تعریف مفهومی مفهوم سرمایه روانشناختی و ریشه های آن
معرفی مفهوم سرمایه روانشناختی و ریشه های آن
مفهوم سرمایه روانشناختی به تازگی وارد ادبیات رفتار سازمانی شده است و ریشه در نهضت روانشناسی مثبت گرا دارد. قبل از ظهور این نهضت برای سالیان متمادی روانشناسان بر ابعاد بیمارگونه عملکرد و رفتار بشر متمرکز بودند و کمتر ویژگیهای مثبت انسان را مورد توجه قرار می دادند اما با ظهور روانشناسی مثبت گرا جنبشی در این زمینه به وقوع پیوست که با تمرکز بر جنبه های مثبت رفتاری در جستجوی رشد و توسعه فرد، سازمان و جامعه برآمد. هدف روانشناسی مثبت گرا شناسایی سازه ها و شیوه هایی است که در نهایت باعث بهزیستی انسان میگردد و با تکیه بر نقاط قوت افراد به بهبود عملکرد فردی و سازمانی آن ها کمک می کند (لوتانز و جنسن[6]، 2001). روانشناسی مثبت گرا، جهت تسهیل رشد به مطالعه علمی تجارب مثبت و ویژگی های فردی می پردازد تا چارچوبی مفهومی برای شادمانی بسازد. (دوک ورث، استین و سلیگمن[7]، 2005). پژوهشگران برای سنجش سرمایه روانشناختی از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) استفاده می کنند. این پرسشنامه دارای 24 سوال است.
مفهوم روانشناسی مثبت گرا در متون اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است، بررسی آیات و روایات گویای آن است که اغلب تاکید ها بر خوبی ها، درستی ها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مد نظر می باشد، همچنین خداوند در مقابل ضعف های بشر گذشت فراوان دارد و بیشتر به نکات مثبت و درستی ها و راستی های او تکیه می کند که این خود تاکیدی بر مثبت نگری در اسلام می باشد این نوع نگرش به انسان ها می فهماند که باید نسبت به دیگران و حتی خود دید مثبتی داشته باشند، خوبی های یکدیگر را بنگرند، به زبان خوش با یکدیگر تکلم کنند و پیوسته به دنبال کشف نقاط ضعف و سستی یکدیگر نباشند. در همین راستا رسول اکرم (ص) می فرمایند گمان خود را نسبت به برادران دینی خود خوب کنید که بدین وسیله به صفا و منائت طبع میرسید(حسن خانی ،1392). این حدیث همچنین تاکیدی است بر داشتن روحیه خوش بینی که از مولفه های سرمایه روانشناختی می باشد.
روانشناسی مثبتگرا مفاهیم زیادی را در برمی گیرد از جمله این مفاهیم مفهوم سرمایه روانشناختی می باشد. سرمایه یکی از مفاهیم کلیدی و مهم در عرصه مدیریت محسوب می شود امروزه بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که سرمایه روانشناختی سازمان ها می تواند مزیت رقابتی پایدار برای آنها فراهم کند. سرمایه روانشناختی عبارت است از صفات و توانمندیهای مثبت در کارکنان، مدیران و فضای کلی سازمان یا شرکت (آوولی و لوتانز، 2005). لوتانز، یوسف و آووی(2006) سرمایه روانشناختی را این گونه تعریف میکنند سرمایه روانشناختی یک وضعیت توسعه ای مثبت روانشناختی با مشخصه های زیر می باشد:
- متعهد شدن وتلاش لازم برای موفقیت در کارها و وظایف چالش برانگیز (خود کار آمدی)
- داشتن استناد مثبت درباره موفقیت های حال وآینده (خوش بینی)
- پایداری ودر صورت لزوم تغییر مسیر هدف برای دستیابی به موفقیت (امیدواری)
- پایداری هنگام مواجه با سختی ها و مشکلات برای دستیابی به موفقیت(انعطاف پذیری)
از نظر لوتانز(2007) سرمایه روانشناختی سازه ای ترکیبی و به هم پیوسته است که چهار مولفه ادراکی- شناختی یعنی خودکارآمدی، امیدواری، انعطاف پذیری و خوش بینی را در بر دارد، خودکارآمدی به قضاوت فرد در مورد توانایی هایش در مورد انجام یک عمل مربوط می شود. امید یک حالت انگیزش مثبت با در نظر گرفتن اهداف روشن برای زندگی است. انعطاف پذیری به عنوان داشتن سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار تعریف می شود و خوش بینی به معنای داشتن انتظارات مثبت برای نتایج و پیامدهاست (پیترسون[13]، 2000). این مولفه ها در یک فرایند تعاملی و ارزشیابانه، به زندگی فرد معنا بخشیده، تلاش فرد را برای تغییر موقعیت های فشار زا تداوم داده، او را برای ورود به صحنه عمل آماده نموده و مقاومت و سرسختی وی در تحقق اهداف را تضمین می کنند.
بوگلر و سومچ در مطالعه خود تحت عنوان " تاثیر توانمندسازی بر تعهد سازمانی، تعهد حرفهای و رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس" 983 معلم مدارس متوسطه را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که توانمندسازی رابطه مثبت و معناداری با تعهد سازمانی، حرفهای و رفتار شهروندی معلمان دارد و توانمندسازی معلمان می تواند بهترین پیش بینی کننده تعهد سازمانی، حرفه ای و رفتار شهروندی معلمان در نظر گرفته شود. چونگ و تنگ(2011) در پژوهش خود با عنوان "سرمایه روانشناختی به عنوان متغیر میانجی ارتباط بین کار هیجانی و فرسودگی شغلی و رضایت شغلی" معلمان مدارس چینی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که سرمایه روانشناختی می تواند به عنوان یک تعدیل کننده ارتباط کار هیجانی و فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در نظر گرفته شود، همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که زمانی که سرمایه روانشناختی بالا بود، ارتباط منفی بین اقدامات سطحی و رضایت شغلی و ارتباط مثبت بین اقدامات عمیق و رضایت شغلی وجود دارد. شپیرا و تماچ (2014) در مقاله خود با عنوان" توانمندسازی روانشناختی به عنوان میانجی ارتباط بین برداشت معلمان از رهبری اصیل و رفتارهای مدنی" دریافتند که توانمندسازی روانشناختی و هریک از مؤلفه هایش دارای یک نقش واسط های بین رهبری اصیل و رفتار شهروندی سازمانی می باشند و می توانند بین رهبری اصیل و رفتارهای مدنی معلمان رابطه برقرار کنند.