تحلیل عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش‌های متوسطه کشاورزی

این پژوهش، با هدف تحلیل عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش‌های متوسطه کشاورزی به رشته تحریر در آمده است. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را دانش‌آموزان مرکز آموزش کشاورزی حاجی آباد هرمزگان تشکیل دادند (86 نفر) و گردآوری داده‌ها از راه سرشماری کامل افراد به دست آمد. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده­ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار محتوایی ابزار پژوهش، با نظرخواهی از تعدادی از کارشناسان و متخصصان مربوطه مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از روش آزمون مقدماتی استفاده شد که آلفای کرونباخ محاسبه شده (89/0= (αمبین اعتبار مناسب آن برای گردآوری داده‌ها بود. تحلیل داده‌ها با استفاده از برنامه نرم‌افزاری SPSS انجام شده است. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. براساس نتایج به دست آمده از دیدگاه دانش‌آموزان، تفویض مسئولیت و اختیار به کارکنان براساس تخصص آنها، نظم و برنامه­ریزی، و نحوه برخورد و خوش اخلاقی مدیر سه اولویت اول اثرگذار بر کیفیت آموزش‌های متوسطه کشاورزی را تشکیل می‌دادند. صلاحیت حرفه‌ای، شور و مشورت، مشارکت و ارتباطات، قانونمندی، و حمایتی از عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش‌های متوسطه کشاورزی بودند که این پنج عامل در مجموع 41/66 درصد واریانس را تبیین کردند.

ارزیابی مدل فعالیت های یاد گیری خلاقیت محور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان ساوه

هدف از این پژوهش، ارزیابی مدل فعالیت­های یادگیری خلاقیت محور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان ساوه می­باشد. این مدل بر سه بعد کلی شناختی، عاطفی و فراشناختی تکیه دارد. جامعه­ی آماری پژوهش، تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ساوه است، که در سال تحصیلی90 -89 مشغول به تحصیل می­باشند. براساس روش نمونه­گیری خوشه­ای تک مرحله­ای 46 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (23نفر کنترل ،23 نفر آزمایش) انتخاب شدند. این پژوهش به­صورت شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس فرم B و مشاهده­ی رفتار دانش­آموزان بود. پایایی فرم B از راه باز آزمایی در طی دو هفته باضریب پایایی 87/0 تایید شد و پایایی مشاهده از راه میانگین گرفتن بین مشاهده­ی سه نفر، با ضریب پایایی 85/0 مورد تایید قرار گرفت و روایی آنها به­وسیله متخصصین تایید شد. داده­های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد و آزمون کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که آموزش مهارت­های یادگیری بر مهارت­های شناختی، مهارت­های عاطفی و مهارت­های فراشناختی تاثیر معنی­داری داشت. در نهایت تاثیرمعنی­داری بین مهارت­های یادگیری وخلاقیت وجود داشت.

تدوین اهداف برنامه درسی در دوره متوسطه با تاکید بر تربیت شهروندی

این مقاله با هدف تدوین اهداف برنامه درسی در دوره متوسطه با تاکید بر تربیت شهروندی انجام پذیرفت. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی از نوع فنومنولوژی استفاده گردیده است. جامعه پژوهش شامل صاحب­نظران امر تعلیم و تربیت در آموزش متوسطه شهر اصفهان و قم بوده­اند. شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب انتخاب شدند. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و ضبط بوسیله دستگاه MP3 انجام شد و با روش7 مرحله­ای کلایزی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته­های حاصل از این پژوهش بعد از استخراج کدهای مفهومی و حذف کدهای مشترک، شامل "اهداف برنامه درسی در دوره­ی متوسطه با تاکید بر تربیت شهروندی" بود، که در2 مولفه اصلی و 5 زیر مولفه دسته­بندی شد که عبارت بودند از"شهروندی دموکراتیک" و "ارتباط چند لایه در مفهوم شهروندی؛ هر کدام از این 5 زیر مولفه، خود زیر مولفه­های دیگری بودند که در مجموع می­توان به 102 مولفه اشاره کرد. یافته­های این پژوهش نشان می­دهد که متاسفانه رویکرد تربیت شهروندی غالب در نظام آموزش متوسطه فعلی، رویکرد منفعل بوده و در عمل به تمام مولفه­های تربیت شهروندی دانش­آموزان متوسطه، توجه همه جانبه و لازم نشده و در دیدگاه مسئولین نظام آموزشی کشور و برنامه­ریزان درسی و در نتیجه محتوای کتب درسی، توازنی منطقی و توامان بین حقوق شهروندی و تکالیف شهروندی وجود ندارد.

تاثیر پیش‌سازمان‌دهنده ی مقایسه‌ای بر پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان

چکیده هدف این پژوهش، تأثیر پیش‌سازمان‌دهنده مقایسه‌ای بر پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان بوده است. برای این منظور نمونه‌ای به حجم 63 نفر از دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های ناحیه 1 شهر قم در سال تحصیلی 89-88 به صورت تصادفی در قالب 2 کلاس انتخاب شدند، که روش نمونه گیری خوشه‌ای بوده و نوع طرح پژوهش نیمه تجربی است، که حجم نمونه به­وسیله فرمول کوکران 63 دانش‌آموز برآورد گردید، که در دو گروه کنترل (31 نفر) گروه آزمایش (32 نفر) تقسیم شدند، ابتدا گروه‌‌ها از نظر بهره هوش در پیشرفت درس ریاضی همسان سازی شدند. از 2 گروه، پیش آزمون که پرسش­های هماهنگ محقق ساخته بود، گرفته شد. که تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. برای سنجش تأثیر متغیر وابسته، طرح درس بر اساس پیش‌سازمان‌دهنده مقایسه‌ای، برای آموزش گروه آزمایش، برای 8 جلسه تدریس90 دقیقه‌ای ریاضی اول تدوین شد. و گروه کنترل به شیوه سنتی و معمولی تدریس گردید. سپس از هر دو گروه پس‌آزمون (به­وسیله آزمون محقق ساخته) گرفته شد. نتایج استخراج شده از نرم‌افزار Spssو t-test نشان داد، بین عملکرد دو گروه در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معنی‌داری وجود دارد، یعنی تدریس به روش پیش ‌سازمان ‌دهنده مقایسه‌ای در پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان تاثیر زیاد داشته است. کلیدواژگان

تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه‌ای و باور به مهارت‌های دانش آموزان

ین پژوهش، با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه‌ای و باور به مهارت‌های دانش‌آموزان سال اول دبیرستان به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش‌آموزان سال اول دبیرستان در استان چهار محال و بختیاری در سال تحصیلی90-89 با حجم نمونه34120 نفر بودند که به صورت تصادفی چند­مرحله‌ای از بین آنها تعداد64 دانش‌آموز دختر و پسر انتخاب و در2 گروه آزمایش (32=n) و کنترل (32=n) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل طی سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری3 ماهه پرسشنامه‌های خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه‌ای و باور به مهارت‌ها را تکمیل کردند. ضمناً گروه آزمایش طی 9 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد، ارائه مشاوره شغلی به روش یادگیری کرومبولتز در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش میانگین نمرات خودکارآمدی و کاهش میانگین نمرات باورهای ناکارآمد حرفه‌ای شده است (01/0P <). هم­چنین از بین 6 حیطه باور به مهارت‌ها نیز حیطه‌های واقع‌گرا و جستجوگر در اثر ارائه مشاوره شغلی تفاوت معنادار پیدا کردند (05/0P <). در ضمن، نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که پس از گذشت 3 ماه، تاثیر مشاوره شغلی گروهی بر بهبود میانگین نمرات خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد حرفه‌ای پایدار بوده است (01/0P <).

رابطه ی تعهد شغلی با مقدار خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر بوشهر

این پژوهش، با هدف بررسی رابطه­ی تعهد شغلی با مقدار خلاقیت مدیران مدارس متوسطه­ی شهر بوشهر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی– همبستگی بوده و بمنظور تعیین روابط بین متغیرها از پرسشنامه­های استاندارد لوداهل و کیجنر و رندسیپ استفاده گردید. نتایج نشان داد که: الف) بین تعهد شغلی و مقدار خلاقیت مدیران مدارس متوسطه رابطه­ی مثبت و معنادار وجود دارد. ب) بین وابستگی حرفه­ای مدیران مدارس و مقدار خلاقیت آنها در محیط کار رابطه­ی مثبت و معنادار وجود دارد. ج) بین پایبندی به ارزش­های کار و مقدار خلاقیت مدیران مدارس رابطه­ی مثبت و معنی­دار وجود دارد. د) بین مزایای دریافتی مناسب و خلاقیت مدیران در محیط کار رابطه معنی­داری وجود ندارد. ه) بین مدیران با مدرک (لیسانس و فوق لیسانس) از لحاظ خلاقیت تفاوت وجود ندارد. و) بین سابقه مدیران و خلاقیت آنان رابطه­ی معنی داری وجود ندارد.

گونه شناسی رهیافت های میان رشته ای و دلالت های آن در طراحی برنامه درسی چند فرهنگی در آموزش عالی

از جمله موضوع­هایی که امروزه در محافل آموزش عالی جهان به آن پرداخته می­شود، مسأله بین المللی کردن آموزش عالی و فراهم کردن زمینه مناسب جهت جذب دانشجویان خارجی می­باشد. این مهم مستلزم متغیرهای گوناگونی ازجمله پذیرش کثرت گرایی فرهنگی در محیط­های دانشگاهی و توجه کافی به تجربه بین فرهنگی و توسعه مراودات بین المللی می­باشد. با این حال مطالعه­ی برنامه­های درسی آموزش عالی ایران مؤید این حقیقت است که نظام آموزش عالی ایران فاقد الگو و راهکار مناسب در زمینه برنامه درسی چند فرهنگی، شناسایی سایر فرهنگ­ها و تجربه بین فرهنگی می­باشد. این مسأله در قالب موانع فرهنگی چالش­هایی را در برابر بین المللی کردن برنامه­ی درسی آموزش عالی ایران ایجاد نموده است. در این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل تطبیقی، به بررسی و واکاوی رهیافت­های شناسایی شده برنامه میان رشته­ای اقدام شده است. براساس یافته­های پژوهش، مطالعات بین رشته­ای ضمن ارائه دیدگاه­های جامع قادرند به مطالعات متخصصان درحوزه برنامه درسی چند فرهنگی انسجامی خاص داده و در مواجهه با موانع فرهنگی بین المللی کردن برنامه­های درسی در آموزش عالی نقش مؤثری را ایفا نماید.

عوامل موثر بر پذیرش فناوری های جدید در آموزش از راه دور با استفاده از مدل پذیرش فناوری (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور اصفهان)

هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری های جدید در آموزش از راه دور با استفاده از مدل پذیرش فناوری در دانشگاه پیام نور اصفهان بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مسئولان اداری و اساتید دانشگاه پیام نور اصفهان تشکیل می­دادند. تعداد کل این افراد 900 نفر بوده است. حجم نمونه با روش تصادفی طبقه­ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعیین شد. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که اساس آن را پرسشنامه استاندارد مدل پذیرش فناوری (این پرسشنامه نسخه ترجمه شده پرسشنامه مدل پذیرش فناوری می­باشد) تشکیل می­داد و با توجه به فرضیه­های پژوهش از پرسشنامه­ها و پرسش­های دیگر هم استفاده شده و به آن افزوده گشت. این پرسشنامه بعد از تأیید روایی و پایایی آن در اختیار نمونه آماری مطالعه قرار داده شد. نتایج نشان داد که برداشت ذهنی از مفید بودن و برداشت ذهنی از آسانی استفاده فناوری­های جدید در آموزش از راه دور به­وسیله مسئولان با نگرش آنها نسبت به این فناوری­ها رابطه معنی­دار داشت. هم­چنین نگرش به استفاده از فناوری­های جدید در آموزش از راه دور به­وسیله مسئولان با تصمیم به استفاده از این فناوری­ها رابطه معنی­دار داشت و تصمیم به استفاده از فناوری­های جدید در آموزش از راه دور به­وسیله مسئولان با استفاده عملی آنها از این فناوری­ها رابطه معنی­دار داشت.

ارائه الگوی ساختاری عدالت سازمانی براساس سبک های رهبری تحول-گرا و عمل گرا دردانشگاه آزاد اسلامی

هدف از این پژوهش، ارائه الگوی ساختاری عدالت سازمانی براساس سبک­های رهبری تحول­گرا و عمل­گرا در دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دماوند، پردیس به تعداد 634نفر می­باشند. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه­گیری تصادفی ساده240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت است از پرسشنامه چند عاملی رهبری باس واولیو (1997) و پرسشنامه عدالت سازمانی بیوگری (1998)که پایایی پرسشنامه چند عاملی رهبری 93/0 و پایاییپرسشنامه عدالت سازمانی 95/0 بدست آمد. هم­­چنین از روش مدل­یابی معادلات ساختاری بویژه تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد: سبک­های رهبری تحول­گرا و عمل­گرا با عدالت سازمانی رابطه معناداری دارند و بیانگر تاثیر مستقیم سبک رهبری تحول­گرا و رهبری عمل­گرا بر عدالت سازمانی می­باشد. بیش­ترین اثر، تحت تاثیر اثر مستقیم ترغیب به تلاش فکری در بعد رهبری تحول­گرا و اثرمستقیم مدیریت فعال مبتنی بر استثنائات در بعد رهبری عمل­گرا بر عدالت سازمانی بدست آمد. از بین مولفه­های عدالت، عدالت توزیعی به عنوان مهمترین شاخص عدالت سازمانی در این مدل شناخته شده است. برازش نیکویی مدل مذکور 92/0 بدست آمد که این مدل برازش قابل قبولی با واقعیت دارد. کلیدواژگان

نقش سبک رهبری توزیعی مدیران بر عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر مهران: ارائه یک مدل

هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه بین سبک رهبری توزیعی و عملکرد شغلی معلمان می­باشد. رابطه مذکور از راه نقش میانجی دو متغیر تعهد سازمانی و هوش هیجانی در تاثیرگذاری سبک رهبری توزیعی بر عملکرد شغلی (مدل مفهومی) بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و روش جمع آوری داده­ها شامل بررسی پیمایشی می­باشد. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (1991) با ضریب آلفا 86/0، پرسشنامه تست هوش ویسینگر (1998) با ضریب آلفا 78/0، پرسشنامه عملکرد شغلی بهرمن و پیرریولت (1984) با ضریب آلفا برای دو بعد عملکرد رفتاری و عملکرد دستاوردی به ترتیب 86/0 و 78/0 و از پرسشنامه رهبری توزیعی مرکز توسعه و پژوهش آموزش دلور(DERDC) با ضریب آلفا 74/0، استفاده گردید. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مدارس متوسطه شهرستان مهران (استان ایلام) بوده که با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی ساده تعداد 186 معلم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از پیمایش صورت گرفته روی 186 معلم در مدارس متوسطه شهرستان مهران حاکی از آن است که سبک رهبری توزیعی رابطه معنادار با عملکرد شغلی معلمان دارد. رهبری توزیعی ارتباط مثبت و معنادار با تعهد سازمانی و هوش هیجانی نیز دارد. از سوی دیگر تعهد سازمانی و هوش هیجانی به صورت میانجی دارای ارتباط مثبت با عملکرد شغلی معلمان می­باشد. در این پژوهش دلالت­های اجرایی برای پژوهش و تجربه این یافته­ها نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

مقایسه اثربخشی دو دیدگاه مشاوره شغلی بر مولفه های رفتار کارآفرینانه

هدف از این پژوهش، تعیین و مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون بر مولفه­های رفتار کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل253 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد داوطلب شرکت در کلاس‌های کارآفرینی در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی می‌شدند که نمره کمتری در پرسشنامه رفتار کارآفرینانه کسب کرده بودند. از این تعداد 45 نفر به­گونه تصادفی انتخاب و در سه گروه کنترل و آزمایش 1و 2 جایگزین شدند. بعد از 8 جلسه آموزش داده‌ها به­وسیله تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو روش در افزایش مولفه­های رفتار کارآفرینانه (تصمیم­گیری، شناخت فرصت­ها، تعیین ساختار، تامین منابع، و تعیین راهبردها) موثر بوده اند. بین اثربخشی دو روش در افزایش مولفه­های شناخت فرصت­ها و تعیین راهبردها تفاوت وجود داشته است و اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی بیش­تر از نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون بوده است. بنابراین، پیشنهاد می‌شود از مفاهیم بنیادی هر دو مدل بویژه الگوی چند محوری شفیع‌آبادی برای افزایش رفتار کار آفرینانه دانشجویان استفاده بشود

رابطه ی بین عدالت سازمانی، رضایت شغلی و اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی با خود ارزیابی از تعالی سازمانی بمنظور ارائه یک مدل پیش بین (مطالعه موردی اساتید دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه چهار کشور)

هدف از این پژوهش، تعیین رابطه­ی بین عدالت سازمانی، رضایت شغلی و اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی با خود ارزیابی از تعالی سازمانی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی اساتید دانشگاه­های آزاد اسلامی منطقه چهار کشور تشکیل داده­اند. روش نمونه­گیری، خوشه­ای چند مرحله­ای بوده که به­گونه تصادفی یک چهارم از دانشگاه­های موجود در منطقه چهار کشور انتخاب شدند و نهایتاً تعداد 312 نفر از اعضای هیأت علمی برای پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه­گیری در این پژوهش عبارتند از: 1. پرسشنامه عدالت سازمانی به­وسیله نیهوف و مورمن (2003) (89/0=α)، 2. پرسشنامه تعهد سازمانی محقق ساخته (93/0= α)، 3. پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتر (1997) (84/0=α)، 4. پرسشنامه اعتماد سازمانی رودر (2003) (91/0=α)،4. پرسشنامه خود ارزیابی تعالی سازمانی محقق ساخته (86/0= α). به­گونه­ای کلی نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهایی که کلیدی­ترین نقش را در تبیین خود ارزیابی از تعالی سازمانی ایفا می­کنند شامل: عدالت توزیعی، اعتماد به سازمان، و اعتماد به همکاران می­شوند. عدالت توزیعی، دارای اثر مستقیم (491/0) و اثر غیر مستقیم (137/0) با میانجی­گری تعهد سازمانی بر خودارزیابی از تعالی سازمانی است. اعتماد به سازمان نیز دارای اثر مستقیم (478/0) و اثر غیرمستقیم (134/0) با میانجی­گری خود ارزیابی از تعالی سازمانی است. در نهایت اعتماد به همکاران نیز دارای اثر مستقیم (319/0) و اثر غیرمستقیم با میانجی­گری تعهد سازمانی (089/0) است. سایر متغیرهای حاضر در مدل دارای تأثیر ضعیف­تری به­گونه مستقیم یا غیر مستقیم بر خودارزیابی از تعالی سازمانی هستند. طبق شاخص­های برازش مدل آزمون شده، مدل نهایی پژوهش از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار است.

« بعدی  ۸۳  ۸۲  ۸۱  ۸۰  ۷۹  ۷۸  ۷۷  ۷۶  ۷۵  ۷۴  ۷۳  ۷۲  ۷۱  ۷۰  ۶۹  ۶۸  ۶۷  ۶۶  ۶۵  ۶۴  قبلی »