مقایسه اثربخشی الگوی درمان چندبعدی کل نگر و رویکرد تحلیل رفتار کاربردی در درمان کودکان مبتلا به طیف اختلال های درخودماندگی


نویسنده
علی مشهدی *، عاطفه سلطانی فر، مريم حجتی، پرتيبا ريبای ، زهرا حسين زاده ملکی
سال انتشار:

چکیده مقاله

مقدمه: در حال حاضر چندين راهبرد برای درمان کودکان مبتلا به طيف اختلال‌های درخودماندگی از سوی پژوهشگران مختلف ارائه شده است. هدف پژوهش مقايسه اثربخشی الگوی درمان چند بعدی کل نگر (مدل حجتی) (HMTM) با رويکرد تحليل رفتار کاربردی (ABA) در بهبود نشانه‌های بالينی کودکان مبتلا به طيف اختلال‌های درخودماندگی بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمايشی بود. نمونه پژوهش در برگيرنده 20 آزمودنی مبتلا به طيف اختلال‌های درخودماندگی بود که با استفاده از شيوه نمونه‌گيری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمانی ABA (8 پسر و 2 دختر) و الگوی درمان چند بعدی کل نگر (7 پسر و 3 دختر) قرار داده شدند. اين کودکان در ابتدا توسط فوق تخصص روان‌پزشک کودک و نوجوان مورد ارزيابی قرار گرفتند و بر اساس مصاحبه تشخيصی تجديد نظر شده درخودماندگی (ADIR) و برنامه مشاهده تشخيصی درخودماندگی (ADOS) تشخيص اختلال را دريافت کردند و به مرکز نور هدايت ارجاع داده شدند. در اين پژوهش از مقياس درجه‌بندی درخودماندگی کودکی، آزمون ماتريس‌های پيشرونده ريون رنگی کودکان، آزمون نقاشی گوديناف، آزمون بندر گشتالت، مقياس رشد اجتماعی واينلند و نمودارهای ثبت عملکرد آزمودنی‌ها با استفاده از فيلمبرداری از رفتارهای کودکان استفاده شد. تحليل داده‌های پژوهش با استفاده از آزمون تحليل کواريانس (ANCOVA) انجام شد. يافته‌ها: نتايج حاکی از آن بود که در آزمونهای استاندارد (بجز آزمون بندر گشتالت) و نيز نمودارهای رفتاری عليرغم تأثير بيشتر الگوی درمان HMTM نسبت به ABA در درمان کودکان مبتلا به طيف اختلال‌های درخودماندگی، تفاوت‌ها از لحاظ آماری معنادار نمی‌باشد (05/0P>). نتيجه گيری: در مجموع می‌توان بيان نمود که HMTM حداقل به اندازه روش ABA در درمان کودکان مبتلا به طيف اختلال‌های درخودماندگی مؤثر می‌باشد و پژوهش‌های بيشتری برای مقايسه اين دو الگو با رفع محدوديت‌های اين پژوهش مورد نياز است.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است