ارتقای فضای کسب و کار جهت دست‌یابی به چشم‌انداز اقتصادی: کاربستی بر اساس تکنیک‌های تاپسیس و آنتروپی

در سند چشم‌انداز بیست ساله‌ی ایران بر دست‌یابی به جایگاه اول اقتصادی منطقه پافشاری شده است، اما رسیدن به این هدف نیازمند ایجاد بسترهای لازم با توجه به شرایط ویژه اقتصادی جهان در عصر حاضر است. یکی از مهم‌ترین بسترها برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی مقوله‌ی آزادی فضای کسب و کار است. این مقاله با به‌کارگیری داده‌های سال 2010 و 2011 موسسه‌ی Doing Business وابسته به بانک جهانی، و با استفاده از تکنیک تاپسیس نخست به ترسیم نقطه‌ی آرمانی فضای کسب و کار در منطقه‌ی مورد نظر سند چشم‌انداز بیست ساله‌ی ایران پرداخته و سپس با استفاده از تکنیک آنتروپی، شاخص‌های فضای کسب و کار را بر اساس اهمیت هر یک از این شاخص‌ها در منطقه، اولویت‌بندی پرداخته است. در پایان با تعیین شکاف موجود میان وضعیت حاضر کشور با وضعیت آرمانیِ ترسیم شده در هر یک از شاخص‌ها و زیر شاخص‌ها به ارائه اصلاحات مورد نیاز برای رسیدن به وضعیت آرمانی در منطقه پرداخته تا به عنوان راهنمای عملی پیش روی متصدیان عالی‌رتبه‌ی کشور قرار گرفته و با بهبود فضای کسب و کار گام‌های بلندی در راستای فتح قله‌ی اقتصادی منطقه به منظور دست‌یابی به اهداف اقتصادی مندرج در سند چشم‌انداز بیست‌ساله، برداشته شود.

ارائه مدلی ریاضی جهت تعیین ارزش ویژه نام تجاری و پیاده‌سازی آن در یک شرکت

سنجش و اندازه‌گیری ارزش ویژه نام تجاری به منظور تعیین جایگاه نام تجاری، همواره از نگرانی‌های شرکت‌ها به ویژه شرکت‌های ایرانی می‌باشد. هدف از این مقاله بررسی عوامل تاثیرگذار بر روی "ارزش ویژه نام تجاری" و ارائه مدلی ریاضی جهت اندازه گیری آ ن می‌باشد. در این تحقیق علاوه بر نقد و ارزیابی مدل‌های پیشین، مدل جدیدی برای محاسبه ارزش ویژه نام تجاری ارائه شده است. در اندازه گیری ارزش ویژه نام تجاری به وسیله این عناصر باید دقت کرد که اندازه گیری‌ها باید به تغییر شرایط حساس باشند و بتوانند تاثیر تغییرات را بر روی ارزش برند مشخص کنند و اینکه آزمون‌ها کلی باشند و فقط یک نوع بازار یا محصول را در نظر نگیرند. در بحث ارزش ویژه نام تجاری تاکید هر کدام از مدل‌های پیشین، بیشتر بر روی یک معیار بوده است .در این مقاله سعی شده است که بر معیارهای محوری ارزش ویژه نام تجاری تاکید شود. در آخر با ارائه یک ترازنامه و فرمول عددی ،مدلی ریاضی جهت تعیین ارزش تقریبی برند ارائه می‌شود که به عنوان مثال در یک شرکت پیاده سازی شده است.

ارائه مدل عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان در مورد برند در صنعت بانکداری (مطالعه موردی: بانک کشاورزی)

برندسازی در دهه اخیر یکی از مهم‌ترین اولویت‌های تحقیقاتی در حوزه مدیریت بازاریابی بوده است. این روند در کشور مادر سال‌های اخیر تقویت شده است. نظر به اهمیت نقش کارکنان در انتقال پیمان برند سازمان به مشتریان به ویژه در سازمان‌های خدماتی، این پژوهش با رویکردی کمی و با الهام از نظریه هدف‌گذاری و برندسازی داخلی درصدد شناسایی عوامل مؤثر بر تعهد و وفاداری کارکنان به برند و عملکرد برند در سطح کارکنان است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان سه رده در شعب بانک کشاورزی شهر تهران تشکیل می‌دهد. بر ای گردآوری داده‌ها از روش نمونه گیری خوشه‌ای و پرسش نامه استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ کلیه متغیرهای مکنون پژوهش در حد قابل قبول بوده و از روایی محتوای مناسبی برخوردارند. آزمون مدل مفهومی به روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان می‌دهد که شفافیت اهداف برند بر تعهد کارکنان به برند اثر مثبت دارد (?=0.37; t=2.04) اما بر وفاداری آنان به برند اثری ندارد. سختی درک شده تحقق اهداف برند بر تعهد به برند اثر منفی (?=-0.27; t=2.34) دارد اما بر وفاداری به برند اثری ندارد، برندسازی داخلی بر وفاداری به برند اثر مثبت (?=0.23; t=2.54) دارد اما بر تعهد کارکنان به برند اثری ندارد، تعهد برند بر وفاداری به برند اثر مثبت (?=0.53; t=3.32) و وفاداری به برند بر عملکرد برند در سطح کارکنان اثر مثبت دارد (?=0.36; t=3.47). کلیدواژگان

چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری‌های دیجیتال در شرکت‎های کارآفرین رسانه‌ای ایران (مطالعه‌ای چند موردی)

ظهور فناوری‌های نوین ارتباطی سبب شد صنعت رسانه از چیرگی شرکت‌های بزرگ که توانایی‌های مالی بالا و دسترسی به امکانات گران قیمت را داشتند خارج شود و فعالیت شرکت‌های کوچک و کارآفرین با استفاده از این فناوری‌های جدید و ارزان امکان‌پذیر شود. در کشور ما نیز فعالیت‌های کارآفرینی در عرصه رسانه‌های دیجیتال با استقبال روبه‌رو شد، اما به‌رغم تلاش‌های متعدد، آمار موفقیت کارآفرینان ایرانی چندان چشمگیر نبوده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای تجاری‌سازی نوآوری‌های این کارآفرینان، با رویکرد پژوهش کیفی و استفاده از مطالعه چند موردی و انجام تحلیل تِم اجرا شد. سوال این پژوهش این بود که چارچوب مورد نظر در بیان مسئله چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. جامعه پژوهش کارآفرینان رسانه‌ای در سطح کشور بوده‌اند که در تعریف بیان شده در پژوهش می‌گنجیدند. نمونه‌گیری نظری منجر به نمونه‌ای از پانزده کارآفرین شد که در پنج طبقه محصول فعالیت می‌کردند. مصاحبه نیز به عنوان ابزار جمع‌آوری داده استفاده شد. کدگذاری‌های باز، محوری و گزینشی به عمل آمد و دسته‌های مفهومی و مقوله‌ها از مصاحبه‌ها استخراج شدند. در نتیجه چارچوبی پنج عاملی شامل عوامل مربوط به منابع، شرکت، محصول و استراتژی به عنوان عوامل تحت کنترل کارآفرین و عوامل مربوط به زیرساخت به عنوان عامل غیرقابل کنترل، همراه با مقوله‌های مربوطه استخراج شد که بنیانی برای مطالعات آتی در زمینه تجاری سازی نوآوری‌های کارآفرینان رسانه‌ای فراهم می‌کند.

تحلیل رابطه بین ارزش درک شده، کیفیت درک شده، رضایت مشتری و قصد خرید مجدد در فروشگاه‌های زنجیره‌ای تهران

امروزه بیش از پیش شاهد افزایش اهمیت مشتری مداری، مطرح شدن آن به عنوان مهم‌ترین مزیت رقابتی سازمان‌ها و نقش آن در موفقیت و پیشرفت کسب و کارها هستیم. هدف از این مقاله، زمینه یابی برای توسعه فرهنگ مشتری مداری در فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بحث برروی ارتباط بین ارزش درک شده، کیفیت درک شده، رضایت مشتری و قصد خرید مجدد است. پژوهش انجام شده، از نوع پیمایشی، جامعه آماری این پژوهش را، مشتریان فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه، شهروند و اتکا در شهر تهران تشکیل می‌دهد و نمونه انتخاب شده، 491 نفر از مشتریان این فروشگاه‌ها بوده‌اند.ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه بوده و از الگویابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد که در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، کیفیت درک شده، بر ارزش درک شده و همچنین بر رضایت مشتری و قصد خرید مجدد اثر می‌گذارد. افزون بر آن، ارزش درک شده، بر رضایت مشتری و همچنین بر قصد خرید مجدد اثر می‌گذارد. رضایت مشتری بر قصد خرید مجدد اثر می‌گذارد. و سرانجام، الگوی پیشنهاد شده، به طور اثربخش، روابط بین کیفیت درک شده، ارزش درک شده، رضایت مشتری و قصد خرید مجدد در فروشگاه‌های زنجیره‌ای را تبیین می‌کند. کلیدواژگان

بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر بازارگرایی در سازمان‎های خدماتی با تأکید بر نقش میانجی رفتار‌های شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی مطالعه پیمایشی بانک ملت شهر تهران

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر «بازاریابی درونی» بر «بازارگرایی» با توجه به متغیرهای میانجی در بانک ملت شهر تهران به‎عنوان یک سازمان خدماتی صورت گرفته است. هدف تحقیق حاضر آن است که یک سو مفهوم «بازاریابی درونی» را به‎عنوان عامل ایجاد کننده «تعهد سازمانی» و «رفتار شهروندی سازمانی» بسنجد، از سوی دیگر تأثیر «تعهد سازمانی» و «رفتار شهروندی سازمانی» بر «بازارگرایی» و همچنین تأثیر مستقیم «بازاریابی درونی» بر «بازارگرایی» را در بانک ملت شهر تهران مورد بررسی قرار دهد. پرسشنامه این پژوهش از ادبیات پژوهش برگرفته شده اما برای اثبات روایی آن علاوه بر نظر خبرگان، از تحلیل عاملی نیز استفاده گردیده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده‎ها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک ملت در شهر تهران بوده که از میان آن‎ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 322 نفر انتخاب و در نهایت 261 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. کلیدواژگان

ارتباط بین نوع استراتژی‏های کسب‏وکاری مورد استفاده در شرکت‏های کوچک ‏و متوسط و بین‏المللی‏شدن آنها

بین‏المللی‏شدن و حرکت شرکت‏های کوچک‏ومتوسط به سمت بازارهای بین‏المللی به عنوان یکی از ضروریات و همچنین یکی از عوامل رشد و توسعه اقتصادی کشورهای درحال‏توسعه می‏باشد. عوامل تأثیرگذار متعددی از سوی محققان بر فرایند بین‏المللی‏شدن شرکت‏ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل استراتژیک (نوع استراتژی‏های مورد استفاده) بر بین‏المللی‏شدن شرکت‏های کوچک‏ومتوسط در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران می‏باشد که با انجام نظرخواهی از تعداد 70 تن از مدیران 55 شرکت کوچک‏ومتوسط بین‏المللی در این صنعت انجام گرفت. نتایج به‏دست‏آمده حاکی از آن است که بکارگیری استراتژی‏هایی چون استراتژی کاهش هزینه، استراتژی تمایز، استراتژی وظیفه‏ای محصول و استراتژی ورود پیمانی توسط شرکت‏های کوچک‏ومتوسط با بین‏المللی‏شدن آنها ارتباط معنادار مثبت دارد. اما بکارگیری استراتژی‏هایی چون استراتژی وظیفه‏ای توزیع و استراتژی وظیفه‏ای بازاریابی توسط این شرکت‏ها با بین‏المللی‏شدن آنها ارتباط معنادار منفی دارد. کلیدواژگان

بررسی عوامل مؤثر بر هماهنگی کانال‌های توزیع چندگانه از منظر عرضه‎کنندگان

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و پدیدار شدن مدل‌های جدیدکسب وکار، افزایش سطح رقابت و تغییر خواسته‌ها و انتظارات مشتریان، استفاده از کانال‎های توزیع چندگانه و متعدد به سرعت در حال رشد است. استفاده ازکانال‎های توزیع متعدد به‌رغم داشتن مزایایی،چالش‌های متعددی نیز به دنبال دارد که هماهنگی و انسجام این کانال‌ها با کارآیی بالا و رفع این چالش‌ها مستلزم بحث و بررسی بیشتر است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی نقش قابلیت‌های مؤثر در هماهنگی کانال‌های توزیع چندگانه از منظر عرضه‎کننده است. جامعه آماری این تحقیق شامل عرضه‎کنندگان محصولات و قطعات الکترونیکی در تهران است که در این رابطه تعداد247 نفر ازمدیران بازاریابی و فروش شرکت‌های یاد شده نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده‌ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته‌های مطالعه حاکی از این است که قابلیت‌هایی نظیر برند، مکانیزم کنترلی و جبران خدمات از جمله عوامل مؤثر در هماهنگی کانال‌های توزیع چندگانه بوده و تأثیر مثبتی بر عملکرد عرضه‎کننده دارند، لکن ارتباطات تأثیر مستقیم بر عملکرد ندارد. کلیدواژگان

8 ارائه مدلی جهت کسب وفاداری مشتری با استفاده از مدیریت دانش مشتری در صنعت بانکداری کشور (بانک‌های خصوصی)

با توجه به اهمیت مشتری در دنیای رقابتی امروز، به ویژه در صنعت بانکداری و با به عنایت به این که طبق تحقیقات به عمل آمده هزینه جذب مشتری جدید به مراتب بیش از هزینه لازم برای حفظ وفاداری مشتری است، بررسی روش‌های کسب و حفظ وفاداری مشتری در کسب و کارهای گوناگون از اولویت بالا برخوردار است. در این پژوهش تلاش شده است تا از طریق ارائه مدلی نقش دانش مشتریان بانک‌های خصوصی در وفاداری آنها نشان داده شود. توجه بانک‌های خصوصی به مؤلفه‌های پنجگانه موجود در مدل و شاخص‌های هر یک از آنها می‌تواند آنان را در کسب و حفظ وفاداری مشتریان خود یاری دهد، برای این منظور مدل تلخیص شده از بررسی ادبیات موضوع با استفاه از داده‌های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و به وسیله مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل، مورد آزمون قرار گرفته است. کلیدواژگان

سنجش تفکر استراتژیک در مدیران شهرداری تهران

مشکلات سازمان‌ها روزبه‎روز پیچیده‌تر و حل آنها نیازمند راه‎حل‌های مؤثرتری هستند. برنامه‌ریزی استراتژیک، برنامه‌ای الزاماً قابل اجرا نبوده و درگذر زمان، دستخوش تغییرات می‌گردد و دربرخی موارد به جای حل مشکل سازمان، فقط باعث تسکین آن شده و با از بین رفتن اثر خود منجر به ایجاد مشکلاتی بزرگتر می‎گردد. به نظر می‌رسد لازمه تدوین و پیاده‎سازی برنامه استراتژیک در سازمان وجود تفکر استراتژیک در مدیران تدوین کننده برنامه است. این مقاله به سنجش تفکر استراتژیک در مدیران شهرداری تهران به کمک مدل جین لیدکا می‌پردازد. این مدل شامل 5 شاخص اصلی" نگرش سیستمی"، "عزم استراتژیک"، "پیشروی براساس رویکرد علمی"، "فرصت طلبی هوشمندانه" و "تفکر در زمان" است که به کمک منابع موجود و نظر صاحب‌نظران به 29 زیرعامل تقسیم و با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی، اهمیت عامل ووضع موجود هریک از شاخص‎های مذکور با پرسشنامه ازمدیران شهرداری، مورد ارزیابی قرارگرفته است. تحلیل نتایج به کمک آزمون فریدمن و T زوجی، حاکی از آنست که با وجود اقدامات مهم مانند تدوین اسناد راهبردی در شهرداری تهران، فاصله معنی‌داری بین اهمیت عوامل شاخص و وضع موجود آنها در سازمان وجود دارد که توجه به آنها اجتناب ناپذیر است. کلیدواژگان

ارائه مدلی برای ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس استراتژی رهبری هزینه در صنعت کانی غیرفلزی

هدف از انجام این پژوهش طراحی و تبیین مدلی جهت ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس استراتژی رهبری هزینه در صنعت کانی غیر فلزی کشور است. در این مطالعه، پژوهشگر با استفاده از رویکرد منابع، روابط بین اجزای رویکرد منابع سازمان،‌ استراتژی‌‌‌های رقابتی و عملکرد را که سازه‌های اصلی پژوهش هستند، بررسی می‌کند. این پژوهش در پی این هدف است که چگونه منابع به‎طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق استراتژی‌‌‌های رقابتی) منجر به سطوح بالای عملکرد می‌شود. مدل مفهومی پژوهش حاضر در واقع 3 عنصر عمده در مدیریت استراتژیک، یعنی محیط داخلی (منابع، قابلیت‌ها و سیستم‌های رقابتی سازمان)، استراتژی‌‌‌ رقابتی و عملکرد را با هم ادغام می‌کند. تعداد 300 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 285 پرسشنامه قابلیت تجزیه و تحلیل داشتند. از این تعداد براساس روش تحلیل خوشه‎ای و روش میانگین سؤال‎های استراتژی موردنظر تعداد124 پرسشنامه در سطح استراتژی تمایز، 91 پرسشنامه در سطح استراتژی تمرکز و 70 عدد نیز در سطح استراتژی حداقل هزینه قرار گرفتند. در این پژوهش فقط مدل بدست آمده براساس استراتژی رهبری هزینه بررسی می‎شود. تجزیه و تحلیل داده‎های پرسشنامه پژوهش نیز با استفاده از تکنیک‌های تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاریافته اصلاح و پس از تعدیل به تأیید رسید. براساس نتایج حاصل، فقط سیستم‎های سازمانی بر استراتژی رقابتی تأثیر ندارد و قابلیت‎های رقابتی بیشترین تأثیر را بر عملکرد صادراتی دارند.

شناسایی عوامل مؤثر بر تحکیم بازار (تحقق مزیت رقابتی پایدار) خدمات بانکی در بانک ملت بر مبنای دیدگاه منبع محور

یک روش مهم و اساسی برای خلق جایگاه رقابتی پایدار، شناسایی عوامل مؤثر بر مزیت رقابتی پایدار بر اساس دیدگاه منبع محورمی باشد. بنابراین هدف اصلی این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مزیت رقابتی پایدار بازار خدمات بانکی بر اساس دیدگاه منبع محور در بانک ملت است که به‎این منظور سه دسته دارایی‎های مشهود، نامشهود و قابلیت‎ها شناسایی شده و بر اساس آنها مدل مفهومی و اولیه مزیت رقابتی پایدار، استخراج و مورد آزمون قرار گرفته است. بر اساس یافته‎های حاصل از مدل دارایی‎های مشهود، دارایی‎های نامشهود و قابلیت‎های اصلی شناسایی شد. همچنین نتایج نشان داد که دارایی‎های نامشهود، قابلیت‎ها و دارایی‎های مشهود دارای اولویت اول تا سوم هستند که در بعد دارایی‎های مشهود به‎ترتیب، تنوع خدمات، خودبانکداری، زیرساخت، سرمایه و بازار، در بعد قابلیت‎ها، قابلیت‎های اجرایی، منابع انسانی و مدیریتی و در نهایت در بعد دارایی‎های نامشهود، عوامل درونی و بیرونی حائز اهمیتند و بر مزیت رقابتی پایدار در بانک ملت مؤثرند کلیدواژگان

« بعدی  ۶۲  ۶۱  ۶۰  ۵۹  ۵۸  ۵۷  ۵۶  ۵۵  ۵۴  ۵۳  ۵۲  ۵۱  ۵۰  ۴۹  ۴۸  ۴۷  ۴۶  ۴۵  ۴۴  ۴۳  قبلی »