چکیده مقاله
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، وباورهای مثبت ومنفی فراشناخت مربوط به نشخوار فکری در شروع و دوام افسردگی در بين دانشجويان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: اين پژوهش از نوع پژوهشهای همبستگی چندمتغيری بود. جامعه آماری کليه دانشجويان دانشگاه اصفهان بودند. نمونه آماری 120 دانشجوی دختر و پسر (60 و 60 ) بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای اين پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه افسردگی بک ، مقياسهای باورهای فراشناخت مثبت و منفی نشخوار فکری و پرسشنامه نشخوار فکری. دادههای به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسيون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
يافته ها: تحليل آزمون همبستگی و تحليل رگرسيون نشان داد که بين افسردگی و نشخوار فکری ضريب همبستگی (74/0= r )، بين افسردگی و باورهای مثبت (53/0 = r ) و بين افسردگی و باورهای منفی ضريب همبستگی (56/0 = r ) وجود دارد. ( 05/0 > p ). همچنين نتايج نشان داد که بين نشخوار فکری و باورهای مثبت ضريب همبستگی (48/0 = r ) و بين نشخوار فکری و باورهای منفی ضريب همبستگی خالص (58/0 = r ) وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون نيز حاکی از آن است که نشخوار فکری به تنهايی ميتواند 54 درصد تغييرات افسردگی را پيشبينی کند. با ورود باور مثبت به تحليل، اين عدد به 9/57 درصد ميرسد و هنگام ورود باور منفی به تحليل، اين رقم به 61 درصد ميرسد. به اين ترتيب سهم نشخوار فکری در شکلگيری افسردگی 54 درصد، سهم باورهای مثبت 9/3 درصد و سهم باورهای منفی 1/3 درصد است.
نتيجهگيری : يافتههای اين پژوهش نشان داد که نشخوار فکری، باورهای مثبت و منفی فراشناخت ميتوانند پيش بينی کننده افسردگی باشنند.