معناداری بالینی تغییر در کارآزمایی‌های بالینی درد مزمن


نویسنده
محمدعلی اصغری مقدم *، محمدرضا شعيری، وجيهه حامدی، راضيه شهنی ، نرگس محرابيان
سال انتشار:

چکیده مقاله

مقدمه: در درمان‌های درد مزمن، معناداری تغييرات درمانی غالباً با به کارگيری روش‌های معناداری آماری انجام می‌شود. عليرغم اهميت اين روش‌ها، استفاده از آنها در تعيين اهمّيت تغييرات درمانی با محدوديت‌های اساسی همراه است. پژوهشگران، با هدف غلبه بر اين محدوديت‌ها، روش‌های معناداری بالينی را به منظور تعيين اهميّت بالينی تغييرات درمانی، پيشنهاد کرده‌اند. روش: از بيماران يک درمانگاه درد، 57 بيمار درد مزمن با شيوه نمونه گيری در دسترس انتخاب شدند و با فاصله 4 هفته، پرسشنامه خودکارآمدی درد، مقياس‌های افسردگی، اضطراب، استرس، پرسشنامۀ چند وجهی درد، پرسشنامۀ ناتوانی جسمی و فرم کوتاه زمينه يابی سلامت را دو بار کامل کردند. ضرايب همبستگی پيرسون بين نمره‌های دوبار اجرا محاسبه شد و از آنها برای محاسبۀ شاخص تغيير پايا در سطح خودکارآمدی درد و شدت افسردگی 11 بيمار درد مزمن که با شيوۀ رفتار درمانی شناختی مورد درمان قرار گرفته بودند، استفاده شد. معناداری آماری تغييرات درمانی خودکارآمدی درد و افسردگی نيز با استفاده از آزمونt محاسبه شد. يافته‌ها: آزمون معناداری آماری حاکی از بهبود معنادار بيماران در سطح خودکارآمدی درد و افسردگی در پايان درمان در مقايسه با قبل از درمان بود. محاسبه شاخص تغيير پايا به عنوان يک شيوۀ تعيين معناداری بالينی تغييرات درمانی نشان داد که 9 بيمار در متغيّر خودکارآمدی و 8 بيمار در متغيّر افسردگی به حدی از تغيير که بتوان آن را از نظر بالينی معنی‌دار دانست، دست يافته‌اند. نتيجه‌گيری: در حاليکه روش‌های معناداری آماری اطلاعی در مورد پاسخ درمانی تک تک بيماران فراهم نمی‌آورد، استفاده از روش‌های معناداری بالينی می‌تواند نشان دهد که کدام بيمار توانسته است به سطحی از تغيير که بتوان آن را از نظر بالينی معنادار تلقی کرد، دست يافته است.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است