کیفیت زندگی در بیماران دچار خستگی مزمن: نقش پیش بین عوامل روان‌شناختی و جمعیت شناختی


نویسنده
اسحق رحيميان بوگر * ، علی محمد رضايی
سال انتشار:

چکیده مقاله

چکيده مقدمه: عوامل روانی- اجتماعی در کيفيت زندگی بيماران دچار خستگی مزمن نقش دارند و پيامدهای درمانی اين بيماران را تحت تأثير قرار می‌دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پيش بين عوامل روان‌شناختی و جمعيت شناختی در کيفيت زندگی بيماران دچار خستگی مزمن بود. روش: در يک زمينه يابی مقطعی، تعداد 393 بيمار (150 مرد و 243 زن) مبتلا به سندروم خستگی مزمن از ميان بيماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه بيمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران به شيوه نمونه گيری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامۀ اطلاعات جمعيت شناختی، مقياس خستگی چالدر و برنامه مصاحبه‌ی بالينی، مقياس کيفيت زندگی و مقياس اضطراب و افسردگی بيمارستانی جمع آوری و به کمک همبستگی و رگرسيون چندگانه به روش گام به گام تحليل شد. يافته‌ها: بين افسردگی، اضطراب، و سن با کيفيت زندگی رابطه‌ی منفی و معنادار به دست آمد. افسردگی، اضطراب و سن به طور معنادار تغييرات مربوط به کيفيت زندگی مبتلايان به سندروم خستگی مزمن را پيش بينی کردند و در مجموع 61% از کيفيت زندگی را تبيين می‌نمايند. سهم افسردگی در تبيين کيفيت زندگی بالاترين ميزان بود. نتيجه‌گيری: افسردگی، اضطراب و سن بيمار در کيفيت زندگی بيماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن مهم هستند. تدارک برنامه‌هايی برای بهبود افسردگی و اضطراب در افراد مسن‌تر مبتلا به سندروم خستگی مزمن به عنوان مبنايی برای ارتقای کيفيت زندگی اين بيماران ضروری است.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است