چکیده مقاله
مقدمه: نظم جويی هيجان مؤلفهی مرکزی در سازماندهی رفتار سازگارانه و جلوگيری از بروز هيجانهای منفی و رفتارهای ناسازگارانه میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای نظم جويی شناختی هيجان در اختلالهای درونی سازی کودکان (افسردگی و اضطراب) صورت گرفت. روش: در قالب يک طرح همبستگی، با استفاده از روش نمونه گيری خوشهای چند مرحلهای از ميان دانش آموزان پايه سوم، چهارم و پنجم ابتدايی مدارس دولتی شهر مشهد در سال تحصيلی 90-89، تعداد 531 دانش آموز شامل 254 نفر پسر و 261 نفر دختر انتخاب شدند و پرسشنامه راهبردهای نظم جويی شناختی هيجان فرم کودکان، مقياس اضطراب چند بعدی کودکان و مقياس افسردگی کودکان را تکميل نمودند. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از ضريب همبستگی پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيری به شيوهی گام به گام انجام شد. يافتهها: ضرايب همبستگی پيرسون نشان داد که راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت ديگران رابطهی مثبت با اضطراب و افسردگی دارند. در حاليکه رابطه راهبردهای پذيرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ريزی و ارزيابی مجدد مثبت با هر دو مؤلفهی اضطراب و افسردگی منفی بود. همچنين راهبرد ديدگاه گيری فقط با اضطراب به صورت منفی همبسته بود. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيری به شيوهی گام به گام نشان داد که راهبردهای نظم جويی شناختی هيجان نشخوارگری، فاجعه سازی، ملامت خويش و تمرکز مجدد بر برنامه ريزی مؤلفهی اضطراب را پيش بينی مینمايند. علاوه بر اين، راهبردهای فاجعه سازی، ملامت ديگران، تمرکز مجدد مثبت، پذيرش، تمرکز مجدد بر برنامه ريزی و نشخوارگری مؤلفهی افسردگی را مورد پيش بينی قرار دادند. نتيجهگيری: از يافتههای اين پژوهش استنباط میشود که يکی از عوامل مهم در بروز اختلالهای روانشناختی کودکان راهبردهای شناختی است که آنها برای نظم دهی هيجانهای خود بعد از تجربه رويداد تهديد آميز به کار میگيرند. بنابراين در برنامههای درمانی بايد توجه خاصی به راهبردهای شناختی به ويژه راهبردهای ناسازگارانه از قبيل ملامت خود، نشخوارگری، پذيرش و فاجعه سازی صورت گيرد.