فرهنگ سازمانی پیشبرنده الگویی از ارزشهای مشترک، اعتقادها و عادتها و هنجارها در سازمان میباشد که بر استراتژی سازمان تأثیرگذار است. در عصر دانایی، با افزایش نوآوری و توسعه بازارهای نوظهور، رواج فناوریهای برتر و زنده و گسترش کسب و کار الکترونیکی، شرط توفیق، بهرهگیری از فرصتها و رویارویی با چالشهای پیشرواست. تمام این موارد ایجاب مینماید که فرهنگسازمانی و استراتژی آن به خوبی شناخته و بررسی شوند تا بتوان با شناخت فرهنگ و همسویی آن با استراتژیهای مناسب در سازمان در دنیای رقابتی پیروز گردید.
این پژوهش رابطه فرهنگسازمانی با استراتژیهای سازمان در شرکت راهسازی گوهررود مورد بررسی قرار گرفته است که در این رابطه یک مدل مفهومی ارائه شد و جهت آزمون آن یک فرصیه اصلی با عنوان رابطه فرهنگ با استراتژی و چهار فرضیه جانبی رابطه فرهنگ با جهانی شدن، رابطه فرهنگ با مشتری مداری، رابطه فرهنگ با مدلهای چندوجهی کسب و کار و رابطه فرهنگ با اشتراک مساعی در سازمان تدوین و مورد بررسی قرار گرفت که سه فرضیه اول با امتیاز بالا و فرضیه آخر با امتیاز بسیار ضعیف مورد تایید قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی است، جامعه آماری تحقیق کارکنان شاغل در سازمانهای گوهر رود و شرکتهای تابعه آن میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه است که روایی و پایایی آن سنجیده شد. در مرحله اول 317 پرسشنامه در سطح کارکنان شرکت و در مرحله دوم 30 پرسشنامه در سطح مدیران عالی توزیع گردید. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه جانبی میباشد. برای ارزیابی فرهنگسازمانی از مدل پیشنهادی گلوب استفاده گردید. با استفاده از تحلیل پرسشنامه اول مشخص شد که فرهنگ غالب سازمان مورد مطالعه فرهنگ مشارکتی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه فرهنگ سازمانی با استراتژی سازمان بیشتر از میزان متوسط میباشد، پیشنهاد گردید با توجه به بالا بودن میزان تفاوت قدرت در سازمان گوهررود، شاخصهایی برای شناسایی و کاهش آن در سازمان شناسایی گردد.