چکیده مقاله
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقايسهی اثربخشی آموزش گروهی نظم جويی هيجان مبتنی بر الگوی گروس بر بازداری رفتاری و شناختی دختران نوجوان مبتلا به نشانگان اختلال شخصيت مرزی و اختلال نارسايی توجه/ فزون کنشی بود. روش: در چارچوب يک پژوهش نيمه آزمايشی با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل،40 دانش آموز دختر با دامنهی سنی 17- 15 از طريق نمونه گيری مرحله ای با مقياس درجه بندی SNAP-IV و پرسشنامه شخصيت مرزی (BPI) و سپس بر اساس مصاحبه غربالگری و تشخيصی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمايش و دو گروه کنترل (4 گروه 10 نفره) قرار داده شدند. ابزار های اندازه گيری بازداری، آزمون استروپ و برو نرو بودند. برای گروه های آزمايش پيش و پس از 12 جلسه، آموزش نظم جويی هيجان انجام شد و گروه های کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند يافته ها: تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از تحليل کوواريانس يک راهه و آزمون تعقيبی نشان داد که پس از آموزش الگوی گروس بين تمامی گروه ها از نظر ميانگين زمان واکنش و نمره تداخل تفاوت معناداری مشاهده می شود؛ همچنين ميانگين زمان واکنش گروه آزمايش اختلال نارسايی توجه/ فزون کنشی نسبت به گروه آزمايش نشانگان اختلال شخصيت مرزی و ميانگين نمره تداخل گروه آزمايش نشانگان اختلال شخصيت مرزی نسبت به گروه آزمايش اختلال نارسايی توجه/فزون کنشی به طورمعناداری کاهش يافت. نتيجه گيری: پس از آموزش الگوی گروس، بازداری رفتاری مبتلايان به اختلال نارسايی توجه/فزون کنشی نسبت به نشانگان اختلال شخصيت مرزی و بازداری شناختی مبتلايان به نشانگان اختلال شخصيت مرزی نسبت به اختلال نارسايی توجه/ فزون کنشی بهبود بيشتری نشان داد.