چکیده مقاله
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح ارزيابیهای ثانويه کنترل و مقايسه آن با درمان مبتنی بر اصلاح مسئوليت پذيری افراطی در درمان بيماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمايشی بود و در آن از طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروههای آزمايشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر اصلاح ارزيابیهای ثانويه کنترل (12 نفر) و درمان مبتنی بر اصلاح مسئوليت پذيری افراطی (15 نفر) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را به صورت گروهی، يک بار در هفته دريافت کردند. 13 بيمار نيز در گروه کنترل (ليست انتظار) بودند. مقياس وسواس فکری و عملی ييل براون،پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش شدت وسواس، باورهای وسواسی و افسردگی استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحليل کوواريانس چندگانه در نرم افزار spss تحليل شد. يافتهها: نتايج حاکی از آن بود که طبق نمره مقياس وسواس فکری- عملی ييل براون، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک، همدرمان مبتنی بر اصلاح ارزيابیهای ثانويه کنترل و همدرمان مبتنی بر اصلاح مسئوليت پذيری افراطی نسبت به حالت ليست انتظار به طور معناداری مؤثرتر بودند و درمان مبتنی بر اصلاح ارزيابیهای ثانويه کنترل به طور معنادار مؤثرتر از درمان مبتنی بر اصلاح مسئوليت پذيری افراطی بود. اين برتری در پيگيری يک ماهه نيز تداوم داشت. نتيجهگيری: برحسب يافتههای حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر اصلاح ارزيابیهای ثانويه کنترل، نسبت به درمان مبتنی بر اصلاح مسئوليت پذيری افراطی، در درمان بيماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مؤثرتر میباشد.