چکیده مقاله
مقدمه: نظریۀ بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارۀ قضاوت اخلاقی در حوزۀ شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابلۀ آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادلۀ اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف-بالمن، انجام شده است. روش: شرکت کنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها دربارۀ جامعۀ آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سوال شد. پاسخ های افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداق های هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروه بندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسۀ بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانس، و برای مقایسۀ فراوانی مصداق های هر بنیاد در بافت های ارتباطی از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: تعداد عاملهای استخراجشده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همۀ آنها مصداق هایی از هر دو جهت گیری انگیزشی داشتند. همچنین، علیرغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همۀ آنها مصداق هایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سه گانۀ اخلاق حمایت می کنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف ـ بالمن تصویر محدودی از جهت گیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همان طور که فرضیات پردازندگان نظریۀ بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دستکم گرفته است