چکیده مقاله
اين پژوهش نقش تعديلی متغير سانحه شغلی را در رابطه بين نارساييهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کليه کارکنان زن و مرد (رسمی و غيررسمی) يک کارخانه توليد ماشين در سال 1386 بودند. در نهايت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساييهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس ميزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسيم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقايسه بين متغيرها از روشهای آمار توصيفی مناسب، همبستگي، آزمون T مستقل و تحليل عاملی استفاده شد.
يافتهها: بين دو گروه از نظر ميزان فراشناخت و نارساييهای شناختی تفاوت معنيدار وجود داشت. همچنين رابطه بين نارساييهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنيدار بود.
نتيجهگيری: نارسايی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بيشترين آگاهی و هوشياری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بيشترين آگاهی و هوشياری را در عصر دارند) بيشتر است. با توجه به اين نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شيفت شبانه دارند، ميتوان از سانحه پيشگيری کرد.