بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با کارآفرینی درون سازمانی

دنیای کنونی کسب و کار یک فضای پویاست که نرخ تغییر و تحول در آن بالاست. سازمان­هایی در این فضا به حیات خود ادامه می­دهند که بتوانند خود را بر اساس تغییرات موجود تغییر داده و انعطاف پذیری مناسبی داشته باشند. رسیدن به این وضعیت مستلزم پویایی یک سازمان از همه نظر به ویژه از منظر سرمایه اجتماعی است، بر همین اساس هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین کارآفرینی سازمانی با سرمایه اجتماعی می­باشد. این تحقیق از نوع هدف کاربردی و از منظر مسیر پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک ملت استان قزوین بوده و نمونه­گیری از جامعه بر اساس جدول مورگان تعیین گردیده که تعداد آن برابر با 137 می­باشد. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با کارآفرینی سازمانی رابطه­ای مثبت و معناداری وجود دارد.

طراحی مدل ارزیابی کیفیت خدمات ادراک شده مشتریان در بانک های دولتی ایران

طی سالیان اخیر توجه ویژه­ای از جانب محققین به مفهوم و مدل­های کیفیت خدمات مبذول شده است. با توجه به تأثیر تفاوت­های زمینه­ای بر تعداد شاخص­ها یا تعداد و مفهوم ابعاد کیفیت خدمات، بسیاری از محققین بر طراحی مدل­های سنجش کیفیت خدمات به صورت بومی شده و مختّص خدمات مختلف تأکید دارند. در این پژوهش نیز تلاش شده است با انجام تحقیقات کیفی و کمّی، مدل ارزیابی کیفیت خدمات ادراک شده مشتریان بانک­های دولتی ایران طراحی شود. در این راستا با انجام تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی به مدل مورد نظر شامل 24 شاخص و ابعاد چهارگانه کیفیت فنی ستاده، کیفیت فرآیندی، کیفیت رفتاری کارکنان و کیفیت محیط خدماتی دست یافتیم. مدل طراحی شده ویژگی­های منحصر بفردی دارد که منعکس­کننده شرایط و مقتضیات خاص صنعت بانکداری ایران است.

ارزیابی اثربخشی دوره‌های آموزشی (مطالعه موردی: آموزش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه)

ضرورت توجه به کیفیت آموزش و بهره‌وری حاصل از آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و ارزش‌یابی صحیح آن اطلاعات مفیدی را درباره چگونگی طرح‌ریزی و اجرای برنامه‌های آموزشی در اختیار می‌گذارد. هدف این مقاله ارزیابی اثربخشی دوره‌های آموزش ضمن خدمت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه طی سال‌های 1386 تا 1387 می‌باشد. روش تحقیق توصیفی و از نوع علی- مقایسه‌ای است. با استفاده از مطالعه‌ کتابخانه‌ای و جستجو در اینترنت معیارهای ارزشیابی و ساختار پرسش‌نامه تعیین گردید و داده‌های مورد نیاز جمع‌آوری شد. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه می‌باشد که از میان آنها تعداد 88 نفر به صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد. اثر‌بخشی حاصل از برنامه‌های آموزشی و معیارهای آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه‌ محقق‌ساخته، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و نتیجه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان دهنده‌ این مطلب است که برگزاری دوره‌های آموزشی باید با مطالعه‌ علمی و تعیین نیاز همراه باشد تا بتواند هزینه‌ها و منابعی را که برای برگزاری آن­ها صرف می‌شود پوشش داده و در نهایت موجب تعالی و پیشرفت کارکنان و سازمان گردد.

مدل ساختاری اثربخشی سازمانی: ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم عوامل سازمانی و مدیریت دانش در شرکت سایپا

امروزه، یکی از مهم­ترین منابع راهبردی در شرکت­های خودروسازی، عوامل سازمانی و مدیریت دانش است و پژوهشگران و متخصصان تلاش می­کنند دریابند، چگونه با استفاده مؤثر از این منابع باعث اثربخشی بیشتر شرکت­ها و مؤسسات شوند تا بتوانند به­عنوان مزیت رقابتی از آن استفاده کنند. در این تحقیق مدیریت دانش، نقش میانجیگری را در ارتباط بین عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ، استراتژی) و اثربخشی سازمان که به­صورت موردی در شرکت خودروسازی سایپا مورد بحث و بررسی قرار می­گیرد، می­پردازد. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله توصیفی و از نوع همبستگی است و به طور مشخصی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ساختار و فرهنگ سازمانی (به جز استراتژی) و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود داشت. همچنین، بین عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ ، استراتژی) و اثربخشی سازمانی رابطه معناداری و بین مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی رابطه معناداری وجود داشت.

مفهوم پاسخ گویی اجتماعی سازمانی و ضرورت طراحی ساز وکاری جهت ارزیابی آن در بخش دولتی ایران

پاسخ گویی ساز و کاری است که از طریق آن بهبود فعالیت­ها میسر و توجیهی برای تبعات اجرای فعالیت­ها ارایه می­گردد. سازمان­های دولتی که عهده­دار مدیریت مسایل عمومی­اند، نباید به صرف حل یک مشکل، سبب تحمیل مشکلات دیگری بر جامعه باشند. لذا امروزه مسئولیت­پذیری اجتماعی سازمانی بسیار مورد توجه قرار گرفته است و در کنار آن مفاهیم زیادی نیز رشد کرده­اند که مفهوم پاسخ­گویی اجتماعی سازمانی، مفهومی سازمانی و راهبردی­تر به نظر می­رسد .برای سنجش وضعیت پاسخ­گویی اجتماعی در سازمان­های دولتی ایران نیازمند طراحی یک نظام ارزیابی هستیم که پژوهش مذکور به این امر پرداخته و بر این اساس مدلی با 5 بعد و 11 مؤلفه را طراحی که در نهایت وضعیت پاسخگویی اجتماعی را در سازمان­های دولتی ارزیابی می­نماید. پـژوهش برحسب هدف کاربردی توسعه­ای و بر حسب روش توصیفی و از شاخه همبستگی است که بر اساس نظرخواهی از خبرگان و فن دلفی انجام می­گیرد.

بررسی استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در یک سازمان خدماتی

بودجه مهم­ترین ابزار برنامه­ریزی برای مدیریت هر سازمان به شمار می­آید و بودجه­ریزی به عنوان شرح صورت وضعیت و پیش­بینی درآمدها و هزینه­ها برای یک دوره، مدیر را در کنترل سلامت مالی سازمان کمک می­کند. نظام بودجه­ریزی عملیاتی با هدف نتیجه محوری این سند مالی، تلاش می­کند با پیوند اعتبارات بودجه­ای به نتایج اقدامات سازمان به اهداف صرفه­جوئی، شفافیت، کارائی و اثربخشی بودجه دست یابد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر عوامل مدل الماس بر اسقرار نظام بودجه­ریزی عملیاتی در سازمان و تعیین میزان تأثیر هریک از این عوامل می­باشد. مدل الماس در برگیرنده شش فاکتور مدیریت برنامه­ریزی، مدیریت هزینه، مدیریت عملکرد، مدیریت تغییر، نظام پاسخگویی و انگیزش می­باشد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است و از حیث روش، توصیفی- پیمایشی می­باشد. برای جمع­آوری داده­ها از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم­افزار SPSS جهت استفاده شده است. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که هر شش فاکتور مدل الماس بر استقرار نظام بودجه­ریزی عملیاتی در سازمان، تأثیرگذار هستند و مدیریت عملکرد، مدیریت برنامه­ریزی و مدیریت هزینه به ترتیب بیشترین تأثیر را دارند.

ارایه یک مدل جدید چندهدفه فازی برای انتخاب تأمین کنندگان در زنجیرة تأمین

امروزه، تأمین منابع شرکت از بیرون، تبدیل به یک رویکرد تجاری مهم شده است. برای حل مسئله­ انتخاب تأمین­کننده، مدل­های زیادی توسعه داده شده­اند. در این میان، مدل­های تصمیم­گیری چندمعیاره (MCDM)، توسط نویسندگان زیادی مورد استفاده قرار گرفته­اند که به راه­حل­های خوبی نیز منجر گشته­اند. مروری بر ادبیات انتخاب تأمین­کننده نشان می­دهد که اگرچه موضوع انتخاب تأمین­کننده یک مسئله­ چندهدفه است، اما ماهیت چندهدفه­ آن تا حدود زیادی ناشناخته باقی مانده است. در موارد زیادی پارامترهای مهم دیگری غیر از هزینه مانند کیفیت، زمان تحویل و ریسک، در نظر گرفته نمی­شوند. همچنین در عمل، ماهیت مبهم و غیردقیق عوامل تصمیم­گیری مانند اهداف، محدودیت­ها و پارامترها قابل چشم­پوشی نیست. در این تحقیق، به منظور درنظر گرفتن این ابهامات، از نظریه­ مجموعه­های فازی استفاده شده است. همچنین به طور همزمان تخفیف و هزینه نگهداری موجودی در تابع هدف مدنظر قرار گرفته شده است. همچنین در این تحقیق اهداف کاهش میزان قطعات معیوب و تأخیر در تحویل مورد توجه قرار گرفته شده است.

بررسی تأثیر شاخص‌های بازاریابی درونی بر پیاده‌سازی مدیریت دانش با تأکید بر خلق دانش (موردکاوی شرکت ایپکو)

در عصر اطلاعات، سازمان‌های خلق­کننده و برخوردار از دانش، دارای مزیت رقابتی و شانس بیشتری برای بقاء هستند. این سازمان‌ها از دانش موجود (شامل دانش و تجربیات داخلی منابع انسانی خود و تجربیات سایر سازمان‌ها)، نهایت بهره را برده و دانش جدید خلق می­نمایند. بازاریابی درونی به­عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر فرآیند دانش سازمانی، محور اصلی مطالعه این پژوهش است. در این تحقیق تأثیر شاخص‌های متغیر بازاریابی درونی (حمایت مدیریت ارشد، حمایت فرآیند کسب و کار و هماهنگی‌های میان‌وظیفه‌ای) بر پیاده­سازی مدیریت دانش با تأکید بر خلق دانش مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی می‌باشد. جامعه‌ آماری این تحقیق شامل 214 نفر از کارکنان واحد تحقیق، طراحی و تولید موتور ایران خودرو (ایپکو) است که با توجه به فرمول کوکران، 123 نفر به­عنوان نمـونه آماری و جمع‌آوری اطلاعات انتخاب شـدند. نتایج داده­ها به وسیله تکنیک­های آزمون همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی میان متغیرهای مستقل و وابسته مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل­ها نشان دهنده تأثیر مثبت و معنی‌دار سه شاخص اصلی بازاریابی درونی بر فرآیند پیاده‌سازی مدیریت دانش (با تأکید بر خلق دانش) می­باشد. در این میان بیشترین تأثیر مربوط به شاخص «هماهنگی‌های میان‌وظیفه‌ای» می‌باشد. ضمناً نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که متغیرهای توصیفی تحقیق بر ارتباط میان متغیرهای مستقل و وابسته تأثیرگذار نمی‌باشند.

بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند مدیریت دانش در صنعت بانکداری و بیمه

امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی ناملموس جایگاه مهمی در سازمان­ها پیدا کرده است. به کارگیری هر چه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازماندهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان­ها ایجاد می­کند اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق می­تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. امروزه مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان­ها تبدیل شده است سازمان­ها برای حفظ و بقای خود و پیشرفت در دنیای رقابتی، به بهبود عملکرد خود نیاز دارند. در فضای پر شتاب و سرشار از تحول و رقابت دنیای امروز، آن­چه که منجر به کسب مزیت رقابتی سازمان­ها می­گردد، نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویاست امروز سازمان­ها در کسب و یادگیری دانش و اطلاعات روز آمد به منظور بهبود عملیات و ارایه خدمات و محصولات مطلوب­تر بسیار سبقت گرفته­اند. این مقاله قصد دارد روابط ما بین عوامل (توانمندی­ها)، فرآیندهای مدیریت دانش را بررسی نماید. برای این منظور پژوهش پیمایشی گسترده­ای در 80 بانک و شرکت­های بیمه صورت گرفت و در نهایت40 پرسشنامه جمع­آوری شد. تجزیه تحلیل داده­ها نشان داد که ما بین توانمندی­ها، فرآیندهای مدیریت دانش به لحاظ آماری ارتباط قابل توجه و معناداری وجود دارد و در نهایت توانمندی­های مدیریت دانش باعث بهبود فرآیندهای مدیریت دانش می­شود. کلیدواژگان

نقش توانمندسازی روان شناختی در ارتقای تعهد سازمانی با توجه به سطح تحصیلات کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرستان رشت

امروزه تحقیقات نشان می­دهد که یکی از نتایج سودمند توانمندسازی کارکنان، افزایش وفاداری آن­ها به سازمان است. لذا در این مقالۀ تحقیقی این سئوال مطرح می­شود که توانمندسازی روان­شناختی چه نقشی در ارتقای تعهد سازمانی کارکنان دارد؟ به منظور پاسخگویی به این سئوال، از روش توصیفی- همبستگی استفاده گردید. باتوجه به این­که جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرستان رشت بوده، از این جامعه به روش قضاوتی نمونه­گیری گردید که تعداد این نمونه­ها با استفاده از جدول مورگان 234 کارمند تعیین شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین توانمندسازی روان­شناختی و تعهد سازمانی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی شهرستان رشت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که سطح تحصیلات کارکنان می­تواند نقش توانمندسازی روان­شناختی در ارتقای تعهد سازمانی را تعدیل نماید. کلیدواژگان

الگوی شایستگی مدیران بر اساس نهج‌البلاغه امام علی (ع)

این پژوهش با هدف استخراج الگوی شایستگی مدیران بر اساس کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه امام علی (ع) انجام شده است. در فرآیند پژوهش، کلیه خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های حضرت به طور دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است و سپس مطالب مستخرج بر اساس الگوی کدگذاری باز برگرفته از رویکرد نظریه‌پردازی داده‌بنیاد کدگذاری شده‌اند. در مرحله بعد، این کدها در قالب طبقات اصلی و فرعی شایستگی‌ها طبقه‌بندی شده‌اند. به منظور حصول اطمینان از صحت و درستی استنباط محققین از شایستگی‌ها، الگوی شناسایی شده توسط 24 نفر از افراد خبره و صاحب‌نظر مورد ارزیابی قرار گرفته است و پس از انجام آزمون آماری، شایستگی‌های نهایی مشخص شده‌اند. نتایج این پژوهش نشان داد که بر مبنای نهج‌‌البلاغه حضرت علی (ع)، الگوی شایستگی مدیران در قالب پنج شایستگی تقوی‌مداری، امانت‌داری، عدالت‌ورزی و انصاف، تصمیم‌گیری و رفتاری- اخلاقی قابل ارائه است.

بررسی رابطه بین هوش هیجانی وکیفیت کاری کارمندان دانشگاه جندی شاپور اهواز

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه‏ بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری کارمندان دانشگاه جندی شاپور اهواز انجام گرفت. جامعه‏ آماری پژوهش، کلیه کارکنـان دانشـگـاه به تعداد 827 نفر بـود و از این تعداد 245 نفر به روش تصادفی طبقه‏ای انتخاب گـردیـد. روش پـژوهش استفاده شده، توصیفی- همبستگی بود. برای جمع‏آوری اطلاعات، از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ بر اساس مدل گلمن (1995) و کیفیت زندگی کاری والتون (1975) استفاده گردید که پایایی دو پرسشنامه به ترتیب 89/0 و 92/0 به دست آمد. از روش‏های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره تفاوت معناداری را در هوش هیجانی کارکنان بر اساس جنسیت، سن، سطح تحصیلات، نوع استخدام و سابقه کار نشان نداد اما در مورد کیفیت زندگی کاری کارکنان، تفاوت معناداری بر اساس جنسیت، سن و سابقه کار وجود دارد ولی در سطح تحصیلات و نوع استخدام تفاوتی مشاهده نشد

« بعدی  ۱۵۴  ۱۵۳  ۱۵۲  ۱۵۱  ۱۵۰  ۱۴۹  ۱۴۸  ۱۴۷  ۱۴۶  ۱۴۵  ۱۴۴  ۱۴۳  ۱۴۲  ۱۴۱  ۱۴۰  ۱۳۹  ۱۳۸  ۱۳۷  ۱۳۶  ۱۳۵  قبلی »