الگوی ساختاری نقش میانجی ذهن‌آگاهی در پیوند بین فشار روانی شغلی و پیامدهای آن

اين پژوهش با هدف بررسی ارتباط بين فشار روانی شغلی با فشار خون، دردهای مزمن و رفتارهای ضدخدمت با توجه به نقش ميانجی ذهن‌آگاهی، نگرش‌های ناکارآمد و عواطف شغلی اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی (الگويابی معادلات ساختاری) بود. با استفاده از روش نمونه‌گيری طبقه‌ای نسبتی تصادفی، 233 نفر از ميان کارکنان 4 شرکت خدمات رسان در استان چهارمحال و بختياری انتخاب شدند و پرسشنامه‌های پژوهش شامل فشار روانی شغلی (مؤسسۀ سلامت و ايمنی انگليس، 1999)، توجه آگاهانه (براون و رايان، 2003)، نگرش‌های ناکارآمد (بک و ويسمن، 1980)، عواطف مرتبط با شغل (اسپکتور و فاکس، 1999)، دردهای مزمن (کرنز و همکاران، 1985) و رفتارهای ضدخدمت (جلالی، 1392) را تکميل کردند. داده‌ها از طريق ضريب همبستگی پيرسون، الگوسازی معادلات ساختاری و تحليل رگرسيون ميانجی تحليل شدند. نتايج نشان داد که فشار روانی شغلی 57درصد واريانس ذهن‌آگاهی، فشار روانی شغلی و ذهن‌آگاهی، 37 درصد واريانس نگرش‌های ناکارآمد، فشار روانی شغلی، ذهن‌آگاهی، و نگرش‌های ناکارآمد 54 درصد واريانس عواطف شغلی را تبيين می‌کنند (01/0 > P ). ذهن‌آگاهی در رابطۀ بين فشار روانی شغلی با نگرش‌های ناکارآمد و عواطف شغلی نقش يک متغير ميانجی پاره‌ای را ايفا نمود (01/0 > P ). شاخص‌های برازش الگوی نهايی پژوهش نشان‌دهندۀ وضعيت مطلوب الگو بود.

واژه‌های كليدي: فشار روانی شغلی، ذهن‌آگاهی، نگرش‌های ناکارآمد، عواطف شغلی، فشار خون، رفتارهای ضدخدمت