مقدمه‌ای برای ایجاد ساختارهای میان رشته‌ای در آموزش عالی


نویسنده
نادر شهامت
سال انتشار:

چکیده مقاله

در دهه­های اخیر الگوهای سازمانی آموزش عالی بیش از گذشته توسعه یافته­اند. تنوع و تعدد در ساختارها و الگوهای سازمانی آموزش نشان دهنده گرایش اجتماعی در حوزه سیاست­ها، رویکردها، فرایندها و شیوه­های آموزش عالی است. در این فرایند، نهادهای آموزشی و علمی جدید شکل گرفته­اند و با گسترش سازمان­ها و شبکه­های آموزشی و علمی، انحصارگرایی دانشگاه مدرن در ارائه آموزش­های عالی به چالش افتاده است. میان رشته ای و فعالیت­های مرتبط با آن یکی از متغیرهای اصلی بشمار می­روند که در چند دهه اخیر ساختارهای سازمانی آموزش عالی را با تغییر و تحول روبرو کرده­اند. در این راستا دانشکده­ها و دانشگاه­ها به شکلی فزاینده به ارائه برنامه­های «میان رشته­ای» به عنوان شاخص ظرفیتشان برای آماده ساختن نسلی از متفکران و متخصصان با ویژگی­های همچون: تفکر انتقادی، مشارکت، رهبری مشارکتی و پژوهش میان رشته­ای می­پردازند. در فرایند شکل گیری و بسط این پدیده، بنیادهای معرفتی و روشی آموزش و نوع ارتباط و تعامل میان زیرسیستم­های آموزشی به دلیل ماهیت و خصلت درونی آنها بیش­تر با تغییرات و دگرگونی مواجه شده­اند. پذیرش الگوهای رفتاری آموزش­های میان رشته­ای؛ آموزشی، پژوهشی، سایه، دورگه و نامرئی در درون ساختارهای سازمان یافته دانش (رشته­ها) نمود و مثال این گزاره است.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است