طراحی مدل سازمان معنویت گرا درآموزش عالی ایران

به نظر می­رسد در پارادایم­های جدید، سازمان­ها به جای تاکید بر شیوه­های سنتی و مکانیکی در جهت مفاهیمی همچون سازمان معنویت گرا، سازمان ایمان محور و یا سازمان اخلاق گرا متمایل شده­اند. تغییرات بنیادی در حال شکل­گیری در محیط کار است و معنویت یکی از موضوعات اساسی در این زمینه خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق دست یابی به مدلی جامع برای آموزش عالی ایران با رویکرد سازمان معنویت­گرا است. در این مطالعه از روش تحقیق کیفی( دلفی ) وکسب نظر خبرگان مدیریت وسازمان برای دست­یابی به ابعاد ومولفه­های موثر بر ایجاد سازمان معنویت­گرا استفاده شده است. یافته­ها : این روش در چهار دور انجام شد.وحدود 96 مولفه شناسایی شدند که در ضمن فرایند دلفی پس از حذف مولفه­های با میانگین پایین، 13 بعد اصلی و 47 مولفه شامل: عوامل سازمانی،عوامل فردی ،عوامل محیطی از طریق فضای معنوی سازمان در ایجاد سازمان معنویت­گرا موثر بودند و فضای معنوی سازمان در ایجاد سازمان معنویت­گرا نیز موثر بود. که در نهایت مدل مفهومی سازمان معنویت­گرا طراحی گردیده است.

بهینه یابی سبد مصرف انرژی و خوشه بندی ساختمان های مسکونی با بهبود شبکه عصبی فازی با اوزان و معماریAHP

ساختمان­های مسکونی ایران، مطابق آمارهای موجود، بزرگترین مصرف کننده انرژی این کشور می باشند؛ فاکتورهای متعدد تاثیرگذار بر رفتار مصرف انرژی در ساختمان­های مسکونی، مسئله پیش بینی و ممیزی مصرف انرژی را به چالشی مهم در موسسات بهینه سازی مصرف تبدیل نموده­اند. از این رو مدیران در تلاشند تا با بهر­ه­گیری از تکنیک های مناسب، فرآیند ممیزی و تعیین برچسب انرژی ساختمان های مسکونی را بهبود بخشند. هدف پژوهش حاضر، با توجه به ضرورت مدیریت انرژی، مدل سازی، پیش بینی و خوشه بندی مصرف انرژی ساختمان های مسکونی، جهت ممیزی و تعیین برچسب انرژی این ساختمان­ها می­باشد. از این رو این پژوهش، با تلفیق شبکه عصبی فازی (FNN) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، با استفاده از داده­های پرسشنامه­­ای، به خوشه بندی رفتار مصرف انرژی ساختمان­های مسکونی پرداخته است. بر این اساس، ضرایب وزنی و معماری حاصل از AHP به عنوان اوزان و معماری اولیه شبکه عصبی استفاده شده است. شبکه عصبی در دو حالت "با اوزان و معماری اولیه" و "بدون اوزان و معماری اولیه" بر روی داده های یکسان اجرا گردید. بخش مسکونی شهر شیراز به عنوان جامعه آماری مورد نظر انتخاب گردید و به منظور آموزش و آزمایش شبکه عصبی، داده های 270 ساختمان مسکونی مورد استفاده قرار گرفت. مقایسه قدرت تفکیک و خوشه بندی مدل های FNN در دو حالت بیان گر این مطلب است که مدل شبکه عصبی با معماری و اوزان اولیه AHP نسبت به دیگر مدل، از سرعت و دقت بالاتری در پیش بینی و خوشه بندی برخوردار است.

طراحی مدل بهینه سازی فرایند مدیریت استعداد ؛ مطالعه موردی شرکت نفت و گاز پارس

مطالعه موردی حاضر، به منظور بهینه سازی فرایند مدیریت استعداد جاری در شرکت نفت و گاز پارس انجام شد. روش پژوهش، روش آمیخته (کمی – کیفی) دو مرحله ای است. در مرحله کمی، با بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با روش نمونه­گیری تصادفی و حجم نمونه به تعداد 267 نفر از میان کلیه کارکنان با استفاده از فرمول کوکران و از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق شاخته، شکاف بین وضعیت موجود مدیریت استعداد و حالت مطلوب بررسی شد. در مرحله کیفی، با استفاده از مصاحبه­های نیمه ساختار یافته در بین 24 مدیر انتخاب شده به روش نمونه­گیری هدفمند، شکاف­های موجود در ابعاد مدیریت استعداد به روش تحلیل محتوای جهت­دار و تلخیصی تحلیل شد. نتایج حاصل از داده­های کمی نشان داد که بین وضعیت موجود در تمام مؤلفه­های مدیریت استعداد (کشف، توسعه، ارزیابی و نگهداشت) و حالت مطلوب آنها فاصله معنادار وجود دارد. با توجه به اختلاف­های آشکار شده حاصل از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه­ها در هر بعد، به منظور بهینه­سازی سیستم مدیریت استعداد کنونی در شرکت، مدل پیشتهادی ارائه گردید. این مدل به مسئولین امر کمک می­کند تا به جای تکرار آنچه در مدیریت منابع انسانی انجام می­شود، چارچوب منسجمی را برای کشف، توسعه، ارزیابی و نگهداشت سرمایه­های انسانی ارزشمند پیش روی داشته باشند و بدین وسیله پاسخگوی چالش­ها و نیازهای نو ظهور باشند.

تأثیر پذیری عملکرد وظیفه ای از اخلاق کاری(مورد مطالعه : کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی)

اخلاق فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی است و اخلاق کاری هنجاری فرهنگی است که به انجام کار مناسب و خوب در جامعه، ارزش معنوی و مثبت می‌ بخشد. عملکرد وظیفه­ای به نوبه خود تحت تأثیر اخلاق کاری قرار می­گیرد و موجب می­شود کارکنان بهتر و بیشتر از شرایط عادی وظایف خورد را انجام دهند. از اینرو موضوع حاضر برای بررسی در این تحقیق مورد توجه قرار گرفت. تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است برای گردآوری داده­ها از پرسشنامه استفاده شد. داده­ها از طریق فنون آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اخلاق کاری با هشت متغیر و عملکرد وظیفه­ای با هفت متغیر با ضریب 464/0 و در سطح اطمینان 99/0رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بر اساس یافته­های تحقیق پیشنهادهایی برای افزایش عملکرد وظیفه­ای در سازمان بر پایه اخلاق کاری ارائه گردید.

شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت استقرار شهر الکترونیکی

توسعه فناوری اطلاعات و عمومیت بخشیدن به استفاده از آن توسط مردم از طریق سیستم­های یکپارچه در قالب شهرهای الکترونیک یک فرصت انکارناپذیر است . برای اجرای پروژه شهر الکترونیکی باید حوزه­های کلیدی و حیاتی به­درستی مشخص گردند، حوزه­هایی که قصور در تعیین آنها می­تواند مانعی برای دست­یابی به استقرار شهر الکترونیکی باشد. حوزه­های کلیدی می­تواند به­عنوان مجموعه­ای از عوامل حیاتی موفقیت توصیف شود که نتایج رضایت­بخشی را به­دنبال دارد. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و رتبه­بندی عوامل حیاتی موفقیت در استقرار شهر الکترونیکی است. بدین منظور، فرضیه­های متنج از چارچوب نظری تحقیق براساس داده­های حاصل از نظر خبرگان فناوری اطلاعات در سراسر کشور با آزمون­های تی- استیودنت، آنالیز واریانس درون موردی تک فاکتوری، و تکنیک رتبه­بندی چندمعیاره TOPSIS مورد بررسی قرار گرفتند. یافته­ها نشان داد که ابعاد پنج­گانه؛ سازمان الکترونیک، دولت الکترونیک، زندگی الکترونیک، زیرساخت فناوری اطلاعات، و عوامل زمینه­ای (محتوایی)، در استقرار موفق شهرهای الکترونیکی عواملی حیاتی هستند، و بین میزان نقش آنها، تفاوت معناداری وجود ندارد. اما مؤلفه­های ابعاد مزبور از ترتیب اهمیت برخوردارند. در بعد سازمان الکترونیک؛ منابع انسانی، نقش مدیر ارشد، عوامل مالی، عوامل ساختاری، و شبکه­های سازمانی.، در بعد زندگی الکترونیک؛ شهروند الکترونیکی، اتصال به اینترنت، توسعه تجارت الکترونیکی، و در بعد دولت الکترونیکی؛ راهبری الکترونیکی، و خدمات الکترونیکی به ترتیب اهمیت، در استقرار موفق شهر الکترونیکی مؤثر هستند.

گونه شناسی تجانس نقش عاملیت/خادمیت مدیران عامل و اعضاء هیات مدیره و تأثیر آن بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکتهای صنایع غذایی

در محیط رقابتی امروزی، نقش مدیران سازمانها و نوع روابط آنها با کارکنان در دست­یابی به اثربخشی سازمانی از اهیمت خاصی برخوداراست. این مطالعه با مبنا قراردادن نظریه عاملیت و خادمیت، به بررسی تاثیر تجانس این دو سازه در ارتباط با نقش مدیران عامل و اعضای هیأت ­مدیره بر بروز رفتار شهروندی سازمانی کارکنان پرداخته­است. بدین منظور 108 نفر از مدیران عامل و اعضای هیأت­مدیره و 500 نفر از کارکنان 20 شرکت صنایع غذایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و از تحلیل واریانس و آزمون تی، تفاوت میانگین رفتار شهروندی سازمانی در سه گروه مشخص گردید. نتایج نشان داد که وجود تجانس در دیدگاه مدیران عامل و اعضای هیأت­مدیره برحسب عاملیت بر بروز رفتار شهروندی سازمانی تأثیر منفی دارد. همچنین مشخص گردید که در شرکت­هایی که مدیران عامل واعضای هیأت­مدیره­های آنها هر دو نقش عاملیت دارند نسبت به شرکت­هایی که مدیران عامل و هیأت­مدیره­های آنها دارای دیدگاه­های متفاوت از نظر عاملیت و خادمیت می­باشند، میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آنها تفاوت ندارد. اما مشخص شد، وجود تجانس در دیدگاه مدیران عامل واعضای هیأت مدیره برحسب خادمیت، بر بروز رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیر مثبت دارد.

درخت تصمیم فازی ؛ رویکردی نوین در تدوین استراتژی

زمان و عدم قطعیت در فرآیند برنامه­ریزی استراتژیک نقش مهمی را ایفا می­کنند. در دنیای متغیر امروزی داشتن استراتژی متناسب با شرایط متغیر محیطی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و رویکردهای کلاسیک تدوین استراتژی، قابلیت پاسخگویی سریع و مناسب به نیاز سازمان­ها، در محیط متغیر امروزی را ندارند. درخت تصمیم فازی که حاصل ترکیب الگوریتم ID3 و تئوری مجموعه­های فازی می­باشد، مدلی سیستماتیک ارائه می­کند که سازمان­ها با استفاده از آن می­توانند در برابر تغییرات محیطی، واکنش سریع و مناسب داشته باشند. مزیت دیگر این رویکرد، توانایی کار آن با متغیرهای کلامی است که دانش حاصل از آن برای انسان از قابلیت درک بالایی برخوردار می­باشد. این رویکرد به دلیل فازی بودن توانایی برخورد با عدم قطعیت را داشته و با در نظر گرفتن حالت­های مختلف در پایگاه داده، واکنش مناسب در برخورد با تغییرات محیطی دارد. این رویکرد ابتدا صفات اصلی دخیل در امر تدوین استراتژی را شناسایی کرده و اقدام به ایجاد پایگاه داده و تشکیل درخت با محاسبه آنتروپی صفات می­کند تا پایگاه قوانین حاصل شود. در نهایت با فازی ­سازی ورودی­ها (صفات) و خروجی­ها (استراتژی­ها)، سیستم استنتاج فازی اولویت­بندی استراتژی­ها را ارائه می­دهد.

کنکاشی پیرامون پیشآیندهای موثر بر فرایند شکلگیری پدیده بهروزی سازمانی (مورد مطالعه : سازمانهای دولتی)

ژوهش­های سازمانی مثبت­ نگر یکی از جدیدترین نحله های مطالعات سازمانی در هزاره سوم محسوب می‌شوند. بر این اساس، پدیده بهروزی سازمانی به عنوان شالوده تفکرات مثبت‌گرایی در سیستم­های پویای سازمانی مطرح شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که مدل تحقق بهروزی سازمانی چگونه مدلی است؟ بنابراین پژوهش‌گر پس از تشریح مبانی نظری بهروزی سازمانی، فرایندی از متغیرهای درون سازمانی که مبین چگونگی شکل‌گیری بهروزی سازمانی در سازمان‌های دولتی هستند را به بوته مفهوم سازی و آزمون می‌گذارد. جامعه آماری این پژوهش 1853 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی ستادی در دو سطح مدیریتی و کارشناسی شاغلین 23 دستگاه اجرایی مشمول بودجه جاری انتخاب ‌شده ‌است. حداقل اندازه نمونه مورد مطالعه 318 نفر است که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده‌اند. پژوهش‌گر برای تعمیم‌پذیری نتایج، 15% به آن افزوده و در نهایت 355 پرسش‌نامه تکمیل شد. به منظور گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه­های استاندارد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش از طریق مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر توسط نرم‌افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش ضمن تأیید مدل مفهومی، متغیرهای شناسایی شده را در فرایند شکل‌گیری بهروزی سازمانی موثر می‌داند. کلیدواژگان

بررسی رابطه معنویت محیط کاری و ادراک کارکنان از رهبری خدمتگزار

هدف اصلی این مقاله بررسی رابطۀ میان ابعاد معنویت محیط کاری(احساس تعلق و وابستگی به گروه، همسویی ارزش های فردی و سازمانی، معناداری در کار) و ادراک کارکنان از ویژگی مدیرانشان براساس چهار مولفه رهبری خدمتگزار (خدمت­رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد، مهرورزی) می­باشد. برای سنجش مولفه­های خدمتگزاری از پرسشنامه محقق ساخته (قلی پور و همکاران،1388) استفاده شد و به منظور سنجش معنویت محیط کاری، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه­ای طراحی شد. بعد از طراحی فرضیه های تحقیق، در پژوهشی پیمایشی126پرسشنامه جمع­آوری شد که به منظور آزمون فرضیات تحقیق، از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل معادلات ساختاری، آزمون میانگین یک جامعه آماری و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شد که نتایج نشان دهنده این است که بین ارزیابی کارکنان از جو سازمان بر اساس مولفه­های معنویت در محیط کار و ارزیابی مدیرانشان بر اساس مولفه­های خدمتگزاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد لذا می­توان انتظار داشت با بهبود معنویت در محیط کار ارزش های خدمتگزاری در رهبران تقویت شود.

سنجش رشد بهره وری عوامل تولید در صنایع کارخانه ای ایران

هدف محوری این مقاله سنجش بهره­وری کل عوامل تولید(TFP) در صنایع کارخانه­ایی ایران با استفاده از پسماند سولو در شرایط رقابت ناقص و بازده غیرثابت نسبت به مقیاس است. از این رو در این مقاله از رویکرد یانگ و سی برای برآورد TFP روش هال و راجر در صنایع کد دو رقمی ISIC استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می­دهد که صنایع محصولات کانی غیرفلزی، ساخت فلزات اساسی، محصولات فلزی فابریکی بجز ماشین آلات و تجهیزات و صنایع مواد غذایی و آشامیدنی بیشترینTFP براساس رویکرد راجر را داشته اند. همچنین صنایع تولید سایر تجهیزات حمل ونقل، تولید رادیو، تلویزیون و وسایل ارتباطی و آپارات، ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت و ماشین آلات و دستگاههای برقی کمترین TFP را در صنایع کارخانه ای ایران دارا بوده اند.

تدوین شاخص های شناسائی استعدادها در مشاغل استراتژیک شرکت ساپکو (مورد مطالعه : حوزه ساخت و تامین قطعه)

امروزه مدیریت استعدادها به موضوعی بسیار مهم و کلیدی در حوزه منابع انسانی تبدیل شده است. سازمان­ها دریافته­اند که جذب و نگهداشت بهترین افراد می­تواند مزیت رقابتی اصلی محسوب شده و نقش مؤثری در ارتقای عملکرد داشته باشد. هدف از این پژوهش تدوین شاخص­های شناسائی استعدادها در مشاغل استراتژیک است. پژوهش به روش کیفی، مبتنی بر تحلیل تم، با استفاده از ابزار مصاحبه و در شرکت ساپکو انجام شده است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام شده که بر مبنای آن تعداد 17 مصاحبه با کارشناسان و مدیران حوزه ساخت و تامین قطعه در شرکت ساپکو صورت گرفته است. نتایج تحلیل داده­ها منجر به شناسایی دو دسته شاخص­های تخصصی و عمومی مرتبط با استعدادها در حوزه مذکور گشته که با طراحی ابزار مناسب جهت سنجش و اندازه­گیری آن­ها می­توان به نحو مناسبی استعدادها را شناسایی و تفکیک نمود. کلیدواژگان

بررسی تأثیر شخصیت نام تجاری بر شخصیت خریداران در شرکت ایران خودرو

اهمیّت نام تجاری و تأثیر آن در فروش محصولات و خدمات به طور فزاینده­ای در حال گسترش می­باشد، در این بین آگاهی از شخصیت نام تجاری برای تمامی سازمان‌ها حائز اهمیت می­باشد. تحقیقات نشان داده است که امروزه مصرف کنندگان نام تجاری را انتخاب می­کنند که با شخصیت آن‌ها نزدیکی دارد. شخصیت موضوع جذابی در بازاریابی است و برخی محققین آن را هسته مرکزی در خرید افراد معرفی نموده­اند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر شخصیت نام تجاری شرکت ایران خودرو بر شهرت و تمایز شرکت و شخصیت خریداران می­پردازد. این داده­ها با استفاده از پرسشنامه نظرات 389 نفر از مشتریان شرکت در سطح شهرستان‌های تهران و سمنان جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت و معنی دار شخصیت نام تجاری بر شهرت، تمایز و شخصیت خریداران و عدم تأثیر شهرت روی شخصیت خریداران می­باشد. در انتها با توجه به نقش ارتباطات در خلق و حفظ شخصیت پیشنهاد گردیده است تا سازمان‌ها با تمرکز بر ارتباطات و دستیابی به روابط عمومی اثر بخش اقدام به ایجاد و حفظ شخصیت نام تجاری خود نمایند.

« بعدی  ۱۰۴  ۱۰۳  ۱۰۲  ۱۰۱  ۱۰۰  ۹۹  ۹۸  ۹۷  ۹۶  ۹۵  ۹۴  ۹۳  ۹۲  ۹۱  ۹۰  ۸۹  ۸۸  ۸۷  ۸۶  ۸۵  قبلی »