دستیاران پزشکی محیطی- شغلی1 در دوره آموزشی دستیاری، در مورد بیماریهای مرتبط با محیط کار آموزش میبینند و ازجمله مهمترین این دورههای آموزشی، آموزش یکماهه در بخش روانپزشکی است. مقاله حاضر با تأکید بر اهمیت بهداشت صنعتی2، گزارشی است از بازدید از کارخانه نیککالا. در این کارخانه سعی میشود بهداشت روان صنعتی بهصورت علمی، با هدایت انستیتو روانپزشکی تهران و کمک انجمن ارتقای بهداشت روان3 یا «ابر» تأمین شود.
تاریخچه
از سال 1974 میلادی، کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت4 (WHO) به عوامل روانی- اجتماعی مؤثر در امر سلامت توجه بیشتری کردند. در آن تاریخ WHO به مدیرکل این سازمان مأموریت داد که به منظور بررسی نقش عوامل روانی- اجتماعی و ارایه پیشنهادهایی برای تقویت فعالیتهای سازمان در این زمینه، برخی برنامههای میانرشتهای را سازماندهی کند (البطوی5، کالیمو6 و کوپر7، 1987). از جمله این برنامههای میانرشتهای میتوان به همکاری میان متخصصان روانپزشکی و متخصصان پزشکی کار، برای تأمین بهداشت روان صنعتی در محیطهای کاری اشاره کرد.
امروزه نقش عوامل روانی- اجتماعی در ایجاد بیماریها و پیرو آن در امر پیشگیری و تأمین سلامت بسیار جدی است. این عوامل به دلیل اثرگذاری بر سلامت کلی جمعیت شاغل، در علوم بهداشتی بهطور عام و در بهداشت صنعتی بهطور خاص نقش اساسی دارند. متأسفانه شناسایی و مهار عوامل روانی- اجتماعی محیط کار که آثاری ناخوشایند بر سلامت دارند، در همه دنیا از سوی مسئولان بهداشت شغلی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است،گرچه بهتدریج توجه به این موضوع افزایش مییابد.
گزارش بازدید ازکارخانه نیککالا
کارخانه نیککالا یک کارخانه خصوصی تولید بخاریهای گازسوز است. سلامت جسمانی و روانی کارکنان این کارخانه برای مدیریت آن بسیار مهم است و این امر از شعارها و تابلوهای نصبشده روی دیوارها (برای نمونه «فکر کن» یا «خوشبختی یعنی تسلیمنشدن در برابر بدبختی») آشکار است. انجمن ارتقای بهداشت روان (ابر) در این کارخانه از سال 1387 درباره بهداشت روان کارکنان فعالیت میکند و یک روانپزشک از سوی این انجمن، بهصورت هفتگی در کارخانه حضور دارد. ابر انجمن غیردولتی و مستقلی است که با هدف ارتقای سلامت روان از وزارت کشور مجوز گرفته است. از جمله فعالیتهای این انجمن، راهاندازی درمانگاه روانپزشکی، مشاوره و بهداشت روان، مشاوره فردی و گروهی برای کارکنان و خانوادههای آنان، برگزاری کارگاههای گوناگون در زمینه بهداشت روان، تنظیم بروشور برای آموزش غیرحضوری کارکنان و خانوادههای ایشان و تلاش برای کاهش مصرف سیگار و مواد مخدر در میان کارکنان است.
در این کارخانه شیفت کاری8 وجود ندارد. ساعت کار ثابت و از 7:45 تا 16:30 است. یافتههای پژوهشی نشان داده است شیفت کاری باعث ایجاد مشکلات جسمانی و روانی گوناگونی مانند فشار خون بالا، مشکلات گوارشی و اعتیاد به مواد مخدر میشود (روزنشتاک1، کولن2، برودکین3 و ردلیچ4، 2005). بنابراین مشکلات یادشده در این کارخانه میتواند نسبت به دیگر محیطهای صنعتی کمتر باشد. اقداماتی مانند دادن پاداش و بن کارگری، دو هفته مرخصی سالانه در مردادماه و دو هفته در نوروز، افزون بر مرخصی استحقاقی، سرویس رفت و برگشت برای کارکنان و خانوادهها برای شرکت در کارگاههای بهداشت روان و... نیز میتوانند در ارتقای سلامت روان کارکنان کارخانه مؤثر باشند. به گفته روانپزشک کارخانه، بیشتر کارکنان از فضای کارخانه راضی هستند؛ البته درصدکمی از نارضایتی در محیطهای کاری طبیعی است، زیرا اگرچه شخصیت نقش چندانی در رضایت شغلی ندارد، در افراد با شخصیت ناراضی ممکن است نارضایتی شغلی نیز وجود داشته باشد (فارنهام5، پتریدس6، جکسون7 وکوتر8، 2002).
آمار اعتیاد به مواد مخدر در این کارخانه بسیار پایین است و برای کاهش آن تلاشهای زیادی شده است؛ برای نمونه در این کارخانه اعتیاد نوعی بیماری در نظر گرفته میشود، بنابراین افراد معتاد اخراج نمیشوند، بلکه برای درمان ارجاع میشوند. موهر9، هی10 و لنکستر11 (2005) بر این باورند که مشاوره روانپزشکی (فردی و گروهی)، پرداخت پاداش برای ترک سیگار و درمان دارویی برای کاهش اعتیاد به نیکوتین، در سازمانهای صنعتی کارآمد است.
فعالیت باارزش دیگر در این کارخانه، سرند و بررسی استرس و رضایتمندی کارکنان است؛ پرسشنامههای مربوط نیز در پروندهها موجود است. ابتدای تشکیل درمانگاه در این کارخانه، مراجعه کارکنان وخانواده ایشان به روانپزشک کم و همراه با پنهانکاری و نگرانی بوده است، ولی با بالارفتن آگاهی و تغییر نگرش آنها در این مورد که مراجعه به روانپزشک، لزوماً به معنی بیماری روانی نیست، در حال حاضر مراجعه به روانپزشک بسیار زیاد شده است، بهطوریکه بیشتر افراد این کارخانه بهصورت ارادی و داوطلبانه، دارای پرونده روانپزشکی هستند. این تغییر نگرش، میتواند پیامد آموزشها و کارگاههای برگزارشده باشد. بر اساس تجربههای روانپزشک کارخانه و پروندههای بهداشتی کارکنان، شایعترین مشکلات کارکنان و خانواده ایشان در مراجعه به روانپزشک عبارت بوده است از: افسردگی12، مشکل ارتباطی با دیگران (همسر، همکار و...)، اختلال وسواسی اجباری13، مشکل تربیتی فرزند، مشکلات جنسی، استرس و اختلال شخصیت14. یافتههای پژوهشی نشان داده است شایعترین اختلال روانپزشکی در محیطهای کاری، افسردگی بوده است (روزنشتاک و همکاران، 2005).
کارگاههای برگزارشده برای ارتقای سلامت روان کارکنان، روزهای پنجشنبه -که کارخانه تعطیل است- برگزار میشود. شرکت در این کارگاهها اختیاری است و افزون بر اختصاص سرویس رفت و برگشت برای شرکتکنندگان، شرکت در این کلاسها اضافهکاری در نظر گرفته میشود. موضوع این کارگاهها بیشتر مهارتهای ارتباطی، همچنین مهارتهای حل مسأله، مدیریت زمان، مهارتهای فرزندپروری، اضطراب15 و افسردگی است. یافتههای پژوهشی نشان داده است این نوع کارگاهها به کاهش مشکلات ذهنی و روانی مرتبط با کار کمک میکند (روزنشتاک و همکاران، 2005؛ روم16، 2007).
فضای سبز حیاط کارخانه بسیار جلب توجه میکند. به گفته مسئول بهداشت حرفهای کارخانه، سالانه برای زیبا نگهداشتن فضای سبز هزینه زیادی میشود، که البته در بهبود روحیه کارکنان مؤثر است. در حیاط کارخانه یک مسجد بزرگ و زیبا وجود دارد، که طبقه بالای آن آمفیتئاتر است و سمینارهای علمی، خانوادگی و مراسم مذهبی در آنجا برگزار میشود. بدون تردید ایجاد فضای مذهبی و روحانی در این مکان، عامل مهمی در بهبود سلامت جسمانی و روانی کارکنان و خانوادههاست (کوئینک17، 2004). [1]
در خط تولید کارخانه و در قسمت پرس قطعات، سروصدا وجود دارد. با توجه به مدارک کارخانه، سروصدای خط تولید بالاتر از حد مجاز نبود، ولی بیشتر و در برخی موارد، همه کارکنان محافظ گوش18 و درپوش گوش19 در اختیار داشتند، که کاربرد آن هماهنگ با قوانین، اجباری نبود. یافتههای پژوهشی نشان داده است سروصدای زیاد در محیط کار، افزون بر کاهش شنوایی و دیگر مشکلات جسمی، سبب افسردگی و اضطراب نیز میشود (روزنشتاک و همکاران، 2005). بررسیهای واحد بهداشت حرفهای این کارخانه، شایعترین مشکلات پزشکی کار را آلودگی صوتی و پس از آن اختلالهای عضلانی- اسکلتی1 دانستهاند، ولی با توجه به نظارت سختگیرانه برای استانداردبودن رنگ و لعابها، رعایت امور مربوط به برگه اطلاعات ایمنی مواد2 (MSDS)، کنترلهای مهندسی مانند تهویهها و کاربرد ماسکهای تنفسی3 فردی، آلودگی شیمیایی کم است.
بررسی فوری کارکنان حادثهدیده (شغلی و غیرشغلی)، از نظر علل روانی ایجاد حادثه، اثر روانشناختی حادثه روی فرد و توانایی ادامه کار وی در کارخانه، از اقدامات انجمن ابر است. از دیگر اقدامات این انجمن، فراهمآوردن امکان اهدای خون داوطلبانه کارکنان است. یافتههای پژوهشی نشان دادهاند اهدای خون افزون بر سودمندی جسمانی، اثر مفید روانی (مانند تقویت حس نوعدوستی و همدلی) نیز دارد (ونجارسولد4 و پول5، 2002).
به دلیل تأمین علمی بهداشت روان صنعتی در این کارخانه، پیشنهاد میشود الگوی بهکاررفته در این کارخانه، در اختیار جامعه علمی و صنعتی کشور قرار گیرد، تا عوامل مخل بهداشت روانی- اجتماعی در محیطهای کاری کنترل شود.