چکیده مقاله
در حال حاضر لزوم تخصّصیتر کردن کسب و کارها بر حسب اقتضای بازار و نیز گرایش مشتریان به کالاها و خدمات سفارشیشده، سازمانها را ناگزیر از یافتن همپیمانهای استراتژیک و تشکیل زنجیرههای تأمین متّحد نموده است. در این شرایط انتخاب تأمینکنندگان همسو با اهداف بلندمدّت و استراتژیهای سازمان نه تنها باعث افزایش کارایی میشود، بلکه با اثربخش کردن فعّالیتها، در بهرهورتر شدن سازمانها نیز مؤثّر واقع خواهد شد.
در این پژوهش موضوع انتخاب استراتژیک تأمینکنندگان با لحاظ کردن وابستگیهای داخلی دادهها مورد بحث واقع شده و ساختاری یکپارچه برای تعیین مناسب استراتژیهای کسب و کار و ترجمۀ آنها به شاخصهایی کاربردی برای ارزیابی تأمینکنندگان، ایجاد شده است. این ساختار در چارچوبی مبتنی بر تحلیل پوششی دادهها، ترکیب روشی تنظیمشده از تحلیل عاملی را با تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه برای ارزیابی گزینههای تصمیم به کار میگیرد، گزینههایی که به دلیل کمتعداد بودن، مناسب ارزیابی با رویکردهای کلاسیک تحلیل پوششی دادهها نیستند. ساختار مورد بحث در مطالعهای کاربردی در صنایع غذایی ایران پیادهسازی شده است و نتایج آن با استفاده از آزمون آماری ناپارامتری در مقایسه با مدلی گسترشیافته از تحلیل پوششی دادهها مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است.