تحقیق قوم نگاری براساس رویکرد کل گرایانه و جامع، نه تنها بر پایه دیدگاه نظری خاصی قرار ندارد، بلکه اساساً به آزمون نظریه نیز توجه چندانی ندارد. نظریات در تحقیقات قوم نگارانه صرفاً برای تغذیه فکری محقق برای تعمیق بخشیدن به درک او در دریافت چارچوبهای مفهومی مرسوم در علوم انسانی میباشد. بدین لحاظ اظهارات نظری تئوریها زمانی وارد فرآیند تحقیق میشوند که رابطه آنها با پژوهش موردنظر مشخص شده باشد. این دیدگاه، یک شیوه تحقیق در رویکرد پدیدار شناختی است که بر ماهیت ذهنی و رفتار تاکید دارد. انسان شناسان و قومنگاران، به تمرکز بر روی دادهها سطحی و یا صرفاً جمعآوری از تعداد کمی از مردم علاقهمند نیستند، آنها به مطالعات عمیق درباره مردم و یا فرهنگ میپردازند. در این راستا از نظر تحقیق قومنگاری، اطلاعاتی سودمند است که از طریق زندگی و یا حضور فعال محقق در جامعه مورد مطالعه او بدست میآید. در این تحقیق با ورود به یک سازمان محلی و استفاده از ابزارهای مشاهده و مصاحبه به شناخت فرهنگ سازمانی آن پرداخته شد و از تحلیل اطلاعات 11 مولفه شامل؛ 1- احترام به شعائر و ارزشهای مذهبی 2- تبعیتپذیری 3- رفتارهای رسمی 4- هویت سازمانی 5-نمادهای فیزیکی 6- فردگرایی 7- شعار تکریم ارباب رجوع 8- درآمدزایی 9- تاکبد بر قوانین سازمانی 10- مقاومت در برابر مدیران بیگانه(خارج از سازمان) 11– زبان، در پنچ سطح مصنوعات (زبان) مصنوعات (نمادها) مصنوعات ( الگوهای رفتاری)، ارزشها و مفروضات و باورهای اساسی بدست آمد.