شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری (توانمند سازی کارکنان) در سازمان های دولتی

تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری (توانمند­سازی کارکنان) در دستگاه­های دولتی انجام گرفته است. به منظور انجام این تحقیق بر مبنای روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، پرسشنامه­ای طراحی گردید و برای طرح سئوالات پرسشنامه با استفاده از 27 متغیر شناسایی شده در ادبیات نظری پژوهش و نظرات استاد راهنما و مشاور و متخصصین و صاجب­نظران اقدام شد. پرسشنامه پس از تعیین حجم نمونه، بین مجریان این قانون در دستگاه­های اجرایی تهران و قزوین که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند، توزیع گردید. در تجزیه و تحلیل یافته­های پژوهش از نرم­افزارSPSS و روش تحلیل عاملی استفاده شد. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که شش عامل به عنوان عوامل مؤثر بر اجرای فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری (توانمند سازی کارکنان) شناسایی شدند. این عوامل به ترتیب اولویت عبارتند از: "فن­آوری اطلاعات و تمایل مجری"، "حمایت و مشارکت"، "سازماندهی"، "ماهیت خط­مشی"، "شرایط اجتماعی و سادگی خط­مشی" و "هماهنگی".

طراحی سیستم ارزیـابی عملکرد بـر مبنای شاخص¬های الزامات صنایع خـودروسـازی با استفاده از مدل تلفیقی 1AHP و 2 TOPSISو منطق رادار در مدل تعالی سازمانی EFQM3 (موردکاوی: تأمین-کنندگان شرکت فرآوری و ساخت قطعات خودروی ایران)

شرایط محیطی، سازمان­های بزرگ را در وضعیتی قرار داده است که برخی برای حفظ بقای خود و برخی دیگر برای پیشرو شدن در صنعت باید به طور مستمر در حال تلاش و رقابت باشند. در این بین مدیریت تأمین و خرید نقش بسیار مهمی در رقابت ایفا می­کنند. بنابراین سازمان­های تولیدکننده قطعات خودرو به کمک ارزیابی عملکرد، شاخص­های تأمین­کننندگان خود، می­توانند درجهت ارتقا و تعالی مشتریان (خودروسازها) کوشا باشند. مدل­های سنتٌی ارزیابی عملکرد تأمین­کنندگان، تنها بر کنترل هزینه­های تولید و کارآیی مبتنی بودند، در حالی که در موقعیت فعلی، به دلیل تغییرات غیرقابل پیش­بینی در محیط کسب و کار و دشواری­های مدیریتی، فضای رقابتی بین بنگاه­ها ایجاد شده و توجه به برخی شاخص­های غیرمالی نیز لازم شده است. تحقٌق اهداف شاخص­های صنایع خودروسازی نظیر (ممیزی فرآیند، ممیزی محصول، تحویل به موقع، هزینه­های کیفیت، PPM4، برگشتی از مشتریان و تأمین­کنندگان، اثربخشی کلی تجهیزات و رضایت­سنجی مشتریان) باعث تحرک و پویایی سازمان­ها و در نتیجه رضایت مشتریان می­شود. پژوهش حاضر نیز ضمن طراحی یک مدل تلفیقی مناسب از مدل­های تصمیم­گیریTOPSIS & AHP و منطق رادار در مدل تعالی سازمانی (EFQM)و با استفاده از شاخص­های فوق­الذکر و هم­چنین بهره­گیری از یافته­های علمی و مطالعات نظری، به اولویت­بندی تأمین­کنندگان شرکت قطعات خودروسازی، فرآوری و ساخت به صورت علمی و کاربردی پرداخته است.

بررسی رابطه توانمندسازی کارکنان و تعهد سازمانی کارکنان

چالش­های محیطی عصر حاضر از نظر پیشرفت سریع فن­آوری، افزایش انتظارات مشتریان و ضرورت انعطاف­پذیری، سازمان­ها را برای جستجوی راهی برای تداوم بقای خود وارد کرده است. در این میان، بسیاری از سازمان­ها راه حل را توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان تشخیص داده­اند. در تحقیق حاضر تلاش بر این است که میزان توانمندی کارکنان و تعهد سازمانی آنان و نیز رابطه بین این دو متغیر در جامعه مورد نظر، مطالعه و بررسی گردد. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است. همچنین پژوهش در ردیف تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان بیمارستان باقرالعلوم شهرستان اهر می­باشد. نتایج پژوهش نشان می­دهد که ارتباط مثبت و معنی­داری بین توانمندسازی و تعهد کارکنان وجود دارد و می­توان نتیجه­گیری کرد که که دو متغیر اصلی پژوهش یعنی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معناداری با همدیگر داشته­اند.

بررسی تأثیر تنوع فروشگاهی و شرایط محیط درونی و بیرونی بر رضایت مشتریان از مراکز خرید

هدف از این پـژوهش بـررسی تأثیر تنوع فروشگاهی و شرایط محیط درونی و بیـرونی بر رضایت مشتریان از مراکز خریـد می­بـاشد. با توجه به افـزایش روز افزون مراکز خرید در ایران، شناسایی عوامل مؤثر بر جذابیت مراکز خرید و به تبع آن رضایت­مندی مشتریان برای مالکان و مدیران مراکز خرید از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش در زمره پژوهش­های توصیفی از نوع پیمایشی است. این پژوهش در شهر تهران انجام شده است و بازدیدکنندگان دو مرکز خرید تیراژه و میلاد نور، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده­اند. تعداد 385 پرسشنامه به روش تصادفی ساده نظام­مند بین بازدیدکنندگان مراکز خرید منتخب توزیع و جمع­آوری شد و جهت آزمون فرضیه­ها از روش معادلات ساختاری نرم­افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان عوامل مؤثر بر جذابیت مراکز خرید و رضایت مشتریان، دو عامل ترکیب تنوع خرده­فروشی و جو محیطی بیشترین تأثیر را داشته است. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می­شود مدیران مراکز خرید از طریق ایجاد ترکیب بهینه­ای از فروشگاه­ها و نیز با ایجاد جو محیطی مناسب در حمایت از فروشگاه­های موجود، بر جذابیت مراکز خرید­ و رضایت­مندی مشتریان بیفزایند.

شناسایی معیارهای تعالی سازمانی در بخش دولتی

امروزه ترغیب کیفیت در هر دو بخش دولتی و خصوصی امری مهم و ضروری است. بخش خصوصی در مورد به کارگیری الگوها و ابزارهای مدیریتی نسبت به بخش دولتی پیشی گرفته است. بخش دولتی دارای شرایط و ویژگی­های خاص خود می­باشد، لذا نمی­تواند عیناً از مدل­های بخش خصوصی بهره­مند شود. در کنار ترغیب کیفیت و تعالی، سازمان­ها همیشه به دنبال ابزاری هستند تا به وسیله آن میزان تعالی عملکرد خود را اندازه­گیری کنند. به همین دلیل به سمت مدل­های جامع تعالی حرکت کردند. هدف این مقاله، طراحی مدل تعالی سازمانی و شناسایی ابعاد تعالی در بخش دولتی است تا به وسیله این مدل بتوان میزان بهبود و تعالی عملکرد را در سازمان­های بخش دولتی را اندازه­گیری کرد. در این مطالعه، با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا، به مطالعه متون تخصصی و مدل­های مختلف تعالی سازمانی پرداخته و ابعاد تعالی سازمانی در بخش دولتی شناسایی شده است. داده­های تحقیق از بخش دولتی و به روش نمونه­گیری قضاوتی هدف­مند جمع­آوری و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ابعاد اصلی مدل تحلیل و شناسایی شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد مدل تعالی سازمانی در بخش دولتی دارای دو محور اصلی مدیریت منابع سازمانی و مدیریت ارتباط با شهروندان می­باشد.

بررسی تأثیر نام و نشان تجاری بر وفاداری مشتری در صنعت مواد غذایی ایران

کلیه فعالیت­های سازمان با هدف کسب سود صورت می­گیرد. اما چنان­چه شما در پی کسب سود پایدار هستید، راهی به جز اخذ استراتژی­هایی جهت افزایش وفاداری مشتریان نخواهید داشت که این نیز یک هدف دشوار است. با وجود این، سازمان­ها مزایای قابل اتکایی مانند قدرت نام تجاری­شان را در اختیار دارند که می­توانند با اهرم کردن آن به این هدف خود برسند. در این مقاله تلاش شده ­است تا به بررسی تأثیر نام تجاری بر وفاداری مشتریان بپردازیم. بدین منظور یک پیمایش میدانی از 160 مشتری از میان مشتریان سه برند فعال در زمینه صنایع غذایی در ایران صورت گرفت. نتایج آزمون مدل مفهومی نشان می­دهد که در این تحقیق دلایل قابل استنادی جهت رد ارتباط میان اعتماد به برند و ارزش درک ­شده برند با ارزش کلی برند یافت نشد و نیز بین تصویر برند و شهرت برند با وفاداری مصرف­کننده ارتباط مستقیمی پیدا نگردید.

ارایه و رتبه بنـدی الگـوهـایی مطلوب بـه منظور بهبـود خط مشی سرویس دهی به مشتریان با رویکرد شبیه سازی سیستم های صف و MCDM

امروزه جایگاه شرکت پست در کاهش حجم ترافیک، آلودگی هوا، تسریع در انجام کارها، کاهش هزینه و انرژی بر کسی پوشیده نیست. این سازمان­ها در دسته­بندی گروه خدماتی، ارتباط مستقیم با نیروی انسانی و مشتریان دارند. یکی از پدیده­های روزمره این سازمان­ها ازدحام جمعیت و ایجاد صف در باجه­ها می­باشد. بررسی سیستم­های صف و کاهش اثرات نامطلوب انتظار، همواره یکی از موضوعات قابل توجه در ریاضیات کاربردی و تحقیق در عملیات بوده است. تحقیق حاضر پیرامون موضوع بالاست و به منظور رفع مشکل ادارات پست در خدمت­رسانی به مشتریان صورت گرفته است. در این خصوص پس از تعریف مسأله، کار بررسی و شناخت سیستم صف ادارات مذکور با انتخاب اداره کل پست استان البرز به عنوان مطالعه موردی آغاز گردید و نحوه ارایه خدمت به مشتریان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از بیان ساختار سیستم صف اداره مذکور، یک مدل ریاضی برای سیستم ارایه گردید و با نرم افزار شبیه ساز Enterprise Dynamic مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه علاوه بر شناسایی الگوی فعلی سرویس­دهی به مشتریان با استفاده از نظرات خبرگان 4 الگو پیشنهاد شد و سه شاخص جهت ارزیابی این مدل­ها انتخاب گردید. آنگاه با روش آنتروپی شانون اهمیت نسبی شاخص­ها تعیین و سپس با استفاده از TOPSIS اولویت­بندی الگوها انجام و یک الگو به عنوان مناسب­ترین الگو انتخاب شد. در پایان نتایج تحقیق به مدیریت جهت تصمیم­گیری بر مبنای روش علمی ابلاغ گردید.

انتخاب استراتژیک تأمین کنندگان به کمک تحلیل عاملی تصحیح شده با رویکرد تحلیل پوششی داده ها

در حال حاضر لزوم تخصّصی­تر کردن کسب و کارها بر حسب اقتضای بازار و نیز گرایش مشتریان به کالاها و خدمات سفارشی­شده، سازمان­ها را ناگزیر از یافتن هم­پیمان­های استراتژیک و تشکیل زنجیره­های تأمین متّحد نموده است. در این شرایط انتخاب تأمین­کنندگان همسو با اهداف بلندمدّت و استراتژی­های سازمان نه تنها باعث افزایش کارایی می­شود، بلکه با اثربخش کردن فعّالیت­ها، در بهره­ورتر شدن سازمان­ها نیز مؤثّر واقع خواهد شد. در این پژوهش موضوع انتخاب استراتژیک تأمین­کنندگان با لحاظ کردن وابستگی­های داخلی داده­ها مورد بحث واقع شده و ساختاری یکپارچه برای تعیین مناسب استراتژی­های کسب و کار و ترجمۀ آن­ها به شاخص­هایی کاربردی برای ارزیابی تأمین­کنندگان، ایجاد شده است. این ساختار در چارچوبی مبتنی بر تحلیل پوششی داده­ها، ترکیب روشی تنظیم­شده از تحلیل عاملی را با تکنیک­های تصمیم­گیری چندشاخصه برای ارزیابی گزینه­های تصمیم به کار می­گیرد، گزینه­هایی که به دلیل کم­تعداد بودن، مناسب ارزیابی با رویکردهای کلاسیک تحلیل پوششی داده­ها نیستند. ساختار مورد بحث در مطالعه‌ای کاربردی در صنایع غذایی ایران پیاده­سازی شده است و نتایج آن با استفاده از آزمون آماری ناپارامتری در مقایسه با مدلی گسترش­یافته از تحلیل پوششی داده­ها مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است.

بررسی میزان تأثیر شاخص های کلیدی عملکرد بر انتقال تکنولوژی در صنایع مبدل های حرارتی و برودتی

فراگیری و انتقال گسترده تکنولوژی‌های مناسب و مدرن، کشورهای در حال توسعه را قادر می­سازد تا بر بهره­وری خود بیفزایند و در نتیجه به توسعه سریع صنعتی این کشورها منجر می­شود. شاخص­های کلیدی عملکرد1، سنجه­هایی است که بر روی ابعادی که در موفقیت حال و آینده سازمان نقش حیاتی و مهم دارند، تأکید و تمرکز دارند. این پژوهش یک پژوهش کاربردی است و نحوه گردآوری و تحلیل داده­ها با استفاده از روش پیمایش صورت گرفته است، لیکن شناسایی شاخص­های کلیدی عملکرد در انتقال تکنولوژی2 در صنایع مبدل­های حرارتی و برودتی، نوع ارتباط آن­ها و میزان تأثیر یا شدت اثر هر یک از این شاخص­ها بر روی هم، از اهمیت بالایی برخوردار است و نقش بسیار مهمی در میزان موفقیت انتقال تکنولوژی در این صنعت خواهد داشت. در این مقاله با استفاده از مدل ساختاری تفسیری3، ارتباط میان شاخص­های کلیدی عملکرد مؤثر بر انتقال تکنولوژ ی در صنایع مبدل­های حرارتی و برودتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با استفاده از تکنیک4 DEMATEL شدت اثر هر یک از این شاخص­ها بر روی هم و بر روی انتقال تکنولوژی در این صنعت بررسی شده است.

نقش طراحی مجدد شغل در توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت های دولتی استان گیلان

پژوهش حاضر که با هدف مطالعه «نقش طراحی مجدد شغل در توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان در شرکت­های دولتی استان گیلان» انجام شده، با روش توصیفی- علّی و مقایسه­ای مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق (6863) نفر از کارکنان شرکت­های دولتی استان گیلان است که تعداد 354 نفراز آن­ها به روش نمونه­گیری قضاوتی و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه­های استاندارد است که از روایی سازه برخوردار می­باشد و برای پایایی هم از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. اطلاعات جمع­آوری شده از نمونه آماری با نرم­افزار LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده­ها از آزمون T-Value استفاده گردیده است. نتایج آزمون T-Value نشان داد، بین طراحی مجدد شغل و تعهد سازمانی کارکنان و بین طراحی مجدد شغل و توانمندسازی کارکنان و بین توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد.

پژوهش پیرامون رابطه تأثیر و تأثری نگرش‌های شغلی و ارتباط آن‌ها با عملکردکارکنان

نگرش شغلی مفهومی است که تصورات مثبت و منفی فرد درباره کار و جنبه های مختلف محیط کاری‌اش را نشان می‌دهد. وجود نگرش خوب و مثبت در کسب موفقیت‌های فردی و سازمانی اهمیت دارد. پژوهش در مورد نگرش کارکنان سازمان موجب می‌شود تا مدیران از نظرات و انتظارات آن‌ها نسبت به شغل خود، وظایف محوله و جو سازمان آگاه شوند و دریابند که آیا سیاست و رویه­ای که به اجرا در می‌آورند از دید کارکنان منصفانه است یا خیر؟ مدیران باید به نگرش کارکنان توجه خاصی داشته باشند زیرا این نگرش‌ها بر رفتار افراد در سازمان تأثیر می‌گذارد و مدیران می‌توانند رفتار آن‌ها را پیش­بینی کنند. در این راستا این مقاله به دنبال بررسی رابطه تأثیر و تأثری نگرش‌های شغلی (وابستگی شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی) و ارتباط آن‌ها با عملکرد کارکنان است. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن کلیه کارکنان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) قزوین است که از بین آن‌ها 121 نفر به روش نمونه­گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن است که هر یک از انواع نگرش‌های شغلی بر عملکرد کارکنان تأثیر مستقیم و معنی­داری دارد. وابستگی شغلی از دو نوع دیگر نگرش تأثیر بیشتری بر عملکرد کارکنان دارد. به علاوه وابستگی شغلی روی تعهد سازمانی و رضایت شغلی تأثیر مستقیم و معنی­داری دارد و تعهد سازمانی هم تأثیر مستقیم و معنی­داری روی رضایت شغلی دارد.

بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مراحل مسیر شغلی (کارکنان سازمان ذوب آهن اصفهان)

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مراحل مسیر شغلی کارکنان سازمان ذوب آهن اصفهان انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن کلیه کارکنان ذوب آهن، متشکل از مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان ذوب آهن اصفهان است که با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای، 400 نفر از مجموع 1200 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع­آوری شده دو پرسشنامه محقق ساخته کیفیت زندگی کاری بر پایه مدل ریچارد والتون که دارای 48 گویه و مراحل مسیر شغلی بر پایه مدل ادگار شاین که دارای 40 گویه شامل چهار مرحله: اکتشاف، استقرار، نگهداری و بازنشستگی می‌باشد. این پرسشنامه­ها بر اساس مقیاس پنج درجه­ای لیکرت تدوین شدند. روایی پرسش­نامه­ها با تایید متخصصان تعیین شد و ضرایب پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب کیفیت زندگی کاری 79/. و مراحل مسیر شغلی 89/. محاسبه گردید. داده­های تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شده است. یافته­های این پژوهش نشان می‌دهد؛ از میان هشت مؤلفه کیفیت زندگی کاری تنها مؤلفه­های وابستگی اجتماعی،‌ یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار،‌ قانون­گرایی در سازمان و فضای کل زندگی دارای تفاوت معنی­داری بوده است. به عبارت دیگر بیشترین تأثیر این مؤلفه­ها بر روی چهار مرحله مسیر شغلی به وابستگی و یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار،‌ قانون­گرایی در سازمان و فضای کل زندگی تعلق داشته و بقیه مؤلفه­ها تأثیر چندانی در مراحل چهارگانه شغلی ندارد. هم­چنین می‌توان گفت وضعیت کیفیت زندگی کاری در هر یک از مراحل مسیر شغلی کارکنان ذوب آهن در سطح متوسط قرار دارد.

« بعدی  ۱۵۲  ۱۵۱  ۱۵۰  ۱۴۹  ۱۴۸  ۱۴۷  ۱۴۶  ۱۴۵  ۱۴۴  ۱۴۳  ۱۴۲  ۱۴۱  ۱۴۰  ۱۳۹  ۱۳۸  ۱۳۷  ۱۳۶  ۱۳۵  ۱۳۴  ۱۳۳  قبلی »