چکیده مقاله
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقايسه باورهای فراشناختی در 3 گروه بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا، اختلال افسردگی و افراد بهنجار انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر يک مطالعه علّی- مقايسهای بود. جامعه آماری اين پژوهش شامل 90 آزمودنی (30 نفر مبتلا به اختلال اسکيزوفرنی، 30 نفر اختلال افسردگی و 30 نفر گروه بهنجار از هر گروه 15 مرد و 15 زن) تشکيل دادند. دو گروه بيماران شرکت کننده در اين پژوهش از بين بيماران بستری در مرکز روانپزشکی «روزبه تهران» و «زارع ساري» در سال 1388، به روش نمونهگيری در دسترس انتخاب شدند. آنها توسط يک روانپزشک و دو دستيار و يک روانشناس بالينی مصاحبه و تشخيص داده شده بودند. همچنين افراد بهنجار به روش تصادفی انتخاب شدند. پس از تشخيص روانپزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه فراشناخت فرم بلند ارزيابی شدند و برای تحليل دادهها از آزمون تحليل واريانس يک طرفه و آزمون تعقيبی استفاده گرديد. يافتهها: نتايج حاصل نشان داد که بين ميانگين نمرات باورهای فراشناختی در بيماران اسکيزوفرنی، بيماران مبتلا به اختلال افسردگی و گروه بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. ميانگين نمرات باورهای فراشناختی و مؤلفههای آن به غير از خودآگاهی شناختی در بين بيماران اسکيزوفرنيا نسبت به بيماران افسرده و آزمودنيهای بهنجار بيشتر میباشد. همچنين نمرات باورهای فراشناختی بيماران دارای اختلال افسردگی نسبت به گروه بهنجار به طور معناداری بيشتر به دست آمده است. نتيجهگيری: افراد مبتلا به اسکيزوفرنی و افسردگی در پرسشنامه فراشناخت در مقايسه با گروه بهنجار ميانگين نمرات بيشتری را کسب کردند. بيماران اسکيزوفرنی نسبت به ساير گروهها، از باورهای فرا شناختی مختل بيشتری برخوردار بودند.