چکیده مقاله
شرایط محیطی، سازمانهای بزرگ را در وضعیتی قرار داده است که برخی برای حفظ بقای خود و برخی دیگر برای پیشرو شدن در صنعت باید به طور مستمر در حال تلاش و رقابت باشند. در این بین مدیریت تأمین و خرید نقش بسیار مهمی در رقابت ایفا میکنند. بنابراین سازمانهای تولیدکننده قطعات خودرو به کمک ارزیابی عملکرد، شاخصهای تأمینکننندگان خود، میتوانند درجهت ارتقا و تعالی مشتریان (خودروسازها) کوشا باشند. مدلهای سنتٌی ارزیابی عملکرد تأمینکنندگان، تنها بر کنترل هزینههای تولید و کارآیی مبتنی بودند، در حالی که در موقعیت فعلی، به دلیل تغییرات غیرقابل پیشبینی در محیط کسب و کار و دشواریهای مدیریتی، فضای رقابتی بین بنگاهها ایجاد شده و توجه به برخی شاخصهای غیرمالی نیز لازم شده است. تحقٌق اهداف شاخصهای صنایع خودروسازی نظیر (ممیزی فرآیند، ممیزی محصول، تحویل به موقع، هزینههای کیفیت، PPM4، برگشتی از مشتریان و تأمینکنندگان، اثربخشی کلی تجهیزات و رضایتسنجی مشتریان) باعث تحرک و پویایی سازمانها و در نتیجه رضایت مشتریان میشود. پژوهش حاضر نیز ضمن طراحی یک مدل تلفیقی مناسب از مدلهای تصمیمگیریTOPSIS & AHP و منطق رادار در مدل تعالی سازمانی (EFQM)و با استفاده از شاخصهای فوقالذکر و همچنین بهرهگیری از یافتههای علمی و مطالعات نظری، به اولویتبندی تأمینکنندگان شرکت قطعات خودروسازی، فرآوری و ساخت به صورت علمی و کاربردی پرداخته است.