عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت آموزش‌های ضمن خدمت مربیان و معلمان

این تحقیق با هدف تعیین عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت آموزش­های ضمن خدمت مربیان دوره­ی ابتدایی شهر شاهین شهر انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مربیان و معلمان دوره­ی ابتدایی شهر شاهین شهر به تعداد 392 نفر بود که تعداد 50 نفر به روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه محقق­ساخته شامل 39 گویه بسته پاسخ مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 88/0 برآورد شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره) و با کمک نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایج حاکی از آن است که عواملی همچون نحوه آموزش، کاربرد نیاز سنجی، اجرای ارزشیابی مستمر، کاربرد تشویق و ترغیب، و نظارت بر فراید آموزش در بهبود کیفیت آموزش­های ضمن خدمت، بیش از سطح متوسط موثر بوده است.

ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل براساس الگوی سروکوال

هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات آموزشی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل بر اساس الگوی سروکوال بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد (1794نفر) شاغل به تحصیل نیمسال دوم90-89 بود که به روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای، گروه نمونه (240نفر) طبق فرمول نمونه­گیری انتخاب و داده­های مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت جمع­آوری گردید. روایی ابزار بوسیله روایی محتوا و نظر متخصصان، و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ (مقدار931/ 0برای وضع موجود و مقدار868/0 برای وضع مطلوب) بدست آمد. داده­های گردآوری شده با شاخص­های آمار توصیفی (میانگین، درصد، انحراف استاندارد)، آزمون T مستقل و آزمون تحلیل واریانس ANOVA تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده­های جمع­آوری شده حاکی از آن است که وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات آموزشی با هم تفاوت معنی داری دارند و بین متغیرهای جنسیت، محل سکونت، رشته تحصیلی و وضعیت اشتغال دانشجویان با دیدگاه آنان نسبت به کیفیت خدمات آموزشی رابطه معنی­داری وجود ندارد.

رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان

هدف از این تحقیق، تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می­باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش 160 نفر از کارکنان اداره ورزش و جوانان فارس می­باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 111 نفر به روش نمونه­گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده­اند. جهت جمع­آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر، ارتباطات سازمانی رابرت هیلر و تحلیل رفتگی شغلی مسلش وجکسون استفاده گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه­ها از نظرات متخصصان مدیریت و سنجش همسان درونی و برای پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر، ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی به ترتیب80/0، 949/0 و 774/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. هم­چنین بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با تحلیل رفتگی شغلی رابطه معنادار وجود دارد، که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی بعدهای پیامدهای بهبود کیفیت و بهره­وری، مشتری­مداری و حمایت و رهبری مدیران و از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با تحلیل رفتگی شغلی بعدهای پیامدهای بهبود کیفیت و بهره­وری و مشتری مداری قدرت پیش­بینی بیش­تری را نشان می­دهند.

رابطه استفاده مدیر از انواع قدرت با اثربخشی و تعهد سازمانی دبیران

این پژوهش در پی بررسی رابطه بین استفاده مدیر از انواع قدرت (اجباری،پاداشی و قانونی) با اثربخشی و تعهد سازمانی دبیران ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز بود و پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می­باشد. نمونه آماری پژوهش 113 نفر از دبیران شاغل در دبیرستان­های ناحیه دو شیراز بودند که به روش نمونه­گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها از پرسشنامه مدیریت قدرت (محقق ساخته)، اثربخشی (پارسونز) و تعهد سازمانی (مادوی، استیرز و پورتر،1974) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است که نتایج نشان داد که رابطه بین مدیریت قدرت و اثربخشی معنادار بوده و از انواع قدرت، قدرت پاداشی و قدرت قانونی با اثر بخشی رابطه معنی داری داشتند. از طرف دیگر مدیریت قدرت با تعهد سازمانی رابطه معنی­دار نداشته و هیچ کدام از انواع قدرت نیز قادر به پیش بینی تعهد سازمانی نبودند

ارزیابی تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس نوع انتظارآنها از شغل

هدف کلی از انجام این تحقیق، ارزیابی تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس نوع انتظار آنها از شغل بود. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 1560 نفر کارکنان ستادی دارای مدارک تحصیلی دیپلم تا دکترا بود. با استفاده از روش نمونه­گیری طبقه­ای تصادفی و فرمول کوکران تعداد 314 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه تعهد سازمانی میر و آلن (1991) و نیز پرسشنامه انتظار از شغل لازیر (2009) که روایی و پایایی آن محاسبه شده است بین آنان توزیع و گردآوری شد. داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری t تک نمونه­ای و واریانس تعاملی تحلیل شد. نتایج نشان داد: 1) میزان تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بالاتر از سطح کفایت مطلوب (75%) می­باشد.2) تفاوت معناداری بین میزان تعهد سازمانی کارکنان زن و مرد برحسب نوع انتظار از شغل وجود ندارد. 3) بین میزان تعهد سازمانی کارکنان دارای سوابق مختلف خدمتی برحسب نوع انتظار از شغل تفاوت معناداری وجود دارد. 4) تفاوت معناداری بین میزان تعهد سازمانی کارکنان دارای مدارک تحصیلی مختلف برحسب نوع انتظار از شغل وجود دارد. بنابراین می­توان گفت کارکنان دارای مدرک تحصیلی پایین و سابقه کم، چون در پی کسب حقوق بیش­تر و تأمین امنیت شغلی خود هستند بر اساس عوامل بهداشتی و کارکنان دارای مدرک تحصیلی بالا و سابقه زیاد به دلیل نوع نگرش و بینش خود به زندگی بر اساس عوامل انگیزشی نسبت به دانشگاه تعهد نشان می­دهند.

رابطه فرهنگ سازمانی و هوش سازمانی با رضایت شغلی کارکنان

هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه بین فرهنگ سازمانی و هوش سازمانی با رضایت شغلی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اقلید تشکیل دادند که تعداد آنها برابر با 70 نفر بوده است و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان40 نفر انتخاب گردید که به روش تصادفی ساده انتخاب شده­اند. برای جمع آوری داده­ها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز و پرسشنامه هوش سازمانی البرخت (2003) و پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت، کندال و هاالین (1987)، استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استفاده شده است و تحلیل داده­ها نشان داد که: بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی و بین هوش سازمانی و رضایت شغلی رابطه مستقیم و بین تمامی ابعاد هوش سازمانی و رضایت شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بیش­ترین میزان همبستگی را مولفه­های چشم انداز مشترک با رضایت شغلی و کمترین همبستگی را مولفه توافق با رضایت شغلی داشته­اند. تمامی ابعاد فرهنگ ‌سازمانی با رضایت شغلی رابطۀ مستقیم معناداری داشته­اند.

رابطه سلامت و عدالت سازمانی با رشد حرفه‌ای کارکنان در سازمان‌‌های آموزشی

این پژوهش باهدف بررسی رابطه سلامت و عدالت سازمانی با رشد حرفه­ای کارکنان در سازمان­‌های آموزشی به روش توصیفی از نوع همبستگی اجرا گردید. جامعه آماری شامل تمامی کارمندان ادارات نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر کرج به تعداد600 نفر که، تعداد 235 نفر به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی سیستماتیک و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده سه نوع پرسشنامه استاندارد شامل: پرسشنامه سلامت سازمانی(ﻫﻮی و ﺗﺎرﺗﺮ، 2000)، پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن1993، مورمن1991، ومورمن1991) و پرسشنامه رشد حرفه­ای (آکفیلت و کوت، 2005) استفاده گردید. در تحلیل داده­‌ها به منظور بررسی رابطه سلامت و عدالت سازمانی با رشد حرفه­ای کارکنان، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که، بین سلامت سازمانی در ابعاد نهادی، اداری و فنی و رشد حرفه­ای کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم­چنین بین عدالت سازمانی در ابعاد توزیعی، تعاملی و رویه­ای با رشد حرفه­ای کارکنان رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. در تبیین این رابطه می­‌توان گفت با افزایش و یا کاهش هر یک از ابعاد سلامت و عدالت سازمانی می­‌توان روند افزایشی و یا کاهشی برای رشد حرفه­ای کارکنان را پیش بینی نمود.

بررسی تفاوت ادراک مدیران و دبیران مقطع متوسطه از عوامل انگیزش شغلی بر اساس نظریه آلدرفر

این پژوهش با هدف بررسی تفاوت ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزش­شغلی دبیران صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و دبیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان­های لامرد و مهر (82 مدیر و 265 دبیر) در سال تحصیلی 90-91 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (68 نفر مدیر و 157 نفر معلم) و با استفاده از نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای بدست آمد. برای گردآوری اطلاعات از مدیران و دبیران، از پرسشنامه محقق­ساخته شامل 12 سوال که نیازهای وجود، تعلق و رشد را می­سنجید و بر اساس نظریه آلدرفر تهیه شده بود، استفاده گردید. روایی محتوایی و ظاهری آن به تایید متخصصان رسید. و نتایج مربوط به پایایی آن که حاصل اجرای آزمون آلفای کرونباخ بود، برای مدیران 83/0 و برای دبیران 79/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل واریانس دو عاملی (دو طرفه) صورت گرفت. نتایج پژوهش در سطح معنی­داری 05/0 نشان داد که بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی در نیاز­های وجود، و از لحاظ جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنی­داری وجود ندارد. اما بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی در نیاز­های تعلق و رشد، و با سابقه کار مختلف، تفاوت معنی­داری وجود دارد، بطوری که میانگین ادراک مدیران از عوامل انگیزشی در نیازهای تعلق و رشد از دبیران بیش­تر است.با توجه به یافته­های پژوهش، در نیازهای تعلق و رشد، شکاف بیش­تری بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی وجود دارد.

رابطه مهارت‌های ارتباطی با راهبردهای مدیریت حل تعارض مدیران دوره متوسطه

این پژوهش با هدف بررسی ارتباط مهارت­های ارتباطی با راهبرد مدیریت حل تعارض در مدیران دوره متوسطه، از دیدگاه دبیران آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه مورد بررسی شامل 340 نفر از دبیران استان منتخب است که با استفاده از جدول مورگان به روش تصادفی طبقه­ای- نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه­های مهارت­های ارتباطی بارتون جی ای و راهبرد مدیریت حل تعارض رابینز که ضریب پایایی آنها به وسیله آزمون کرانباخ به ترتیب 81% و92.8 % بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از اثر لامبدای ویکنز، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس چند متغیره، و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. نتایج نشان داد بین مهارت­های ارتباطی با راهبردهای مدیریت حل تعارض در سطح 05/0 p≤ارتباط معنادار وجود دارد. هم­چنین بین سابقه با انتخاب راهبردهای مدیریت حل تعارض تفاوت معنادار مشاهده شد.

بررسی رابطه‌ ساده و چند‌گانه توسعه‌ی کارکنان و تعهد سازمانی

یکی از اهداف بلند نظام تعلیم و تربیت، بیشینه کردن تعهد کارکنان آموزشی است، بنابراین عوامل مرتبط به آن از جمله توسعه کارکنان در مدیریت منابع انسانی با اهمیت توصیف شده است. از این جهت این تحقیق با هدف بررسی رابطه ساده و چندگانه توسعه کارکنان با تعهد سازمانی به انجام رسیده است. روش پژوهش همبستگی است. شرکت کنندگان تحقیق 226 نفر (مرد203 و 23 زن) از کارکنان ستادی آموزش و پرورش استان و ناحیه 1 و 2 شهر زاهدان بودند که به روش نمونه گیری طبقه­ای تصادفی انتخاب شدند و به وسیله مقیاس تعهد سازمانی((OCQ آلن و می یر (Allen & Meyer, 1990) و پرسشنامه محقق ساخته توسعه کارکنان (EDQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه­ها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که توسعه کارکنان با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد. هم­چنین مولفه­های توسعه کارکنان از جمله آموزش­های رسمی،کار تیمی، مسیر شغلی، روابط بین فردی و ارتباطات سازمانی با متغیر تعهد سازمانی رابطه­ای مثبت و معنی داری داشته است. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که مولفه­ی کار تیمی (توسعه کارکنان) بیش­ترین پیش بینی را از تعهد سازمانی داشته است.

کاربرد مدلسازی ساختاری تفسیری در سطح بندی شاخص‌های رفتار شهروندی سازمانی (مطالعه موردی)

هدف این مقاله سطح­بندی شاخص­های رفتار شهروندی سازمانی در آموزشگاه­های تدریس زبان­های خارجی ناحیه 4 شهرستان تبریز است که تعداد آنها 98 موسسه می­باشد. نمونه آماری تحقیق نیز با استفاده از جدول بارتلت 46 نهاد انتخاب شده است. به منظور گردآوری داده­ها جهت ترسیم دیاگراف اولیه و تشکیل جدول روابط همجواری، از مدیر هر آموزشگاه نظر سنجی بعمل آمده است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه بهره گیری شده است. جهت تحقق هدف تحقیق نیز از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری ((ISM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که در سطح اول، مؤلفه­های " نوع دوستی­" و "رفتار مدنی" قرار گرفته­اند که نشان دهنده تاثیرپذیری بالای این دو متغیر می­باشد. در سطح دوم نیز شاخص­های "وجدان کاری" و "جوانمردی" قرار دارد. در نهایت، شاخص "ادب و نزاکت" بعنوان تاثیرگذارترین شاخص رفتار شهروندی سازمانی در آموزشگاه­های تدریس زبان­های خارجی شهرستان تبریز است.

مطالعه تجربی رابطه توانمندسازی روانشناختی و بلوغ رفتار تسهیم دانش دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز

در سال­های اخیر موضوع تسهیم دانش در محیط‌های دانشگاهی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و صاحبنظران به کاوش و فهم عوامل موثر بر این رفتار علاقه‌مند شده‌اند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی دانشجویان و رفتار تسهیم دانش آنان با لحاظ نمودن نقش میانجی نگرش به تسهیم دانش است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از روش تحلیل مسیر به وسیله مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای جمع­آوری داده‌ها، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره دکتری دانشگاه شیراز بوده که از میان آنها با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی 250 نفر انتخاب و در نهایت 214 پرسشنامه تحلیل شد. یافته­های پژوهش بیانگر رابطه معنادار بین توانمندسازی روانشناختی و رفتار تسهیم دانش در دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز و رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی روانشناختی و نگرش به تسهیم دانش در دانشجویان وجود دارد.

« بعدی  ۸۹  ۸۸  ۸۷  ۸۶  ۸۵  ۸۴  ۸۳  ۸۲  ۸۱  ۸۰  ۷۹  ۷۸  ۷۷  ۷۶  ۷۵  ۷۴  ۷۳  ۷۲  ۷۱  ۷۰  قبلی »