می­باشد ولی معلمان معتقدند در حد متوسط می­باشد. علاوه بر این مدیران معتقدند که میزان تعامل بین سیستم­های آموزشی با جامعه و سایر دستگاه­ها و نهادها در تعلیم و تربیت عمومی در حد متوسط می­باشد ولی معلمان معتقدند در حد پایین­تر از متوسط می­باشد.

بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

هدف از این تحقیق بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی90-1389 بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعۀ آماری 546 نفر شامل کلیۀ اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 226 نفر به عنوان نمونۀ آماری به روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب شدند. ابزار جمع­آوری داده­ها، پرسشنامۀ محقق ساخته حاوی 29 سؤال در چهار مؤلفه (مانع) با پایایی93/0 بر مبنای مقیاس 5 سطحی لیکرت بود. نتایج آزمون t تک­گروهی و آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه اعضای هیئت علمی موانع فرهنگی- اجتماعی، موانع ارتباطی، موانع آموزشی و موانع فردی در حد بالا بر تولید علم تأثیر­گذار و به ترتیب از درجۀ اهمیت بیش­تری نسبت به یکدیگر برخوردار هستند. که در این بین عواملی نظیر شعار­زدگی در جذب و نگهداری نخبگان؛ فقدان ارتباط منسجم و سازمان یافته بین دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی؛ آموزش مبتنی بر انتقال دانش به جای ترویج خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی؛ غلبۀ دید کمیت­گرایی و عدم توجه کافی به کیفیت فعالیت­های پژوهشی نزد محققان به ترتیب در صدر گویه­های مربوط به موانع مذکور قرار گرفتند.

پیش‌بینی کننده‌های شخصیتی اشتیاق شغلی دبیران

اشتیاق شغلی به­ عنوان حالت ذهنی مثبت و خوشایند مرتبط با کار تعریف می­شود. هدف این پژوهش پیش‌بینی اشتیاق شغلی دبیران از روی ابعاد شخصیت هگزاکو بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و پس‌رویدادی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن ومرد مقطع دبیرستان استان اردبیل در سال تحصیلی 91-90 بود. نمونه مورد مطالعه شامل280 نفر (142 زن و 138 مرد) می‌شد که از طریق نمونه گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه ابعاد شخصیتی هگزاکو (60 آیتمی) و پرسشنامه اشتیاق شغلی اوترچت (17 آیتمی) استفاده شد. داده­های بدست آمده با استفاده از مدل‌یابی علی در قالب مدل‌های رگرسیونی و با استفاده از آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل پیش‌بینی اشتیاق شغلی دبیران از روی صفات شخصیتی آنها معنی‌دار است بطوریکه اشتیاق شغلی تحت نفوذ معنی‌دار پنج بعد شخصیتی گشودگی به تجربه، وظیفه‌شناسی، توافق، برون‌گرایی و صداقت- تواضع قرار داشت. ‌این درحالی است که ضریب مسیر از تهییج‌پذیری به طرف اشتیاق شغلی، معنی‌دار ظاهر نشد. هم­چنین معلوم شد که زنان دبیر در مقایسه با مردان دبیر از اشتیاق شغلی بیش­تری برخوردارند. نتایج بدست آمده در چهارچوب تحقیفات قبلی و تئوری‌های موجود مورد بحث قرار گرفته‌اند.

اثر هوش عاطفی در بهبود رضایت و عملکرد شغلی کارکنان در نهادهای آموزش عالی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز

هدف کلّی از انجام این پژوهش بررسی نقش هوش عاطفی در پیامد‌های کاری (رضایت و عملکرد شغلی) کارکنان در نهادهای آموزش عالی می­باشد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه بود که از طریق روش نمونه گیری طبقه‌ای و برحسب جنسیت، سابقه کاری، وضعیت استخدامی و سطح تحصیلات 285 نفر انتخاب و مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت گردآوری داده‌های پژوهش شامل مقیاس رفتاری هوش عاطفی (EIBS) میشل تمکزاک (2010)، پرسشنامه رضایت شغلی اسچجودت (2002) و پرسشنامه عملکرد شغلی توماس و رییو (1997) می­باشد که پس از محاسبه روایی و پایایی، این ابزار بین افراد نمونه توزیع شده و سپس داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری تی‌تست تک نمونه‌ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد هوش عاطفی کارکنان، پیش‌بینی کننده­ی مثبت و معنادار رضایت کارکنان و هم­چنین پیش‌بینی کننده‌ی مثبت و معنادار عملکرد کارکنان می‌باشد. کلیدواژگان

ارایه مدلی برای ارزیابی عملکرد دانشگاه‌ها؛ مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان

رقابت شدید دانشگاه­ها و نهادهای آموزش عالی و تلاش آن­ها در جهت ارائه خدمات با بالاترین کیفیت، باعث شده تا نیاز این نهادها به رویکردی جامع که بتواند تمامی زمینه­های عملکردی مرتبط با موفقیت را در نظر بگیرد و عملکرد نهاد را در قالب آن ارزیابی کند، روز به روز افزایش می­یابد. هدف از این پژوهش ارائه­ی یک سیستم پیشنهادی از شاخص­های استراتژیک بر اساس الگوی کارت امتیازی متوازن به منظور ارزیابی عملکرد برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان بود. این پژوهش شامل سه مرحله بود، مرحله اول منابع اطلاعاتی، که دارای سه گام بود شامل (گام اول برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، گام دوم پیشینه تحقیقات و گام سوم نظرخواهی از کارشناسان و صاحبان کلیدی فرایند) که هر کدام از مراحل ابزار و روش مرتبط با خود را داشتند. مرحله دوم تعیین منظرها برای ارزشیابی (شامل منظر مالی، رشد و یادگیری، فرایند داخلی و مشتری) و مرحله سوم، تدوین شاخص­های اصلی این مناظر بود که مهم­ترین شاخص­ها استخراج شد و این شاخص­ها توسط معاونت یا حوزه مربوط به خود، بایستی به صورت مداوم مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد. لازم به ذکر است، در این مقاله بخشی از اطلاعات حاصل از طرح پژوهشی آورده شده است.

مستند سازی الگوی مدیریت برآموزش در پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان و سلامت سازمانی کلاس درس

هدف این مقاله شبه آزمایشی و کاربردی بررسی ‌اهمیت الگوی نوین مدیریت آموزش علوم بر اساس شناسائی تأثیر اجرای عوامل عمدۀ سلامت سازمانی بر توسعه، بهبود پیشرفت تحصیلی و سلامت سازمانی، دانش­آموزان کلاس درس جغرافیای سال دوم دبیرستان دخترانه کوهدشت است. این تحقیق با استفاده از طرح دو گروهی آزمایش و گواه پیش آزمون-پس آزمون (یک کلاس به عنوان آزمایشی، کلاس دیگر به عنوان گواه و هریک مرکب از 25 دانش‌آموز)،در سه مرحله: 1) اجرای پیش آزمون برای اندازه‌گیری متغیر وابسته در دو گروه؛ 2) به کار‌گیری عمل آزمایشی (متغیرمستقل) درکلاس آزمایش و روش معمول در کلاس شاهد و 3) اجرای پس آزمون در دو گروه که هر دو متغیر وابسته را اندازه می‌گیرد اجرا گردید. از جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شهرستان کوهدشت که در سال تحصیلی93-92 به تحصیل اشتغال داشتند یک مدرسه و از مدرسه مذکور دو کلاس به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و گوه تقسیم شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه و آزمون محقق ساخته که متخصصان و نرم­افزار مربوط روایی ظاهر و پایایی آنها را مشخص ساختند جمع‌آوری گردید. در این پژوهش با استفاده از انعطاف­پذیری الگوی مدیریت آموزش علوم دستمایه­های سلامت سازمانی استخراج شد. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات، تأثیر بسزای الگوی مدیریت آموزش بر بهبود پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان و سلامت سازمانی کلاس درس را نشان داد.

نیاز‌سنجی ارائه خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی دبیران شهر شیراز

هدف از این پژوهش، نیازسنجی ارائه خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی از نظر دبیران دبیرستان‌های شهر شیراز بود. از بین دبیران شاغل در دبیرستان‌های نواحی چهارگانه شیراز در سال تحصیلی 89-88، نمونه ای به حجم 352 نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب گردید. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه­ی محقق ساخته بر مبنای "الگوی مفهومی نظارت آموزشی اولیوا و پاوالس" که مشتمل بر سه حیطه رهبری در بهسازی آموزشی، رهبری در بهسازی برنامه درسی و رهبری در بهسازی کارکنان بود، استفاده شد. به منظور تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری توصیفی، آزمون تی مستقل، آزمون تی تک نمونه­ای و تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت موجود ارائه‌ی خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی در دبیرستان‌های شیراز، در سطح حداقل قابل قبول بوده و در وضعیت مطلوب، معلمان خواهان دریافت خدمات نظارتی در سطحی بالاتر از کفایت مطلوب می‌باشند. هم­چنین به طور معناداری، دبیران مرد نسبت به زنان نیاز بیش­تری به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی داشتند. بین میزان نیاز به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی دبیران با سوابق مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد، در حالی که بین میزان نیاز به کمک در اداره کلاس، بین دو گروه آموزشی علوم انسانی و ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت بین گروه­های آموزشی دیگر مشاهده نشد.

مقدمه‌ای برای ایجاد ساختارهای میان رشته‌ای در آموزش عالی

در دهه­های اخیر الگوهای سازمانی آموزش عالی بیش از گذشته توسعه یافته­اند. تنوع و تعدد در ساختارها و الگوهای سازمانی آموزش نشان دهنده گرایش اجتماعی در حوزه سیاست­ها، رویکردها، فرایندها و شیوه­های آموزش عالی است. در این فرایند، نهادهای آموزشی و علمی جدید شکل گرفته­اند و با گسترش سازمان­ها و شبکه­های آموزشی و علمی، انحصارگرایی دانشگاه مدرن در ارائه آموزش­های عالی به چالش افتاده است. میان رشته ای و فعالیت­های مرتبط با آن یکی از متغیرهای اصلی بشمار می­روند که در چند دهه اخیر ساختارهای سازمانی آموزش عالی را با تغییر و تحول روبرو کرده­اند. در این راستا دانشکده­ها و دانشگاه­ها به شکلی فزاینده به ارائه برنامه­های «میان رشته­ای» به عنوان شاخص ظرفیتشان برای آماده ساختن نسلی از متفکران و متخصصان با ویژگی­های همچون: تفکر انتقادی، مشارکت، رهبری مشارکتی و پژوهش میان رشته­ای می­پردازند. در فرایند شکل گیری و بسط این پدیده، بنیادهای معرفتی و روشی آموزش و نوع ارتباط و تعامل میان زیرسیستم­های آموزشی به دلیل ماهیت و خصلت درونی آنها بیش­تر با تغییرات و دگرگونی مواجه شده­اند. پذیرش الگوهای رفتاری آموزش­های میان رشته­ای؛ آموزشی، پژوهشی، سایه، دورگه و نامرئی در درون ساختارهای سازمان یافته دانش (رشته­ها) نمود و مثال این گزاره است.

بررسی میزان بکارگیری رسانه‌های نوین آموزشی؛ شناسایی مشکلات و موانع آنها از دیدگاه مسئولین و معلمان اداره‌ی آموزش و پرورش

هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان بکارگیری رسانه­های نوین آموزشی، شناسایی مشکلات و موانع آنها از دیدگاه مسئولین و معلمان اداره آموزش و پرورش شهر قائمیه بود. روش انجام این تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعه­ی آماری کلیه­ی مسئولین و معلمان اداره آموزش و پرورش قائمیه که 455 نفر بود. از کل جامعه­ی آماری تعداد 188نفر به روش نمونه­گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه­ای حاوی 30 سؤال طراحی شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و تحلیل گویه مورد بررسی قرار گرفت. آزمون «آلفای کرونباخ» پایایی آن راتأییدکرد (85/0=a). نتایج تحلیل داده­های تحقیق حاکی از اولویت بندی مؤلفه­ها و مشکلات بکارگیری رسانه­های آموزشی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن به ترتیب شامل: 1- برنامه­ریزی و محتوا، 2- سخت افزارو زیر ساخت­ها، 3- نیروی متخصص و آموزش، 4- مسائل مالی، 5- مدیریت و اضطراب فناوری، 6- زمان و تراکم دانش آموزی، 7- باورهای سنتی، 8- انگیزش است. با توجه به آزمون فرید من می­توان گفت که اولویت بندی مؤلفه­ها معنی­دار می­باشد به این معنی که عامل برنامه­ریزی و محتوا اولین اولویت و عامل انگیزش آخرین اولویت را دارا بودند.

« بعدی  ۹۲  ۹۱  ۹۰  ۸۹  ۸۸  ۸۷  ۸۶  ۸۵  ۸۴  ۸۳  ۸۲  ۸۱  ۸۰  ۷۹  ۷۸  ۷۷  ۷۶  ۷۵  ۷۴  ۷۳  قبلی »