مقایسه ی دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی ناحیه 3 شیراز

تحقیق حاضر، به‌منظور مقایسه‌ی دبیرستان‌های دولتی و غیرانتفاعی ناحیه 3 شیراز به لحاظ برخورداری از ویژگی‌های سازمان یادگیرنده در سال تحصیلی 2011-2010 انجام شده است. روش تحقیق توصیفی– پیمایشی می‌باشد. جامعه‌ی آماری شامل کلیه دبیران و مدیران مدارس متوسطه دولتی و غیرانتفاعی ناحیه 3 شیراز می‌باشد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای 273 نفر از جامعه‌ی موردنظر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه‌ی سازمان یادگیرنده می‌باشد که دربرگیرنده‌ی اصول پنج گانه پیتر سنج(آرمان مشترک، مدل‌های ذهنی، تسلط فردی ، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی) است. جهت برآورد روایی از روایی صوری و محتوایی استفاده گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت و مقدار آلفای کرونباخ 88/0 می‌باشد. از آمار توصیفی(فراوانی و درصد فراوانی) برای بیان توصیف داده‌ها وآمار استنباطی (آزمون t مستقل) برای بررسی تفاوت بین دبیرستان‌های دولتی و غیرانتفاعی استفاده گردید. از تجزیه و تحلیل دیدگاه دبیران و مدیران نتایج زیر به‌دست آمد: بین دبیرستان‌های دولتی و غیرانتفاعی ناحیه 3 شیراز از نظر ویژگی تفکر سیستمی تفاوت معنادار وجود دارد و در سایر مؤلفه‌ها(تسلط و قابلیت شخصی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک و یادگیری تیمی) تفاوت معناداری وجود ندارد. ویژگی آرمان مشترک در دبیرستان‌های دولتی بیشتر از دبیرستان‌های غیرانتفاعی است.

بررسی عوامل مؤثر در ایجاد کار آفرینی در سطح استان لرستان با تأکید بر نقش آموزش

در این تحقیق با روش توصیفی از نوع زمینه‌یابی به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد کارآفرینی در استان لرستان پرداخته شده است. از بین کارآفرینان استان که تعداد آنها برابر آمارنامه سازمان‌های ذی‌ربط در بخش خدمات 386 نفر، بخش صنعت 1206 نفر و بخش کشاورزی 1825 نفر و جمعاً 3417 نفر می‌باشند، تعداد 245 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(خدمات 31 نفر، صنعت 86 نفر و کشاورزی 128نفر) تعیین و با روش تصادفی طبقه‌ای نسبی انتخاب و به‌وسیله‌ی دو پرسشنامه‌ی محقق ساخته، یکی برای آزمون کارآفرینی و دیگری شناخت عوامل، مورد بررسی قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون خی‌دو، محاسبه‌ی میانگین رتبه‌ها و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که عوامل عمده‌ی روان‌شناختی مؤثر در کارآفرینی، عزم و اراده و نیاز به کسب موفقیت و عوامل عمده‌ی جامعه شناختی، کسب جایگاه اجتماعی و جو خانوداگی هستند. عامل عمده در سیاست‌های دولت، سیاست‌های تشویقی‌- ترغیبی است و بخش خدمات از نظر کارآفرینی در رتبه اول استان قرار دارد. هم‌چنین تحلیل زمینه‌ی تربیتی عوامل، با عنایت به پیشینه‌ی تحقیق نشان داد که وجود عوامل اثرگذار، حاصل تربیت درست خانوادگی و آموزش رسمی است و جهت اعتلای این عوامل، توجه به آموزش‌های رسمی به‌عنوان بازوی پیش‌برنده‌ی کارآفرینی کاملاً ضروری است کلیدواژگان

گذر از شبه نیازسنجی به نیازسنجی آموزشی واقعی(مطالعه موردی)

بررسی نتایح تحقیقات مربوط به ممیزی سیستم های آموزشی براساس استاندارد بین‌المللی ایزو 10015، بیانگر آن است که یکی از عوامل اصلی ناکارآمدی برنامه‌های آموزش ضمن خدمت کارکنان، عدم به‌کارگیری روش‌ها و تکنیک‌های نیازسنجی آموزشی دقیق و عینی می‌باشد. در این مقاله تلاش شده تا ضمن شناخت نیازهای آموزشی شغل کارشناس مالی موسسه مالی و اعتباری مهر، تکنیک نیازسنجی آموزشی شغل محور به‌طور کاربردی به‌عنوان ابزاری جهت گذر از شبه نیازسنجی به نیازسنجی آموزشی واقعی تشریح گردد. این تحقیق از نظر هدف ازانواع تحقیقات کاربردی محسوب می‌شود. برای بررسی نظرات متخصصان از روش تحقیق زمینه‌یابی استفاده شده است. جامعه‌ی‌ آماری مورد بررسی در این تحقیق، کلیه مدیران و کارشناسان ارشد مالی موسسه مالی و اعتباری مهر در سراسر کشور به تعداد 61 نفر بوده است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد نمونه‌ی لازم 21 نفر می‌شود که برای جلوگیری از افت نمونه، تعداد 30 نمونه انتخاب شد. نمونه‌گیری با روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انجام شد. به این ترتیب که در ابتدا از میان استان‌هایی که خوشه‌ها را تشکیل می‌دادند، چند استان انتخاب شده و تعداد نمونه لازم برحسب سهم آن استان به‌صورت تصادفی از میان شعب مختلف انتخاب شده است. برای جمع آوری داده‌های مورد نیاز پژوهش از دو پرسشنامه‌ی محقق ساخته استفاده شد که پرسشنامه‌ی اول حاوی تعداد 30 گویه براساس شرح وظایف و پرسشنامه‌ی دوم مربوط به نیازهای استاندارد آموزشی مبتنی بر اولویت‌های مورد تایید مدیران و کارشناسان ارشد موسسه مالی و اعتباری مهر، حاوی 27 عنوان نیاز آموزشی بود. نتایج تحقیق نشان داد که از مجموع عناوین نیازهای آموزشی، کمترین نیاز مربوط به آشنایی با اصول سرپرستی با 29.5% فاصله از استانداردهای آموزشی و بیشترین نیاز مربوط به آشنایی با مباحث بانکداری الکترونیکی با 60% فاصله از استاندارد آموزشی ‌می‌باشد. از رهیافت این بررسی و به جهت افزایش میزان موفقیت به‌کارگیری این روش در سایر سازمان‌ها، پیشنهاد می‌شود که قبل از انجام نیازسنجی آموزشی شغل محور، با توجه به اهمیت شرح وظایف در شناسایی استانداردهای آموزشی، دیدگاه خبرگان شغلی و نیز نتایج شبکه شغلی در حوزه‌ی مورد مطالعه، مورد بررسی قرارگیرد.

تجارب زیسته متخصصان علوم تربیتی از برنامه درسی تربیت شهروندی فعال برای دوره راهنمایی تحصیلی

پژوهش حاضر با هدف سنجش تجارب زیست شده متخصصان علوم تربیتی از برنامه درسی تربیت شهروند فعال برای دوره‌ی تحصیلی راهنمایی در کشور ایران انجام گرفته است. این پژوهش یک پژوهش کیفی از نوع تجربه زیست شده یا همان پدیدار شناختی بوده است. شرکت‌کنندگان در این پژوهش شامل متخصصان علوم تربیتی کشور بوده که مطالعاتی در حوزه‌ی تربیت شهروندی داشته‌اند. روش نمونه گیری با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام گرفته که در مصاحبه ای با 6 نفر متخصص آغاز شده و تا زمان اشباع اطلاعات ادامه پیدا کرد. جمع‌آوری اطلاعات، به‌وسیله‌ی مصاحبه‌ی نیمه ساختار یافته توسط دستگاه ضبط صدا انجام شده و داده‌ها با رویکرد توصیفی- تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش، تدوین چهارچوب برنامه‌ی درسی شهروندی فعال با استفاده از مدل کلایزی می‌باشد که حداقل 4 عنصر اهداف، محتوا، روش تدریس و شیوه‌های ارزشیابی برنامه درسی تربیت شهروندی فعال برای دوره تحصیلی راهنمایی را پوشش می‌دهد. در عنصر اهداف، رئوس هدف‌های تربیت شهروندی فعال در سه حیطه‌ی شناختی، عاطفی و روان حرکتی مطرح شده است. همچنین در عنصر محتوا نیز تاکید صاحب‌نظران بر لحاظ کردن موضوعات و مصادیقی بوده که به کسب دانش، نگرش و توانش در حوزه‌ی شهروندی فعال منجر شود و در عنصر روش‌های تدریس نیز بر روش‌های فعال و مشارکتی تاکید شده است. در رابطه با عنصر ارزشیابی نیز بر تلفیقی از شیوه-های ارزشیابی کیفی و کمی، بر خود ارزشیابی و ارزشیابی مستمر به‌عنوان شیوه‌های ارزشیابی مطلوب برای تربیت شهروندی فعال تاکید شده است

ارزیابی مدل عدالت سازمانی با تکیه بر اعتماد سازمانی

هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه‌ی بین اعتماد سازمانی با عدالت سازمانی ادراک شده دبیران آموزش و پرورش بوده است. روش پژوهش همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دبیران دوره‌ی متوسطه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-1388 تشکیل دادند. شیوه‌ی نمونه‌گیری، خوشه‌ای چندمرحله‌ای بود که در نهایت 363 نفر به‌طور تصادفی برای پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه‌ی عدالت سازمانی(etal,1998 Moorman) و اعتماد سازمانی,2003) Ruder) است که روایی آنها به لحاظ محتوا تأمین شده و ضریب اعتبار آنها به روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب معادل 95/0 و 89/0 به‌دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. به‌طور کلی یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که اعتماد به سازمان، به‌تنهائی 5% واریانس عدالت تعاملی را تبیین می‌کند. با ورود اعتماد به مدیر، میزان واریانس تبیین شده به 13% و با ورود اعتماد به همکاران به 18/0% افزایش می‌یابد. روابط بین اعتماد به سازمان، اعتماد به مدیر و اعتماد به همکاران با عدالت 05/0 P< معنی‌دار بوده است. به‌طور کلی نتایج پژوهش نشان می‌دهد که شاخص GFIبرابر با 95/0 و شاخص AGFI برابر با 8/0 بود که حاکی از برازندگی مطلوب مدل تجربی پژوهش می‌باشد کلیدواژگان

طراحی مدل مفهومی یکپارچه ی سازمان یادگیرنده

سرعت تغییرات محیط در ابعاد درونی و بیرونی، منجر به اتخاذ راهبردهای نوینی از جمله یادگیری، کیفیت و خلق دانش توسط سازمان‌ها شده است. به‌طوری‌که بین وجود چنین ویژگی‌هایی و قابلیت ادامه حیات و رقابت‌پذیری آنها رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد. مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده سابقه‌ای بیش از سه دهه دارند و با وجود الگوها و مدل‌های مختلف، همچنان نیاز به الگویی که بتواند ارتباط این دو مفهوم را به‌صورت شفاف تبیین کند، محسوس است. در مقاله‌ی حاضر که از جمله مقالات مفهومی می‌باشد، سعی شده با استفاده از روش پژوهش تحلیلی، این نقیصه با ارائه‌ی الگویی یکپارچه که برگرفته از نظریات تعدادی از صاحب‌نظران برجسته در حوزه مربوطه می‌باشد، برطرف گردد. الگوی مذکور شامل سه بخش می‌باشد؛ در بخش اول توانمندسازهای یادگیری به‌عنوان زیربنای ایجاد سازمان یادگیرنده با رویکردی منبع‌محور مطرح شده است که شامل دو سطح سازمانی(ساختار) و غیرسازمانی(افراد) می‌باشد و برگرفته از نظریه واتکینز و مارسیک است. در بخش فرآیند، نظریه‌ی یادگیری سازمانی هابر به‌عنوان پیونددهنده‌ی توانمندسازها و عملکرد تشریح شده است و بخش عملکرد به ترسیم ویژگی‌های سازمان یادگیرنده تحت عنوان مفهوم "هرم سازمان یادگیرنده" با توجه به نظریات افرادی همچون سنگه و نانوکا اختصاص یافته است. باتوجه به رویکرد نظام‌گرای حاکم بر طراحی مدل و لحاظ نمودن توانمندسازها، فرآیند و عملکرد به‌عنوان ابعاد اصلی آن، به نظر می‌رسد به‌عنوان اولین مطالعه‌ی صورت گرفته در این زمینه، بتواند در درک بیشتر مفاهیم مذکور راهگشا باشد. این مقاله با ارائه‌ی پیشنهادهایی کاربردی و پژوهشی خاتمه می‌یابد کلیدواژگان

نقش هوش هیجانی در اثربخشی تدریس معلمان درمدارس راهنمایی

این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی معلمان و اثربخشی تدریس و هم‌چنین، پیش بینی اثربخشی تدریس و زیر مقیاس‌های آن به وسیله متغیر هوش هیجانی معلمان می-پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. نمونه پژوهش شامل 704 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی و هم‌چنین، 32 نفر از دبیران زن و مرد مدارس راهنمایی شهر شیراز می‌باشند که با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن با ضریب پایایی 89/0 و ابزار اثربخشی تدریس پاینتا و همر بوده است. اساساً این ابزار اثربخشی تدریس را با روش مشاهده ای می سنجد و دارای سه بعد (حمایت آموزشی، حمایت عاطفی و سازماندهی کلاسی) می‌باشد. برای پایایی این مقیاس ضریب همبستگی بین دو مشاهده مستقل محاسبه و مقدار (85/0 =r) بدست آمده است. افزون بر این ابزار مشاهده‌ای، سعی شد تا عوامل تدریس اثر بخش در سه بعد ذکر شده، با کمک پرسشنامه ای که به وسیله دانش آموزان پاسخ داده می‌شود، انداره گیری گردد که پیش از استفاده، روایی و پایایی آن مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار (78/0 = α) بدست آمد. جمع کل نمره های بدست آمده از این دو ابزار ( مشاهده ای و پرسشنامه دانش آموزی) به عنوان مبنای اثربخشی تدریس معلمان در نظر گرفته شد. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، ضریب همبستگی و محاسبه ضریب رگرسیون چند متغیری می‌باشد. نتایج بیانگر آن بودند که بین دو متغیر یاد شده رابطه‌ای مثبت وجود دارد و حتی با کنترل متغیرهای سن،‌ جنس و تحصیلات معلمان، فاکتور هوش هیجانی قادر است با قدرت بالایی اثربخشی تدریس معلمان را پیش بینی نماید) 73/0(Beta= و هم‌چنین، رابطه مجزای هوش هیجانی با زیر مقیاس های تدریس اثربخش نشان داد که هوش هیجانی با عامل حمایت عاطفی (,P<.00061/0r=)‌ و حمایت آموزشی (,P<.0542/0=r) به ترتیب بیش‌ترین همبستگی و با زیرمقیاس سازماندهی کلاسی کم‌ترین رابطه را نشان داده است، لذا فرضیه های پژوهش مورد پذیرش قرار گفت. از آنجایی که خوش بختانه هوش هیجانی قابل آموزش می باشد، پیشنهاد می‌شود که در برنامه های درسی تربیت معلم توجه به پرورش هوش هیجانی معلمان بیش‌تر مورد توجه قرار گیرد.

رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مؤلفه‌های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی90- 89 به تعداد 4064 نفر بودند. حجم نمونه به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه 305 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ (1994) و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) بود. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به وسیله صاحبنظران تأیید گردید و برای تأیید پایایی، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش هیجانی80/0 و برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 79/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها از راه آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی شفه) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، خودآگاهی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه مثبت داشتند. بین نظرات دبیران در مورد هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به جنس، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد جز اینکه دبیران با سابقه خدمت بیش از 20 سال هوش هیجانی خود را بیش‌تر برآورد کردند.

تدوین الگوی پیش بینی تعهد سازمانی معلمان بر اساس متغیرهای همبسته؛ تعارض نقش،گرانباری و قرارداد روانی

این پژوهش با هدف تدوین الگوی پیش بینی تعهد سازمانی معلمان بر اساس تعارض نقش، گرانباری و قرار داد روانی به مرحله اجرا درآمد. پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که به صورت مقطعی به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش معلمان زن و مرد برخی نواحی آموزش و پرورش (حدود 3000 نفر) در شهر اصفهان بودند که از میان آنها، 532 نفر به شیوه نمونه‌گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل مقیاس تعارض نقش (با آ لفای کرونباخ 6/0)، پرسشنامه گرانباری نقش (با آ لفای کرونباخ 7/0)،‌ پرسشنامه قرارداد روانی ( با آلفای کرونباخ 77/0) و پرسشنامه تعهد سازمانی ( با آ لفای کرونباخ 72/0) بود. روایی سازه پرسشنامه‌ها از راه تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. داده‌ها از راه ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون واسطه‌ای و شبیه ‌سازی معادله ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تعارض و گرانباری نقش با تعهد سازمانی دارای رابطه منفی و معنادار (01/0P<) هستند، اما از بین تعارض و گرانبلری نقش، فقط تعارض نقش با قرارداد روانی در سطح روابط ساده دارای رابطه بود. نتایج شبیه‌سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه‌ای نشان دادند: قرارداد روانی متغیر واسطه‌ای پاره‌ای در رابطه بین تعارض و گرانباری نقش با تعهد سازمانی است. بدین ترتیب که بخشی از اثرات گرانباری و تعارض نقش بر تعهد سازمانی از راه قرارداد روانی به گونه غیرمستقیم اعمال می‌شود.

بررسی کارکردهای شاخص توانمند ساز مدل تعالی سازمانی در آمـوزش و پـرورش شهرستان ساری

این پژوهش با هدف بــررسی کارکردهای شاخص توانمند ساز مدل تعالی سازمانی درآموزش و پرورش شهرستان ساری انجام شده است. این پژوهش ازنوع کاربردی ودرچارچوب روش توصیفی از نوع زمینه یابی بوده وجامعه آماری پژوهش شامـل کلیه کارکنان آمــوزش و پــرورش شهرستان ساری به تعداد 300نفر بوده است. نمونه شامل کارکنان آموزش و پـرورش شهرستان ساری، مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ی 1و 2، مناطق چهاردانگه، دودانگه و میاندرود بوده است. در ضمن، با توجه به جـدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 170نفــر انتخاب گردید. روش نمونه گیری آن به صورت تصادفـی ساده است. برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه‌ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی پرسشنامه بسته پاسخ با 25 گویه در مقیاس رتبه ای 1 تا 9 تنظیم گردید که معیارهای توانمندساز را مورد سنجش و اندازه گیری قرار داده است. داده های جمع آوری شده نیز در محیط SPSS طبقه بندی و برای تأیید یا رد فرضیه پژوهش از آزمونT تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دادند کارکردهای شاخص توانمندساز (رهبری، خط مشی و استراتژی، منابع انسانی، شراکت ها و منابع، فرآیندها در آموزش و پرورش مثبت و از وضعیت مطلوب برخوردار است. کلیدواژگان

بررسی رابطه بین مهارت ها و توانایی ها با نقش های مدیریتی

هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین سه متغیر مهارت ها، توانایی ها و نقش های مدیریتی بوده است. روش پژوهش، پیمایشی – همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 157 نفر از مدیران دوره متوسطه شهر شیراز بود که از نمونه گیری صرف نظر گردید و همه افراد از راه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از سه دسته پرسشنامه استاندارد استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها، با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مهارت‌ها، توانایی‌ها و نقش ها: 88/ ،90/ ، 86/ گزارش شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها نیز بر اساس نظر متخصصان بدست آمده است. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری چون : آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t برای گروههای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که مهارت های انسانی، فنی و ارتباطی و توانایی های فکری – ذهنی و علمی سهم بیش‌تری در تبیین نقش های مدیریتی دارند کلیدواژگان

بررسی تطبیقی رویکردهای تربیت معنوی با توجه به مؤلفه های برنامه درسی در چند کشور جهان

هدف اصلی این مقاله بررسی رویکردهای تربیت معنوی با توجه به مؤلفه‌های برنامه درسی در کشورهای منتخب بوده است که با روش تطبیقی و با کمک الگوی بردی انجام گرفت. بدین منظور، اسناد و مدارک مرتبط با موضوع در کشورهای منتخب با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به سایت‌های اینترنتی مرتبط مانند یونسکو و پروکوئیست و سایت‌های وزارت آموزش و پرورش کشورهای مورد نظر گرد آوری، توصیف، تفسیر و مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کشورهایی هستند که در زمینه تربیت معنوی دارای برنامه‌هایی هستند. از میان جامعه مورد مطالعه کشورهای استرالیا، ژاپن و ترکیه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب گردیدند سپس ویژگی‌های اصلی رویکردهای تربیت معنوی در ارتباط با مؤلفه‌های هدف، محتوا و روش‌های تدریس در کشورهای منتخب مطالعه و بررسی گردید. نتایج بدست آمده حاکی از وجود شباهت‌ها و تفاوت‌های شایان توجهی بین اهداف، محتوا و روش‌های تدریس در کشورهای مورد مطالعه بود. شباهت‌ها بیش‌تر در اهداف و گه گاه در محتوا، اما تفاوت‌ها بیش‌تر در روش‌های تدریس وجود دارند.

« بعدی  ۷۹  ۷۸  ۷۷  ۷۶  ۷۵  ۷۴  ۷۳  ۷۲  ۷۱  ۷۰  ۶۹  ۶۸  ۶۷  ۶۶  ۶۵  ۶۴  ۶۳  ۶۲  ۶۱  ۶۰  قبلی »