پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ که شامل 65 سئوال است و به وسیله استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۲) طراحی شده است. این پرسشنامه در سال 2007 توسط البرزی و استوار در پژوهش سبک­های تفکـر در دو گروه دانش­ آموزان عادی و تیزهوش در ایران مـورد استفاده قرار گرفت و بـر اساس تحلیل گویه­ ها، 4 گویه که همبستگی کمی با گویه ­های دیگر نشان دادند، حذف گردید. با توجه به 4 گویه حذف شده، تعداد گویه ­های پرسشنامه به 61 گویه تغییر کرد. 

در پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ مولفه ها و سوالات مربوط به هر مولفه مشخص شده است و نمره گذاری آن وجود دارد قالب فایل به صورت Word  می باشد. ضمنا مقاله اصلی پرسشنامه به زبان فارسی همراه فایل قرار دارد.

نسخه کوتاه شده پرسشنامه سبک­های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992)  شامل 65 گویه است که 13 مؤلفه را تشکیل می­دهد. هر مؤلفه شامل 5 گویه است که یک سبک تفکر را اندازه­ گیری می­کند. نمره­ گذاری هر سوال بر اساس مقیاس هفت بخشی از نوع لیکرت صورت می­گیرد. چنان که نمره 1 به گزینه "اصلاً در مورد من صادق نیست" و نمره 7 به گزینه

1 ترجيح مي دهم که به مسائل خاص بپردازم تا سوالات کلي.

2 هنگام صحبت يا نوشتن در مورد موضوعات، به يک موضوع کلي مي پردازم.

3 در هنگام شروع يک تمرين يا مسئله، دوست دارم که با دوستان يا همسالان ايده هايم را به اشتراک و تبادل بگذارم.

4 دوست دارم براي کارهايي که بايستي انجام دهم، قبل از انجام دادن الويت هايي تعيين کنم.

5 هنگام رويارويي با يک مساله، ايده ها و راهبردهاي خودم را براي حل آن به کار مي برم.

6 فکر مي کنم در بحث کردن يا نوشتن درباره يک موضوع، جزئيات و واقعيات مهم تر از تصوير کلي باشند.

7 معمولاً به جزئيات کم توجه مي کنم.

8 دوست دارم در حل يک مسئله از قوانين خاصي پيروي کنم.

9 دوست دارم که همه مراحل يک پروژه را، بدون مشورت با ديگران، کنترل کنم.

10 دوست دارم ايده هايم را بکار گيرم و ببينم تا چه اندازه بُرد دارد.

11 دقت مي کنم که روش مناسب را براي حل هر مسئله اي به کار ببرم.

12 از کار کردن روي مسائلي که دستورالعمل مشخص دارد، لذت مي برم.

13 در انجام کارها از قوانين يا طرق مشخص پيروي مي کنم.

14 مسائلي را دوست دارم که در آنها مي توانم راه حل هاي شخصي خود را امتحان کنم.

15 در هنگام تصميم گيري، متکي به قضاوت خودم در مورد شرايط هستم.

16 مي توانم به راحتي از يک تکليف به تکليف ديگر بپردازم، زيرا همه تکاليف براي من از اهميت يکساني برخوردارند.

17 در يک بحث يا گزارش، دوست دارم ايده هاي خودم و ديگران را با هم ترکيب کنم.

18 من بيشتر به تاثير کلي تکليفي که بايد انجام دهم اهميت مي دهم تا به جزئيات آن.

19 هنگام کار کردن بر روي تکليف، مي توانم ارتباط اجزاء را با هدف کلي تکليف متوجه شوم.

20

موقعيت هاي را دوست دارم که مي توانم راههاي متفاوتِ انجام کارها

  را مقايسه و ارزيابي نمايم.

21 هنگامي که بايد تعداد زيادي از کارهاي مهم را انجام دهم، سعي مي کنم تعداد هر چه بيشتري را که بتوانم در مدت زماني که دارم انجام دهم.

22 هنگامي که مسوول چيزي هستم، دوست دارم روشها و ايده هايي را که در گذشته مورد استفاده بوده اند دنبال کنم.

23 دوست دارم که ايده هاي متضاد و ديدگاههاي متناقض را برسي و ارزيابي کنم. 

24 دوست دارم براي پروژهايي که روي آنها کار مي کنم، اطلاعات مشروح يا مشخص جمع آوري کنم.

25 در پرداختن به مشکلات، از درک خوبي در اين مورد که هر کدام از آنها چقدر مهم هستند و به چه ترتيبي بايد به آنها بپردازم برخوردارم. 

26 موقعيتهايي را دوست دارم که مي توانم روال عادي ثابتي را دنبال کنم.

27 هنگام بحث يا  نوشتن در مورد يک موضوع، ديدگاههاي مورد قبول همکارانم را دنبال مي کنم. 

28 تکاليف و مسئله هاي را دوست دارم که براي تکميل و حل آنها بايد قوانين خاص را دنبال کرد.

29 ترجيح مي دهم برروي پروژه ها يا تکاليفي کار کنم که خوشايند و مورد تائيد همسالانم باشد. 

30 هنگامي که چندين کار مهم براي انجام دادن وجود دارند، آنهايي که حائز بيشترين اهميت براي من و همکارانم هستند انجام مي دهم.

31 پروژهاي را دوست دارم که ساختار روشن، برنامه و هدف مشخص دارند.

32 هنگام کار بر روي يک تکليف، دوست دارم که با ايده هاي خودم کار را آغاز کنم. 

33 هنگامي که کارهاي زيادي براي انجام دادن وجود دارند، از درک خوبي در مورد ترتيب انجام دادن آنها برخوردارم.

34 دوست دارم در فعاليت هاي شرکت کنم که بتوانم به عنوان عضوي از يک گروه، با ديگران تعامل داشته باشم. 

35 دوست دارم که به همه انواع مشکلات بپردازم، حتي آنها که در ظاهر کم اهميت هستند.

36 هنگام رو برو شدن با يک مشکل، دوست دارم آنرا به روشي مرسوم و متعارف انجام دهم.

37 دوست دارم که به تنهايي بر روي يک تکليف يا مسئله کار کنم.

38 معمولاً بر جنبه عمومي مسائل و يا اثر کلي يک پروژه تاکيد مي کنم.

39 دوست دارم هنگام حل يک مسئله يا انجام يک تکليف از قوانين يا راهنماي هاي معيّن پيروي کنم. 

40 در هنگام بحث يا نوشتن در مورد موضوعات، از هر چه که به ذهنم مي آيد استفاده مي کنم.

41 هنگام کار بر روي يک پروژه، دوست دارم که ديگران را در ايده هايم شريک کنم و از آنها کمک بگيرم.

42 پروژه هاي را دوست دارم که در آنها مي توانم ديدگاه هاي مختلف نسبت به موضوعات را بررسي و ارزيابي کنم.  

43 هنگامي که مي خواهم تصميمي بگيرم، معمولاً فقط يک عامل اصلي را در نظر مي گيرم.

44 مسئله هاي را دوست دارم که در آنها لازم است به جزئيات توجه کنم.

45 دوست دارم که ايده ها يا روش هاي قديمي براي انجام کارها را به چالش بکشم و ايده ها و روشهاي جديدي جستجو کنم. 

46 موقعيت هاي را دوست دارم که در آنها با ديگران تعامل دارم و همه با هم کار مي کنند.

47 فکر مي کنم که حل يک مسئله معمولاً به مسائل ديگري منجر مي شود که دقيقاً به همان اندازه اهميت دارند.

48 دوست دارم روي پروژه هاي کار کنم که به موضوعات کلي مي پردازند و نه به جزوئيات مطلب.

49 موقعيتهاي را دوست دارم که مي توانم ايده ها و روشهاي خودم را براي انجام کارها استفاده کنم. 

50 اگر چندين کار مهم براي انجام دادن وجود داشته باشد،کاري را که بيشترين اهميت را برايم دارد انجام مي دهم.

51 تکليف ها يا مسئله هايي را ترجيح مي دهم که مي توانم طرح يا روش مورد استفاده افراد ديگر را ارزيابي کنم. 

52 هنگامي که چندين کار مهم براي انجام دادن وجود دارند، آنهاي را انتخاب مي کنم که بيشترين اهميت را براي دوستان و همکارانم دارند.

53 هنگام رويارويي با يک مسئله، ترجيح مي دهم براي حل آنها راهبردها يا روشهاي جديدي را امتحان کنم. 

54 دوست دارم که در يک لحظه بر روي يک تکليف تمرکز کنم.

55 پروژه هاي را دوست دارم که مي توانم به طور مستقل آنها را تکميل کنم.

56 هنگام شروع به يک کار، دوست دارم فهرستي از چيزهاي که بايد انجام دهم تهيه نمايم و آنها را بر اساس اهميت، مرتب کنم.

57 از انجام کاري لذت مي برم که شامل تجزيه و تحليل، ارزيابي و مقايسة چيزها باشد. 

58 دوست دارم کارها را به روشهاي جديدي انجام دهم که قبلاً توسط ديگران استفاده نشده است.

59 هنگامي که يک تکليف يا پروژه را آغاز مي کنم، بر روي بخشهاي تمرکز مي کنم که بيشترين ارتباط را با گروه همسالان من دارد.

60 بايد يک پروژه را قبل از آغاز يک پروژه جديد به اتمام برسانم. 

61 در صحبت کردن يا نوشتن موضوعات، دوست دارم که حدود و زمينة ايده هايم را، يعني تصوير کلي را، نشان دهم.

62 بيشتر به اجزاء يک تکليف توجه مي کنم تا به تاثير يا اهميت کلي آن.

63 موقعيت هاي را ترجيح مي دهم که مي توانم ايده هاي خودم را، بدون متکي بودن به ديگران، به کار مي گيرم.

64 دوست دارم براي بهبود روش انجام کارها، روال عادي انجام آنها را تغيير دهم.

65 دوست دارم روشهاي جديدي براي حل مشکلات قديمي پيدا کنم.